آفرینش “کلمنتین” در Walking Dead : چگونه استودیو Telltale یکی از محبوبترین شخصیت های تاریخ دنیای گیم را ساخت ؟

بدون شک کلمنتین شخصیت خاصی است؛ چرا که وقتی این دخترک با یک کلاه بزرگ آبی و سفید بیسبال، موهای پریشان، چشم‌های کشیده و صدایی دلنیشن در بازی Walking Dead حضور می‌یابد همه چیز تغییر می‌کند. تمِ آخرالزمانی زامبی‌ها در این بازی متفاوت است. این‌جا قرار نیست فقط با یک سری زامبی بی‌فکر درگیر شویم یا در یک فروشگاه بزرگ پنهان شویم. [اشاره به Dead Rising] چیز منحصر به فردی که در این بازی تجربه می‌کنم مراقبت کردن از یک دختربچه‌ی کوچک است و برای رسیدن به این هدف باید گاهی کارهای خارق‌العاده و غیر قابل تصوری انجام دهیم.

کلمنتین فقط یک شخصیت توخالی و یا چند پولیگان روی صفحه‌ی نمایش نیست. او سدها و محدودیت‌ها را شکسته و در دل هواداران جا کرده است و به یکی از تأثیرگذارترین و بهترین شخصیت‌های بازی‌های ویدئویی تبدیل شد.واقعا جادوی استودیو Telltale در خلق این چنین شخصیت گیرا بر روی صفحه های نمایش چیست ؟ما در این مقاله با مغزهای متفکر و سازندگان خلاق این عنوان یعنی آقای Sean Vanaman،نویسنده و مدیر بخش خلاقیت ای پروژه،آقای Derek Sakai کارگردان هنری و صداپیشه ی پر احساس شخصیت کلمنتین ،خانم Melissa Hutchison هم نشین شدیم و شروع به کنکاش و بررسی ابعاد شخصیت کلمنتین و نحوه ی خلق آن در اوج تاریکی و ناامیدی حاکم بر داستان،کردیم تا بتوانیم جواب چراهای بسیاری را پیدا کنیم.

 به بهانه ی معرفی فصل دوم این بازی از سوی Telltale ٬ مقاله ای متفاوت در وصف کلمنتین ٬ شخصیتی تاثیرگذار در فصل اول که در فصل دوم به عنوان کاراکتر اصلی معرفی شده تهیه کردم که میتونه برای علاقه مندان جالب و خواندنی باشه.این مقاله سال پیش در شماره ۸۴ مجله ی بازینما بر روی کیوسک های مطبوعاتی به قلم بنده قرار گرفت.

هشدار : این مطلب حاوی اسپویل هایی از بازی میباشد و اگر داستان بازی برای کسانی که هنوز موفق به بازی کردن این عنوان نشده اند مهم است،از خواندن این مقاله صرف نظر کنند.

آغاز…

Lee Everett،شخصیت اصلی بازی که کنترل آن را بر عهده دارید،تنها کسی نیست که داستان و ماجرای بازی “مردگان متحرک” پیرامونش روایت میشود.آقای Vanaman در خصوص شخصیت مکمل وی یعنی کلمنتین میگوید : ” اولین ایده ی ما همین دخترک بود” Vanaman  برای وارد کردن این دختر بچه به بازی بر خلاف نویسنده ی اصلی کمیک “مردگان متحرک” ،Robert Kirkman ،دلایل خاص خود را داشت و معتقد بود ایده های وی میتواند نتایجی مثبت و شگفت انگیزی را برای پروژه به ارمغان بیاورد،ولی متقاعد کردن تیم Telltale برای استفاده از یک دخترک ۸ ساله به عنوان عامل اصلی و محوری ، اصلا کار راحتی نبود.وی در این مورد میگوید : وظیفه ی ما متقاعد کردن مخاطبین برای ورود این شخصیت چالش برانگیز و منحصر به فرد بود.کار ما برای وارد کردن این ایده بسیار سخت بود چرا که هیج نمونه ی مشابهی را برای گرفتن ایده ی خاصی نداشتیم که بگوییم خب،نگران نباشید! ما ایده خودمون رو از جای دیگه هم میگیریم ! شک نکنید !

