قدرت ارتباطات | پیش نمایش Watch Dogs

به نظر شما یک ایده خوب باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ ایا ایده تنها چیزی است که به توان آن را در چارچوب منطق و علم قرار داد یا اینکه ایده ها باید بلند پروازانه و جاه طلبانه باشند و در این راه می توان از قوه ی تخیل نیز بهره گرفت. امروزه در دنیای بازی رایانه ای وجود ایده های نو که بتواند مخاطبان را به وجد آورد بسیار کم شده است و اکثر سازندگان از ساخت یک IP جدید با ایده های تازه هراس دارند زیرا بر این عقیده هستند که ممکن است ساخت چنین بازی آن ها را با شکست مالی مواجه کند و تلاش آن ها را بی ثمر بگذارد.

در چنین شرایطی است که دنیای بازی های رایانه ای به عناوین پر فروش و تکراری نظیر سری Call of Duty و Assassins Creed محدود می شود. هر چند این عناوین در نسخه های ابتدایی خود دارای ایده های بسیار زیبایی بودند ولی با مرور زمان و عرضه ی کوتاه مدت نسخه های بعدی این ایده های مناسب که توانایی تکمیل شدن و بهتر شدن را نیز داشتند، به چند المان تکراری تبدیل شدند و باعث شدند تا عده ای از مخاطبان این صنعت که همواره به ایده های نو علاقه دارند، نا امید شوند. با این حال از سوی دیگر فروش زیاد چنین عناوین تکراری نیز مانع این می شود که سازندگان از این عناوین دست بکشند و از سود هنگفتی که از طریق فروش این بازی ها به دست می آورند، چشم پوشی کنند. این مسئله جایی نمود پیدا می کند که نسخه های جدید سری Call of Duty مانند Ghosts با اینکه چیز جدیدی برای عرضه نداشتند و در واقع همان المان های نسخه های قبلی را در هیبت یک بازی جدید به نمایش می گذاشتند، باز هم تواسنتد با فروش فوق العاده ای رو به رو شوند و همین سبب می شود که سازندگان و ناشران چنین عناوینی دست به نو آوری نزنند.

چنین شرایطی که در آن تنها کسب سود و ارایه ی نسخه های جدید در زمان کوتاه و البته تکراری مد نظر است باعث شده تا IP های جدید نتوانند فرصتی برای عرض اندام پیدا کنند و به همین دلیل است که سازندگان بیشتر به ساختن ادامه ی عناوین قبلی روی می آورند و از ریسک کردن پرهیز می کنند. با این حال هنوز برخی از سازندگان هستند که به ساخت IP های جدید علاقه دارند و اعتقاد دارند که این عناوین جدید هستند که با ایده های ناب و بکر خود می توانند نشان دهند که صنعت بازی های رایانه ای هنوز بزرگ ترین زمینه در تبادل اطلاعات است.

Watch Dogs Cover

نام : Watch Dogs

سازنده : Ubisoft Montreal

ناشر : Ubisoft

پلتفرم ها :  PC ، Xbox 360 ، PS3 ، Wii U ، Xbox One ، PS4

تاریخ انتشار : ۲۷  می سال۲۰۱۴

در اواخر نسل هفتم که شدت عرضه ی نسخه های بعدی و البته تکراری فرانچایز های مختلف بیشتر شده بود و سازندگان تلاش بسیاری می کردند تا با سود به دست آمده از این عناوین خود را برای نسل هشتم آماده کنند، یوبی سافت  ایده های تازه ای در سر داشت. این ناشر توانا و خوش فکر که البته سری پر طرفدار Assassins Creed را در دست ساخت داشت و در فکر انتشار پی در پی نسخه های جدید آن بود، از سوی دیگر در تلاش بود تا یک IP کاملا جدید را ارایه دهد. به این ترتیب بود که Watch Dogs متولد شد. عنوانی که توسط استدیو Ubisoft Montreal از سال ۲۰۱۰ در دست ساخت بود و از آن زمان تا E3 2012 هیچ کس از وجود چنین عنوانی با خبر نبود. با این حال در E3 2012 این عنوان با یک نمایش خیره کننده معرفی شد و همه ی طرفداران و منتقدان را به وجد آورد و توانست از دیدگاه بسیاری از سایت ها و مجلات لقب برترین IP معرفی شده در E3 را کسب کند.

همان طور که ذکر شد، Watch Dogs بر مبنای ایده های جدید بنیان گذاری شده است و المان های موجود در بازی کاملا جدیدی می باشند و نمونه ی آن ها تا کنون در هیچ بازی رایانه ای مطرح دیگری دیده نشده است. مهم ترین و البته جدید ترین ایده ای که در بازی وجود دارد قابلیت هک کردن است، چیزی که در اولین نمایش بازی به خوبی به تصویر کشیده شده بود و توانست خود را به عنوان المان اصلی گیم پلی و حتی داستان بازی مطرح کند. شخصیت اصلی بازی یک هکر با تجربه و البته زخم خورده به نام Aiden Pearce می باشد که قرار است از قدرت اصلی خود یعنی هک کردن در جهت انتقام گرفتن استفاده کند. Watch Dogs یک عنوان Open World است که شما را به یکی از بزرگ ترین شهر های آمریکای شمالی یعنی شیکاگو می برد، جایی که همه چیز توسط سیستم های نظارتی فاسد کنترل می شود و این جا است که باید یک قهرمان خیزش کند و شهر را از خفقان نجات دهد اما Aiden قهرمانی نیست که شما انتظار آن را خواهید داشت.

تکنولوژی مخرب

یوبی سافت اعلام کرده است که نوشتن داستان Watch Dogs از حدود ۲ سال قبل از شروع  مراحل ساخت بازی یعنی سال ۲۰۰۸ آغاز شد و تیم نویسندگی داستان بازی با تحقیق و پژوهش بسیار توانستند تا به موضوعی برسند که به توان آن را برای چنین بازی بزرگی گسترش داد. تیم سازنده داستان بازی را بر مبنای یک چیز ساده پایه ریزی کرده است و آن وجود سیستم های نظارتی در جامعه است. چیزی که امروزه در اکثر مناطق جهان وجود دارد و حتی در انگلستان پوستر هایی بر روی دیوار ها وجود دارد که روی آن ها اعلام شده دولت مراقب شما است. چنین مبحثی که در آن تقریبا تمام فعالیت های انسان ها زیر نظر سیستم های نظارتی است، باعث می شود تا در برخی از مواقع عده ای از مردم از این وضعیت ناراضی شوند و دست به طغیان بزنند. داستان Watch Dogs نیز دقیقا بر روی همین مسئله تاکید دارد، وجود پیش از حد سیستم های نظارتی باعث می شود که یک هکر قدرتمند دست به طغیان بزند و به کمک قدرت هک کردن خود، یک تنه با این سیستم مبارزه کند.

Aiden Pearce یکی از افرادی است که با سیستم های نظارتی مخالفت می کند ولی ثمره ی آن قتل دختر کوچک اوست.

