پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا

پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way

کسری نراقی
۱۰:۰۰ ۱۳۹۳/۰۳/۰۲
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا

نیازی به معرفی The Walking Dead نیست؛ عنوانی که بدون گرافیک AAA و زرق و برق های رایج در دنیای گیم توانست جای خود را در دل میلیون ها بازیباز پیدا کند و به عنوان بهترین بازی سال ۲۰۱۳ معرفی شود. موفقیت های این بازی، Telltale Games را مجاب کرد تا به عرضه فصل دوم آن نیز فکر کند. قسمت اول از فصل دوم به معرفی شخصیت های جدید می پرداخت و قسمت دوم میزان وفاداری آنان را به یکدیگر روایت کرد، و اکنون TWD بازگشته است، تاریک تر از همیشه. در این قسمت خواهیم دید که چگونه یک Antagonist قوی می تواند به پیش برد داستان کمک نموده و داستان را از خط مبارزه “انسان علیه زامبی” و “انسان علیه طبیعت” که درون مایه های اصلی TWD هستند، به مبارزه “انسان علیه انسان” وارد کند.

William “Bill” Carver شخصیت منفی جدید، مغرور و صد البته “خود منجی پندار” پس از اتفاقات قسمت دوم، قهرمانان داستان را در زندان خود اسیر نموده و برای آنان برنامه دارد. In Harm’s Way قسمت سوم از فصل دوم TWD است که به ما “تفاوت بین تسلیم شدن در برابر سرنوشت و به چالش کشیدن آن” را نشان می دهد، این قسمت تفاوت بین دو دسته از بازماندگان را روایت می کند: دسته اول کسانی هستند که زندگی آزادنه را در یک محیط زامبی زده و خطرناک را ترجیح می دهند و دسته دوم کسانی هستند که تسلیم زندان Bill Carver شده اند و زندگی در یک زندان امن را پذیرفته اند و از ماجراجویی خسته شده اند. “بردگی در بهشت؟ یا پادشاهی در جهنم؟”

 

هشدار: این متن حاوی اسپویلر های بسیار قوی می باشد، پس اگر بازی را به پایان نرسانده اید، فعلا از خواندن آن صرف نظر کنید و پس از اتمام بازی برای دریافت اطلاعات بیشتر، این متن را بخوانید.

 

پس از موفقیت های فصل اول The Walking Dead، شایعاتی مبنی بر ادامه این بازی شنیده می شد که با عرضه ۴۰۰ Days به حقیقت پیوستند. “۴۰۰ روز” عرضه شد تا پلی باشد بین فصل اول و دوم. All That Remains فصل اول از قسمت دوم بود که سرگذشت چند نفر بازمانده فصل اول را روایت کرد و شخصیت های جدید را معرفی کرد، کمبود زمان کافی باعث شد که شخصیت های جدید آنطور که شایسته است فرصت خودنمایی نداشته باشند و All That Remains از فضای اصیل TWD دور بماند. قسمت دوم از فصل دوم، به ریشه های TWD بازگشت و با انتخاب های سخت و کشنده و شخصیت پردازی مستحکم تبدیل به یکی از بهترین اپیزود های TWD شد. برای اولین بار در این بازی شاهد یک Antagonist انسانی بودیم، William Bill Carver که حتی تا پایان فصل دوم تشخیص شخصیتش مشکل بود. Carver دست کمی از Comstock در Bioshock Infinite ندارد و خود را منجی انسان ها می داند و با غرور خاصی دیالوگ هایش را ادا می کند (در ادامه دیالوگ هایی از او را بررسی خواهیم کرد). در قسمت سوم شاهد اسیر شدن قهرمانان بازی به دست Carver و افرادش هستیم که باعث می شود گروه به فرار از آن زندان فکر کند. در این راه با شخصیت هایی آشنا می شویم که به زندان عادت کرده اند و آن را خانه خود می دانند.

