انقلاب دلسین رو | نقد و بررسی inFamous : Second Son

فرنچایز infamous ، از آن دسته فرنچایز هایی است که همواره طرفداران زیادی داشته و شخصیت پردازی های داخل بازی باعث شده است که شخصیت های این فرنچایز طرفداران زیادی داشته باشند.در گذشته و در دو سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ شاهد انتشار دو نسخه از این فرنچایز بودیم که شخصیت اصلی این دو نسخه Cole McGrath ملقب به “بابابرقی” (!) بودیم . این دو نسخه توانست طرفداران این فرنچایز را خرسند و راضی نگه دارد تا این که در E3 2013 و در کنفرانس شرکت سونی ، ساکرپانچ ، سازنده ی دو نسخه ی گذشته ی این سری ، از نسخه ی جدید این فرنچایز با نام infamous: Second Son رونمایی کرد و طبق تمامی انتظارات ، شخصیت اصلی این نسخه یکی دیگر بود و جایگزین Cole McGrath شده بود. اما آیا ساکرپانچ توانست بار دیگر رضایت طرفداران این فرنچایز را جلب کند ؟ در ادامه ی این نقد به بررسی عملکرد بازی infamous : Second Son خواهیم پرداخت …

داستان بازی هفت سال پس از ماجرای کول مک گرث را بازگویی می کند.

 وقتی یک سرخ پوست Conduit شود …

داستان بازی هفت سال پس از ماجرای کول مک گرث را بازگویی می کند.شخصیت اصلی این قسمت ، یک آمریکایی از تبار سرخ پوستان است که دلسین رو ( Delsin Rowe ) نام دارد.ماجرای Delsin Rowe از جایی شروع می شود که او متوجه می شود که می تواند قدرت دیگر Conduit ( شخصیت های درون بازی که قدرت های ماورایی دارند) ها را جذب کند و خودش نیز یک Conduit است.او سعی می کند این موضوع را مخفی کند تا این که آگوستین ( Agoustine ) که رییس سازمان امنیتی D.U.P  است دلسین را دستگیر کرده و او را شکنجه می کند اما وقتی که دلسین از حالت مدهوشی خارج می شود ، می فهمد که تمامی افراد قبیله ی او شکنجه شده اند و اگر سریع تر راه درمانی برای آن ها پیدا نشود ، آن ها خواهند مرد که این راه درمان نیز جز قدرت های آگوستین است.پس دلسین به همراه برادرش به سیاتل می روند تا یک ماجراجویی بی نظیر را رقم بزنند.همانطور که گفته شد دلسین یک برادر دارد که او کلانتر قبیله شان است.Reggie که یک برادر دلسوز است می توان او را مرز خیر و شر دلسین نام برد.او در همه حال با برادرش است و او را همراهی می کند و با نصیحت هایی که می کند ، کنترل دلسین را در دست می گیرد و او را از انجام کار های شر باز می دارد.تقریبا دلسین و رجی مهم ترین شخصیت های بازی هستند.

تعدادی شخصیت فرعی نیز در بازی وجود دارد که به دلسین قدرت های ماورا الطبیعی را منتقل می کنند اما آنچنان نقش پایداری ندارند که بخواهند یک خط داستانی دیگر را نیز اضافه کنند و تقریبا تمامی شخصیت های دیگر حکم کسی را دارند که می خواهد به دلسین قدرت های ماورایی را منتقل کنند و بروند … شخصیت های بازی زیاد نیستند و شاید اگر سازندگان کمی بیشتر به شخصیت های فرعی اهمیت می دادند ، داستان پیچیده تر و بهتر می شد اما سازندگان به قدر کافی بر روی سه شخصیت دلسین ، رجی و آگوستین وقت گذاشته اند و سه شخصیت فوق العاده را خلق کرده اند.

تعدادی شخصیت فرعی نیز در بازی وجود دارد که به دلسین قدرت های ماورا الطبیعی را منتقل می کنند