ولی خوشبختانه بازتابی که این شخصیت در بین مخاطبین و هواداران این بازی داشت حتی خود Vanaman  را متعجب و شگفت زده کرد و وی عامل اصلی این محبوبیت را درک خوب گیمر ها از این شخصیت  و شناخت وی به عنوان کلیدی برای آینده ی بازی دانست.

قدم بعدی پس از تایید و تصویب ورود کلمنتین به بازی،طراحی شخصیت و خصوصیات وی بود.David Sakai،کارگردان هنری “مردگان متحرک”در مورد مراحل اولیه ی طراحی شخصیت میگوید : “طراحان و برنامه نویسان خلاق ما به خوبی میدونستن باید یک شخصیت تاثیرگذار در بازی پدید بیاورند تا به نوعی راهنمای معنوی و عاطفی برای شخصیت اصلی بازی باشد.این نوع طراحی مسلما سبب پیشرفت های منحصر به فردی در بازی خواهد شد.طراحان ما شخصیتی باهوش،راستگو و در عین حال توانا را برای این دخترک کوچک و با احساس در نظر داشتند”.

شخصیت کلمنتین با اینکه کم سن و سال است ولی قدرت تخیل و هوش بالایش سبب میشود ترس را از خود دور کند و فکرش حتی در بحرانی ترین شرایط موجود کار کند.Vanaman  در مورد ارتباطی که این دخترک با خانواده اش دارد میگوید : شخصیت این دخترک بسیار قوی ساخته و پرداخته شده به طوری که میتواند در این سن و سال کم،خودش را از خانواده اش تمیز کند و در این شرایط بد بتواند تنها در یک خانه ی درختی به زندگی ادامه دهد.

هر نگاه و هر سکانس بازی٬صورت Clementine را توام از احساس نشان میدهد…

برای اینکه شخصیت کلمنتین از هر نظر به کمال برسد،تیم سازنده ی بازی سعی کردند تا برای پدر و مادر وی نیز شخصیت و ماهیت ببخشند.با اینکه کلمنتین تنها از طریق پیامک های تلفنی با والدینش ارتباط داشت ولی  تاثیرشان بر روی این دخترک به خوبی حس میشد.vanaman  در این باره میگوید : من در طراحی شخصیت والدین کلمنتین به طوری که کاملا اثرگذار باشند،بسیار مصمم بودم و طوری میخواستم که همیشه آرزویش را داشتم.طراحی این شخصیت های پشت پرده در تکمیل فرایند ساخت و طراحی کلمنتین به ما کمک بسیاری میکرد.پس بنابراین قبل از اینکه کاملا به سراغ طراحی شخصیت کلمنتین برویم،ریشه ی های وی را سفت و قرص کردیم و سپس به طراحی خودش پرداختیم.

کلمنتین علاوه بر داشتن یک شخصیت منحصر به فرد که یکی از مشخصه های بارز وی است،لباس و ظاهر خاص خود را نیز دارد.کلاه نقابداری که حرف “D” روی آن نقش بسته است،تنها یادگاریی است که از پدر و مادرش برای وی به جا مانده و وی همواره با دیدن آن به یاد والدینش میوفتد.آقای Sakai برای طراحی لباس و ظاهر کلمنتین از دختر خودش تا حدود زیادی الهام گرفت و حتی کلاه معروف این دخترک نیز الهامی از کلاه دختر Sakai بوده است.وی در مورد ظاهر این دخترک میگوید:”ظاهر کلمنتین به طور خارق العاده ای در ضدیت با دنیای وحشتناک و تاریک “مردگان متحرک” است.من معتقد بودم با این قانون شکنی بتوانیم یک تضادگرایی منحصر به فرد را پیاده سازی کنیم و موفق هم بودیم.شخصیت کلمنتین همانند دختر خودم مقداری قانون شکن است و این همانطور که گفتم در لباس هایش مشخص است.بل اینکه کلمنتین والدینی در نزدیکیش ندارد ولی هنوز سلایق و عادات دخترانه را در پس دنیای کثیف “مردگان متحرک” حفظ کرده است.آقای Vanaman  نیز از تجربیات پدرانه ی  Sakai در طول فرایند تولید بازی،مخصوصا شخصیت کلمنتین نهایت استفاده را کرد و به قول خودش همیشه نصیحت ها و راهنمایی هایش را قبل از وارد کردن به بازی با خودکار قرمز یادداشت میکرد !

