روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا
روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا
روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا
روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا

روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus

شایان شفایی
۱۳:۳۰ ۱۳۹۳/۰۴/۱۹
روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا

معنای شجاعت چیست؟ بعضی ها شجاعت را در نترسیدن از هیچ کس و هیچ چیز خلاصه می کنند… بعضی دیگر شجاعت را در مقابله کردن با سختی ها می شناسند… برای من، شجاعت در تنهایی معنی می شود… شجاعت یعنی برای هدفی والا، یکه و تنها با شانزده موجود عظیم الجثه مقابله کردن… شجاعت یعنی نهراسیدن از مرگ… این داستان مبارزی است که برای رسیدن به هدف و انجام ماموریتش، حاظر به انجام کاری شد که هیچ کس جرئت انجامش را نداشت… این داستان از بین بردن سایه های سنگین مرگ است…سال ۲۰۰۵ برای بازیبازانی که از عناوین تکراری و از بین بردن دشمنانی معمولی در بازی ها خسته شده بودند، یک سال طلایی به شمار می آمد. در این سال عنوانی منتشر شد که یک تفاوت بزرگ در سبک اکشن ماجراجویی پدید آورد. در این عنوان تنها باید ۱۶ غول را از بین می بردید. همین! گرچه این کار به ظاهر آسان بود ولی در عمل از بین بردن هر یک از این ۱۶ هیولا کاری بود که از دست همه بر نمی آمد. در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا گذری بر این عنوان خاطره انگیز داشته باشیم.

کاور رسمی بازی در سال ۲۰۰۵

نام: Shadow of the Colossus

سازنده: Team Ico

ناشر: Sony Computer Entertainment

کارگردان: Fumito Ueda

تهیه کننده: Kenji Kaido

آهنگساز: Kō Ōtani

سبک: Action Adventure

سال انتشار: ۲۰۰۵

پلتفرم: PlayStation 2

همه چیز از معبد Shrine of Worship آغاز شد. قهرمان جوان ما که در بازی او را با نام Wander میشناسیم، دختری به نام Moro را که بیهوش بود با خود به درون معبد آورد. در معبد ۱۶ مجسمه غول پیکر مشاهده می شد که هر کدام ظاهری منحصر به فرد و صد البته هولناک داشتند. قهرمان اصلی، دختر جوان را در جلوی معبد بر روی قطعه سنگی بزرگ قرار داد. از بالای معبد نوری خیره کننده وارد شد. ناگهان صدایی هولناک به گوش رسید. این صدای هیولایی به نام Dormin بود. او به Wander ماموریتش را یادآور شد و به او گفت که برای بازگشت دختر قربانی شده به زندگی، Wander باید ۱۶ هیولایی را که در جای جای سرزمینی خراب شده زندگی می کنند را از بین ببرد. Dormin راهنمای شخصیت اصلی به شمار می رفت و درباره هر یک از این موجودات اطلاعاتی مفید را به Wander می داد.

Colossie چیست؟

هدف اصلی در عنوان Shadow of the Clossus (که از این به بعد با اختصار با نام SotC ذکر میکنیم.) یافتن و از بین بردن ۱۶ هیولا است که در بازی آنها را با نام Colossie می شناسیم. Colossie ها موجوداتی عظیم الجثه هستند که بدنشان از سنگ درست شده است و بر روی بدن بیشتر آنها، علف های به رنگ سبز تیره مشاهده می شود. بیشتر آنها در ظاهر بسیار بزرگ اند و بعضی دیگر کوچکتر از آنچه که انتظار دارید. بیشتر آنها در ظاهر شباهت زیادی به حیوانات دارند ولی بعضی آنها شبیه ساختمان های متحرک هستند! تمامی آنها دست کم یه نقطه ضعف بر روی بدن خود دارند و در درون بدن خود به جای خون، دودی سیاه جریان دارد که به هنگام آسیب دیدن بدنشان، این دود سیاه از بدن آنها خارج شده و مانند این است که روح آنها در حال خروج از بدنشان است.

تصویری از ۱۶ Colossie موجود در بازی.

بد نیست تا برای یادآوری گذشته برای بازیبازانی که این عنوان را تجربه کرده اند، همچنین برای شناساندن بازی و مشتاق کردن بقیه بازیبازهایی که از تجربه این عنوان بی بهره مانده اند، توصیحی مختصر درباره ۱۶ هیولای بازی بدهیم.
( توجه:توضیحات Dormin درباره هر یک از این موجودات در نقل قول قرار گرفته است.)

Valus

شمشیرت رو به طرف نور بالا ببر… به سمت جایی برو که نورهای شمشیرت به هم می پیوندند… اونجاست که می تونی اولین Colossie رو پیدا کنی.

