لگویی به وسعت یک قلمرو | نقد و بررسی Lego: The Hobbit

مدت زمان زیادی از ساخت اولین بازی ویدئویی در قالب لگو می گذرد. پس از مدتی ساخته شدن عناوین لگو رواج یافت و این دسته عناوین توانستند جایگاه خود را میان بازیبازان پیدا کرده و آن را تا به امروز حفظ کنند. اکنون بازیبازان زیادی از طرفداران جدی این گونه عناوین به شمار می آیند در حالی که تعداد آن دسته از کسانی که از بازی های لگو به هیچ وجه خوششان نمی آید هم کم نیست! معمولا همیشه بدین گونه بوده. یک بازیباز یا از عناوین لگو متنفر است یا آن را واقعا دوست داشته و با لذت و هیجان بازی می کند. به ندرت حد وسطی در این میان یافت می شود. یکی از دلایل این امر ممکن است جو فانتزی و گیم پلی منحصر به فرد این دسته عناوین باشد. با ما در ادامه مطلب همراه باشید که به نقد و بررسی یکی از عناوین لگو بپردازیم.

Lego: The Hobbit

 عنوان: Lego: The Hobbit

سازنده: Traveller’s Tale

ناشر: Interactive Entertainment , Warner Bros

سبک: Action-Adventure

پلتفرم ها: Microsoft Windows , PS3 , PS4 , PS vita , X360 , Xone , WiiU , Nintendo 3ds

لگویی دیگر… ماجرایی تازه…

تا کنون عناوین لگوی زیادی از روی فیلم های سینمایی ساخته شده اند. عناوینی همچون: Pirates of the Caribbean Lego , Harry Potter Lego , Lord of the Rings Lego و… حال وقت آن رسیده که بازیبازان دو قسمت از سه گانه The Hobbit را به صورت لگو تجربه کنند. داستان این عنوان کاملا با داستان فیلم مطابقت دارد و تمام لحظات فیلم در بازی وجود دارد. چه بسا کاملتر! داستان بدین شرح است که سال ها پیش در سرزمین کوتوله ها، پادشاه علاقه ی خاصی به جمع آوری طلا و جواهرا دارد به طوریکه تمام قصر خود را پر از طلا میکند. این مسئله اژدهایی به نام “اسماگ” را به آن سرزمین میکشاند تا طلای پادشاه را غصب کند. اژدها به سرزمین کوتوله ها حمله ور شده و تمام سرزمین را از آن خود میکند. سال ها از ماجرا میگذر… اکنون تعدادی از کوتوله داوطلب شده اند تا با همکاری یکدیگر و کمک گرفتن از جادوگر محبوب یعنی “گاندولف”، اژدها را از بین برده و “تورین”،نوه ی پادشاه، را به سلطنت برسانند. در این میان یک هابیت با نام “بیلبو بگینز” نیز با آن ها همراه شده و بدین گونه ماجرای اصلی آغاز میشود… یکی از اصلی ترین اهداف ساخته شدن عناوین لگو از روی فیلم ها، این است که بازیباز بتواند به نحوی متفاوت فیلم را در قالب یک دنیای فانتزی که سراسر از لگو ساخته شده تجربه کند. برای تحقق این هدف، بازی باید به شکلی هنرمندانه از روی فیلم ساخته شود به نحوی که بازیباز با بازی کردن آن، تمامی فیلم در خاطرش تداعی شود. سازندگان این عنوان نیز با ظرافت خاصی از تمامی بخش ها و نکته های ریز و درشت فیلم استفاده کرده اند و آن را در بازی گنجانده اند. در نتیجه تطابقی عالی بین بازی و فیلم برقرار شده که به جذابیت بازی کمک شایانی کرده است.

برای یک ماجراجویی تازه آماده شوید!

دنیای هابیت را خراب کنید و از نو بسازید!

این یک مسئله روشن و واضح است که لگو به معنی خراب کردن و از نو ساختن و همچنین وقت گذاشتن و گشتن در میان قطعاتی بی شمار برای یافتن قطعه ای مشخص است. با این تفاسیر این یک امر طبیعی است که بازی شلوغ و در هم باشد و در این میان این شمایید که باید به نحوی دنیا را از نو بسازید! در کل گیمپلی بازی مشابه با گیمپلی سایر عناوین لگو است. بیشتر شخصیت های مثبت فیلم در بازی نیز حضور داشته و به انتخاب خودتان میتوانید با هر کدام از آن ها که مایل بودید بازی کنید. همانطور که میدانید، در سری بازی های لگو شما به صورت گروهی بازی خواهید کرد و این انتخاب شماست که گروهتان را چگونه انتخاب کنید. با انتخاب کردن یکی از گزینه ها، لیستی از تمامی افراد قابل بازی برای شما باز شده و میتوانید از بین آن ها هر کسی را که دوست داشتید انتخاب کنید. هر کدام از کرکترها در این عنوان قابلیت خاصی دارند که هر کدام از این قابلیت ها در جایی معین به کارتان خواهد آمد. سیستم اصلی گیم پلی این عنوان بدین صورت است که باید در محیط های بزرگ بگردید و با خراب کردن اجزای محیط، از تکه های آن قطعات مورد نظر را یافته و با ساخت قطعاتی جدید بازی را جلو ببرید. در نتیجه تخریب پذیری محیط بالاست و قادر خواهید بود تا بیشتر اجزای محیط را تخریب کنید. در بعضی از نقاط بازی باید از چند قطعه مختلف، تعداد مشخصی را یافته سپس به صورت سرعتی و در زمان محدودی باید قطعات را در جای درست خود بگذارید تا یک شیء اصلی بازی ساخته شود و از آن استفاده کنید.