cover art

Cover Art

The Walking Dead

سازنده: Telltale Games

ناشر: Telltale Games

پلتفرم ها: PC, Mac, Xbox 360, PS3,iOS

تاریخ عرضه: ۱۳-۱۵ می ۲۰۱۴

 

در قسمت قبل دیدیم که چگونه بازماندگان با ترس از اسم Carver مجبور به ترک خانه خود شدند تا زنده بمانند. Carver به گفته Carlos یکی از همراهان سابق گروه بود که راه خودش را جدا کرد و اکنون برای بازپس گیری جایگاه سابقش به گروه حمله کرده است. (به شخصه) با اولین دیدار Carver هیچ گاه تصور نمی کردم که او ممکن است Antagonist آینده باشد. Clementine پس از دیدار با Carver شخصیت او را “مهربان و با صدای گرم” توصیف کرد که با کلیشه هایی که ما از شخصیت های منفی در ذهن داریم کاملا متفاوت است. در این قسمت شاهد بازگشت شکوه مندانه Kenny به داستان بودیم که بسیار برای طرفداران فصل اول خوشحال کننده بود، البته Kenny به هر حال Kenny است و ما او را به دیوانه بازی هایش می شناسیم، در این قسمت نیز بی دقتی او در تیر اندازی به Carver باعث شد آخرین امید های گروه برای نجات تبدیل به یاس شوند و تمامی بازماندگان (منهای کشته شدگان در درگیری) به اسارت Carver در آیند. William Bill Carver اما شخصیتی است که خود را برتر از همه می داند و سعادت جهانیان را در گرو رهبری خود می بیند. ادبیات او مغرورانه است و کلماتی که ادا می کند، اعتماد به نفسش را نشان می دهند. البته بزرگترین مشکل Carver قهرمانان داستان هستند که بر خلاف دیگر مردم، علیه او قیام کرده اند و ممکن است سرمشقی باشند برای دیگران، کسانی که فکر می کنند با زندانی شدن در زندان Carver سعادت را به دست می آورند. باید دید که این مشکل ره به کجا می برد…

قهرمان و شرور | رو در رو

قهرمان و شرور | رو در رو

قسمت اول از فصل اول The Walking Dead را به یاد دارید؟ Clementine کودک معصوم و بی پناهی بود که توسط Lee Evert پناه داده شد و تا جایی پیش رفت که تمام تصمیمات Lee از صافی Clementine می گذشتند و Clem در مرکز دنیای بازی قرار گرفته بود و تمام کار های Lee برای محافظت از Clem بود. دیگر خبری از آن دختر ۸ ساله و ضعیف نیست. Clementine بزرگ شده است، بزرگ تر از تمام بزرگسالانی که در گروه بازماندگان قرار دارند. او را می توان مغز متفکر گروه نامید که در تمام خطر ها نفر اول گروه است. البته این موضوع تا حدودی به غیر منطقی تر شدن داستان دامن زده است، برای مثال از بین تمام افراد بزرگ سال گروه، Clem که انتخاب می کند تا مخفی کاری کند و بی سیم ها را بدزدد.

clem بسیار ضعیف تر از آن است که بتواند مخفی کاری کند و از بالای پله شکسته بالا برود

Clem بسیار ضعیف تر از آن است که بتواند مخفی کاری کند و از پله شکسته بالا برود

Carver در این قسمت بیش از پیش شخصیت خود را به Comstock (شخصیت منفی Bioshock Infinite) شبیه می کند. استفاده او از نقل قول های انجیلی بیان کننده همین موضوع است، او خود را منجی بشریت می داند و برنامه ای دارد تا نسل آینده را طوری تربیت کند که قوی تر باشند و بتوانند دنیا را از نو بسازند، البته برای این هدف نیز راه اشتباهی را برگزیده است و به مانند Comstock دست به برپایی کلمبیایی زده است (این دفعه در زندان) که البته ممکن است باز هم باعث نابودی خودش شود. کلماتی که او ادا می کند مغرورانه است و در چینش کلماتش از لغات سنگین و فوق العاده رسمی استفاده می کند که به نوعی جدا کننده او از مردم عادی می باشد.