هنگامی که قرار بود که بازی در E3 2012 معرفی شود ابتدا ویدویی در رابطه با پیش زمینه ی داستان بازی منتشر شد که شاید عده ی زیادی از طرفداران این بازی از وجود آن مطلع نباشند و در واقع در این ویدیو است که بیان می شود که چرا Aiden Pearce دست به هک کردن سیستم نظارتی شهر شیکاگو می زند. در این ویدیو در رابطه با حادثه ای صحبت می شود که در واقعیت وجود خارجی ندارد ولی در داستان بازی این حادثه قبل از وقایع بازی رخ داده است.داستان بازی پیرامون یک حادثه ی واقعی ( در داستان بازی این حادثه واقعی است ولی در دنیای حقیقی وجود خارجی ندارد ) در سال ۲۰۰۳ در آمریکا می باشد . در این سال یک هکر  به نام Reymond Kenney با انتشار یک ویروس در سیستم مدیریتی آمریکا باعث می شود که برق ۵۵ میلیون نفر قطع شود و در همین خاموشی حدود ۱۷ انسان بیگناه که مشخص نشد توسط چه کسانی کشته شده اند، به قتل برسند. این حادثه ی عظیم سبب می شود که نهاد های نظارتی برای جلوگیری از هر گونه ی حادثه یا اتفاقی سیستم نظارت بر شهر را به یک سیستم کاملا کامپیوتری به نام Central Operation System تبدیل کنند.

این سیستم در سال ۲۰۱۱ به طور رسمی در شیکاگو راه اندازی شد تا با نظارت بر همه ی اعمال مردم، از وقوع جرم و جنایت جلوگیری کند اما پس از مدتی این سیستم به دست نهاد های خصوصی افتاد که دیگر هدف آن ها جلوگیری از جنایت نبود. این نهاد های فاسد از این سیستم که به اختصار ctOS نامیده می شود برای اخاذی از مردم استفاده می کردند. آن ها با ثبت تمامی اطلاعات و عملکرد های افراد شامل اطلاعات خصوصی و سپس تهدید مردم عادی به منتشر کردن اطلاعات خصوصی آن ها، از این مردم بیگناه اخاذی می کردند. البته در این راه  طبیعتا مخالفانی نیز با این سیستم فاسد وجود داشتند و سعی داشتند تا مردم را از وجود چنین سیستمی با خبر کنند اما این نهاد های فاسد که منافع خود را در خطر می دیدند این افراد را از سر راه خود کنار می زدند. یکی از این افراد Aiden Pearce می باشد که با این سیستم مخالفت شدیدی می کرد و سعی داشت به مردم در این زمینه آگاهی بدهد، اما ثمره ی کار او چیزی نبود که انتظار داشت. نهاد های فاسد نظارتی برای صدمه زدن به آیده دختر ۶ ساله ی او به نام Lena Pearce را در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۲ به قتل رساندند اما این قتل به گونه ای صحنه سازی شده بود که یک تصادف به نظر بیاید و به این ترتیب پلیس شهر پیگیر این موضوع نشد اما Aiden می دانست که چه کسانی دختر کوچک او را به قتل رسانده اند و به این ترتیب شعله های آتش انتقام در وی شعله ور شد. وی تنها راه انتقام گرفتن از این نهاد های فاسد را هک کردن سیستم نظارتی آن ها یعنی ctOS می داند زیرا به این ترتیب می تواند از ساخته ی خود آن ها علیه شان استفاده کند.  از آنجایی که ctOs شامل تمامی تجهیزات الکترونیکی شهر نظیر دوربین های مدار بسته و حتی چراغ های قرمز می باشد، Aiden با هک کردن این سیستم در واقع به تمام شهر شیکاگو دست یابی پیدا می کند. وی سرانجام با تکیه بر توانایی اصلی خود یعنی هک کردن، می تواند قفل پیچیده ی این سیستم را بشکند و آن را هک کند و حال شیکاگو همانند یک سلاح در دستان Aiden است.

Aiden نها راه انتقام گرفتن از این نهاد های فاسد را هک کردن سیستم نظارتی آن ها یعنی ctOS می داند زیرا به این ترتیب می تواند از ساخته ی خود آن ها علیه شان استفاده کند.

همانطور که گفته شد بازی در شهر شیکاگو جریان دارد، شهری که در سایر عناوین صنعت بازی سازی زیاد مورد استفاده قرار نگرفته است و همین مسئله سبب شده است تا این سوال میان مخاطبان پیش بیاید که چرا برای این عنوان شیکاگو انتخاب شده است در حالی که شهر های بزرگ تر و البته جذاب تری چون نیویورک می توانست لوکیشن اصلی بازی باشد. کارگردان این عنوان یعنی آقای Jonathan Morin علت اصلی انتخاب شیکاگو را تناقضات آشکار آن اعلام کرده است. شیکاگو در واقع شهری است که در ظاهر بسیار مدرن و شیک به نظر می رسد و از تجهیزات بسیار پیشرفته ای استفاده می کند ولی در باطن این شهر همین تجهیزات پیشرفته باعث افزایش سطح جرم و فساد شده اند و این تناقض، شیکاگو را برای اینکه داستان بازی در آن جریان داشته باشد مناسب کرده است، امری که در سری پر طرفدار GTA نیز کاملا رعایت شده است و همیشه مکان هایی که بازی در آن جریان داشته است دارای همین تضاد ها بوده اند. همچنین یوبی سافت دلیل دیگر انتخاب شیکاگو به عنوان شهر اصلی بازی را نیز وجود تعداد زیادی سیستم های نظارتی در واقعیت در این شهر اعلام کرده است که باور پذیر شدن داستان بازی را میسر می سازد.  وسعت شهر شیکاگو در واقعیت حدود ۶۰۶ کیلومتر مربع می باشد که اگر یوبی سافت بخواهد دقیقا این وسعت را در بازی پردازش کند در واقع یک کار غیر ممکن را ارایه داده است هر چند هنوز نقشه ی این بازی مشخص نشده است ولی با توجه به اینکه این عنوان یک Open World است قطعا سعی بر این بوده است که بیشترین وسعت ممکن در بازی وجود داشته باشد. چندی پیش هم نقشه ی اصلی بازی به صورت ناقص منتشر شد که بر اساس آن می توان حدس زد که یوبی سافت کل شهر شیکاگو را درWatch Dogs  پوشش داده است.