در جستجوی صدا…

پس از اتمام مراحل ساخت و طراحی بصری شخصیت کلمنتین،تیم Telltale برای پیدا کردن آخرین تکه ی پازل این دخترک خردسال باید به دنیال یک صداپیشه ی حرفه ای و با احساس برای ایفای نقش کلمنتین میرفتند.اینکار برخلاف انتظاری که داشتند بسیار سخت پیش رفت.شاید پیدا کردن یک صداپیشه برای کاراکتری خردسال در حالت عادی بسیار راحت بود ولی “مردگان متحرک”جوی بسیار متفاوت و خاص داشت که سبب میشد یک صداپیشه ی خردسال به کار تیم آقای Vanaman  نیاید و باید به دنیال یک فرد بزرگسال ولی آشنا با اخلاقیات دختر بچه ها میرفتند.کار پیدا کردن صدا پیشه به قدری سخت شد که حتی احتمال حذف شخصیت کلمنتین از پروژه هم در کمال شگفتی پیش بینی شده بود.خوشبختانه بخت با Telltale یار بود و خانم Melissa Hutchison که سابقه ی صداپیشگی در عناوین قبلی این استودیو مانند Sam & Max و Back to the future و همچنین عنوان Deadly Premonition را داشت،صداپیشگی شخصیت کلمنتین را قبول کرد و مشکلی که تیم بازی سازی خیلی درگیرشان بودند را حل کرد.وی در مورد روزهای اول حضور خود در پروژه ی “مردگان متحرک” میگوید : وقتی به من اولین متنها و دیالوگ های کلمنتین را دادند،پس از مطالعه ی آن بسیار شوکه شدم که توانستم به راحتی با این دخترک ۸ ساله باهوش و دوست داشتنی همزاد پنداری کنم .شخصیتی که وی داشت دقیقا همان چیزی است که من در بچگی داشتم.البته نه در دنیایی از نوع آخرالزمان زامبیها !

Melissa Hutchison و جادویی که با این کاراکتر در بازی Walking Dead پیاده کرد

با اینکه بازی کردن در نقش کلمنتین برای Hutchison  به سبب سابقه و حرفه اش بسیار راحت بود،ولی وی به همین پسنده نکرد و برای اینکه بتواند در قالب این شخصیت برود شروع به تحقیقات و مطالعه در مورد رفتارهای خاص این شخصیت کرد.وی در این باره میگوید : من برای درک بهتر این شخصیت به مطالعه در مورد رفتار های مردم پرداختم،آنها را کنکاش کردم و علاوه بر تحقیق در مورد رفتارهای ظاهری،به طرز صحبت کردن و حتی آناتومی صورت آنها هنگام بیان جملات و مکالمات توجه کردم.من جز به جز این رفتارها را مثل کتابخانه ای منظم در ذهنم دسته بندی و ذخیره کردم و به این صورت بود که نتیجه ی تمامی تحقیقهای من شخصیت کلمنتین از آب درآمد.

تلاش هایی که Hutchison در پیاده سازی صدای کلمنتین به معرض ظهور گذاشت واقعا تحسین برانگیز بود و ایده هایی که وی در نوع صداگذاریش بر روی کلمنتین پیاده سازی کرد در نوع خود بی نظیر بود.برای مثال وی کاملا آموخته بود که یک کودک کی و چطور در هنگام صحبت کردن نفس میکشد و کی جملات را قطع و وصل میکند.

سیر تغییرات در شخصیت کلمنتین

همانطور که در اول مقاله گفتیم، شخصیت سیاه پوست بازی یعنی Lee Everett اولین ایده ی استودیو Telltale  برای ایجاد شخصیت اصلی بازی نبود.vanaman برای شخصیت اصلی بازی طرح های بسیاری را در ذهن خود داشت برای مثال قرار بود شخصیت اصلی بازی برادر کلمنتین باشد که از خواهر کوچک خود محافظت میکند.این ایده هیچوقت به تایید vanaman نرسید چرا که وی معتقد بود این چنین روابط و شخصیت پردازی میتواند کلیشه ای باشد و برای دنیایی که وی برای بازی مردگان متحرک در نظر داشت،مناسب نبود.یکی دیگر از تغییراتی که در شخصیت کلمنتین ایجاد شد ،تغییر نژاد وی از سفیدپوست به سیاه پوست بود.این کار نه فقط برای هماهنگی دو شخصیت بازی،بلکه برای ایجاد حس پدر-فرزندی میان Lee و کلمنتین لحاظ شد.