یکی دیگر از نقاط قوت در مورد TWD، توجه بیش از حد به شخصیت پردازی است، به گونه ای که می توان این مجموعه را شخصیت محور ترین فرنچایز در تاریخ گیم دانست. Carver که در قسمت قبل شخصیتی به ظاهر مهربان داشت در این قسمت ذات خودش را آشکار می کند و ادبیات مغرورانه اش را آشکار می کند و شباهتش با Comstock را بیش از پیش به رخ بازیبازان می کشد. بار ها شخصیت Carver را با Comstock مقایسه کرده ام و دلیل آن چیزی جز “غرور و خود برتربینی” این دو است، هر دو ادعای “سعادت مردم” را دارد و هر دو برای خود یک Utopia ( که بیشتر به Dystopia شباهت دارد) را بنا کرده اند، زندان Carver و کلمبیا. شباهت های این دو به اینجا ختم نمی شود، Comstock و Carver از ادبیات انجیلی استفاده می کنند و از بالا به وقایع نگاه می کنند.

می دونم، ممکنه شما بپرسید که چرا این افرا که فرار کرده بودند رو دوباره پیش خودمون آوردیم. گذشته ها گذشته… ما لازم نیست کارهای اونها رو فراموش کنیم ولی بیایید بخششمون رو بهشون اعطا کنیم

ما باید این جامعه رو تبدیل به ساحل امید کنیم و نور رو به وجود بیاوریم، اونقدر نور به وجود بیاوریم که تمام تاریکی رو نابود کنیم

comstock معادل carver در دنیای bioshock infinite

Comstock معادل Carver در دنیای Bioshock Infinite

این صحبت ها کاملا شخصیت “خود برتر بین” و “خود منجی پندار” Carver را آشکار می کند.  البته Comstock و Carver شباهت های دیگری نیز دارند. هر دو به فک جانشینی بعد از خود هستند و چشم امید هر دو هم به دختر بچه ها دوخته شده است. Comstock به فکر جانشینی Elizabeth پس از خودش بود و Carver به دنبال تربیت Clementine و جانشینی او بود. این مسئله را می توان در دیالوگ بین Carver و Clem در اتفاق کنترل زندان دریافت:

“کارور: ممکنه حرفام رو بعد از این اتفاقات باور نکنی، من Reggie رو دوست داشتم. مرد خوبی بود و کار ها رو رو به راه می کرد، به آدمی مثل اون همیشه نیاز دارم. اون ضعیف بود، و منظور من دست قطع شده اون نبود، در واقع مشکل اون دستش نبود. اون در اراده اش ضعیف بود و شخصیت قوی نداشت. ما نمی تونیم همچین آدم هایی رو تحمل کنیم.

کلمنتاین: تو یه قاتلی! می تونی یه چیز دیگه صداش کنی و خودت رو قانع کنی. اما من می دونم این کار چی هست و چه معنی میده.

کارور: گوش کنن کلمنتاین، من قاتل نیستم. Reggie ما رو به خطر می انداخت. این اواخر کلی اشتباه داشت. کشتن یک نفر برای نجات یک گروه یک قسمت از تلاش برای بقا هست. این تصمیمی نیست که یک آدم ضعیف بتونه بگیره واسه همینه که یک آدم قوی مثل من باید بقیه رو رهبری کنه تا سلامت باشند. دوست داشتم اوضاع یه جور دیگه بود، ولی اون ها ضعیف هستن و ما قوی. نظرت چیه؟

کلمنتاین: می دونی نظر من چیه؟ دوست داشتم Kenny می کشتت.