Alexandre Forest-Boucher  مدیر تولید این عنوان اعلام کرده است که جهان Watch Dogs به قدری بزرگ طراحی شده که امکان تجربه ی مشابه دو بازیکن در آن وجود ندارد:

ما به طور پیوسته عناصری را در گیم پلی بازی قرار دادیم که سبب می شود اتفاقات متفاوتی برای هر فردی که بازی را انجام می دهد اتفاق های ویژه ای بیفتد. در واقع هر کس متناسب با کار هایی که در بازی انجام می دهد، واکنش هایی خواهد دید که سبب می شود امکان تجربه ی یکسان در بازی وجود نداشته باشد. همچنین ما در مراحل پایانی ساخت بازی قرار داریم و در حال رفع مشکلات و باگ های هستیم و من مطمئن هستم که کارها در مسیر درست خود قرار دارند و بازی در زمان مقرر عرضه خواهد شد. ما باید اطمینان حاصل کنیم که کار های جدیدی که در بازی قرار می دهیم سبب ایجاد تناقض با چیز هایی که پیش از این در بازی وجود داشته است، نشود و با این تیم عالی که در اختیار داریم من مطمئنم که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد.

Aiden برای رسیدن به اهداف خود مسلما تنها نیست و در این راه از کمک چندین نفر نیز بهره خواهد گرفت.

از سوی دیگر شخصیت پردازی شخصیت Aiden نیز از نکات مثبت بخش داستانی بازی است. Aiden Pearce اصالتا اهل ایرلند شمالی می باشد که زیر نظر بریتانیا اداره می شود و در واقع می توان وی را یک فرد انگلیسی دانست. توانایی اصلی او هک کردن است و وی از همین توانایی برای انتقام گرفتن استفاده می کند. وی در همان دوران کودکی به ایالات متحده ی آمریکا و شهر شیکاگو نقل مکان کرده است و با بزرگ شدن در کوچه های پر از جرم و جنایت شیکاگو، با فضای تاریک و خشن این شهر آشنا شده است و همین باعث شده تا خشونت به یکی از ویژگی های شخصیتی وی تبدیل شود چیزی که در تریلر های بازی و از رفتار های او در مقابل دشمنانش کاملا قابل درک است. او هنگامی که متوجه شد نهاد هایی که سیستم های نظارتی را در اختیار دارند، از مردم بابت انتشار اطلاعاتشان اخاذی می کنند، تصمیم گرفت تا با آن ها مقابله کند و مردم را علیه آن ها آماده کند ولی این نهاد های فاسد برای جلوگیری از کار Aiden که مانع منافع آن ها بود، دختر کوچک او را به قتل رساندند غافل از اینکه اینکار Aiden را در راه خود مصمم می سازد. البته Aiden یک قهرمان همانند قهرمان های کمیک بوکی نیست که هدف وی تنها نجات مردم باشد و در این راه حتی دشمنان خود را را نیز نکشد، بلکه وی برای رسیدن به هدف خود از هیچ کاری فرو گذار نیست و اگر مردم عادی نیز سد راه او شوند وی آن ها را از بین می برد. همین ویژگی است که سبب شده شخصیت Aiden همانند یک قهرمان نباشد و بیشتر یک ضد قهرمان به نظر بیاید تا قهرمانی که هدفش تنها نجات مردم است. در واقع هدف اصلی Aiden انتقام از نهاد های فاسد نظارتی است که اگر Aiden به هدف خود برسد در واقع مردم عادی را نیز از خفقان نظارتی نجات داده است.

وی برای رسیدن به اهداف خود مسلما تنها نیست و در این راه از کمک چندین نفر نیز بهره خواهد گرفت. در تریلر هایی که تا کنون از این عنوان منتشر شده است تنها سه تن از شخصیت هایی که به Aiden کمک می کنند معرفی شده اند که مهم ترین آن ها دختری به نام Clara Lille می باشد. وی همانند Aiden یک هکر چیره دست است و توانایی هک کردن هر سیستمی را دارد. در یکی از تریلر ها مشاهده می شود که وی موبایل مخصوص Aiden که او به وسیله ی آن تمامی تجهیزات را هک می کند را در دست دارد و به وی نشان می دهد. شایعاتی درباره ی اینکه او این موبایل را به آیدن داده است وجود دارد و همچنین گفته می شود میان او و Aiden روابط خاصی برقرار است. دومین همکار Aiden که در نمایش این عنوان در E3 2013 معرفی شد T-Bone Grady نام دارد. او نیز که یک هکر چیره دست والبته کارکشته است که دچار مشکلاتی شده است و به همین دلیل نمی تواند به طور کامل به Aiden کمک کند و همان طور که در نمایش بازی در E3 2013  مشاهده شد خود به کمک Aiden نیاز دارد. البته او دارای وسیله ای است که برای Aiden حکم یک کلید حیاتی را دارد و به همین دلیل است که او به T-Bone کمک می کند. سومین شخصیت فردی اصالتا چینی به نام Jordi Chin می باشد. وی در واقع یک دلال با نفوذ به شمار می رود و هر چیزی که Aiden بخواهد را برای وی فراهم می کند که این امر در نمایش بازی در E3 2012 مشاهده شد. البته در این میان شخصیت دیگری نیز در بازی وجود دارد که در پایان نمایش بازی در E3 2012 بازیکن در نقش وی قرار می گیرد، فردی که از طریق تلفن با Aiden در تماس بود و آمدن پلیس ها را به وی هشدار داد که هنوز اطلاعاتی درباره ی وی منتشر نشده است البته گویا وی در بازی با نام Old Friendشناخته می شود و از دوستان قدیمی Aiden به شمار می آید که دوباره وارد زندگی وی شده است و قصد دارد به Aiden در رسیدن به هدفش یاری نماید. طبق اعلام رسمی یوبی سافت بخش داستانی بازی حدود ۳۵ الی ۴۰ ساعت خواهد بود که این زمان قطعا زمان زیاد و البته فوق العاده ای برای این بازی می باشد. از سوی دیگر اعلام شده است که برای کشف تمامی چیز هایی که در محیط بازی وجود دارد حدود ۱۰۰ ساعت زمان نیاز است.

Aiden سفید پوش

همچنین یوبی سافت از اولین DLC داستانی این بازی نیز چندی پیش رونمایی کرد که داستان آن پس از وقایع بازی اصلی رخ می دهد. پس از اتفاقاتی که در داستان اصلی Watch Dogs می افتد، Aiden Pearce مورد توجه گروه هکری به نام DedSec که برای آزادی و امنیت در فضای دیجیتال می کوشند، قرار می گیرد. آن ها طی یک پیغام کد گذاری شده از Aiden می خواهد که آن ها را در این وظیفه یاری کند و Aiden باید با استفاده از قدرت خود به سیستم نظارتی شیکاگو نفوذ کند و نقاط ضعف آن را برای گروه DedSec آشکار سازد. همچنین در این DLC  شخصیت Aiden دارای یک لباس کاملا سیفد است که گویا لباس مخصوص گروه DedSec به این رنگ است.

