نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا
نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا
نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا
نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا

نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان می خواهند

سهند عباسپور
۰۹:۰۰ ۱۳۹۳/۰۱/۲۰
نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا

در دنیای پهناور امروز، دیگر سرگرمی هایمان به یک رادیو، کوچه، بن بست کنار خانه و فوتبال بازی کردن با بچه های محل محدود نیست. حتی به نت گردی و بازی های تک نفره یا چند نفره هم محدود نمی شود. عوامل زیادی دست به دست هم داده اند تا دنیایمان حتی آنی که در وجودش زندگی می کنیم هم نباشد، عواملی که دنیای دیگری را در ذهنمان ساخته اند. عواملی که به ما کمک می کنند بگوییم :(( مرز بی مرز!)).حال چه چیزی این مرز ها را از میان می برد؟ فکر! این فکر و ایده و تخیل ماست که میتواند هر جا دلش خواست مارا ببرد!  اما چه چیزی این فکر را ایجاد می کند؟ شاید این سوال در ابتدا به نظرتان مسخره بیاید، خب منظور من هم همین است. آن قدر این((چیز)) ها زیادند که تنها به شماره کردنشان خود سال ها زمان می برد و چه بسا تمام نمی شود!هدف این سری از مقاله های اختصاصی گیمفا پرداختن به یکی از همین ((چیز)) هاست، که این ((چیز)) چیزی جز فیلم و سریال نیست.

شاید فکر کنید( که زبان بنده عوض شده و بحث داره فلسفی میشه!) یک منتقد وارد سینما باید  شروع به نوشتن این مقاله کند اما من که نیستم. یعنی واردش نیستم، اما تمام مدت از همان خارج به در زل میزنم، تکان هم نمیخورم. البته گاهی اوقات که حوصله ام سر میرود، یک اسمارت فون( همون آتاری :دی) هم دستم میگیرم. آن وقت نتیجه اش این است که مجبورم هم زمان به دو جا نگاه کنم(نمیدونید چه جوریه که!) و علاوه بر آنکه سردرد میگیرم، به سرم هم صدماتی وارد میشود که در پی اش مدام فکر میکنم در دنیای فیلم ها، بازی میکنم یا برعکس. ولی بعد ها که در موردش فکر میکنم به خودم میگویم :(( هی چندان هم بی ربط نبود!)) و همین ((هی)) ها، شد مشوق من برای نوشتن این مقالات.

بسیار خب، حالا بپردازیم به موضوع این مقاله تحت عنوان(( نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند.))

این مقاله قصد دارد به مقایسه و بیان(۳) شباهت های اصلی دو عنوان بپردازد. یکی بازی جهان آزاد و پر آوازه ی یوبیسافت که هنوز نیامده دل گیمر ها را ربوده و میخواهد حریف جی تی ای شود یعنی((Watch Dogs)) و دیگری سریال بسیار معروفی که از شبکه ی CBS آمریکا به روی آنتن میرود و به عقیده ی بسیاری(تقریا همه!) الهام بخش بازی Watch Dogs بوده است، یعنی (( Person of Interest))

watch dogs

Watch Dogs

person of inrerest

person of inrerest

نام‌ : person of interest                                            نام‌ : Watch Dogs    

سازنده : شبکه CBS آمریکا                                                سازنده : ubisoft

سبک : اکشن – درام                                                          سبک : open world

تاریخ پخش : شروع از سپتامبر ۲۰۱۱                                  تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱۳۹۳

از آن جا که بنده بسیار به نظم و ترتیب علاقه دارم این موارد، به طور کلی نظم و ترتیب خیلی خاصی ندارند!

۱- شخصیت اصلی:

در سریال person of interest شخصیت اصلی جان ریس(John Reese) نام دارد.که شما بیشتر او را با نام مستر ریس(MR.Reese) خواهید شناخت.وی در گذشته مامور CIA  بوده، و همراه همکارش به ماموریت های مختلف اعزام می شده اما بنا به دلایلی(مرگ یک فرد خاص و اینکه خود دولت برای کشتن او اقدام میکند) از این کار کناره گیری کرده و تقریبا زندگی سابق(قبل از کارش)را از دست میدهد.اینجاست که هارولد فینچ(Harold Finch) یک نابغه ی کامپیوتری میلیونر به کمک او میشتابد و با پیشنهاد یک کار به زندگی اش جهت داده و او را از بدبختی نجات میدهد.نکته ی جالب اینجاست که هر دو این شخصیت ها دارای هویتی جعلی اند.جان به خاطر فرار از کارش، و هارولد نیز به خاطر پروژه( بعدا به آن میپردازیم) ای که انجام داده مرگ خود را به صورت تقلبی ثبت کرده است.