رابطه ی این دو شخصیت که به مانند پدر-دختر بود بی نظیر کار شده است

ایجاد رابطه

پس از طراحی کامل شخصیت کلمنتین چه از نظر شخصیت پردازی و صداگذاری و چه از نظر طراحی های بصری،حال نوبت به آن رسیده تا بتوانیم بین وی و شخصیت اصلی بازی ارتباطی عمیق برقرار کنیم.بدون شک ارتباط تنگاتنگی که بین شخصیت خردسال کلمنتین با Lee Everett ، شخصیت اصلی بازی برقرار شد،یکی از ارزشمندترین  و طلایی ترین روابطی است که در دنیای سری مردگان متحرک به وجود آمده است.آقای vanaman  در این باره میگویند : Lee و کلمنتین شخصیت های اصلی بازی هستند و ما میخواستیم در سریعترین زمان ممکن روابط بین آنها را گسترش دهیم.به همین دلیل هم بود که اولین شخصیتی که در بازی میبینید (کلمنتین) دقیقا همانی است که باید ازش مواظبت کنید.ما او را در اولین دقایق از بازی جلوی شخصیت اصلی قرار دادیم تا از همان لحظه ملکه ی ذهنش شود !

اولین صحنه ای که Lee با دخترک خردسال روبه رو میشود در نوع خود بسیار مهم و پر از داستان بود.کلمنتین تا سه روز قبل از آن دیدار،تک و تنها در همان محدوده پنهان شده بود و حتی با پرستارش که تبدیل به زامبی شده درگیر شده بود.همین مقدمه و پیشینه نکات ریز و خاصی را میتواند به بازیکن برساند.آقای vanaman  در این باره میگوید :ما با نشان دادن این ماجرا خواستیم حس شجاعت و حتی حسادت را در بازیکن برانگیزیم و به او بگوییم حتی این دختر بچه هم نترس و جنگجو است و شما نیز میتوانید مثل او باشید.کلمنتین در عین کوچکی شخصیتی است که میتواند با هوش و شجاعتی که دارد حتی در مواقعی جان شما را نجات دهد.ما با طراحی شخصیت کلمنتین به عنوان منبعی ارزشمند و کارآمد،از وی موجودی مفید و سودمند در طول بازی ساخته و پرداخته کردیم.در عین حال وی بسیار آسیب پذیر است و همین آسیب پذیری میتواند استرس و ترس را نیز به مخاطب القا کند.

Vanamanمعتقد است با اینکه شخصیت Lee  یک خلافکار بی گناه است و خود گرفتاریها و گذشته ی جالبی ندارد،ولی روح پاکی دارد که باعث میشود او نیز دوست داشتنی شود.وی با این خصوصیات خود نقش پناهگاه را برای کلمنتین ایفا میکند و هر چه این رابطه طولانی تر میشود،اعتماد کلمنتین به وی نیز قویتر میشود و احساس امنیت بیشتری را با Lee  میکند.Hutchison  نیز در این باره میگوید : استخوان بندی بازی براساس رابطه ای است که بین این دو شخصیت روی میدهد و تصمیماتی که Lee  در طول بازی به اجرا در میاورد،همگی به سوی محافظت از کلمنتین سوق داده میشود.

آرت ورکی زیبا که یکی از هوادارای بازی از دو شخصیت اصلی فصل اول Walking Dead تهیه کرده.زیباست.