داستان آن قدر پیچیده نیست که نتوان آن را درک کرد.با کمی بازی کردن تمامی داستان را دریافت خواهید کرد و شاید بعد از چند مرحله حتی بتوانید پایان بازی را نیز حدس بزنید اما هنگامی داستان کلی جالب می شود که بخواهید بین خیر و شر بودن یکی را انتخاب کنید.شما می توانید انتخاب کنید که می خواهید شخصیت Famous باشید یا infamous .سنتی که همواره در تمامی نسخه های این فرنچایز بوده و در این نسخه نیز شاهد این مسئله بوده ایم.پس از این که انتخاب کردید می خواهید خیر باشید یا شر ، تمامی انتخاب ها ، اعمال و … بر روی داستان بازی و دلسین و شخصیت های دیگر تاثیر دارد .به عنوان مثال اگر شما انتخاب کردید که یک آدم شرور ( infamous ) باشید ، حتما باید کار های شرورانه انجام دهید .زیرا با انجام کار های شرورانه شما امتیاز های تجربی ( XP Points ) های بیشتری جذب می کنید و می توانید کرکتر خود را Level Up کنید اما با انجام دادن کار های قهرمانانه در حقیقت شما سعی دارید با این که شرور (infamous ) هستید خود را یک آدم خیر ( Famous ) نشان بدهید که بر روی دلسین تاثیرات خوبی نخواهد داشت. اما اگر سازندگان می خواهند از این بخش یک خروجی بهتر بگیرند ، باید بیشتر روی آن کار کنند و در آینده از ایده های جدیدتر در همین بخش استفاده کنند تا گیمر بیشتر جذب بازی شود.بیس کلی داستان کل نسخه های “بدنام” بر همین اساس است … آیا از قدرت های ماورایی برای کار های خوب و کمک به دیگران استفاده می کنید ، یا این که می خواهید به اهداف خودتان برسید و به دیگران اهمیتی ندهید ؟

کول یک شخصیت بسیار تاثیر گذار و مناسب برای دو نسخه ی ابتدایی بود ، اما باز هم اشکالاتی داشت.

شخصیت های سری infamous تا به حال هیچ ثبات خاصی نداشته اند! با این که کول یک شخصیت بسیار تاثیر گذار و مناسب برای دو نسخه ی ابتدایی بود ، اما باز هم اشکالاتی داشت.کول بسیار خشک بود … او کار های شیطانی و یا کار های خیرخواهانه را خیلی بی روح انجام می داد و در نگاه اول هیچکس متوجه نمیشد که او یک شرور است یا خیرخواه ! حرکات او بسیار غیرطبیعی بود و این باعث می شد که شخصیت پردازی بازی امتیاز منفی دریافت کند.اما دلسین فرق دارد … دلسین یک پسر گرافیتی کار با حرکات غیرمنتظره است . هیچ گاه نمی توانید حدس بزنید که تا دو دقیقه ی بعد دلسین ممکن است چه کاری انجام بدهد و چه چیزی بگوید و یا چه حرکتی انجام دهد ! در این مورد سازندگان به خوبی توانسته اند پیشرفت کنند و شخصیت پردازی بازی یک پیشرفت چشمگیر نسبت به دو نسخه ی گذشته داشته است.

اگر بخواهیم داستان بازی را در یک جمله خلاصه کنیم باید بگوییم : ” داستان ساده است و پیچیدگی خاصی ندارد و شخصیت پردازی این نسخه پیشرفت قابل توجهی نسبت به دو نسخه ی گذشته داشته است “

هرج و مرج در سیاتل

بعد از این که هر دو کنسول Xbox One و PS4 منتشر شدند ، بازی های زیادی برای این دو کنسول منتشر شدند و بعضی از این بازی ها شکست خوردند و بعضی دیگر نمرات قابل توجهی کسب کردند.بازی هایی همانند Dead Rising 3 . Killzone : Shadow Fall , Ryse : Son of Rome  و Knack و تا به حال نیز بازی های زیادی منتشر شده اند که خبر از نسل جدید را می دهند.اما وقتی که این عناوین را بازی می کنیم ، هیچ فرقی در آن ها با نسل گذشته نمی بینیم و من بار ها از خودم پرسیدم : ” آیا نسل هشتم واقعا شروع شده است؟” . این سوالی بود که تا مدت ها در ذهنم باقی مانده بود تا این که با انتشار infamous : Second Son ، به جواب این سوال رسیدم ! به جرات می توانم بگویم infamous : Second Son ، شروع کننده ی حقیقی یک نسل طوفانی و فوق العاده است و نسل هشت حقیقی را به نمایش کشید … ! اسکرین شات ها و تریلر های مختلفی برای این بازی منتشر شد و با دیدن آن ها به وجد آمدیم اما باز هم صبر کردیم تا بازی منتشر شود و مبادا فاجعه ی انتظارات از Ryse: Son of Rome اتفاق نیفتد.اما بالاخره بازی منتشر شد و تمامی شک و شبهات را برطرف کرد و نشان داد که سونی با قدرت به این نسل قدم گذشته است.

