روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا

روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders

حامد زاهدی
۱۰:۰۰ ۱۳۹۳/۰۱/۲۱
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا

دوره انسان به پایان رسیده است.ارتش های بهشت و لکشریان جهنم بر سر بقایای زمین وارد جنگ شده اند.شمشیری در دست، او علیه تمام آن ها به پیش می تازد تا برای همیشه صلح را از دنیا برباید.شکار بهشت، منفور جهنم و رانده انتقام به نام ” جنگ “.در Darksiders به مخفف DS از نماد الهه یا چرخ دنده جنگ خبری نیست و عبارت War استعاری یا توصیفی ندارد.شخصیت اصلی این داستان خود War و ” جنگ ” است.یکی از چهار سوار آخر الزمان که در افسانه ها مسئولیت گرفتن صلح از زمین را بر عهده دارد.همه می دانیم که بدی کردن به قهرمانان عصبانی بازی ها مثل کریتوس ( Kratos ) همواره عواقب ناخوشایندی برای عاملان این امر به همراه دارد چه برسد زمانی که به خود جنگ خیانت شود.کسی که سوار بر اسبش تباهی ” Ruin “، سراسر زمین نابود شده را برای باز پس گیری قدرت ها و ستاندن انتقامش زیر پا می گذارد.سفری که خالقان بازی یعنی Vigil Games در ادعایی بسیار بلندپروازانه، تریکی از Legend Of Zelda و God Of War را توصیف کرده اند.

Darksiders Cover.jpg

کاور رسمی بازی Darksiders

عنوان: Darksiders

سازنده: Vigil Games

ناشر: THQ ( شرکت ورشکست شده در سال ۲۰۱۳ )

پلتفرم: PC،Xbox36 و PS3

سبک: Action-adventure وhack and slash

تاریخ انتشار: ۸ ژانویه ۲۰۱۰ برای Xbox360 و PS3 – تاریخ انتشار نسخه PC: 24 سپتامبر ۲۰۱۰

 

 