اولین هیولایی که در بازی با آن رو به رو خواهید شد Valus نام دارد. برای از بین بردن این هیولای ۴۰ تنی، باید به بالای سر او رفته و شمشیرتان را در سرش فرو کنید. پس از این کار، Wander پایین می افتد، روح هیولا در بدن او رفته و Wander بیهوش می شود. وقتی به هوش می آید، در معبد است. ناگهان یکی از ۱۶ مجسمه موجود در معبد که مربوط به Valus است می شکند و Dormin درباره هیولای دوم سخن می گوید…

Valus

Quadratus

دشمن بعدیت… در غار کنار دریاچه زندگی میکنه… آروم حرکت میکنه… اگه میخوای شکستش بدی، شجاعتت رو بالا ببر…

دومین هیولای بازی ظاهری ما بین گاو و ماموت دارد. بر روی چهار دست و پا حرکت کرده و ۱۲۰ تن وزن دارد. برای از بین بردن او باید به دو نقطه از بدنش آسیب برسانید.

Quadratus

Gaius

دشمن بعدیت… سایه ای عظیم که تا آسمان ها بالا رفته… خشم هیولاهای خفته که زمین را خرد خواهد کرد…

سومین هیولا شباهت زیادی به انسان ها و شوالیه ها دارد. برای شکست دادن این غول ۱۶۰ تنی باید به دو نقطه از بدنش حمله ور شوید. برای بالا رفتن از او باید از شمشیرش بالا روید!

Gaius

Phaedra

دشمن بعدیت… در پهنای سرزمین های سبز… در امتداد قبرها… در واقع اون یه هیولای بزرگه ولی ترسناک نیست…

چهارمین هیولا یک اسب سنگی بزرگ ۵۰ تنی است. هنگامی که این هیولا از جای خود بلند می شود لحظه ای بسیاز زیبا و جاودانه در بازی رقم خواهد خورد.

Phaedra

Avion

دشمن بعدیت… سایه ای عظیم بر فراز دریاچه مه آلود… در آسمان پرواز می کند و رسیدن بهش کار آسونی نیست…

پنجمین هیولا یکی از بهترین و زیباترین هیولاهای بازی است. او ظاهری همانند یک پرنده شکاری داشته و ۱۵ تن وزن دارد. در ابتدا که به دریاچه مه آلود می رسید، همه چیز در آرامش و سکوتی بی انتها غرق شده است که ناگهان صدای این پرنده و پرواز کردنش از بالای سرتان همه چیز را بر هم میزند.

Avion

Barba

دشمن بعدیت… هیولایی که در زیر قلعه زندگی میکند… اشتیاقش برای نابود کردن تمامی ندارد… ولی به هیچ وجه احمق نیست!

ششمین هیولا بسیار باهوش است و ریش بلندی هم دارد. هنگامی که در پشت ستون ها پنهان میشوید، این غول ۷۰ تنی خم شده و به دنبالتان می گردد. در این موقع است که می توانید از ریشش بالا بروید که در این موقع، حس جالبی به شما دست خواهد داد.

Barba

Hydrus

دشمن بعدیت… در اعماق دریاچه پنهان شده است… رعد و برقی که در زیر دریاچه کمین کرده…

هفتمین هیولا کاملا منحصر به فرد است. ظاهری شبیه به مارماهی داشته و در زیر آب، جریان برق تولید میکند. شکست دادن این هیولای ۲۸۰ تنی در زیر آب، به هیچ وجه آسان نیست.

Hydrus

Kuromori

دشمن بعدیت… در اعماق جنگل در یک گودال گیر افتاده… سایه ای که از دیوار بالا می رود…

هشتمین هیولا یکی از هیولاهای به نسبت کوچک بازی قلمداد می شود. او که شبیه یک مارمولک درشت جثه است، در محیطی بسته گیر کرده و به طرف شما آتش پرت می کند.

Kuromori

Basaran

دشمن بعدیت… در سرزمینی که هیچ درختی در آن رشد نمی کند… در دریاچه ای خشک شده خوابیده است… به صورت وحشیانه ای از خواب بیدار خواهد شد…

نهمین هیولا بسیار بزرگ است. ۳۲۰ تن وزن داشته و شبیه لاکپشت است.