یکی از بزرگترین معذلات بازی های هک اند اسلش ، کنترل شخصیت اصلی بازیست.اما خوش بختانه در Second Son شاهد چنین مشکلاتی نیستیم و خیلی روان می توانید دلسین را کنترل کنید و به مبارزه بپردازید

یکی از بزرگترین معذلات بازی های هک اند اسلش ، کنترل شخصیت اصلی بازیست.اما خوش بختانه در Second Son شاهد چنین مشکلاتی نیستیم و خیلی روان می توانید دلسین را کنترل کنید و به مبارزه بپردازید.دوربین بازی از زاویه ی سوم شخص دلسین را نشان می دهد که بهترین دید در سبک هک اند اسلش است و مانند بازی GOD OF WAR دید تاکتیکی ندارد.مبارزه های بازی در ابتدا بسیار نا برابر است.دلسین در ابتدا بسیار ضعیف تر از سربازان D.U.P است اما بعد از این که قدرت یک Conduit را بدست می آورد و به یک قدرت بیوتروریست تبدیل می شود ، آن جاست که چالش واقعی شروع می شود و نیروهای قوی تری برای متوقف کردن شما به میان می آیند.هر چی شما لول آپ کنید و قوی تر شوید ، دشمنان شما نیز قوی تر می شوند و افرادی که به شما حمله می کنند بیشتر می شوند .شما می توانید تن به تن با آن ها مبارزه کنید یا این که می توانید از قدرت های خود از راه دور استفاده کنید.قدرت های مختلفی که کسب می کنید در نبرد های تن به تن و دورادور ، تاثیرات و روش های مختلفی دارند که بهترین آن ها دود و آتیش هستند که اثر بیشتری بر روی دشمن می گذارند.

قدرت های فرازمینی دلسین بازی کردن را برای هر گیمری لذت بخش می کنند.کار هایی که دلسین با قدرت های خود می تواند انجام دهد خارق العاده است و همین ویژگی است که بازی را به شدت زیبا و جذاب می کند.دلسین بالی برای پرواز کردن ندارد اما با قدرت دود و آتش خود می تواند پرواز را شبیه سازی کند به این شکل که دلسین با قدرت بالا می رود و با جهش های سریع خود را در هوا به جلو و بالا می کشد که باعث می شود دلسین بر روی هوا معلق بماند . دلسین به وسیله ی قدرت دود خود می تواند از طریق لوله های اصلی خانه ها که کنار خانه قرار دارند نیز رفت و آمد کند که این راه یک راه بسیار سریع برای رسیدن به سقف خانه هاست و یکی از متفکرانه ترین ایده هاییست که تا به حال در تاریخ بازی های رایانه ای به کار برده شده است.هر چقدر که قدرت های دلسین را ارتقاء  دهید ، این قدرت ها مدت زمان و تاثیر بیشتری پیدا می کنند.میزان خیرخواه و شرور بودن در تغییر قدرت ها تاثیر خاصی ندارد اما در قدرت کلی آن ها اثر دارد.مثلا اگر شما شرور باشید و بخواهید از قدرت های خود استفاده کنید ، قدرت های شما به شدت تخریبی و خطرناک خواهند بود اما اگر خیرخواه باشید از قدرت تخریب آن کاسته خواهد شد و فقط بر روی دشمنان شما اثر خواهد گذاشت.اگر یک آدم خیرخواه باشید و یک کار شرارت بار انجام دهید آن میزارن مجددا از صفر شروع می کند و دوباره باید کار های خیرخواهانه انجام دهید.خیرخواه بودن و شرور بودن نیز در پایان بازی تاثیر خواهد گذاشت و پایان های بازی به دو دسته ی کارمای خوب و کارمای بد تقسیم بنده شده اند.

قدرت های فرازمینی دلسین بازی کردن را برای هر گیمری لذت بخش می کنند

به جز ماموریت های اصلی که به پیدا کردن قدرت پادزهر ، نبرد با D.U.P ، نجات مردم سیاتل و … می شود ، ماموریت های فرعی دیگری نیز در بازی وجود دارد که اکثر آن ها مربوط به تسخیر کردن بخش های مختلف سیاتل توسط دلسین است که این کار ها را یک سری ماموریت های تکراری و پشت سر هم است که از جذاب ترین آن می توان به کار با اسپری و نمایش هنر گرافیتی دلسین اشاره کرد که طرح های ضد سازمان D.U.P بر روی دیوار می کشید.ماموریت های فرعی دیگری نیز وجود دارند.مثلا بعضی اوقات باید دوربین های امنیتی شهر را از کار بیندازید ، یا یک سری فایل های صوتی در جای جای شهر بربایید .همانند نسخه های گذشته Shard ها نیز در این نسخه حضور دارند.Shard ها اجسامی هستند که با پیدا کردن آن ها امتیازتجربی تان بیشتر می شد و به ارتقاء قدرت هایتان کمک بسزایی می کند.اما در این نسخه این اجسام کمتر شده اند و به راحتی در نقشه قابل مشاهده هستند.در نسخه های گذشته این اجسام به راحتی قابل کشف نبودند !

