طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا

روزی روزگاری: طوفان هیجان | نقد و بررسی Bulletstorm

امیرحسین والی
۱۰:۱۶ ۱۳۹۳/۰۲/۱۱
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا

معمولا وقتی شرکتی کار خود را آغاز می کند، با یک بازی دو بعدی یا یک بازی خیلی ساده شروع می کند تا گروه خود را بسجند و بفهمد سطح کاری خود چقدر است.اما شرکت People Can Fly با یک شروع طوفانی، ارزش های خود را به همه ی گیمر ها و شرکت های دیگر ثابت کرد.PCF با انتشار بازی خود توانست شور و هیجان را به پلتفرم های گیمران بیاورد و تصویر دیگری از سبک اکشن اول شخص را نشان همگان بدهد.PCF اولین عنوان خود را با نام BulletStorm به معنای “طوفان گلوله” منتشر کرد و با وجود المان ها و ویژگی های جذاب و گرافیک خیره کننده، در همان ابتدا فروش بالایی داشت و طرفداران زیادی برای خود جذب کرد.در ادامه ی مقاله به نقد و بررسی این عنوان خواهیم پرداخت.

cover

Bulletstorm Official Cover

نام: Bulletstorm

سازنده: People Can Fly – Epic Games

ناشر: Electronic Arts

تاریخ انتشار: فوریه ۲۰۱۱ – اسفند ۸۹

سبک: First-Person Shooter

پلتفرم: PC,PS3,Xbox 360

دو دیوانه در لباس انسان و ربات !

داستان بازی از جایی آغاز می شود که شخصیت اصلی بازی گریسون هانت ( Grayson Hunt) ، به دلیل استفاده بیش از حد الکل ، اختیار عقل خود را از دست داده است و با یکی از گروگان هایی که گرفته است در حال شوخی کردن است.گری اسلحه ی خود را سمت او گرفته است و می خواهد به سر مرد شلیک کند اما به خاطر از دست رفتن هوشیاری اش موفق نمی شود. گری مرد را به بیرون از سفینه پرت می کند و مرد پرت شده نارنجکی که در بدن خود حبس کرده بود را به پنجره ی سفینه می کوبد و به خاطر اشتباه احمقانه ی گری سفینه وارد سیاره ای می شود که ساکنین آن یک مشت روانی آدم کش و آدم خوار هستند.اما احتمالا تا به حال گیج شده اید … خوب اشکالی نداره بزارید یه کم برگردیم به عقب …

گریسون هانت عضو یک سازمان بین سیاره ای به نام Dead Echo است

گریسون هانت عضو یک سازمان بین سیاره ای به نام Dead Echo است و در یکی از ماموریت هایش متوجه خیانت مافوق هایش می شود.گری می فهمد که تا به حال آدم های بی گناه زیادی را کشته است در صورتی که مقصران اصلی تمامی ماموریت ها مافوق های خود گری بوده اند.حال گری توسط مافوق هایش تبعید شده است و او نقشه ای می کشد تا درس خوبی به مافوق هایش بدهد …

شاید نتوان داستان بازی را یک المان تاثیر گذار و خیلی خوب نام گذاشت . داستان بازی را در همان ده دقیقه ی اول متوجه خواهید شد و شخصیت پردازی بازی حرف زیادی برای گفتن ندارد.اما نباید به بازی خرده گرفت.تمام بازی های شوتر اول شخص از این قائده بهره می برند و این قائده را به وضوح در بازی های مختلفی همچون Battlefield و Call of Duty مشاهده خواهید کرد. (البته Call of Duty از هر چیزی کم بزاره از لحاظ داستان کم نمی زاره !!! )

شخصیت پردازی بازی زیاد تعریفی ندارد.شخصیت های داستان خاصی را دنبال نمی کنند و مانند دیگر بازی ها که با استفاده از درگیری های شخصی شخصیت های مختلف سعی بر ایجاد آب و تاب در روند بازی دارند نیستند و سعی دارند که یک خط داستانی ساده و خاصی را پیش بگیرند.

شخصیت اصلی بازی گریسون هانت است.او صدایی زمخت و هیکلی عجیب بزرگ و موهای بلند قهوه ای پریشانی دارد. از مهم ترین خصوصیات رفتاری او می توان به دادن فحش های شدیدا زشت و رجزخوانی های حین جنگ اشاره کرد که در طول بازی هزاران بار به این حرف من می رسید ! شخصیت های بازی گریسون را گری صدا میزنند.