اینک آخرالزمان

darksiderswar

“War” یکی از چهار اسب سوار آخرالزمانی می باشد

پایان دنیا، آغاز DS است.رئیس Vigil Games یعنی دیوید آدامز ( David Adams ) از این آخرالزمان افسانه ای اثرش به همراه لفظ “درست و حسابی” یاد می کند که به قول خودش با یک شبه آخرالزمان اتمی فرق دارد.پایانی که هیچ انسانی نمی تواند بعد از آن روی زمین باقی بماند.زمانی که آتش و شهاب سنگ از آسمان می بارند و مرد و زن و پیر و جوان پریشان به این سوو و آن سو می دوند و فرشتگان و شیاطین زمین را به میدان جنگ بدل کرده اند.چهار سوار آخرالزمان وظیفه نظارت بر به پایان رسیدن جهان را دارند و ” جنگ ” به عنوان یکی از آن ها وارد گود می شود تا با قدرت افسانه ای خود به اجرای وظایف آخرالزمانی اش بپردازد.بعد از اندکی مبارزه و شکست یک باس ( Boss ) مشخص می شود قرار نبوده آخرالزمان به وقوع بپیوندد.این اتفاق بدون آگاهی و اجازه چهار مسئول مربوطه (!) و هم چنین آسمان ها رخ داده است.بدین سان “جنگ” به شورای مرموز و قدرتمند موسوم به Charred فراخوانده شده و مورد بازخواست قرار می گیرد.آن ها در یک محاکمه نظامی/آسمانی، “جنگ” را عامل آخرالزمان پیش از موعد معرفی و وی را محکوم می کنند.او به زنجیر کشیده شده و قدرت هایش از او گرفته می شوند.به عنوان آخرین درخواست، “جنگ” از شورا یک فرصت برای بازگشت به زمین می خواهد تا بی گناهی خود را اثبات کند.در زمین ۱۰۰ سال از پایان جهان گذشته و نه تنها دیگر انسانی باقی نمانده، بلکه نبرد بی پایان خیر و شر نیز به پایان رسیده است.آن هم با پیروزی بدی! شیاطین و هیولاها بیشتر دنیا را تصاحب کرده و معدود فرشتگان هم یک گروه مقاومت کوچک تشکیل داده اند که امیدی به پیروزی شان نیست.یک سوار آخرالزمان مثل War سمت هیچ یک از دو جبهه نیست و عملا به عنوان یک موجود بی طرف وظیفه احیای تعادل یاران روشنایی ( Light Siders ) و یاران تاریکی ( Dark Siders ) را دارد؛ علاوه بر این او می بایست اسب و دیگر قدرت هایش را بازپس گرفته و دریابد چه کسانی برای وی پاپوش دوخته و پشت پرده این همه خرابی و نابودی هستند.ناظران آسمانی و شورای Charred مطمئنا همین طوری اجازه بازگشت “جنگ” به زمین و گردش آزادانه به او را نمی دهند.آن ها یک مراقب از طرف خود به نام The Watcher را همراه وی فرستاده اند تا بر کارهای وی نظارت داشته باشد.این نگهبان ناخواسته که نقش ناظم و نگهبان “جنگ” را در زمین دارد، موجودی نیرومند است که حتی می تواند جنگ را نابود کند.همین امر باعث زورگویی و سواستفاده وی در سفرش از قهرمان بازی می شود و بدین ترتیب اگر جایی “جنگ” به کمک او احتیاج داشته باشد، باید به وی رشوه پرداخت کند.جنگ بی تردید از این موجود متنفر است؛اما تا زمانی که به کمک های Watcher نیاز دارد، باید زورگویی های او را تحمل کند.

 

War، Famine، Pestilence و Death

 

چهار سوار آخرالزمان

در برخی از تصنیف های دین مسیحیت از آخرالزمان، به چهار سوار کار با نام های War، Famine، Pestilence و Death اشاره شده که در پایان دنیا ظاهر می شوند.این ۴ سوار هر کدام در افسانه های گوناگون دستخوش تغییراتی شده اند؛اما سازندگان DS حتی فراتز رفته و به جز War و Death، حتی اسم اسب های دو سوار کار دیگر را هم تغییر داده اند.جو مد در این زمینه می گوید: نکته جالب در مورد این ۴ سوار این است که همه نام آن ها را شنیده اند؛ولی هیچ اطلاعات دقیقی از آن ها در دست نیست.امری که دست سازندگان را بازگذاشته تا به قول دیوید آدامز هر عنصری را که خوششان آمد از افسانه وام گرفته و باقی و اصل ماجرا را به میل خودشان ترسیم کنند.البته این دو تنها افرادی نیستند که از افسانه ۴ اسب سوار آخرالزمان به عنوان منبع الهام رایگان استفاده کرده اند.

 

نگارش داستان DS بر عهده نویسنده و طراح معروف کتاب های مصور یعنی جو مادوریرا ( Joe Madureira ) با سابقه کار روی آثاری نظیر Men-Uncanny X و Battle Chasers است.او خودش در کنار آدامز، یکی از موسسان شرکت Vigil Games بوده و کارگردانی هنری این بازی را نیز بر عهده دارد.جو قصد خلق یک دنیای فانتزی سیاه با پیش زمینه و داستانی عمیق را داشت و طرح هایش نوید ترکیبی منحصر به فرد از دو دنیای کامیک بوک و بازی را می دهند.برای دستیابی به این مهم و دیگر اهداف بلندپروازانه تیم، سبک بازی از اکشن خالص دور شده و به سمت بازی های نقش آفرینی و Open World سوق یافته است.در DS، بازیباز یک سره مشغول مبارزه نخواهد بود و می تواند با برخی فرشتگان و هیولاها در قالب NPC ملاقات کرده و با آن ها به گفتگو بپردازد.بدین ترتیب War ماجرای آرماگدون و وقایع بعدش را از دید دو طرف جنگ شنیده و با ترکیب شان، به حقیقت نزدیک تر می شود.