کارور: من هم دوست داشتم همینو بگم. تو فکر می کنی هیچ کدوم از همراهانت شهامت دارند که این جملات رو توی صورت من بگن؟ تو شجاع هستی و واسه همین هست که این همه مدت زنده موندی. موقعی که داشتم به اسارت می بردمتون ترسیده بودی، اما توی چشمان من نگاه کردی و اعتماد به نفست رو حفظ کردی. این همون چیزی هست که ما بهش نیاز داریم. نسل بعدی باید باید قوی تر باشه تا اوضاع به این شکل ادامه پیدا نکنه. بچه هایی مثل تو به صورت صحیح تربیت شده اند، بچه من هم باید اینجوری تربیت بشه.

کلمنتاین: ممکنه که اون بچه مال تو نباشه.

کارور: حتی اگه این درست باشه، این بچه الآن مال منه”

 

از این دیالوگ ها می توان به این نکته پی برد که Comstock و Carver از روش مشابه برای برای رام کردن جانشین آینده شان استفاده می کنند. Comstock با زندانی کردن الیزابت در برج و Carver با زندانی کردن Clem در زندان خودش. تا او را رام کند و برای جانشینی آِینده اش آماده کند. اما هر دوی آن ها غافل از این نکته هستند که Clem و Elizabeth روحی آزاد دارند و نمی توان آن ها را وابسته به قید و بند ها کرد و همین نکته باعث هلاکت Comstock و Carver می شود.

چرا همیشه باید از sarah مراقبت کنیم

چرا همیشه باید از Sarah مراقبت کنیم؟

یکی یگر از شخصیت هایی که گاها باعث آزار دهنده ظاهر می شود Sarah است. دختر ضعیفی که هنوز به زندگی در دنیای زامبی ها و دیوانه ها عادت نکرده است و با کوچک ترین اتفاق می رنجد. مطمئن هستم که در قسمت های آینده مجبور هستم تیریدر مغز این زامبی (آینده) شلیک کنم قبل از اینکه خودم را آلوده کند. با این ضعف مطمئنا او را در قسمت های آِنده به صورت زامبی خواهیم دید. Kenny مشغول دیوانه بازی های خودش است و دیگر شخصیت ها فرصت چندانی برای خودنمایی ندارند. پس از اتمام بازی نام بعضی از شخصیت های آن را به یاد نمی آوردم، زیرا بازی فرصت کافی برای آشنا شدن با آنها را به بازیباز نمی دهد.

In Harm’s Way تعدادی شخصیت جدید معرفی می کند و بلاخره به تعدادی از شخصیت های “۴۰۰ روز” فرصت خودنمایی می دهد. یکی از شخصیت های منحصر به فرد این داستان Reggie است که او را می توان نماد تمام عیار کسی دانست که توسط Carver شست و شوی مغزی شده است و فرمان او را بی چون و چرا اطاعت می کند. او به حدی از Carver می هراسد که وجود او را در کنار خود حس می کند و تمام حرکات خود را زیر نظر او می بیند. Rajeev از جمله کسانی است که تسلیم زندان Carver شده اند و آزادی و ماجراجویی را از یاد برده اند. این مسئله را می توان در دیالوگ های او نیز یافت.

عاقبت اعتماد به carver

عاقبت اعتماد به Carver

در قسمت دوم از فصل دو، A House Divided، به علت حجم زیاد داستان فرصتی برای Adventure و ماجراجوی نبود و این مسئله یکی از نقاط ضعف آن بود. In Harm’s Way ماجراجویی را دوباره به این سری می آورد و در نقش Clem می توانید در زندان Carver گشت و گذار کنید و با محیط آن آشنا شوید. اگر مشکل منطق را در بعضی کارهای Clem نادیده بگیریم، شاهد یک Adventure زیبا هستیم. البته باید انتظاراتتان را با یک بازی Graphic Adventure تطبیق دهقد و یک ماجراجویی در حد The Last of Us را انتظار نداشته باشید.