Basaran

Dirge

دشمن بعدیت… در محیطی انباشته از شن و ماسه خفته است… رد پاهایش به خوبی پنهان شده… زمین را به لرزه در می آورد و چشمانش را فقط به تو می دوزد…

شاید به جرئت می توان گفت که دهمین هیولا یکی از اعصاب خرد کن ترین موجودات بازی باشد. شبیه یک مار بوده و ۲۳۰ تن وزن دارد. در زین شن و ماسه پنهان شده و به تعقیب شما می پردازد. هنگامه در آستانه رسیدن به شماست، سرش را از میان شن ها به بیرون آورده و به شما چشم می دوزد. در این لحظه چشمان ترسناک او وحشت را بر دل هر کسی خواهد انداخت…

Dirge

Celosia

دشمن بعدیت… در غاری تاریک زندگی میکند… او یک نگهبان شکست خرده است…

یازدهمین هیولا نیز کوچک اندام است. تنها ۵ تن وزن داشته و شبیه شیر است. نقطه ضعف اصلی او این است که از آتش می ترسد.

Celosia

Pelagia

دشمن بعدیت… در بهشتی که بر روی دریاچه شناور است… آرامشی که رعد و برق را به کار گرفته است… پلی متحرک برای رسیدن به مناطق بالاتر…

دوازدهمین غول، شبیه یک لاکپشت بزرگ است که هر از گاهی به طرف Wander رعد و برق می زند. این غول ۳۸۰ تنی، تنها هیولا در بازی است که چشم ندارد.

Pelagia

Phalanx

دشمن بعدیت… در سرزمین شنی پهناور… هیولایی که در آسمان پرواز می کند…

سیزدمین هیولای بازی، از نظر شخص نویسنده بهترین باس بازی است. او که با وزن ۱۰۰۰ تن، سنگین ترین هیولا در بین ۱۶ Colossie بازی است، در آسمان پرواز میکند. در ابتدا باید کیسه های هوایی که به شکمش چسبیده اند را با تیر و کمان از هوا خالی کنید، سپس ارتفاع این موجود کم شده و به طرف پایین می آید و بالش با سطح زمین بر خورد می کند. در این هنگام است که باید با اسب به موازات بالش حرکت کرده و در فرصتی مناسب به روی آن بپرید.

Phalanx

Cenobia

دشمن بعدیت… نگهبانی شکست خورده که اشتیاقش برای نابود کردن پایانی ندارد…

چهاردهمین هیولا، از لحاظ جثه کوچک بوده و ۸ تن وزن دارد. او دارای زرهی قدرتمند است که شکستن این زره بسیار زمان خواهد برد.

Cenobia

Argus

دشمن بعدیت… غولی که در دره ای سقوط کرده… او طوری رفتار میکند که انگار نگهبان شهر خراب شده است…

پانزدهمین هیولا، ۱۸۰ تن وزن داشته و ظاهری بسیار شبیه به هیولای اول بازی دارد.

Argus

Malus

در نهایت, آخرین Colossus… تشریفات تقریبا تمومه… آرزوی تو تقریبا داره برآورده میشه… ولی هنوز یک نفر سر راهت ایستاده… عجله کن, زمان کمه…

و در پایان، آخرین و شانزدهمین Colossie که ظاهری کاملا شبیه به انسان دارد. ۸۷۰ تن وزن داشته و زمان زیادی طول میکشد تا به او برسید. در بین راه که در تلاش هستید تا به او نزدیک تر شوید، او به طرف شما توپ های آتشین پرتاب خواهد کرد.

Malus

با از بین بردن Malus، بازی به اتمام رسیده و شما شاهد آخرین و تاثیر گذارترین کات سین بازی خواهید بود که هرگز از یادتان نخواهد رفت.