در DS، بازیباز یک سره مشغول مبارزه نخواهد بود و می تواند با برخی فرشتگان و هیولاها در قالب NPC ملاقات کرده و با آن ها به گفتگو بپردازد.

البته هر کدام از آن NPCها، یک دنیای Open World و مجازی جذاب برای این که بتواند مخاطب را به خوبی در خودش غرق کند، نیازمند حس زندگی و پویایی است.در بعد زندگی نمی توان از دنیای نابود شده ۱۰۰ سال بعد از آخرالزمان انتظار زیادی داشت؛ اما این به معنی خالی بودن محیط های DS یا هوش مصنوعی ضعیف آن نیست.هیولاها و شیاطینی که محیط بازی را اشغال کرده اند هنگی از سکنه جهنم هستند و بر همین اساس هیچ کس نمی تواند روی وفاداری آن ها حساب کند حتی خود شیطان! هوش مصنوعی بازی در سطح قابل قبولی قرار دارد و مکانیزم رفتاری منحصر به فردی برای هر گروه از هیولاها  ساخته شده و شاهد استفاده کمتری از سیستم کلیشه ای مبتنی بر ظهور دشمنان با ورود بازیباز به نواحی خاص هستیم.

 کتاب یتیم شده

Joe Madureira

Battle Chasers تقریبا معروف ترین کار جو مد به حساب می آید که در طول دهه ۹۰ میان کامیک بوک خوان ها طرفداران خاص خود را پیدا کرده بود.این سری متاسفانه با مشکلات زیادی در زمان چاپش مواجه بود که در راس شان تاخیرهای زیاد میان شماره های سری قرار داشت.به اعتقاد برخی خود جو بیش ترین تقصیر را در این زمینه داشت و آماده شدن یک شماره جدید گاهی تا ۶ماه طول می کشید.البته چیزی که بیشتر طرفداران این کامیک بوک از آن گلایه دارند، پایان سری است.آخرین جلد چاپ شده از Battle Chasers با پایانی ناقص و ادامه دار همراه بود و شماره پایانی که باید داستان را کامل می کرد، هرگز منتشر نشد؛ چرا که جو صنعت کامیک را رها کرد و به سراغ بازیسازی رفت.

 

تسلیحات جنگ

با متمرکز کردن حملات روی یک دشمن، زمان بازی برای یک لحظه آرام می شود که نشانه آسیب پذیر شدن هدف مورد نظر است.اکنون می توان با خیال راحت تر به پیاده سازی کمبوهای خلاقانه تر فکر کرد؛ چرا که علاوه بر چند ضرب های معمولی که عموما از عناوین برتر سبک وام گرفته اند، ” جنگ ” می تواند در طول مبارزه تسلیحات را با هم ترکیب کند.زنجیر وی قابلیت گرفتن و فراخوانی اشیا و دشمنان مختلف را به سبک Bionic Commando معروف یا اسکرپیون Mortal Kombat دارد.بدین ترتیب در یکی از کمبوهای ترکیبی، “جنگ” یک هیولای نگون بخت را از دور شکار کرده و سمت خودش می کشد و با شمشیرش وی را به هوا فرستاده و مانند دانته ( Dante در Devil May Cry ) با تیراندازی او را روی هوا سوراخ سوراخ می کند.سپس می تواند با زنجیر حریف را به زمین کوبیده یا به هوا خاسته و کمبو را در آن جا ادامه دهد.محیط بازی هم پر از ماشین های خراب است که می توان آن ها را هنگام اجرای کمبویی پرتاب کرد.البته این تسلیحات جنگی خارج ازمبارزات عادی هم کاربردهای دیگری دارند.سیاه چال ها و محیط های بازی پر از انواع معماها و پازل هستند که با الهام از Tomb Raider کار شده اند.

