معرفی ۱۰ بازی با ایده های خلاق داستانی سال ۲۰۱۳
اگر از جمله گیمرهایی باشید که در سابقه ی خود عناوین زیاد و جذابی را تجربه کرده و با آن ها خاطراتی شیرین را گذرانده باشید، مطمئنا تا به حال با خود در این رابطه کلنجار رفته اید که چه عاملی باعث می شود یک بازی در میان جمعیت بسیای از بازی های مختلف و متعدد برتر شناخته شود؟ یک گیمر با خاطرات دوران گیمری خود زندگی می کند و مداوم خود را یاد زمان هایی که روز و شب را با عنوانی سپری کرده است می اندازد. گیمر ها خیلی زود چیزی را می پسندند و آن چیز همیشه فراموش نشدنی است.
داستان بازی ها یکی از مهم ترین عوامل و تنها جزئی از بازی است که بیشترین سهم را در تبدیل کردن عناوین به یک بازی خاطره انگیز دارند. این داستان است که در ذهن شما باقی می ماند. اما زیبایی داستان به ایده های به کار رفته در آن بستگی دارد که دارای چه خصوصیت هایی باشد. یک ایده خود به خود به ذهن هر فرد رجوع می کند و باید دید که آن فرد چقدر در پروراندن و به کار گیری این ایده ماهر است! البته از بین این همه ایده تنها ایده هایی برتر شناخته می شوند که لایق باشند.
سال ۲۰۱۳ گذشت و یک سال دیگر را به سابقه ی گیمری شما اضافه کرد و خاطراتی جدید نیز به دوران شما پیوست. پس با ما همراه باشید تا به این سال رجوع کنیم و عناوینی که ایده های طلائی در خود دارند را انتخاب کنیم.
The last of us.1
عنوان آخرین ما منبع ایده ها و خلاقیت های سازندگان در دنیای بازی های رایانه ای است. اگر از جمله کسانی هستید که فقط برای چند لحظه هم که شده این عنوان را تجربه کرده باشید مطمئنا خلاقیت های درون آن را به خوبی می بینید. این بازی در ژوئن سال ۲۰۱۳ عرضه شد و تا مدت طولانی( تا به الان) از این عنوان یاد شده است و مطمئنا نیز پس از مدت های بسیار نامش در میان عناوین شاهکار باقی خواهد ماند.
در اواخر سال ۲۰۱۳، زمانی که منابع و سایت ها و مراسم های مختلف شروع به اهدای جوایز بودند، این آخرین ما بود که توانست بیشترین جوایز را از آن خود کند و همگان را مبهوت خود سازد. این بازی تحت انحصار کنسول پلی استیش ۳ قرار دارد که وجودش باعث افتخار این کنسول نسل هفتیمی است. اما چه چیزی باعث شد که آخرین ما در صدر عناوین خلاق با ایده های بی نظیر قرار گیرد؟ بدون شک باید گفت که ایده های این بازی بسیار و جذابیت هرکدام زیاد است این عنوان نمونه ای از یک بازی کامل با تمام جزئیات و کلیات است.
اما برترین ایده که باعث شد این عنوان از این لحاظ تک بماند خلق موجودی جدید با ویژگی های بسیار زیاد نسبت به زامبی هاست! مطمئنا کل داستان آخرین ما بر اساس این موجود شکل گرفته است. CLICKER ها نام موجوداتی است که در این بازی حضور دارند. این را باید گفت که دیگر زامبی ها بازنشته شده اند و وجود آن ها در بازی های مختلف دیگر یک نوآوری و ایده ی خلاق حساب نمی شود. اما استدیو ناتی داگ(سازنده ی آخرین ما) با ایده پردازی های بسیار توانست این موجود را به جمع آدم خور های (!) صنعت بازی های رایانه ای بیاورد. از جمله ویژگی هایی که آن ها دارند این است که نمی توانند چیزی را ببینند! آن ها فقط از طریق صدا های اطراف وجود یک دشمن را حس می کنند. پس در مقابله با آن ها بدانید که این فقط شما هستید که از نعمت بینایی برخوردارید!