داستان Watch Dogs برگرفته از تضاد های جامعه آمریکا می باشد، تضاد هایی که توسط مردم آمریکا نیز پذیرفته شده است، جایی که  شهر های این کشور در ظاهر برای هر فردی که از بیرون به آن نگاه می کند بسیار ایده آل و رویایی به نظر می رسد در حالی که در بطن آن جنایات و فساد هایی جریان دارد که تنها مردم شهر که در آن زندگی می کنند می توانند آن را درک کنند. این تضاد ها سبب می شود تا در برخی مواقعی شاهد خیزش افرادی همانند Aiden باشیم که البته به شدت سرکوب می شوند ولی همین سرکوب ها سبب می شود تا افرادی نظیر Aiden به یک خطر بزرگ تبدیل شوند و بخواهند اساس یک نظام را زیر سوال ببرند، این همان چیزی است یوبی سافت اساس داستان بازی قرار داده است یعنی فساد و سرکوبی که منجر به قیام می شود .

هک، سلاحی کارآمد

Watch Dogs را می توان در واقع نمونه ی مدرن سری Assassins Creed دانست به این علت که سبک این دو بازی کاملا مشابه یکدیگر می باشد زیرا هر دوی این عناوین در سبک اکشن سوم شخص و مخفی کاری می باشند با این تفاوت که Watch Dogs  سعی دارد یک جهان بزرگ تر را به تصویر بکشد. شباهت این دو بازی هنگامی واضح تر می شود که چندی پیش تصویر لوگوی بر عکس شده ی سری Assassins Creed در یکی از تصاویر بازی مشخص شد. Aiden برای مقابله شرکت های نظارتی از سیستم خود آن ها بهره می گیرد، در واقع Aiden از همان سیستم نظارتی یا  ctOS  برای مقابله با دشمنان استفاده می کند. Aiden می تواند با هک کردن دوربین های مدار بسته موقعیت منطقه ای را که زیر نظر دوربین ها می باشد را مشاهده کند و حتی افرادی را که در محدوده ی دوربین وجود دارند شناسایی کند. او همچنین قادر است با هک کردن یک دوربین و از طریق همان دوربین هک شده، دوربین دیگری را که در محدوده ی آن می باشد هک کند که این امر در یکی از تریلر های بازی قابل مشاهده بود. در سیستم  ctOS یک بانک اطلاعاتی از اشخاص موجود در شهر وجود دارد و Aiden با هک کردن این سیستم پیچیده به این بانک اطلاعاتی دست یافته است. او قادر است با هک کردن تلفن های همراه این اشخاص اطلاعات مربوط به آن ها را استخراج کند در چنین مواقعی است که ممکن است وی در این جست و جو به یک فرد مجرم برسد که در این حالت می تواند وی را به شیوه ی خود مجازات کند. بیش از ۳۰۰۰ کیت شخصیتی در بازی وجود دارد و یوبی سافت اظهار داشته که بعید است شما با یک NPC دو بار برخورد کنید و در صحنه حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ NPC   متفاوت وجود خواهد داشت.همچنین Aiden قادر است با استفاده از اینترنت Wi Fi تلفن همراه خود و هک کردن وب کم های منزل مردم عادی به درون زندگی شخصی آن ها نیز سرک بکشد که در واقع سازندگان به این امر می خواهند نشان دهند که در دنیای امروز و با وجود چنین تکنولوژی هایی حریم شخصی به معنای واقعی وجود نخواهد داشت و مردم پیوسته تحت نظر هستند.

بیش از ۳۰۰۰ کیت شخصیتی در بازی وجود دارد و یوبی سافت اظهار داشته که بعید است شما با یک NPC دو بار برخورد کنید و در صحنه حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ NPC متفاوت وجود خواهد داشت.

در واقع Aiden هر چیز الکترونیکی موجود در شهر را هک کند که این اجسام شامل چراغ های قرمز ، خود پرداز ها و … می شود.  او می تواند با هک کردن خودپرداز ها به راحتی و بدون کوچک ترین دردسر پول به دست آورد و دیگر نیازی نیست برای به دست آوردن پول به جنگ و جدال بپردازد. او با هک کردن چراغ های قرمز می تواند باعث تصادف چندین خودرو شود و حتی می تواند میله های فلزی که مسیر جاده را سد می کنند نیز هک کند و باعث برخورد خودرو ها به آن ها شود. توانایی های Aiden در هک کردن به این خلاصه نمی شود و او حتی قادر است با زدن یک دکمه برق منطقه ای را قطع کند و به آسانی و بدون جلب توجه از نقطه ی مورد نظر عبور کند و حتی قادر است با هک کردن قطار های شهری باعث توقف آن ها شود و پس از اینکه وارد آن شد بار دیگر آن را به حرکت در آورد. هک کردن در بخش مخفی کاری بازی نیز کمک شایانی به شما خواهد کرد، شما می توانید با هک کردن یک بالابر یا با هک کردن دزدگیر خودرو توجه دشمن را به آن جلب کنید و او را به صورت مخفیانه از بین ببرید. شاید فکر کنید هک کردن تمامی این موارد کار بسیاری سختی باشد ولی تنها وسیله ی لازم بری این کار تلفن همراه Aiden می باشد، او با زدن یک دکمه می تواند هر یک کار هایی که در بالا گفته شد را در کسری از ثانیه انجام دهد. در واقع تلفن همراه Aiden بزرگ ترین سلاح اوست که می تواند از اسلحه ی گرم نیز خطرناک تر باشد. Aiden برای هک کردن چیز های مختلف باید در منوی تلفن همراه خود بخش مربوط به آن هک را انتخاب کند که ظاهر این بخش کاملا شبیه به منوی اسلحه ها در سری Assassins Creed است. Aiden قادر می باشد از طریق رابط کاربری تلفن همراه خود به بخش های مختلف آن مراجعه کنید و آن چیزی که نیاز دارد را اجرا نماید. گوشی های هوشمند موجود در Watch Dogs کاملا داینامیک و پویا می باشند به صورتی که Aiden در حین حرکت خود نیز می تواند از آن استفاده کند. در حالی که Aiden تلفن همراه خود را به دست گرفته و با آن کار های خاصی را انجام می دهد شما تقریبا اختیار انجام هر کاری نظیر دویدن و شلیک کردن را دارا می باشید.

در واقع تلفن همراه Aiden بزرگ ترین سلاح اوست که می تواند از اسلحه ی گرم نیز خطرناک تر باشد.

در بازی ایستگاه های رادیویی زیادی نیز وجود دارد که می توانید آن را هک کنید و در جهت مقاصد خود از آن ها استفاده کنید. با استفاده از برنامه ای به نام song sneak app که در تلفن همراه Aiden وجود دارد می توانید از طریق ایستگاه های رادیویی مکالمات مردم را شنود کنید. همچنین تلفن همراه آیدن دارای برنامه پخش موزیک نیز می باشد و شما می توانید با هک کردن تلفن همراه دیگران موزیک های بیشتری را جمع آوری کنید.