۱۶ سایه… ۱۶ نبرد…

 به جرئت می توان گفت که گیم پلی این عنوان، بی نقص و منحصر به فرد است. در این بازی تنها ۱۶ دشمن دارید. ۱۶ باس فایت تمام عیار که هر کدام به صورت جداگانه در ذهنتان نقش می بندد. سلاح اصلی شما در بازی شمشیر و تیر کمان است. علاوه بر نوار سلامتی شما، یک دایره صورتی رنگ در سمت راست تصویر بازی مشاهده می شود که استقامت Wander را نشان می دهد. هنگامی که از یک محیط آویزان هستید و یا در حال ضربه زدن پیاپی به هیولاها، شعاع این دایره به تدریج کم می شود. اسب شما Agro نام دارد که در بعضی از باس فایت ها باید با اسب خود حرکت کنید و گاهی اوقات نیز باید به تنهایی به نبرد بروید. نحوه حرکات و نگاه های هیولاها بی نظیر است. به عنوان مثال هنگامی که در جلوی صورت آخرین هیولا (Malus) قرار می گیرید، غول عظیم الجثه با هیبت خود سرش را خم کرده و به نحوی به شما زل می زند که گویی Wander را هیچ فرض کرده و دلش برای او می سوزد. در اینجا، تنها یک نگاه، تمام حرف ها را به مخاطب منتقل می کند. این نوع بیان احساسات در بازی بی نظیر است.
داستان بازی فوق العادست. ایده اصلی طراحی داستان بسیار زیباست و بازی پایانی را به شما نشان خواهد داد که هیچگاه از یادتان نمی رود. عظمت در ظاهر تمامی غول ها کاملا مشخص است. هنگامی که به هزار زحمت از پیکر عظیم آنها بالا می روید، میتوانید دنیا را از بالا و از دید هیولاها مشاهده کنید. این مسئله به نحوی تاثیر گذار است که مطمئنا هنگامی که بالای سر و یا بر روی بال هیولاهای پرنده قرار میگیرید، امکان ندارد به مدت چند ثانیه سر جای خود نایستید و محیط اطراف را از بالای پیکر آنها مشاهده نکنید. همین نکات کوچک است که باعث شده SotC هنوز هم ارزش بازی کردن را داشته باشد.
در دنیای این بازی، شما کوچکترین عضو هستید. اما همین کوچکترین عضو است که می تواند تمامی هیولاها را از میان بردارد. Wander یک انسان معمولی نیست. شخصیتی است که هدفش باعث می شود تا هیولاهایی که هزاران برابر خودش هستند را از میان بردارد و یک لحظه هم به خاطر هدف والایش تسلیم سختی ها نشود. این مسئله شخصیت پردازی عمیق بازی را به رخ ما می کشد.

این تصویر تا همیشه در تاریخ بازی های رایانه ای جاودانه خواهد ماند. فقط به نحوه نگاه Malus نگاه کنید که چگونه به Wander تحقیر آمیز نگاه میکند.

نجوای Colossus

آهنگ ساز این عنوان، آقای Kō Ōtani بوده که مسئولیت خود را به بهترین شکل ممکن به انجام رسانده. موسیقی های متن این بازی آنچنان شما را به فضا و حس و حال بازی پیوند می زند که گاهی اوقات خود را به جای Wander فرض خواهید کرد و محیط بازی برای شما واقعی خواهد شد! افکت های صدایی نیز بسیار عالی و بی نقص کار شده. از صدای دویدن اسب شما گرفته تا صدای نعره هیولاها و نجوای Dormin، همه و همه خوب کار شده و حس و حال واقعیت را به بازیباز القا می کند. موسیقی و صداگذاری این عنوان به ما یادآور می شود که در سال ۲۰۰۵ نیز صداگذاری های بی نقصی وجود داشته است. این مسئله بی شک یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی است.

عظمتی به اندازه دنیایی بی پایان

محیط SotC بسیار بزرگ است. پهناور بودن محیط باعث شده که حتی با وجود نور راهنما که مکان هیولاها را به ما نشان می دهد، باز هم پیدا کردن بعضی از آن ها مشکل باشد و ممکن است گاهی اوقات در محیط گم شویم. جزییات بدن هیولاها و شخصیت اصلی بازی به فراخور سال انتشار بازی بسیار عالی بوده و تنها ضعفی که می شود از کل این عنوان بزرگ گرفت، کم بودن کیفیت بافت هایی همچون درخت ها و چمن ها آن هم در بعضی از نقاط بازی است. در کل این عنوان ضعف دیگری ندارد.
نکته جالبی که در بازی وجود دارد، این است که اگر یکی از غول ها را شکست دهید و سپس به محیط مبارزه با آن بازگردید، خواهید دید که هیولا به سنگ تبدیل شده و هنوز در محیط به شکل یک مجسمه سنگی بزرگ پابرجاست.

یکی از بهترین لحظه های بازی در اینجا اتفاق می افتد. صدای کشیده شدن بال Phalanx بر روی شن واقعا زیباست. پریدن از روی اسب بر بال او همیشه در خاطره بازیباز باقی خواهد ماند.

سخن پایانی

ایده این بازی یک ایده ناب و تکرار نشدنی است که تا پیش از آن در هیچ عنوان دیگری ندیده بودیم. تیم سازنده به شدت برای این بازی زحمت کشیده اند تا در نهایت، عنوانی با مشکلات بسیار کم و گیم پلی بی سابقه در تاریخچه بازی های رایانه ای ساخته شود. مطمئنا SotC عنوانی است تکرار نشدنی و تمام بازیبازها باید حداقل یک بار به صورت کامل آن را تجربه کنند. SotC تنها یک بازی نیست، عنوانی است که با تفکر در آن می توان درس های زیادی آموخت.

jadval nomre shadow

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا
روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا
روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا
روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا
روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا
روزی روزگاری: سایه های سنگین | نقد و بررسی Shadow of the Colossus - گیمفا