تنها مشکلی که گیمپلی بازی داشت یک کلمه است : دشمنان ! .هوش مصنوعی دشمنان هیچ گونه ثباتی ندارد.بعضی اوقات آن ها چند قدم از شما جلوتر هستند و شما را به شدت به چالش می کشند ( هر چند این اتفاق به شدت (!) به ندرت (!) اتفاق می افتد ) که تحت تاثیر سختی بازی قرار می گیرید اما در اکثر مواقع آن ها در چند قدمی شما نیز نمی توانند بر روی شما اثر بگذارند.شما به راحتی می توانید دشمنان را کنار بگذارید ، در صورتی که آن ها حتی به سمت شما شلیک هم نمی کنند.خوشبختانه باس بتل ( جنگ غولآخر ها ) وضعیت بهتری نسبت به دیگر دشمنان دارند اما اینجاست که شاهد یک مشکل دیگر هستیم ! باس بتل ها به شدت تکراری هستند و تقریبا بعد از دو بار دیگر متوجه می شوید که باید چیکار کنید و قلق آن ها را سریعا به دست خواهید آورد.

.هوش مصنوعی دشمنان هیچ گونه ثباتی ندارد.

گیمپلی بازی بسیار جذاب و تقریبا مهم ترین بخش این بازی است و پیشرفت هایی که این نسخه در زمینه ی گیمپلی به دست آورده است ، غیرقابل انکار و بدیهی است.

جلوه ی دود و آتش

گرافیک بازی به معنای واقعی کلمه خارق العاده و شگفت انگیز  است.رنگ بندی های محیط ، افکت ها ، تخریب پذیری و .. به قدری در بازی زیبا کار شده اند که هیچ حرفی برای گفتن نذاشته اند.

طراحی محیط بازی فوق العاده است.طراحان به زیبایی هر چه تمام تر سیاتل را به نمایش کشیده اند و اماکن مختلف این شهر را به خوبی طراحی کرده اند.مکان هایی همچون ، پارک مرکزی ، برج اصلی ، دریاچه ها و … که بر اساس نقشه ی واقعی شهر سیاتل طراحی شده اند ، بسیار واقعی به نظر می رسند که کیفیت کلی بازی را بیشتر می کنند.افکت های بازی نیز بسیار زیبا هستند.در بازی به خاطر استفاده ی بیش از حد از نور و دود ، افکت هایی که بیشتر از همه استفاده می شود مربوط به این دو افکت است که ساکرپانچ به زیبایی هر چه تمام تر توانسته افکت های بازی را طراحی کند که کیفیت گرافیکی بازی را بالاتر می برد.

تخریب پذیری محیط یکی از ویژگی هایی است که مثال آن در نسل قبلی دیده نمی شود.

تخریب پذیری محیط یکی از ویژگی هایی است که مثال آن در نسل قبلی دیده نمی شود.در بازی به قدری بر روی فیزیک و تخریب پذیری محیط کار شده است که دوست دارید خراب کاری انجام دهید تا از آن لذت ببرید . هنگامی که کمبوشات های زیادی به دست می آورید می توانید یک ضربه ی قوی و نهایی بزنید که تمامی سربازان دور و اطرافتان به درک واصل می شوند و در این ضربات شاهد یک فیزیک فوق العاده زیبا هستیم که سنگ های روی زمین شکسته ، به هوا بلند شده ، برای ثانیه ای در هوا معلق می مانند و سپس بر روی زمین می ریزند و گرد و خاک سهمگینی از زمین بلند خواهد شد و …

نرخ فریم بازی معمولا بالای ۳۰ تاست که متاسفانه در بعضی مبارزات که تعداد دشمنان زیاد است ، شاهد کمی افت فریم هستیم که این قضیه باز هم نگرانی های گیمران را بیشتر می کند که آیا مشکل افت فریم باز هم قرار است در نسل هشتم باقی بماند ؟ اما در باقی صحنه های بازی مشکل خاصی در نرخ فریم وجود ندارد و می توانید از سرعت خارق العاده ی بازی نهایت لذت را ببرید .