دومین شخصیت بازی ، جناب آقای Ishi Sato است.این شخصیت یکی از قدیمی ترین دوست های گری است که در طول تمام ماموریت های گری با او همراه بوده و او نیز به همراه گری تبعید می شود.در ابتدای بازی به خاطر این که بتواند زنده بماند ، دکتر سفینه مجبور می شود با انجام دادن یک عمل جراحی کوتاه ایشی را تبدیل به یک انسان-روبات بکند.

سومین شخصیت بازی که یک شخصیت مونث نیز هست ، تریشکا خانم است. Trischka پس از مدتی دیده می شود اما از دست ایشی و گری فرار می کند.به نظر می رسد که او از کی است که در این سیاره قرار دارد و او نیز کار با تفنگ را به خوبی بلد است و آدم های آن جزیره را به درک واصل می کند.

دیالوگ های بازی هم همانطور که حدس میزنید ، به لطف گری عزیز رنگارنگ و پر از کلمات رکیک و … هستند.از دیالوگ های با معنی و پر از پند و اندرزی هم در بازی خبری نیست و از توضیحات می توان نتیجه گرفت که دیالوگ های بازی را نیز نمی توان خیلی جالب و قابل تعریف دانست.

داستان بازی مانند اکثر شوتر اول شخص های دیگر ساده و خطی است و شخصیت های آن یک سری غول طشن های بد دهن هستند !

بچه ها سلام کنیدسمت راستی گریسونهوسطی تریشکا خانماون بچه کوچولوئه که سمت چپ وایساده ایشی جان هستند

بچه ها سلام کنید.سمت راستی گریسونه.وسطی تریشکا خانم.اون بچه کوچولوئه که سمت چپ وایساده ایشی جان هستند !

قتل عام به کمک تکنولوژی !

برای مدت ها بود که تمامی گیمران از خطی بودن عملکرد بازی های شوتر اول شخص خسته شده بودند.دیگر همه میدانستند روند بازی های شوتر اول شخص به چه شکل بود و همه ی بازی های شوتر یک الگوریتم خاصی به نام ” برو جلو تیر بزن دوباره برو جلو تیر بزن دوباره برو جلو تیر بزن دوباره برو جلو تیر … ” را طی می کردند.

اما People Can Fly آمد و یک المان به نام “تنوع” را در بازی خود گنجاند که “طوفان گلوله” را از تمام بازی های هم سبک خود جدا می کرد.به کار بردن المان ها و آیتم های مختلف و تازه در بازی باعث شد که منتقدین نظرشان نسبت به این بازی مثبت باشد و این بازی با به دست آوردن متای ۸۵ یک موفقیت برای People Can Fly به حساب می آمد.

هر چقدر که People Can Fly در داستان بازی کم گذاشت ، در بخش گیمپلی بازی این کاستی ها را جبران کرد.

کنترل شخصیت در بازی خیلی راحت و دلچسب است و راحت می توانید پشت سر یکدیگر دشمنان را بکشید.در حالت های مختلف دوربین بازی عکس العمل سریع نشان داده و زاویه ی دید گیمر را عوض می کند.در بعضی از سکانس ها زمانی که یک اتفاق مهم می افتد با نگه داشتن یک دکمه ی مخصوص می توانید دید خود را بر روی آن واقعه زوم کنید که در ایجاد یک هیجان زود گذر بسیار مناسب است.

تنوع اسلحه ها در بازی به راحتی قابل مشاهده است

تنوع اسلحه ها در بازی به راحتی قابل مشاهده است.در بازی آنقدر سلاح های جدید به دست می آورید و یا به عبارتی دیگر Unlock  خواهید کرد که در انتخاب آن دچار مشکل خواهید شد و نمی دانید کدام را انتخاب کنید.همچنین با آپگرید کردن سلاح ها قادر خواهید بود که دشمنان را آسان تر و در زمان کمتری به درک واصل کنید !