قابلیت شلیک در هنگام اسب سواری وجود دارد

همان طور که در بازی دیدیم، معماهای بازی در مبارزه با باس ها هم خودی نشان می دهند؛ هر چند شبه باس های ساده و صرفا اکشن در بازی وجود داشته و برخی اوقات کسل کننده واقع می شوند.در راس سلاح های وی، سلاحی شبیه به بومرنگ تیغ دار به نام Crossblades قرار دارد.این وسیله علاوه بر یک سلاح دور برد،قابلیت های دیگری هم به بازیباز می دهد که از میان شان می توان به قدرت انتخاب چند هدف و سپس پرتاب آن به سبک Batarang مخصوص شخصیت بتمن ( Batman ) اشاره کرد.در طول بازی زنجیر، Mini Gun دستی و اسلحه های گرم و سرد دیگری آزاد می شوند و بهتر است بدانید که تیر چراغ برق و دیگر بقایای تمدن هم برای مشت و مال دادن دشمنان همیشه در دسترس هستند!

باس ها تنها موجودات مفید بازی نیستند، بلکه حتی ساده ترین دشمنان و زامبی های عادی هم فواید مادی-معنوی زیادی برای “جنگ” دارند!با نابودی هر دشمنی در DS، ارواح درون وی آزاد می شوند که به ۳ گروه زرد ( خشم )، سبز(جان) و آبی (نقدینگی!) تبدیل می شوند.DS به حرف قدیمی ها که گفته اند مادیات بعد از مرگ اهمیت و ارزشی ندارند، گوش کرده و از ارواح به عنوان واحد ارزشمند خرید و فروش استفاده می کند.هرچه باشد بخش اصلی جنگ بهشت و جهنم در افسانه DS بر سر تصاحب همین ارواح در گرفته است.جنگ به کمک پول/روح می تواند ابزار خود را ارتقا داده و وسایل گوناگون را خریداری کند.سازندگان برای پررنگ کردن المان های نقش آفرینی یک شبه Inventory مخصوص هم برای بازی طراحی کرده اند.

darksiders screenshot 01

با اجرای کمبوهای گوناگون بر روی دشمنان، آن ها تکه تکه کنید!

یکی از مشکلات بالقوه DS، وسایل نقلیه سریع برای جابجایی در اوایل کار است.در یک دنیای بزرگ و Open World، اگر بازیباز بخواهد فاصله زیاد میان دو نقطه را با پای پیاده طی کند، بی شک خسته می شود.از ماشین سالم هم در این دنیای تباه شده خبری نیست.خوشبختانه با ورود اسب وفادار و هولناک “جنگ” یعنی “Ruin” همه مشکلات فوق فراموش می شوند.اسب های زیادی در داستان ها وجود دارن که با یک سوت به سراغ صاحبان شان می دوند؛اما “Ruin” با هربار قراخوانی “جنگ” از خاکستر و خاک برخاسته و در جا ظاهر می شود! مسافرت سریع و صرفه جویی در وقت تنها خواص این است نیست و “جنگ” می تواند از پشت آن به سبک کابوی ها به تیراندازی بپردازد.برای مبارزه با برخی از باس های بازی هم به اسب نیاز دارید؛چرا که وقتی باس مورد نظر طولش از یکی دو ایستگاه اتوبوس بیشتر میشو؛جابجایی سریع و جنگیدن در همین حین نقس خیاطی پیدا می کند.انواع حملات و قدرت های مخصوص حالت سواره هم در طول بازی گسترده تر و بهتر می شوند تا “Ruin” را به یکی از مفیدترین عناصر DS تبدیل کنند.