اما این موجودات چگونه به وجود آمده اند؟ آن ها از شیوع نوعی قارچ سمی به نام CORDYCEPS دنیا را تسخیر می کنند و زندگی انسان ها را تلخ. اگر CLICKER ها نزدیک یک انسان شوند و به وی صدمه بزنند آن انسان نیز پس از مدتی به یک CLICKER تبدیل می شود! آن ها چهره ی بسیار زشتی دارند ( حداقل زشت تر از یک زامبی!) و صداهای گوش خراشی از خود بروز می دهند که همیشه در گوشتان باقی می ماند. آخرین ما یک خالق ایده های خلاقانه است که یک ابر شاهکار نامیده می شود پس یکبار دیگر از استدیو بزرگ ناتی داگ برای خلق چنین اثری تشکر کنید.
Bioshock Infinite .۲
این عنوان یکی از زیباترین و به یاد ماندنی ترین عناوینی می باشد که در این سال مهمان پلتفرم های گیمر ها شد. کمتر کسی پیدا می شود که مهو داستان بازی نشده باشد. داستان آن به حدی درگیر کننده بود که شاید قسمتی از آن را متوجه نشده باشید اما این بازی بهترین داستان را در زمان انتشارش به گیمر ها هدیه کرد. لازم به ذکر است گیم پلی و گرافیک بازی هر چند کم اما نقش مهمی در ایده ی جذاب بازی که در ادامه شاهد آن هستید دارند. ایده ی ناب بازی خلق شهر آسمانی کلمبیا است. بله نویسنده ی داستان بازی با این ایده ی طلائی توانست بازیکن ها را عاشق این اثر و مشتاق تجربه ی دوباره ی همچین عنوانی کند. این ایده از شروع تا پایان بازی همراه آن بود و بهره گیری تمام از آن موجب شد تا Bioshock Infinite یکی از برترین عناوین سال ۲۰۱۳ شمرده شود.
اما در شهر کلمبیا چه می گذرد؟ لحظه ی ورود به شهر را به خاطر دارید؟ زمانی که با یک ماشین پرنده به بالاترین آسمان ها رفتید و به شهر آسمانی کلمبیا رسیدید. این قسمت از بازی یکی از زیبا ترین سکانس ها بود که یادآوری آن خالی از لطف نیست!
در شهر کلمبیا مردم زندگی عادی مثل مردمان زمین دارند آن ها کار می کنند و مخارج زندگی خود را تامین می سازند. آن ها برای جابه جایی در شهر از وسایل نقلیه ای چون کشتی های فضایی و ریل های هوایی (!) استفاده می کنند و با جابه جا شدن به وسیله ی آن ها تا حد امکان در وقت صرفه جویی می کنند! آسمان شهر همیشه آبی روشن است هیچگاه شهر چهره ی زشت به خود نمی گیرد تا زمانی که یک خرابکار وارد شهر شود و آن کس بوکر شخصیت اصلی داستان است که برای نجات دختری به نام الیزابت شهر را به هم می ریزد! شهر آسمانی کلمبیا ایده ی زیبا و جدید بود که نمی توان به همین راحتی از خلاقیت این شهر گذشت! راستی حاضرید برای دیدن این شهر از نزدیک چه کار هایی را انجام دهید؟!
۳. Assassin’s Creed IV black flag
سری بازی های کیش آدمکش همیشه فراز و نشیب های زیادی داشتند. اوایل ساخت، این فرانچایز یکی از محبوب ترین ها در جمع بازی ها بود. در نسخه ی سوم طبق شواهد این بازی افت های زیادی کرد و بسیار از بازیکن ها را نا امید ساخت. اما در نسخه ی چهارم که آخرین و جدید ترین شماره از این سری است به کار گیری ایده های داستانی مناسب سبب شد که این بازی به ریل اصلی خود برگردد!