در ابتدای بازی و پس از سپری کردن ده دقیقه از بازی وسیله ای ارزشمند پیدا خواهید کرد که برای گیمر همانند حلقه برای اسمیگل است ! شلاق الکتریکی . به معنای واقعی کلمه این شی ارزشمند به قدری در بازی به دردتان میخورد که حد و حساب ندارد.با استفاده از این وسیله می توانید اشیا مختلف را از اطرافتان گرفته و به سمت دشمنان پرتاب کنید و یا به سمت خودتان پرتاب کنید.به عنوان مثال این شلاق مانند یکی از دستان مکانیکی دکتر اکتاپوس عمل خواهد کرد.همچنین می توانید دشمنانتان را گرفته و به سمت خود بکشید و با تفنگ آن ها را آب کش کنید.

در بازی می توانید از لگد خود نیز استفاده کنید.با استفاده از لگد خود می توانید دیوار هایی که کمی خراب هستند را خراب کنید و وارد اتاق ها بشوید و یا با استفاده از پای خود در ها را باز کنید.لازم به گفتن نیست که از لگد خود می توانید برای پرت کردن دشمنان خود به آن سوی زمین مبارزه نیز استفاده کنید.یکی دیگر از نکات جالب استفاده از لگد این است که شما می توانید اشیا مختلف را با استفاده از لگد خود به سمت دشمنان پرت کنید.

یکی دیگر از المان هایی که باعث ایجاد هیجان در گیمر می شود سر خوردن است.هنگامی که در سراشیبی قرار میگیرید با سر خوردن و برخورد با دشمن می توانید او را چند متر به عقب پرت کنید و کمی هم مزه ی بازی نمکی تر می شود !

یکی از قابلیت های جالب بازی شارژ کردن خشاب است.بر اساس این قابلیت شما می توانید خشاب خود را شارژ کنید که خشاب شروع به داغ شدن می کند.آنقدر داغ می شود که وقتی یک شلیک می کنید تمامی گلوله های خشاب در یک آن شلیک می شوند. پس از این اتفاق صحنه ای که پیش می آید بسیار جالب است.شما شاهد یک دشمن هستید که گوشت های بدنش تیکه تیکه شده است و استخون هایش جلوی چشمان شما روی زمین می ریزد !

المان های جذاب زیادی در بازی وجود دارد.در یکی از مراحل بازی باید کنترل یک ربات غول پیکر را بر عهده بگیرید که واقعا یک مرحله ی جذابی بود و سکانس های اکشن و زیبایی را شاهد خواهید بود.یا یکی از مراحل پشت تیربار در ماشینی باید یک ابرچرخ مکانیکی را نابود کنید که یکی از پر زرق و برق ترین مراحل بازی است.

ساکنین سیاره ای که در آن قرار دارید ، یک سری بی عقل نفهم هستند و بنابراین می توان در نظر گرفت که کاری جز خراب کاری بلد نیستند.محیط های بازی نیز اکثرا خراب و داغون هستند و تقریبا پیدا کردن محیطی که از دست این جانوارن سالم باشد کار ساده ای نیست ! اما همان محیط های درب و داغون شلوغ نیز به خوبی حس بازی را به گیمر منتقل می کند و بازی را واقع گرایانه تر می کند.

تنوع دشمنان نیز در بازی به راحتی قابل حس است.در بعضی مواقع به خوبی حس می کنید که در بد مخمسه ای گرفتار شدید.این اتفاق برای خود من هم افتاده.درست زمانی که یکی از دشمن های بازی به تمام بدن خود مواد منفجره وصل کرده بود و احساس کردم در مقابل جوخه ی انتحاری قرار گرفته ام ! تنوع دشمنان به موجودات داخل بازی ختم نمی شوند.بلکه انواع اقسام وسایل نقلیه نیز در مقابل شما قرار دارند.مانند پرنده های جاسوسی که بیشتر به پرنده های غیرجاسوسی شبیه هستند چون با دیدن شما با تمام توان شروع به شلیک می کنند . !

هوش مصنوعی دشمنان بازی بستگی به درجه سختی دارد که شما انتخاب می کنید.اگر درجه ی سخت را انتخاب کنید واقعا اوقات تلخی در بازی خواهید داشت ! دشمنان طاقت شما را به پایان می رسانند و از بازی خسته می شوید و اگر هم بازی را با حالت آسان پیش ببرید یک لذت بی خود را تجربه کرده اید و توصیه می کنیم بازی را با حالت نرمال و معمولی پیش ببرید. هوش مصنوعی یار همراهتان نیز خیلی خوب است و به شما در بازی کمک های زیادی خواهد کرد و با توجه به این که او نصف انسان و نصف ربات است کمک های زیادی در بازی به شما می کند و مهم ترین های آن ها کار با لوازم برقی است !