هارولد برای او توضیح میدهد که بعد از ۱۱ سپتامبر دولت آمریکا دستور ساخت یک ابر ماشین را میدهد که بتواند از طریق تحلیل داده هایی نظیر تصاویر و ویدئو های ماهواره ای، دوربین های مخفی، کنترل های ترافیکی و به طور خلاصه هر وسیله ی الکتریکی که به یک شبکه وصل باشد، مردم و فعالیت های آنان را تحت نظر بگیرد،  فعالیت های تروریستی را شناسایی کرده و با دادن اطلاعات مورد نیاز قدرت خنثی سازی آنان را به دولت بدهد. هارولد موفق به انجام این کار میشود اما ماشینی که او میسازد علاوه بر تشخیص موارد مرتبط( تروریستی)، موارد غیر مرتبط(جرایم غیر سازمان یافته) اعم از احتمال به وقوع پیوستن یک قتل یا حادثه ی ناگوار را هم تشخیص میدهد.او در ابتدا نسبت به این امر توجه چندانی نشان نمیدهد اما به مرور زمان، هنگامی که متوجه میشود میتواند جان چه تعداد انسان بیگناه( تنها در شهر نیویورک)را نجات دهد،درب مخفی در این سیستم میسازد تا بتواند به کمک آن، شماره ی شناسایی این افراد خاص را بدست آورد و برای کمک به آن ها اقدام کند.

در اکثر قسمت ها، داستان حول این ماشین میچرخد. هارولد شماره ها را شناسایی کرده و جان را برای کمک به این افراد اعزام میکند. جان در جریان کمک کردن به افراد گوناگون، کم کم متوجه وجود باند ها و افراد‌‌‌( بسیار زیاد) فاسدی میشود که در دولت مشغول به کارند و سعی میکند علاوه بر کمک کردن به دیگران، عدالت را در حق این افراد فاسد هم اجرا کند.

همچنین در طول داستان افرادی نظیر بازرس کارتر یا لایونل(liyonel) از بخش جنایی پلیس نیویورک(NYPD) به او میپوندند و او را در این مسر از طرق مختلف یاری میکنند.

دو شخصیت اصلی

دو شخصیت اصلی

داستان درWatch Dogs  نیز تقریبا به همین شیوه روایت میشود(یعنی این سناریو ها به خدا یکیه!).دنیایی ناامن‌،‌ دنیایی که در آن اطلاعات شما  به راحتی دزدیده میشود، دنیایی که در آن فضای مجازی تبدیل به پاتوقی برای مافیا شده است. مافیایی که اعضای آن، اعضای دولتند. افرادی که اطلا عات شما را میدزدند و در قبال آن، از شما طلب پول میکنند و باج گیری را عملا و قانونا انجام میدهند. افرادی که با ابزار قتل و شکنجه مردم را به دستمالی برای تمیز کردن کثافت کاری هایشان بدل کرده اند. اینجاست که هکری بسیار حرفه ای که انگیزه ی انتقام از پلیس های فاسد و ماموران دولتی رشوه بگیر و … را  به خاطر کشته شدن والدینش به دست آنها دارد یعنی آیدن پیرس (Aiden pearce) با همکاری دوستان هکرش سعی میکنند عدالت حقیقی را اجرا کنند و به مردم بفهمانند، دولت بیشتر از آنکه به فکر مراقبت و پشتیبانی از آنان باشد، به فکر سوء استفاده از آن هاست.آن ها با هک کردن دستگاه(Ctos (central operating system به نوعی کنترل شهر را در دست میگیرند و حداکثر توان خود را جهت بر آوردن خواسته هایشان به کار میگرند.

همان طور که کاور هر دو معلوم است( از کاور Person of Interest چندان معلوم نیست!) شخصیت های اصلی هر دو لباسی منحصر به فرد دارند.آیدن که کلاهی لبه دار به بر سر میگذارد و جلوی دهانش را با ماسک میپوشاند تا شناخته نشود.جان هم از آنجا که هویت جعلی دارد همیشه کت و شلواری کاملا مشکی بر تن میکند تا چندان جلب نظر نکند.(جالب اینجاست که بعدا به همین لباسش معروف میشود و او را مردی در کت و شلوار تیره صدا میزنند!)