تلاش سازندگان این بازی در کل عالی بود اما خلق داستانی جدید با ایده های جدید یکی از مهمترین عوامل در بازسازی جذابیت این عنوان شد. ایده ی دزدان دریایی خود به تنهایی توانست داستان بازی را تحقق بخشد البته باید گفت که این تنها ایده ای نبود که باعث زیبایی داستان شد. ادوارد شخصیت اصلی داستان یکی از دزدان دریایی کارائیب است که ویژگی های به خصوصی دارد ویژگی های او بیشتر به سمت شخصیت معروف این بازی یعنی اتزیو آدیتوره گرایش یافته است که این خود نتیجه ی بهره گیری از ایده پردازی های گذشته ی این فرانچایز می باشد. باید بدون شک اعتراف کرد که داستان بازی بدون ایده ی دزدان دریایی به تنهایی نمی توانست جذاب ظاهر شود.
همچنین در این نسخه شاهد ایده ی جدیدی بودیم که از نظر بسیاری از منتقدین عالی شمرده می شود. ایده ی دوربین اول شخص در زمان حال نیز یکی از خلاقیت های بازی بود که علاوه بر ساختار ساده ای که داشت توانست خوب ظاهر شود شما در محیط آبسترگو قادر به انجام کار های زیادی بودید که همین عوامل توانست این ایده را خوب جلوه دهد.
بنابراین Assassin’s Creed IV black flag را می توان از جمله عناوینی معرفی کرد که ایده های درونش باعث خلق یک عنوان جذاب از لحاظ داستان و خلاقیت هایش گردید.
۴. Metro Last Light
مترو آخرین روشنایی بازی دیگر است که از لحاظ ایده های زرین برتر شناخته می شود. این عنوان زیاد در میان عناوین برتر سال دیده نشد اما ایده های درونش یکی از بهترین عملکرد را داشتند. بازی در رباطه با شخصی به نام آرتیوم است که کمک بزرگی به بقای سرزمینش می کند. ایده ی بسیار خوب بازی مترو ها بودند که این بسیار جالب بود که این مکان ها به تنها قسمت امن شهر تبدیل شوند! وجود این مکان ها به جذابیت بازی کمک بسیار می کرد.
بازیکن در بیرون از این مکان ها باید با ماسک اکسیزن به کار خود ادامه می داد و در مترو ها نیاز به ماسک نبود. مراحلی که در طول بازی در مترو ها قرار داشت یکی از بهترین قسمت ها در بازی بودند. نور کم و فضای محدود از جمله ویژگی هایی بودند که بسیار جذاب عمل کردند. سرتاسر بازی از ایده ی مترو ها بهره می گرفت و این باعث موفقیت بازی می شد.
در قسمتی از داستان آرتیوم از طریق موجودی هیولا مانند (!) به نام Dark one (موجودی با جسه ی کوچک و چشمان درشت!) با هیولاهایی مانند او دوست می شود و با کمک آن ها برای برقراری بقا تلاش می کند. این کاراکتر یکی از مهم ترین نقش ها را در بازی داشت و این نیز یکی از ایده های جالب بازی بود. وجود او باعث دوستی انسان ها با هیولاها شد که با کمک هیولاها بتوانند با انسان های شروری که قصد سوء استفاده از این موقعیت را دارند مقابله کنند. این ایده های جذاب سبب خلق داستانی به یادماندنی شد.
۵. Beyond Two Souls
عنوان ماورا، دو روح از جمله بازی هایی است که در آن ایده های نو و جدیدی به کار گرقته شده که تعداد آن ها بسیار زیاد است. این عنوان در حد انتظار نتوانست موفق عمل کند اما بالاخره همیشه زمان می برد تا ایده های جدید و تازه نفس در میان جمعیت گیمر ها محبوب شوند. داستان بازی یکی از کامل ترین و درگیر کننده ترین رویداد ها را رقم خواهد زد که در آن هیچ ضعفی وجود ندارد. اما گیم پلی به معنای امروزی در این بازی وجود ندارد! این عنوان بیشتر شبیه یک فیلم است اما عواملی که بازی را از یک فیلم مستثنا می کنند بسیار زیاد هستند.