 گیم پلی بازی در بخش مبارزات همانند سایر اکشن های سوم شخص به دو بخش تقسیم می شود اکشن و مخفی کاری. در بخش اکشن Aiden این توانایی را دارد که در پشت اجسام کاور بگیرد و با اسلحه های خود به دشمنان شلیک کند . در این بخش یک قابلیت همانند قابلیت Bult Time سری Max Payne وجود دارد که با استفاده از آن زمان به حالت کند در می آید و Aiden قادر است به راحتی دشمنان خود را از بین ببرد. از آنجایی که Aiden یک ابر قهرمان نیست و همانند قهرمانان سایر بازی ها آموزش خاصی ندیده است نباید انتظار حرکات خارق العاده ای چون حرکات سم فیشر را از او داشت با این حال او نیز قادر است با حرکات پارکور از اجسام بالا برود و از موانع عبور کند، گویا پارکور کار بودن در بازی های یوبی سافت موروثی است و تمامی قهرمانان بازی های این شرکت قابلیت بالا رفتن از در و دیوار را دارا می باشند ! سلاح دستی Aiden یک باتوم قدرتمند است که قابلیت باز و بسته شدن دارد و Aiden قادر است با آن ضربات دردناکی به دشمنان خود بزند یا با استفاده از آن دشمنان خود را خفه کند .

سلاح دستی Aiden یک باتوم قدرتمند است که قابلیت باز و بسته شدن دارد و Aiden قادر است با آن ضربات دردناکی به دشمنان خود بزند یا با استفاده از آن دشمنان خود را خفه کند .

همانند سایر عناوین Open World در Watch Dogs نیز توانایی دزدیدن خودرو ها و رانندگی با آن ها در سطح شهر وجود دارد. هنگامی که شما توسط پلیس ها تعقیب می شوید خودرو ها بهترین راه برای فرار از مهلکه می باشند البته در این میان قدرت هک به کمک شما خواهد آمد . برای مثال هنگامی که با خودرو خود از چراغ قرمز عبور کردید با هک کردن آن می توانید باعث تصادف خودرو های پلیس با سایر خودرو ها شوید یا موانع فلزی خیابان را هک کرده و باعث برخورد خودرو های پلیس با آن ها شوید. البته تنها این خودروهای پلیس نمی باشند که به دنبال شما خواهند بود در برخی از مواقع بالگرد های پلیس نیز شما را تعقیب خواهند کرد و با انداختن نور افکن خود بر روی خودروی شما کار شما را برای فرار سخت می کنند البته چاره ی این کار رفتن داخل یک تونل و سپس یافتن یک مکان مناسب و هک کردن درب آن برای ورود به آن می باشد تا بدون کوچکترین دردسر از شر بالگرد های پلیس خلاص شوید البته شما قادرید با هک کردن سیستم پروازی بالگرد باعث سقوط آن بشوید. نکته ای که درباره ی اتومبیل های بازی وجود دارد عدم وجود توانایی شخصی سازی آن ها است. Danny  Belanger  طراح ارشد بازی در این رابطه اظهار داشت :

ما سیستمی در بازی به نام Car On Demand ایجاد کرده ایم. بنابراین شما یا می توانید اتومبیل ها را سرقت کنید یا با هک کردن اطلاعات مردم، اطلاعات مربوط به خودروی آن ها را نیز به دست آورید و به راحتی به اتومبیل آن ها دست یابید. وقتی شما اطلاعات افراد زیادی را هک می کنید، لیست بلندی از اتومبیل های مختلف را خواهید دید که هر کدام دارای ویژگی خاصی هستند برای مثال بعضی از آن ها دارای عملکرد های ویژه هستند و برخی دیگر سرعت بالایی دارند. زمانی که شما یک اتومبیل را به هر صورتی به دست آورده اید، می توانید آن را خریداری کنید و برای همیشه مالک آن شوید. بنابراین اساسا ما در گیم پلی مفهوم جمع آوری اتومبیل ها را گنجانده ایم و امکان شخصی سازی آن ها وجود ندارد زیرا آن ها هر چیزی که لازم است را دارا می باشند.

در Watch Dogs بازی حدود ۷۵ وسیله ی نقلیه ی مختلف از دوچرخه گرفته تا SUV و خودرو های لوکس وجود دارد.

در طول گیم پلی تنها شاهد خودرو ها نخواهیم بود بلکه Aiden قادر است سوار بر موتور سیکلت نیز بشود و حتی با قایق های موتوری رودخانه ی معروف شیکاگو را طی کند که تمامی بخش های مربوط به حمل و نقل این عنوان بر عهده ی استدیو Ubisoft Reflections بوده است که در زمینه ی بازی های ریسینگ فعالیت دارد و عنوان ریسینگThe Crew  را نیز در دست ساخت دارد. Ubisoft Montreal با همکاری این استدیو بخش های مربوط به رانندگی Watch Dogs را طراحی کرده است و در این بازی حدود ۷۵ وسیله ی نقلیه ی مختلف از دوچرخه گرفته تا  SUV و خودرو های لوکس وجود دارد. همچنین این بازی دارای ۱۰۰ هک مختلف می باشد.شاید با این توضیحات تصور کنید که خودرو ها در Watch Dogs تنها برای عبور و مرور و فرار از دست پلیس مناسب می باشند در حالی که حتی با خودرو نیز می توانید به مخفی کاری بپردازید. شما قادرید هنگامی که پلیس ها به سمت شما نزدیک می شوند چراغ های خودروی خود را خاموش کنید که در این حالت Aiden سر خود را پایین می آورد و گویا کسی در خودرو حضور ندارد و کنار خیابان پارک شده است که این امر نشان از نبوغ بالای سازندگان این عنوان دارد که با بهره گیری از ایده های مناسب خود توانسته اند از هر وسیله بهره چند منظوره بگیرند . از سوی دیگر در بازی قابلیت سواری با بالگرد وجود ندارد و Jonathan Morin در این رابطه توضیح داده است :

ما در بازی هیچ گونه سواری به وسلیه ی هلی کوپتر یا هواپیما را قرار نداده ایم. این چیزی است که ما در مورد آن بسیار شنیده ایم به طوری که کمی ما را شگفت زده کرد ولی در حدی نبود که بخواهیم آن را به بازی اضافه کنیم. سوالات زیادی پیرامون عدم وجود قابلیت های موجود در عناوین هم سبک ما وجود دارد که پاسخ تمامی آن ها این است که ما نمی خواهیم تکرار داشته باشیم و قصد داریم چیز های جدیدی در بازی خود به نمایش بگذاریم به همین دلیل است که برای چنین بازی بزرگی قابلیت هک را انتخاب کردیم که تا کنون در صنعت بازی های رایانه ای نظیر نداشته است. ما می خواستیم عناصری را وارد گیم پلی کنیم که Watch Dogs را بیش از حد فانتزی و غیر قابل باور نسازد بنابراین مقیاس هایی که در نظر ما نبود را حذف کردیم که پرواز نیز یکی از همین مقیاس ها بود که به بازی جلوه ای غیر حقیقی می داد. ما حدود پنج سال و نیم بر روی چیزی تحقیق کردیم که در حال حاضر هیچ بازی به آن نپرداخته است پس سخت گیری ما برای وجود بخش های مختلف ضروری است.