اولین دختر 11 ساله ای که دست به این کار می زند

اولین دختر ۱۱ ساله ای که دست به این کار می زند….

یکی از بزرگترین مشکلات برگزیدن Clementine به عنوان شخصیت اصلی و قابل کنترل، غیر منطقی شدن بازی است. اگر این قسمت را تمام کرده باشید می داند که برای قستمی از بازی میی بایست تعدادی بی سیم برای گروه جمع آوری شود، از بین تمام شخصیت های بالغ و بزرگسال گروه، این Clementine است که برای این کار انتخاب می شود و با مهارتی همچون Sam Fisher (در مخفی کاری) بی سیم ها را به چنگ می آورد و به سلامت به گروه بر می گردد. یکی دیگر از این صحنه ها، تیر اندازی Clem هب Carver بود که قابل باور نیست، آن هم برای یک دختر ۱۱ ساله. تمام اعضای گروه ناامیدانه رو به Clementine دارند تا مشکلات را برایشان حل کند. این مشکل در فصل دوم ریشه دوانیده است و به نظر می رسد که تا پایان این فصل باید با آن دست و پنجه نرم کنیم.

پیشرفت گرافیکی که TWD در فصل دو آغاز کرده بود، ادامه پیدا می کند و در این قسمت شاهد جزییات بیشتر در محیط و بهبود تکستچر ها هستیم. همانگونه که قبا اشاره کرده بودم، عرضه The Wolf Among Us و پیشرفت های گرافیکی و گیم پلی آن، Telltale Games را مجاب کرد تا TWD را نیز به صورت موازی همراه با The Wolf Among Us پیشرفت دهد.

عاقبت غرور بیش از حد

عاقبت غرور بیش از حد

این قسمت نیز به پایان رسید و باید منتظر ماند و ادامه آن را دنبال کرد تا دید Telltale Games چه برنامه ای برای بازیبازان در نظر دارد، اما نکته جالب توجه که می تواند در سرنوشت بازماندگان در قسمت بعد تاثیر گذار باشد، صدای وسوسه آمیزی است که این کلمات را در گوش Clem زمزمه می کند:

“همشون قراره بمیرن کلمنتیان، نذار تو رو با خودشون به نابودی بکشن”

یک نکته که طرفداران این سری را می ترساند، شخصیت رو به تغییر Clem است که از آن دختر ۸ ساله معصوم و ضعیف به یک مبارز ۱۱ ساله تبدیل شده است که رهبری گروه را بهعهده گرفته است. چشمانتان را ببندید و به ادامه این جکله فکر کنید، و به اینکه اگر Clem به این نجوا توجه کند و بر طبق آن عمل کند چه می شود؟ آیا با Clementineی بد تر از Carver رو برو خواهیم شد؟؟؟

اگر از طرفداران فصل اول این بازی هستید، In Harm’s Way بار دیگر وحشت دنیای TWD را به شما انتقال می دهد. مبارزه “انسان علیه زامبی ها و طبیعت” کمرنگ تر شده است و جای خود را به مبارزه “انسان علیه انسان” داده است تا نشان دهد که انسان ها می توانند صد ها برابر خطرناک تر از زامبی ها ظاهر شوند. در این قسمت تفاوت بین کسانی که به آسانی تسلیم می شوند و کسانی که سرنوشت را به چالش می کشند آشکار تر از گذشته خواهد شد. A House Divided به خاطر حجم داستان و مدت کم بازی، Adventure را به فراموشی سپرده شده بود. در این قسمت شاهد بازگشت Adventure هستیم. Carver قصد داشت مردم دنیا را به سعادت رساند اما غرورش باعث هلاکتش شد، باید دید که در ادامه Telltale Games چه برنامه ای برای طرفداران TWD دارد.

jadval nomre wd

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا
پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

پادشاهی در جهنم | نقد و بررسی The Walking Dead: In Harm’s Way - گیمفا