روند بازی بر پایه ی ایده ی سینماتیک بودن است. بر خلاف بازی های این دوران آدم کشتن و هدشات کردن زامبی ها و یا هر موجود لعنتی دیگر در آن نقشی ندارد! بازی فقط ارائه ی داستان است و اتفااقات داستان به حدی زیبا هستند که مطمئنا آن را به عنوان یک اثر با ایده های خلاق و ناب قبول می کنید. استاد دیوید کیج سازنده ی این بازی قبلا هم با ساخت بازی heavy rain این ایده را معرفی کرده بود اما در ماورا امکانات و خصوصیت های بیشتری قرار داده شده که برتر از بازی قبلی کیج می باشد.
۶. Saints RowIV
این بازی در سال ۲۰۱۳ توانست تجربه های جالب و جدیدی را در میان عناوین دیگر ارائه دهد. بهره گیری از قوت تخیل بیش از حد جذابیت خاصی به بازی می داد. باید گفت که گیم پلی و گرافیک بازی کمک بسزایی در جذاب نشان دادن ایده ی بازی کردند. اما ایده پردازی آن چگونه بود؟ مطمئنا شما نیز مانند خیلی از گیمر های دیگر، به سراغ بازی های رایانه ای می آیید تا حصار محدودیت ها در دنیای واقعی را بشکنید. اگر عقیده ی شما چنین است پس حتما عنوان Saints RowIV را تجربه کنید. بازی با خلق دنیایی تخیلی توانست شما را غرق تر تفکرات کودکیتان کند.
دشمن شما فردی به نام Zinyak است که دنیایی تخیلی را در اختیار دارد. شما نیز با زندانی شدن و زندگی کردن در این دنیا سعی در نابودی و مبارزه با او را دارید. در این سرزمین همه چیز آزاد است! می توانید با سراعت زیاد از این ساختمان به آن ساختمان بپرید و یا در مسیر خیابان ها با سرعت بدوید و ماشین های اطرافتان را نابود کنید.
شما قادر خواهید بود که بر آسمان رنگین شهر پرواز کنید و تجربه ی لذت بخشی داشته باشید. در بازی قدرت های زیادی وجود دارد که هر کدام تخیلی تر و دیوانه کننده تر از دیگری است. به نظر این ایده، ایده ی موفقیت آمیزی بود. سازنده ها با خلق یک محیط تخیلی همه چیز را در اختیارتان قرار دادند و همچنین دست خود را برای ایجاد ایده های دیگر باز گذاشتند. پس اگر وقت آزادی دارید به تجربه ی این عنوان بپردازید و در عمق آن بنگرید!
۷. Batman Arkham origins
بتمن امسال به اندازه ی کافی موفق نبود اما باید اعتراف کرد که داستان این شماره از سری بتمن یکی از زیباترین داستان ها بود. به کار گیری از ایده های زیاد و تعداد کاراکتر های بازی باعث رقم زدن یک داستان جذاب و به یاد ماندنی شد. ایده های به کار گرفته شده در همه ی نسخه های سری بتمن بسیار زیاد است و از این لحاظ بتمن همیشه موفق ظاهر شده است. در این نسخه داستان بتمن به دوران جوانی اش بر می گردد. زمانی که بتمن جوان تر از هر بتمن دیگر است!
اما ایده ای که باعث شد داستان بازی هم مانند قسمت های دیگر بازی افت نکند وجود دشمنان و کاراکتر های زیاد سری کمیک های DC بود! وجود آن ها به داستان بازی بسیار کمک کرد و باید گفت که هر قسمت از هیجان داستان را یکی از شخصیت های بازی بر دوش می کشید. تعداد دشمنان جدیدی که در بازی حضور داشتند ۸ نفر بود.