در مجموع،ارتباطی بین Lee  و کلمنتین پس از گذشت هر اپیزود از بازی عمیقتر میشود و به نقطه ی اوج و طلایی بازی تبدیل میشود.ولی آیا این رابطه همیشه در در نقطه ی مثبت قرار میگیرد ؟ خیر ! Vanaman  در مورد افت و خیز های رابطه ی این دو شخصیت میگوید : ما به خوبی با این دو شخصیت آشنا هستیم و میدونیم رشد و پیشرفت آنها بر یکدیگر تاثیرگذار خواهد بود ولی گاهی در این بین مشکلاتی هم طبیعتا باید به وجود میامد.این رابطه کم کم به یک تراژدی غم انگیز تبدیل میشود،شک و تردیدی سیاه شمارا احاطه میکند و این در حالی است که شما در حال تلاش و تقلا برای رساندن کلمنتین به آغوش گرم خانواده اش هستید.درست همین نقطه از بازی،بهترین حالت داستان اتفاق میوفتد.تصور کنید والدین کلمنتین مرده باشند.این اتفاق چه تاثیری بر روی یک کودک ۸ ساله مانند کلمنتین خواهد گذاشت ؟مسلما این مسئله بسیار دردناک خواهد بود.اما اگر عکس این مسئله ثابت شود و آنها زنده باشند،شرایط برای Lee که سختیهای زیادی برای حفظ جان کلمنتین پشت سر گذاشته چطور رقم میخورد؟حال که وی نسبت به کلمنتین حسی مانند پدر را دارد چگونه میتواند از او جدا شود ؟این مسئله حتی کاری میکند که Lee  در اپیزود چهارم از رفتن به منطقه ی ساواناه و پیدا کردن والدین کلمنتین سرباز میزند.

پیرایشی ننگین !

شاید باور نکنید ولی یکی از اتفاقات مهمی که در طول بازی روی میدهد البته صرف نظر از صحنه های دلهره آور آپارتمان مرگ در اپیزود سوم،کوتاه کردن مو های کلمنتین است ! بله درسته ! حتی از نظر Vanaman ،نویسنده ی خلاق بازی، این یک حرکت بزرگ و تاثیرگذار بود.در صحنه ی Lee  شاهد کودکی است که به طور وحشتناکی کشته شده و همین مسئله باعث میشود نگرانیش نسبت به سلامت کلمنتین بیشتر شود.در جایی از بازیی نیز یک زامبی موهای کلمنتین را میگیرد ولی خوشبختانه وی جان سالم به در میبرد.تمامی این اتفاقات سبب شد اول از همه Lee موهای کلمنتین را کوتاه کند که این نشاندهنده ی حساسیت بالایش نسبت به دخترک است و هر آنچه که برای زنده ماندن نیاز است را به وی آموزش میدهد.

دختر بچه ی تفتگ به دست !

نیروی احساس و عاطفه

شخصیت کلمنتین چطور تونست خودش را در دل اغشار مختلف گیمرها جا کند ؟چه چیزی باعث شد تا با دیدن کلمنتین،به یاد داستانی تراژدیک و در عین حال غم انگیز بیوفتیم ؟جواب این سوالات را Sakaie ،کارگردان هنری بازی میدهد : کلمنتین به عنوان نمادی از احترام،خالص بودن و بی گناهی توانست اثرات مثبتی را در بازیکنان و تمام کسانی که مردگان متحرک را تجربه کردند ،به وجود بیاورد.وی ثابت کرد در دنیایی که تاریکی و وحشیگری حکم فرماست،میتوان هنوز نور امید و خوبی را دید.احساسات در این شخصیت موج میزند مخصوصا زمانی که وی در اپیزود چهارم متوجه میشود واقعا کار از کار گذشته.دیگر مانند گذشته،آن انسانها،آن آرامش و حتی مدرسه ای که میرفت از میان رفته اند.خوبی و شیرینی جای خود را به تلخی و تباهی و نابودی داده .لباس هایش به مرور زمان از تمیزی به کثیفی و خون آلوده میشود و سخت تر از همه اینها ،حقایقی است که Lee  نمیتواند از کلمنتین پنهان کند.

آقای Vanaman  نیز در ادامه ی صحبتهای Sakaie میگوید : داستانی که در بازی وجود دارد،روایط رابطه های بزرگ و عمیقی است که بین شخصیتها،خانواده ها و کودکان در جریان است و ما تمام تلاش خود را کردیم طوری این روابط را پیایه ریزی و مستحکم کنیم که بازیکن بتواند خود را در مسیر بازی قرار دهد.این نوع شخصیت پردازی به حدی است که اگر حتی بازیکن در واقعیت تجربه ی داشتن فرزند را نیز نداشته باشد،کلمنتین حسی مشابه را به بازیکن القا خواهد کرد،احساسات را برانگیزد و حتی بازیکن اشک بریزد.فشار مشکلات و مصیبتهایی که در طول بازی به این کودک هشت ساله وارد میشود با اینکه از جنس مجازی است،ولی حس همزادپنداری و واقعیت را با بازیکن میرساند.Hutchison نیز در مورد رابطه ی خود با کلمنتین میگوید : به جرات میگم،این اولین باری است که در طول دوران حرفه ای خودم به معنای واقعی اشک ریختم.