سیستم چرخش شبانه روز بازی کاملا پویا است و مطابق با مقدار ساعتی که بازی انجام داده شده است، دچار تغییر می شود. همچنین سیستم آب و هوای بازی کاملا دینامیک است و شما باید انتظار هر آب و هوایی از قبیل آفتاب سوزان، هوای ابری، بارانی و حتی وزش باد را در شیکاگو داشته باشید.

در بازی شما قادرید با مراجعه به فروشگاه ها لوازم مورد نیاز خود را خریداری کنید که این لوازم شامل تجهیزات فراوانی از نظیر اسلحه، فشنگ و … می شود.

تا کنون و در نمایش های بخش تک نفره تنها شاهد تعداد محدودی ماموریت بودیم اما Danny Belanger اعلام کرده است که محتوای این بخش بسیار بزرگ تر است :

ما ماموریت های بسیار زیاد و متنوعی را ایجاد کرده ایم، ماموریت های رانندگی، ماموریت های مبارزه ی اکشن و همچنین ماموریت های مخفی کاری، ماموریت های مختلف جنایی، تشخیص جرم و جنایت و این تنها برخی از ماموریت های موجود در بازی است که من نام بردم و مینی گیم هایی نظیر شطرنج نیز در بازی وجود دارد.

در بازی شما قادرید با مراجعه به فروشگاه ها لوازم مورد نیاز خود را خریداری کنید که این لوازم شامل تجهیزات فراوانی از نظیر اسلحه، فشنگ و … می شود. تنها نکته ای که در این بین مبهم باقی مانده است این می باشد که آیا قابلیت آپگرید کردن اسلحه ها در طول گیم پلی وجود دارد یا خیر که هنوز یوبی سافت به طور رسمی این نکته را تایید نکرده است ولی با توجه به سایر بازی های این شرکت می توان اطمینان داشت که قابلیت آپگرید کردن اسلحه ها در بازی وجود خواهد داشت. با توجه به اینکه Aiden یک مجرم شناخته شده است تصویر او بار ها از سطح تلویزیون پخش می شود و ممکن است هنگامی که در یکی از همین مغازه ها در حال خرید هستید فروشنده متوجه ی تصویر شما در تلویزیون خود بشود و سعی کند به پلیس اطلاع دهد که البته شما قادرید با اسلحه کشیدن و تهدید وی و حتی گرفتن تلفن همراه او و خرد کردن آن مانع این کار شوید .

 مردم عادی نسبت به اعمال شما واکنش های خاصی نشان می دهند، چنان چه در طول ماموریت های خود به جان مردم اهمیت ندهید و برای رسیدن به هدف خود دست به هر کاری بزنید چهره ی شما نزد مردم بیش از پیش تیره تر می شود و این باعث می شود تا با مشاهده شما به سرعت به پلیس گزارش دهند حال اگر در طول بازی و هنگامی که در خیابان ها قدم می زنید مشاهده کنید مجرمی در حال آزار و اذیت یک فرد است می توانید با گرفتن آن مجرم وجه ی خوبی در نزد مردم عادی پیدا کنید . البته سازندگان اعلام کرده اند در تمامی ماموریت ها انتخابی وجود ندارد که کاملا خوب باشد و به کسی آسیب نزند و در واقع تمامی انتخاب هایی که بازیباز پیش رو دارد خاکستری می باشند و هر کدام دارای جنبه های مثبت و منفی خود می باشند هر چند ما می دانیم که اعمال Aiden برای نابودی این سیستم حفاظتی به نفع مردم است ولی از آنجایی که مردم عادی خبر ندارند توسط این سیستم تحت نظارت هستند اعمال Aiden خرابکارانه تلقی می کنند از این رو است که او را یک مجرم می دانند تا یک قهرمان. NPC  های بازی واکنش های کاملا طبیعی و رئال دارند، برای مثال اگر تصادفی در خیابان رخ دهد عده ای از آن ها تلفن های همراه خود را بیرون آورده و شروع به عکس برداری و فیلم برداری از محیط حادثه می شوند یا اگر Aiden در یک رستوران اسلحه ی خود را بیرون بکشد آن ها در زیر میز پنهان می شوند.

[jwplayer mediaid=”145400″]

دانلود با کیفیت HD

Colin Graham کارگردان انیمیشن های Watch Dogs نیز در مورد تفاوت NPC ها یا همان مردم معمولی توضیح می دهد :

امکان ندارد که شما یک فرد را دو بار در بازی مشاهده کنید و ۱۰۰ درصد تمامی NPC ها با یکدیگر تفاوت دارند. ما یک سیستم جدید برای تولید NPC تولید کرده ایم به نحوی که این سیستم به صورت تصادفی از میان هزاران چهره ی داده شده  جمعیتی بزرگ را ایجاد می کند که هیچ کدام از آن ها با هم شباهت ندارد. البته شما در طول ماموریت ها افرادی را مشاهده می کنید که در روند ماموریت نقش دارند و در نتیجه ممکن است بار ها آن ها را در بازی مشاهده کنید ولی مردم معمولی هیچ گاه تکراری نخواهند بود به طوری که برای هر یک از ان ها اطلاعات منحصر به فرد نیز طراحی شده است و این موارد کار ما را برای جلوگیری از تکراری بسیار دشوار کرده است. من فکر می کنم بزرگ ترین چالش برای این بخش اتصال همه ی این شخصیت ها است که در هر لحظه تولید می شوند و این یکی از دلایل تاخیر خوردن بازی بود تا بتوانیم این اتصال را ایجاد کنیم.

از سوی دیگر و از آنجایی که Aiden یک مجرم می باشد، پلیس های شهر به دنبال او هستند ولی اگر بخواهید با شلیک به نیرو های پلیس از دست آن ها فرار کنید باید بگویم که اشتباه بزرگی انجام می دهید. شلیک به نیرو های پلیس سبب می شود تا تمام نیرو های پلیس شهر در پی Aiden باشند. هنگامی که Aiden توسط نیرو های پلیس محاصره می شود بهتر است به پای این نیرو ها شلیک کنید زیرا شلیک به پا بسیار بهتر از کشتن نیرو های پلیس است چیزی که در یکی از تریلر های بازی نیز نشان داده شده بود. Jonathan Morin سرپرست تیم سازنده ی بازی نیز درباره ی بحث تصادف در بازی اظهار داشته است :

وقتی در بازی سوار موتور سیکلت هستید، چنانچه با سرعت زیاد حرکت کنید و سپس تصادف کنید Aiden از روی موتور پرت می شود ولی اگر همراه با خودرو برای شما چنین اتفاقی بیفتد از شیشه ی ماشین به بیرون پرت نمی شوید و تنها احساس تصادف خواهید کرد.

از سوی دیگر و از آنجایی که Aiden یک مجرم می باشد، پلیس های شهر به دنبال او هستند ولی اگر بخواهید با شلیک به نیرو های پلیس از دست آن ها فرار کنید باید بگویم که اشتباه بزرگی انجام می دهید.