 

از کاغذ کتاب تا دیسک بازی

جو مد هر چند در صنعت بازی تازه وارد و بی تجربه نیست اما DS به نوعی اولین بازی واقعا مهم وی محسوب می شود.همانند کامیک اورجینال و مخصوص خودش یعنی Battle Chasers، دنیای DS ظاهری منحصر به فرد با معماری و موجودات اغراق شده دارد.در طراحی شخصیت های بازی عموما از هیکل های بزرگ، ظاهری عضلانی و زره پوش و سرهایی بیش از حد کوچک استفاده شده است.این نکته در Concept Artها بازی و نفاشی های کامیک بوکی دیدنی می شود؛ اما در تبدیل به مدل های سه بعدی ( ۳D ) کمی کارتونی به نظر می رسد.البته تیم گرافیکی بازی خیلی در این مورد مقصر نیست و شاید هدف اصلی نیز همین بوده است.کار آن ها در جایی بحث برانگیز می شود که مدل های سه بعدی و نهایی خیلی ساده تر از طرح های جو از آب در آمده اند.خوشبختانه در طراحی دنیای بازی، شاهد پیشرفت خوبی در جهت رسیدن به Wasteland مدنظر وی وی هستیم و برخی گوشه ها دقیقا شبیه به Concept Art شده اند.

002darksiders

سیاه چال های به وجود آمده و قلعه های مخوفی که از زمین و آسمان سر در آورده اند، ظاهری گوتیک وار مانند DMC به بازی القا کرده اند.

بخش وسیعی از محیط اصلی بازی را ساختمان ها و خیابان های امروزی و متعارف تشکیل می دهند؛اما سیاه چال های به وجود آمده و قلعه های مخوفی که از زمین و آسمان سر در آورده اند، ظاهری گوتیک وار مانند DMC به بازی القا کرده اند.این مهم در کنار عوامل دیگر باعث شده بود هویت بصری بازی کمی در ابتدا تقلیدی به نظر برسد.انیمیشن های خود “جنگ” به ویژه در نمونه های مخصوص Finisherها به زیبایی کار شده اند؛ ولی واکنش های دشمنان به حملات وی هنوز جای کار دارند.تماشای آسفالت شدن! دسته جمعی گروهی از زامبی توسط خودرویی که “جنگ” به سمت آن ها پرتاب کرده، خالی از لطف نیست؛اما دشمنان بزرگ تر از دید صدمه ظاهری کمی بیش از حد انعطاف ناپذیر جلوه می کنند.جلوه های ویژه بازی همگی به زیبایی طراحی شده و افکت های نسبتا کلیشه ای ارواح معلق حداقل ضعیف و ساده کار نشده اند.سیاه چال ها و لوکیشن ها کمی یک نواخت و یک شکل می باشند؛اما تعدادی پس زمینه عظیم و دکور نمادین واقعا قابل تحسین می باشند.

استخدام بازیگر مشهوری چون مارک هامیل ( Mark Hamill ) برای صحبت در بازی مطمئنا برای طرفداران Star Wars و شخصیت لوک اسکای واکر نکته خوش حال کننده ای است.؛ اما وظیفه او در DS بیشتر شبیه دیگر نقش به یادماندنی اش یعنی صحبت به جای جوکر در کارتون های معروف Batman:  The Animated Series است.مون بلادگود ( Moon Bloodgood) و ورنن ولز ( Vernon Wells ) نیز در این عنوان صداپیشگی می کنند.آهنگساز بازی یعنی اسکات مورتون ( Scott Morton ) شاید نامی معروف و شناخته شده نباشد؛ اما ضبط موسیقی بازی به کمک ارکستر سمفونیکی در آلمان زیبایی خاصی به روند گیم پلی بخشیده است.

darksider jadval nomre

این نقد و بررسی با توجه به نسخه PS3 صورت گرفته است

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا
روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

روزی روزگاری: در رکاب تاریکی | نقد و بررسی Darksiders - گیمفا