محبوبیت جهانی

کلمنتین خیلی زود به یکی از ستاره های معروف و درخشان سری مردگان متحرک تبدیل شد و هواداران بیشماری پیدا کرد.این درخشش و محبوبیت تا جایی پیش رفت که Telltale یک صفحه ی شخصی تویتر به نام #ForClementine ایجاد کرد تا هواداران با شخصیت مجازی این دخترک اسرارآمیز سری مردگان متحرک در رابطه باشند.حتی کاسپلی های بسیاز زیبا و متنوعی از این شخصیت در سراسر دنیا توسط عاشقان این شخصیت به اجرا در آمد که این مسئله نشاندهنده ی محبوبیت بی حد و حصر کلمنتین است.این گونه استقبال ها Vanaman  را نیز به وجد آورد و اظهار داشت :بسیار خرسند و همینطور شگفت زده شدم که این کاراکتر هواداران متعصبی را پیدا کرده است.هواداران در قبال این شخصیت بسیار عاطفی و احساسی برخورد میکنند طوری که انگار وی وجود خارجی نیز دارد !

اما سوالی که در این میان پیش میاید این است که آیا Telltale میتواند از این محبوبیت استفاده کند ؟ آیا کلمنتین در قسمت های بعدی با توجه به این محبوبیت خارق العاده حضور خواهد داشت یا سازندگان دست به تغییراتی در این شخصیت میبرند ؟Vanaman جواب این سوال را میدهد : نه ! اینطور نخواهد بود.ما نمیخواهیم با تغییر در شخصیتی که به این شدت مطرح شده است خود را در سیاهچاله ای بیاندازیم که راهی برای خارج شدنش پیدا نکنیم.اینکار مانند رقصی خطرناک با موقعیتی طلایی است که هر لحظه امکان نابودیش بر اثر حتی یک اشتباه کوچک نیز وجود دارد.بازی کار خود را به خوبی انجام داد و نیازی نمیبینیم المان های بنیادین آن را تعییر بدهیم.راستش را بخواهید حتی از اینکار واهمه هم دارم.ما همیشه باید مواظب ایده های موفق خود باشیم چون مخاطبین هم مواظب رفتارهای ما هستند و چشم به کار ما دوخته اند.

اما جدا از همه ی هواداران این شخصیت،یک نفر بیشتر از هر کسی به کلمنتین نزدیک شد و آن هم کسی نیست جز صدا پیشه ی این شخصیت،خانم Hutchison.وی در مورد علاقه ی شدید خود نسبت به کلمنتین میگوید : کلمنتین متعلق به خودم است.عشق من و ارزشمندترین چیزی است که من دارم و هر کاری برای محافظت از وجهه ی وی خواهم کرد.

نسلی جدید در بازینامه نویسی

از وقتی که کلمنتین پا به صفحه های نمایش گذاشته است،ما را نیز به داخل دنیای اسرار آمیزش کشید و درگیر کرد.ما رشد او را دیدیم،با او همزادپنداری کردیم،درکش کردیم،ترسیدیم از اینکه همیشه جزئی از زندگی او نیستیم.شخصیت های کمی مانند کلمنتین در دنیای بازی های ویدئویی یافت میشوند که تاثیرشان خارج از چیزی است که فقط در چند پولیگان و انیمیشن دیده میشود.او مانند صدایی پاک،اخلاق و انسانیت را به مخاطب خود یاد داد و ثابت کرد در اوج تاریکی،باز هم میتوان خوبی و نور امید را دید و به سویش رفت.Sakai دربارهی این شخصیت میگوید : آمیزشی که بین نوشته ها،صداگذاری و صداپیشگی و انیمیشن در کنار کارهای هنری که صرف شد،به این شخصیت پرو بال داد و اگر تنها در بخشی از این پروژه چیزی دچار تزلزل و کوتاهی میشد،شاید هیچوقت این شخصیت به این حد موفقیت نمیرسید و از هم میپاشید.

فصل دوم Walking Dead و شخصیت اصلی داستان..ترسناک تر و تاریکتر از همیشه