یکی از نکات بسیار عجیب این بازی که چندی پیش فاش شد حضور زامبی ها و روبات های مکانیکی در بازی است که هنوز مشخص نشده که چگونه در این بازی با این تم و داستان حضور خواهند داشت اما Jonathan Morin عقیده دارد که این بخش آسیبی به گیم پلی بازی نخواهد زد :

لحن بازی بسیار جدی است و این بخش های فضای بازی را از حالت رئال گونه ی خود خارج می کنند به همین دلیل به مقدار بسیار کمی در بازی وجود دارند و علت آن نیز علاقه ی بخشی از طرفداران به زامبی کشی و چیز های فانتزی است.

در کل گیم پلیWatch Dogs  که به گفته ی سازندگان حدود ۱۰۰ ساعت شما را به خود مشغول خواهد کرد یک گیم پلی فوق العاده جذاب و دیدنی می باشد که تمامی اجزای آن هنرمدانه و با دقت کنار هم چیده شده است . همین ایده هک کردن خود به تنهایی نشان از ایده های بلندپروازانه ی سازندگان برای گیم پلی این عنوان را نشان می دهد . گیم پلی که سراسر هیجان است و در هر لحظه ی آن چندین انتخاب پیش روی شما است که چگونه آن را پیش ببرید. بدون شک این عنوان در زمینه ی گیم پلی رقیب جدی برای پیشتاز سبک Open World یعنی سری GTA خواهد بود .

رقابت هکری

در کنار بخش تک نفره ی بازی که در آن Aiden Pearce با هک کردن تجهیزات الکترونیکی شیکاگو و ایجاد هرج و مرج در آن سعی می کند به هدف خود دست یابد بخش چند نفره ی نیز برای این عنوان در نظر گرفته شده است که در آن شاهد رقابت هکر های شیکاگو می باشیم .Jonathan Morin  در مود چگونگی مکانیزم بخش چند نفره ی بازی توضیح می دهد :

دو روش کلی در بخش چند نفره وجود دارد. اول اینکه شما خود یک بازی جدید را آغاز کنید و در نقش Aiden به بازی بپردازید و دومین روش به این گونه است که می توانید به عنوان یک بازیکن دیگر وارد بازی شخص دیگری شوید و در حالی که او در حال انجام ماموریت های خود است، هک کنید و از بازی خارج کنید. در بخش چند نفره مفهوم اصلی هک کردن دیگران و خارج کردن آن ها از بازی است و قتل و کشتن بازیکنان دیگر در این بخش هدف اصلی نیست. شما می توانید برای هک کردن یکی از بازیکنان از راه دور سیستم روشنایی منطقه را هک کنید و سپس در تاریکی به او نزدیک شده و به راحتی اطلاعاتش را هک کنید.

تمامی ماموریت های بخش آنلاین بازی دارای محدودیت زمانی می باشند. برخی از ماموریت های شامل جاسوسی از یک بازیکن دیگر است درست همانند بازی های سبک مخفی کاری که باید در بخش آنلاین نیز مخفیانه عمل کنید.

گردش در شیکاگو

با توجه به اینکه عنوان Watch Dogs بر روی کنسول های نسل بعد در حال ساخت است مسلما از گرافیک مناسبی برخوردار است. یوبی سافت برای ساخت این عنوان دست به ساخت موتور جدید و قدرتمندی به نام Disrupt زده است تا به وسیله ی آن بتواند یک گرافیک قابل قبول را  ارایه دهد. همانطور که در تریلر های بازی به وضوح قابل مشاهده است بازی از جزئیات فوق العاده ای برخوردار است و طراحی محیط های بازی بسیار عالی انجام شده است. یوبی سافت که در طراحی محیط های واقعی پیش از این امتحان خود را در سری Assassins Creed  پس داده است حال اینبار دست به کار بزرگی زده است و باید شهر شیکاگو را بازسازی کند که تا کنون و طبق نمایش های بازی عالی عمل کرده است. نورپردازی بازی با توجه به اینکه بازی هم در شب و هم در روز جریان دارد با اینکه مستلزم دقت فراوان بوده است سازندگان به خوبی آن را انجام داده اند و در این بین از سایه زنی های زیبای بازی نیز نمی توان چشم پوشی کرد.

Watch Dogs پر جزئیات ترین بازی جهان آزاد خواهد بود.

Jonathan Morin اعلام کرده است که Watch Dogs پر جزئیات ترین بازی جهان آزاد خواهد بود :

ما چندان به بزرگی و مقیاس بازی اهمیت نمی دهیم. ما قبلا بر روی عناوین جهان آزاد دیگری نیز کار کرده ایم و تجربه ی ما به ما ثابت می کند که جهان بزرگ در این گونه بازی ها می تواند یک دام برای سازندگان باشد. در بازی های این سبک نظیر سبک های دیگر شما چیزی را که نیاز دارید در بازی قرار می دهید و به این ترتیب نباید هر بازی در این سبک بزرگ ترین بازی جهان آزاد لقب بگیرد. البته بزرگی جهان بازی در برخی از عناوین نقش مهمی دارد برای مثال بازی GTA V جهان بسیار بزرگی دارد اما آن ها در بازی خود جت دارند و جت نیز برای پرواز به فضای زیادی نیاز دارد در نتیجه تیم سازنده مجبور است که جهان بازی را بسیار وسعت ببخشد.اما در مورد Watch Dogs ما بیشترین تمرکز خود را بر روی جزئیات و عمیق تر کردن بازی قرار داده ایم بنابراین ما زمان بسیار زیادی را برای ایجاد ریز ترین جزئیات صرف کرده ایم تا بازی ما چیز بیهوده ای که در بازی به کار نیاید را در خود نداشته باشد. در هر صورت محیط بازی و شهر شیکاگو بسیار وسیع است ولی نباید منتظر بزرگ ترین بازی جهان آزاد تاریخ باشید بلکه باید منتظر پر جزئیات ترین بازی جهان آزاد باشید.

از سوی دیگر افکت های موجود در بازی نظیر انفجار و باران بسیار زیبا طراحی شده اند این مسئله جایی به چشم می آید که شما در هوای بارانی حالت Bult Time گونه ی بازی را فعال کنید، در این هنگام است که شاهد حرکت آرام قطرات باران در برابر چشمانتان خواهید بود. افکت های بازی به اینجا خلاصه نمی شوند زیرا سازندگان در این بخش دست به نوآوری زده اند و شما در هوای سرد پاییز می توانید شاهد حرکت برگ درختان در هوا و حتی در پیاده رو ها باشید و ممکن است این برگ ها را بر روی سطح آب رودخانه ی شیکاگو نیز مشاهده کنید که این نشان از کیفیت بالای گرافیکی این عنوان دارد. از سوی دیگر طراحی کت بارانی Aiden و حرکات او نیز ستودنی است، بارانی Aiden در آب و هوای مختلف دارای شمایل مختلفی است برای مثال در هوای آفتابی به خوبی شاهد خطوط موجود بر روی آن خواهید بود در حالی که در هوای بارانی این بارانی خیس می شود و تیره تر به نظر می آید و دیگر تشخیص این خطوط سخت می باشد. از سوی دیگر هنگامی که باد می وزد بارانی Aiden به شکل فوق العاده زیبایی حرکت می کند که البته این حرکت مانند سایر بازی ها مصنوعی و بیش از حد نیست بلکه بسیار زیبا می باشد.