۲-ضد دولت بودن

همان طور که از تریلر ها و صحبت های پیش آمده پیداست آیدن به شدت از هر چه دولت و سیاست است بدش می آید و متنفر است به گونه ای که شما اگر در جریان بازی، چه نقش(( آدم خوبه)) یا ((آدم بده)) را بازی کنید به هر حال صدمات زیادی را به دولت وارد میکنید و از این کار خشنود نیز هستید! این دولت و کاری که با او کرده، وی را تبدیل به یک سگ درنده میکند. ما تا به حال بار ها شاهد این بوده ایم که آیدن از موبایل خاصش برای کنترل چراغ های قرمز، موبایل های دیگران، دوربین ها و … استفاده کرده تا نیروی های پلیس را از بین ببرد، از دستشان فرار کند یا راه فرار را برای دوستانش باز کند.

در Person of Interest نبز جان برای رسیدن به هدفش از هیچ آسیبی فروگذار نیست! او اصلا بدش نمی آید در طی انجام وظیفه اش حالی به نیرو های امنیتی، گارد ها یا پلیس ها هم بدهد! اتومبیل ها را در مواقع مورد نیاز منفجر کند! یا… . در حقیقت انجام وظیفه در ارتش و مامور سیا بودن به او آموخته است که این دنیا برای هیچ کس جای امنی نیست. این ها چنان در او تاثیر میگذارند که در یکی از صحنه های فیلم جان به نامزد سابقش که اتفاقی در فرودگاه به او برخورد میکند، در پاسخ اینکه آیا حاضر است با او ازدواج کند، با سردی میگوید:((همه ی ما در انتها تنهاییم.)) و از کنار او میگذرد.هارولد هم اصلا در ضرر زدن به منابع مالی و سایبری دولت مضیقه نمیکند و بارها در طول داستان با ساختن ID های تقلبی ، دزدی از بانک ها و تخریب گجت های پیشرفته آنان نقش خود را به پررنگی هر چه تمام تر ایفا میکند!

۳- وجود یک ابر کامپیوتر/ ماشین

همان طور که قبلا ذکر کردیم در سریال POIابر کامپیوتری ساخته دست هارولد وجود دارد که هم موارد مربوط و هم موارد نامربوط را شناسایی میکند.این ماشین به قدری سری و قدرتمند است که دولت هر فردی را که در جریان ساخته شدنش قرار داشته کشته و نابود کرده، اما هارولد میتواند از دست دولت فرار کندو مرگ خود را صحنه سازی میکند.

از جمله افرادی که از ساخت این دستگاه اطلاع داشتند هارولد و همکارش نیتن اینگرام، سازندگان اصلی آن بودند. قبلا هم گفتیم که هارولد در ابتدا توجه خاصی به موارد نامربوط نداشت اما اشاره نکردیم که همکارش بسیار تحت تاثیر این ماشین و کارکردی که میتوانست داشته باشد قرار گرفته بود و او بود که میخواست جان این افراد را از خطر مرگ نحات دهد و به دست او بود که درب مخفی در سیستم قرارداده شد.

آخرین افراد باقی مانده در لیست دولت، هارولد و همکارش نیتن بود که بر طبق نقشه قرار بود در طی انفجاری ساختگی در صف مسافران یک قایق کشته شوند اما در این انفجار تنها … کشته میشود و هارولد هم خود را جزء زنده ماندگان  آن ثانحه معرفی نمیکند. بدین ترتیب است که هارولد زنده میماند و با اراده ای مصمم سعی میکند تا خواسته ی دوستش نیتن را بر اورده کند.

سمت چپ دوربین حفاظتی در person of interest سمت راست در watch dogs

سمت چپ دوربین حفاظتی در person of interest سمت راست در watch dogs

چه بسا! شاید ساخت همین  Watch Dogs به خاطر این اینقدر طول کشیده که سازندگانش در حال تماشا کردن Person of Interest بوده اند!

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا
نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا
نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا
نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا
نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا
نیویورک و شیکاگو هر دو سگی نگهبان میخواهند | گیمفا