همچنین دشمنان قدیمی بتمن در نسخه های گذشته نیز در داستان قرار داشتند. بتمن همیشه و همه جا دشمن های زیادی داشت اما باید اعتراف کرد که در این نسخه هم تعداد آن ها هم جذابیتشان و هم داستانی که رقم می زدند یکی از برترین ویژگی ها بود.
۸. Brothers: A Tale of Two Sons
این بازی در سپتامبر سال ۲۰۱۳ برای پلتفرم های X360وPS3 عرضه شد. در نگاه اول تم ساده ای دارد اما داستان بازی با تمام ساده گی اش ایده ی زیبایی را به همراه داشت. داستان در رابطه با دو برادر بود که هیچ نام و نشانی نداشتند! فقط هدف آن ها تنها، گشتن به دنبال دارو و پیدا کردن آن برای بهبودی مریضی پدرشان بود. مطمئنا تعامل بین شخصیت ها در بازی های رایانه ای اهمیت زیادی دارد به طوری که این تعامل به حدی در بعضی از بازی ها زیاد می شوند که از هم پاشیدن آن غیر ممکن است!
سازنده ای این عنوان با به کار گیری از ایده ی دو برادر در بازی این تعامل را به بیشترین حد خود رساند و سبب شد تا داستان بازی هر چند ساده اما جذاب شناخته شود. این ماجرا بیشتر شبیه یک کتاب داستان است! اما جذابیت های زیاد آن به کنار! آن ها در طول بازی با شخصیت های زیادی رو به رو می شوند و با ارتباط با آن ها نمونه ی دیگری از دوستی و محبت در بازی های را به نمایش می کشند. دشمنان در بازی اغلب یک هیولا هستند اما همه ی هیولا ها در بازی بد شمرده نمی شوند!
Gone Home.9
Gone Home یکی از داستان های جذاب و درگیر کننده در میان عناوین سال ۲۰۱۳ ارائه کرد. این بازی مستقل است که توسط The Fullbright Company ساخته شده و توانست با تمامی امکانات کم یک بازی مستقل از این امتحان موفق بیرون آید. داستان بازی بسیار درگیر کننده است!
شخصیت اصلی داستان زمانی که از یک مسافرت طول و دراز باز می گردد کسی از اعضای خانواده اش را در خانه پیدا نمی کند. او هنگام جست و جو در خانه با اتفاقات زیادی رو به رو می شود که هر یک جذاب تر از دیگری است. شواهدی از خواهرش پیدا می کند و وجود شخصیت خواهرش داستان را درگیر کننده تر به پیش می برد.
اما ایده ی جذابی که در بازی قرار داده شده است گنگ بودن داستان است! جذابیت داستان بازی از گنگ بودنش سر چشمه می گیرد اما این وضعیت همچنان باقی نمی ماند. با پیدا کردن شواهد و مشخصات زیاد در بازی چالش ها کم و زیاد می شود و می تواند حداقل ساعت ها ذهن شما را از داستان زیبای بازی درگیر کند. با وجود امکانات کم سازنده ها، آن ها خیلی خوب توانستند از پس یک بازی جالب هر چند ساده بر آیند و این نتیجه ی بهره برداری از ایده های زیادی است که قبل از ساخت بازی ارائه می شود.
Tomb raider.10
لارا کرافت اینبار باز هم به سراغ گیمران مشتاق آمد و با عنوانی جدید و موفق توانست دل آن ها را به دست بیارود. بازی Tomb raider در مارس سال ۲۰۱۳ خیلی ها را مشتاق به تجربه ی خود کرد. لاراکرافت اینبار تغییرات زیادی کرده بود و داستانی که پیش رو او قرار داده شده بود نیز متفاوت تر از نسخه های گذشته به نظر می رسید. بازی داستان زیبایی را ارائه کرد و ایده های درون آن مملو از جذابیت ها بود.