از سوی دیگر افکت های موجود در بازی نظیر انفجار و باران بسیار زیبا طراحی شده اند این مسئله جایی به چشم می آید که شما در هوای بارانی حالت Bult Time گونه ی بازی را فعال کنید.

Jonathan Morin   در رابطه با گرافیک بازی سخن می گوید :

انفجار در بازی ممکن است در هر مکانی رخ دهد زیرا هر چیزی در بازی توانایی مشتعل شدن را دارد. شرایط آب و هوایی نیز درست این گونه هستند و ممکن است هر لحظه شاهد یک شرایط آب و هوایی جدید باشید.عنوان   Watch Dogs یک بازی کاملا پویا است، ما این توانایی را داریم که بسیاری از موارد را در بازی محدود و مسدود کنیم اما این باعث می شود این بازی دیگر Watch Dogs نام نداشته باشد زیرا جهان Watch Dogs کاملا زنده است و هر چیزی در آن امکان پذیر می باشد. برخی از مواقع ممکن است اصلا در بازی سایه وجود نداشته باشد درست مثل همان چیزی که در تریلر مشاهده کردید زیرا این یک حقیقت علمی است که در برخی از شرایط آب و هوایی سایه وجود نخواهد داشت. گستردگی جهان بازی کار ما را بسیار سخت کرده است ولی در ذهن ما ایده هایی وجود دارد که سبب می شود ما این سختی ها را نادیده بگیریم.

از طرف دیگر حرکات عالی و نرم Aiden در طول گیم پلی واقعا به چشم می آید. طبق رویه ی عادی سازندگان از قابلیت موشن کپچر برای ضبط حرکات پارکور و مبارزات تن به تن استفاده کرده اند و برای این کار از بازیگران با تجربه بهره گرفته اند. طراحی اسلحه های موجود در بازی نیز با توجه به اینکه Ubisoft Montreal سابقه ی طولانی در ساخت بازی های اکشن که اسلحه جزو جدا نشدنی آن ها می باشد دارد، از کیفیت خوبی برخوردار می باشند. تنها نکته ای که درباره ی بخش گرافیکی بازی نگران کننده است تفاوت زیاد گرافیک بازی بر روی کنسول های این نسل نسبت به نسل بعد می باشد زیرا از ابتدا اعلام شد که  پلتفرم اصلی این بازی در ابتدا PC و سپس کنسول های نسل بعد می باشد و خود سازندگان نیز صراحتا اعلام کرده اند که نسخه های نسل بعد از کیفیت بهتری برخوردار می باشند ولی از آنجایی که تمام تریلر های بازی بر روی نسل بعد بوده است و تک تریلر منتشر شده از بازی بر روی این نسل از کیفیت نسبتا بدی برخوردار بود، مخاطبان نگران این موضوع  می باشند.

[jwplayer mediaid=”144213″]

دانلود ویدیو Unboxing نسخه Vigilante Edition عنوان Watch Dogs با کیفیت HD

دانلود ویدیو Unboxing نسخه Vigilante Edition عنوان Watch Dogs با کیفیت SD

یوبی سافت رسما اعلام کرده است که نسخه ی PS4 این عنوان با کیفیت ۱۰۸۰pو با ۶۰ فریم بر ثانیه  و نسخه ی Xbox One این عنوان نیز با کیفیت ۹۶۰pو ۳۰ فریم بر ثانیه اجرا خواهد شد. همچنین کیفیت نسخه یPC این عنوان 4K خواهد بود و نرخ فریم ریت آن متفاوت با نسخه های کنسولی می باشد. به این ترتیب بار دیگر شاهد کیفیت بهتر در کنسول نسل هشتمی سونی نسبت به مایکروسافت هستیم و از سوی دیگر شاهد کیفیت فوق العاده ی نسخه ی PC این عنوان می باشیم که به عنوان پلتفرم اصلی این بازی به حساب می آید.

گرافیک Watch Dogs در نمایش هایی که تا کنون از بازی منتشر شده است به حدی فوق العاده بوده است که بسیاری از طرفداران و منتقدان را شیفته ی خود کرده است. گرافیک محیطی بازی و کیفیت فوق العاده افکت های موجود در آن از قبیل انفجار و تصادف و نورپردازی فوق العاده ی بازی خود گواه این مدعا است که Watch Dogs قطعا در زمینه ی گرافیکی نیاز های طرفداران را پاسخ خواهد داد.

ضرب اهنگ تکنولوژی

هنوز اطلاعات چندانی پیرامون آهنگ سازی این عنوان و حتی صدا گذاران آن منتشر نشده است و تنها اعلام شده است که آقای Noam Jenkin صداپیشه ی شخصیت اصلی بازی یعنی Aiden Pearce می باشد و همچنین آقای Brian Reitzell وظیفه ی ساخت آهنگسازی این عنوان را بر عهده دارد. هر چند Noam Jenkin تجربه ی چندانی در زمینه ی صداپیشیگی ندارد ولی جنس صدای او به خوبی با روحیه ی خشن و همچنین حس نفرت درون Aiden متناسب است. موسیقی هایی که تا کنون در حین تریلر های بازی پخش شده است همگی ریتمی تند و اکشن دارند که خود نشان از این دارد که با یک بازی کاملا سریع رو به رو خواهیم بود. از سوی دیگر صدا گذاری اسلحه ها و حتی خودرو های موجود در بازی در کنار صدای تصادف ها و ضربه ها کیفیت قابل قبولی دارند و راضی کننده می باشند.

قدرت ارتباطات

عنوانWatch Dogs  دقیقا همان چیزی است که در این زمان به آن نیاز بود، یکIP  جدید همراه با کوله باری از ایده های جدید به همراه گرافیک مثال زدنی و گیم پلی فوق العاده هیجان انگیز همراه با داستانی برگرفته از واقعیت های جامعه ی آمریکا  و تضاد های موجود در آن که هر فردی را مجاب به تجربه خود کند. هر چند از همین الان می توان اطمینان داشت کهWatch Dogs  نیز دارای دنباله های پیاپی همانند سری Assassins  Creed  خواهد بود ولی نمی توان از تلاشی که سازندگان برای ساخت چنین عنوان درجه یکی چشم پوشی کرد و آن را نادیده گرفت زیرا  پس از مدت ها در سبک Open World شاهد یک رقیب شایسته برای سری GTA خواهیم بود.

Everything is Connected , Connection is Power