اگر فکر می کنید که توضیحات بالا برای این که بخواهید این شاهکار را تجربه کنید کافی نبوده پس شما را به یک جمله ی معروف آشنا می کنم. ” نصف عمرتون بر فناس “

قشنگترین صحنه های بازی با این شلاق شیرین جان با لحن اسمیگل تشکیل میده عزیز ما

قشنگترین صحنه های بازی با این شلاق شیرین جان ( با لحن اسمیگل ) تشکیل میده ! عزیز ما !!!

وقتی که آنریل انجین خودنمایی می کند … !

اما زمانی که اسم اپیک و پی سی اف به میان می آید ، تنها یک چیز است که در این میان خودنمایی می کند. گرافیک.

همانطور که می دانید بازی با استفاده از انجین خوش ساخت و قدرتمند آنریل انجین ۳ ساخته شده است که خوشبختانه People Can Fly در پورت گرفتن از گرافیک بازی به شدت موفق بوده است.

طراحی محیط به شدت زیبا و درخشنده است.استفاده از تکسچر های پر زرق و برق باعث شده که از همان ابتدا درگیر این محیط پردازی فوق العاده شوید.در بعضی از مراحل بازی وارد محیط های بسته خواهید شد همانند کافی شاپ ها و یا مکان هایی که پر از وسایل نقلیه هستند و شاهد یک ترکیب المان های محیطی زیبا خواهید بود که شاید در هیچ بازی دیگری شاهد آن نیستید.

بافت های مختلف دربازی به خوبی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و هیچگونه افت کیفیتی ندارند.نه تنها بافت های بازی هیچ افت کیفیتی ندارند بلکه در هیچ سکانسی از بازی شاهد افت فریم نیستیم اما تمام این ها به شرطی ممکن است که با یک سیستم مناسب بازی را اجرا کنید !

بگذارید پرونده ی گرافیک بازی را با یک پاراگراف دیگر به پایان برسانم.پاراگراف آخر درباره ی یکی از قویترین المان های بازیست که “تخریب پذیری” نام دارد.

با وجود المان های گرافیکی فوق العاده زیبا و تخریب پذیری زیاد ، در این قسمت هیچ افت فریمی وجود ندارد. | این مرحله یکی از قشنگترین مرحله های بازی است

در بازی همه چیز تخریب پذیر است.همه چیز خرد می شود.همه چی می شکند.همه چیز داغون می شود.آن هم با یک حالت فوق العاده زیبا که انگار در دنیای واقعی شاهد زلزه و زمین لرزه هستیم.در این زمینه باید یک دست مریزاد به Epic Games گفت زیرا همگان می دانند تخریب پذیری و فیزیک فوق العاده ی گرافیک آنریل انجین ۳ زبانزد خاص و عام است.

فراتر از یک بازی !

طوفان گلوله جز آن دسته بازی هایی بود که هر کس با بازی کردنش به وجد می آمد و دوست داشت مجددا آن را به اتمام برساند.موسیقی زیبای این بازی را آقایان Michał Cielecki و Krzysztof Wierzynkiewicz نواخته بودند که تم حماسی آن آدرنالین بدن گیمر را بالا برده و گیمپلی را به حالت تسریعی می بردند !

لازم به ذکر نیست که طراح مراحل این بازی کلیف بلیزینسکی افسانه ایست که با کارهای فوق العاده ی او همچون Gears of War آشنا هستید.برای این بازی دو محتوای قابل دانلود به نام های Gun Sonata و Blood Symphony منتشر شد که اکثر این محتواها به بخش چند نفره ی بازی مربوط می شد.

و در آخر تنها یک پیشنهاد دارم.اگر این بازی را انجام نداده اید ، یک شاهکار را از دست داده اید ، پس بجنبید که یک عنوان فوق العاده زیبا انتظارتان را می کشد.

emtiyaz

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا
طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

طوفان هیجان | نقد و بررسی بازی Bulletstorm | گیمفا