وقتی صحبت از لگو می شود به مراتب انتظارات از یک دنیای فانتزی و سراسر لگو بالاتر می رود. همین امر یک گرافیک هنری منحصر به فرد را برای این عنان می طلبد

کنار هم چیدن قطعات کار ساده ایست چون از یک الگوی ساده و مشخص پیروی میکند اما گشت و گذار در کل محیط برای یافت قطعات مورد نظر امری است که با طولانی شدن گیم پلی و تکرار مکرر آن حتی برای طرفداران اصلی بازی نیز ممکن است خسته کننده باشد و حالتی یکنواخت به گیمپلی بدهد. درست است که در این بازی مبارزات رکن اصلی را ایفا نمیکند اما مبارزات بازی ضعف های زیادی دارند. دشمنان اصلی ریتم کاملا یکنواختی برای نابود شدن دارند و در هنگام مبارزه با بیشتر باس ها، در هنگام مبارزه باز هم باید محیط را برای ساخت لگویی جدید زیر و رو کنید که این مسئله تضاد بزرگی را در بازی بوجود می آورد. سیستم همکاری یز در بازی وجود داشته و در بعضی از نقاط بازی باید با همکاری دو یا چند نفر از شخصیت ها بازی را جلو ببرید.
سازندگان در این عنوان از هر لحظه ی فیلم برای افزایش گیم پلی این عنوان استفاده کرده اند. به عنوان مثال شما رد فیلم یک سکانس دو دقیقه ای را شاهد هستید ولی در بازی یک چپتر کامل را به همین سکانس اختصاص داده اند. مطمئنا طولانی بودن گیم پلی امری مثبت برای طرفداران بازی است اما این فاکتور زمانی مثبت طلقی می شود که خسته کننده و یکنواخت نباشد.

لگویی هنرمندانه!

وقتی صحبت از لگو می شود به مراتب انتظارات از یک دنیای فانتزی و سراسر لگو بالاتر می رود. همین امر یک گرافیک هنری منحصر به فرد را برای این عنان می طلبد. گرافیک این بازی نسیت به سایر عناوین لگو پیشرفت داشته. محیط های بازی بسیار خوب کار شده اند و همگی تا حد زیادی مشابه با محیط های درون فیلم هستند. این یکی دیگر از عواملی است که بازی را به فیلم پیوند میدهد. همانطور که پیش تر گفتم، طرفداران اصلی بازی انتظار یک دنیای سراسر لگو را دارند که این مسئله به طور کامل در بازی رعایت نشده است. به وضوح میتوان در بازی بافت چمن و آب و حتی آتش را مشاهده کرد (البته دو نوع بافت آتش در بازی وجود دارد که تنها یکی از آن لگو است!) این مسئله طرفداران بازی را خرستد نخواهد کرد همچنین بافت هایی که لگو نیستند از ضعف های جزیی برخوردارند که این مسئله مطمئنا به هیچ وجه نقطه قوتی به شمار نمی آید. جزئیات محیط بسیار زیاد است و رنگبندی محیط متناسب با جو بازی کار شده که این امیر مثبتی است. نور پردازی بازی به فراخور یک عنوان لگو بسیار خوب است.

یکی از لحظه های موجود در فیلم که اینگونه لحظه ها به بهترین شکل قابل بازی هستند.
متاسفانه بافت های بازی ضعف های جزیی را دارا می باشند.

صدای چیده شدن قطعات!

درست است که عناوین لگو باید به فیلم و منبع اصلی خود نزدیک باشند ولی این نزدیکی به هیچ وجه به معنای کپی شدن بازی از روی فیلم نیست! در بخش دیالوگ های بازی ما چیزی جز دیالوگ های کپی شده با صدای اصلی بازیگران را نخواهیم شنید. شاید اگر داستان بازی و رفتار شخصیت ها بدون دیالوگ روایت میشد، (همانند عنوان فوق العاده Pirates of the Caribbean Lego)، میتوانست تاثیر بیشتری در بهتر بودن تم طنز بازی داشته باشد چون عناوین لگو با طنز کامل خواهند شد ولی در این عنوان طنز زیادی را شاهد نیستیم چون بازی دقیقا از روی فیلم کپی برداری شده. موسیقی های بازی نیز به کلی از ساندترک دو فیلم منتشر شده استفاده شده که البته وجود این امر نقطه ضعف نیست چرا که ساخت موسیقی های جدید به کلی را بازی و فیلم را از هم متمایز میکند. افکت های صدایی همانند صدای چیده شدن قطعات، تخریب وسایل و… همه و همه خوب و قابل قبول کار شده اند.

سخن پایانی

نمایی از بخش دو نفره ( Co-Op)

در پایان باید این نکته را متذکر شوم که عناوین لگویی که از فیلم ها ساخته میشوند، باید تا حدی پیوند خود را با فیلم حفظ کنند. اگر این پیوند بیش از حد باشد و بازی به سمت کپی بودن از فیلم سوق یابد، امری منفی است چرا که برای بازیباز کاملا از پیش تعیین شده بوده و اتفاق تازه ای در بازی نخواهد افتاد. همچنین اگر این پیوند گسسته شود باز هم نقطه ضعف است چرا که بازی برای بازیباز غریبه و نامفهوم میگردد.
عنوان Lego: The Hobbit در بعضی از جنبه ها همانند طراحی مراحل و استفاده از موسیقی های اصیل فیلم، توانسته این پیوند را به خوبی بوجود آورد. از طرفی دیگر از بعضی جنبه ها مانند کپی بودن دیالوگ های فیلم، بازی را کاملا قابل پیش بینی ساخته به طوریکه بازیباز میداند که از این عنوان نباید انتظار چیزی به جز فیلم را داشته باشد!

این نقد و بررسی با توجه به نسخه PC نوشته شده است