دلسین بیکر !

متاسفانه صداگذاری بازی اصلا خوب کار نشده است … معلوم بود شوخی کردم؟؟؟صداگذاری بازی فوق العاده است.خوشبختانه تروی بیکر به قدری خوب در نقش دلسین بازی کرده است که او را یک شخصیت دوست داشتنی و فوق العاده جلوه داده است و شاید اگر کس دیگری صداپیشه ی دلسین می شد ، این شخصیت انقدر دوست داشتنی نبود.اگر تروی بیکر را نمی شناسید ، به تعدادی از کار های معروف او اشاره می کنیم. او نقش های مختلفی را در بازی های رایانه ای انجام داده است که از معروف ترین ها می توان به : جوئل در The Last of Us  ، جیک مولر در Resident Evil 6 ، جوکر در Batman : Arkham Origins ، دو چهره در Batman : Arkham City ، بوکر دوایت در Bioshock Infinite اشاره کرد.

تا به اینجا دو عدد محتوای قابل دانلود برای بازی منتشر شده است.

حق ساخت موسیقی بازی را جناب آقای نیتن جانسون ( Nathan Johnson ) بر عهده داشته است.موزیسین بازی به خوبی از پس موسیقی های بین مبارزه بر آمده است اما موسیقی هایی که در بخش معمولی پخش می شوند آنقدر گیرا و زیبا نیست و شاید اصلا مخاطب متوجه چنین موسیقی نشود.اما تیتراژ بازی بسیار زیبا کار شده است و همین شما را به فکر وا می دارد که تمامی آهنگ های آلبوم “بدنام” زیبا هستند اما متاسفانه تمامی آهنگ های بازی به زیبایی کار نشده است … آقای نیتن جانسون در گذشته حق ساخت موسیقی دو فیلم Looper و Brick را بر عهده داشته است.

تعقیب کاغذ ، میراث کول

تا به اینجا دو عدد محتوای قابل دانلود برای بازی منتشر شده است.محتوای “تعقیب کاغذها” یکی از زیباترین ایده هایی است که تا به حال در زندگی گیمری خود مشاهده کردم.بدین ترتیب که در بخش هایی از شهر یک دسته کاغذر در حال حرکت هستند و شما با تعقیب آن ها می توانید سرنخ هایی از قتل و جنایاتی که در شهر در حال ارتکاب هستند به دست بیاورید.این بخش به قدری زیباست که نمی توان حتی آن را به زبان آورد .اما متاسفانه این بخش بسیار کم است و اگر سازندگان این بخش را گسترده تر و طولانی تر می کردند ، خیلی بهتر بود.گرافیک و افکت هایی که در این مراحل اتفاق می افتد ، به شدت دیدنی و فوق العاده است.

.تمامی المان های خوب در کنار همدیگر و با قدرت ایستادند تا از یک بازی فوق العاده دفاع کنند و این بازی را تبدیل به بهترین بازی که در این نسل منتشر شده است ، بکنند

دومین محتوای قابل دانلود “میراث کول” نام دارد ، که داستانی از زندگی کول مک گرث را به میان می کشد و در این محتوا یکی از شخصیت های دو “بدنام” قبلی یعنی Zeke  که دوست صمیمی کول بود نیز در بازی حضور دارد.این محتوا بعد از مرگ کول و پایان infamous 2 اتفاق می افتد و به صورت بسیار عجیبی به Second Son  مرتبط می شود . این محتوا تنها برای کسانی در دسترس است که این بازی را پیش خرید کرده باشند و گیمپلی کلی این محتوا در پنج قسمت به پایان می رسد.

طوفان ساکرپانچ …

طبق انتظارات تمامی فن بوی های سونی، این بازی یک بازی فوق العاده بود.تمامی المان های خوب در کنار همدیگر و با قدرت ایستادند تا از یک بازی فوق العاده دفاع کنند و این بازی را تبدیل به بهترین بازی که در این نسل منتشر شده است ، بکنند.اما هنوز هم و با این که شاهد یک شاهکار بودیم ، “بدنام” این توانایی را دارد که پیشرفت کند و تبدیل به یکی از فوق العاده ترین بازی های تاریخ بازی های رایانه ای بشود.با اتمام این بازی یک حس دلتنگی به شما دست می دهد و آرزو می کنید هر چه زودتر نسخه ی جدید ” بدنام ” با حضور دلسین رونمایی شود … اما باید صبر کرد … صبر …