چالش های داستان به بیشترین حد خود رسید و ذهن بازیکن ها را درگیر کرد. اما ایده ای که باعث زیبایی سرتاسر داستان شد چالش های زیاد مرگ و زندگی و تلاش زیاد انسان ها برای بقا و زندگی روزمره بود. لارا در طول بازی چندین بار به پیشواز مرگ رفت و توانست جان سالم به در ببرد. اون جتی بعضی مواقع به حد مرگ زخمی شد اما باز هم توانست زنده بماند و زندگی کند!
غیر از داستان بازی در طول گیم پلی مرگ های وحشیانه ای به سراغ بازیکن می آید و گریز از این مرگ ها نیاز مهارت بالایی از سوی گیمر است. همچنین سابقه ای در بین بازی های رایانه ای متعدد کم پیدا می شود و این عنوان توانست با استفاده از این ایده ها داستانی جالب و زیبا را تشکیل دهد.
بیشتر این بازی ها از عناوین معروف اخیر هستند. مطمئنا بازی های معروف ایده های زیاد تر و جذاب تری را برای اعمال در خود دارند آن ها طی نسخه های مختلف شکست ها و پیروزی های زیادی داشتند. یک ایده ی تک می تواند کمک بسیار زیادی به داستان و حتی موفقیت بازی کند. هرچند عناونی هستند که هر ساله با یک تم ساده فروش خوبی خواهند داشت اما هیچگاه از نظر عقیده ی گیمر ها سربلند شناخته نمی شوند.
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- سونی از ۲۰۲۵ به بعد سالانه بازیهای انحصاری تکنفره بزرگی را برای PS5 عرضه خواهد کرد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- ۱۴ دقیقه از گیمپلی Indiana Jones and the Great Circle را مشاهده کنید
- گزارش: ایکس باکس درحال آمادهسازی پیشنمایشهای South of Midnight است
- مدیرعامل Take-Two نگران عملکرد GTA 6 روی Xbox Series S نیست
- آپدیت بهینهسازی Baldur’s Gate 3 برای PS5 Pro منتشر شد
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
نظرات
مثل همیشه گل کاشتید
ممنون مهدی جان.
عاشق داستان bioshock هستم. با اون شوک آخر بازی.
Brothers: A Tale of Two Sons شاهکار بود
چرا رفت واسه بررسی؟؟؟؟؟؟
مرسی همه انتخاب ها خوب بودند
من هنوز لیست رو حتی نگاه نکردم ولی بذار بگم انتخاب گیمفا tlou هستش که به نظر من اصلا حقش نیست و بایوشاک داستانش واقعا محشر بود
دیگه همه میدونن که این بازی حرفی برای گفتن باقی نذاشته انتخاب گیمفا هم نمیتونه بر اساس تک تک سلیقه های کاربران باشه. 😉
اره راست میگه چرا حق اینو خوردید باید dark اول میشد :-X :-X
حال کردم 😉
ایول
:yes:
:yes:
:yes:
😎
The Last of us فقط گرافیکش یکم کم بود توی نسل ۷ ولی اگه روی نسل ۸ بیاد . کلا منفجر میکنه :yes:
خوبه Tombraider هم هستش :yes:
tlou گرافیکش کم بود؟کجا گرافیکش کم بود همه عاشق طراحی چهره ها و گرافیکش بودند! :reallyangry:
تو که طرفدارPS3 و سونی و tlou هستی نباید همچین حرفی بزنی :idk:
تو هم 🙁
عجب ! گرافیکش کم بود ؟! http://tdzdaily.org/wp-content/uploads/2013/07/TheLastOfUsGameplay.jpg
گرافیک the last کم بود
tomb raider :yes: batman:AO :inlove:
فوق العاده ترین داستان و گیمپلی بنظرم بعد از tlou عنوان Beyond Two Souls بود.هر وقت بازی میکردم زیر ۳ ساعت نبود.خداییش فوق العاده بود :inlove: :inlove:
با همه شون موافقم به جز AC4. چون تو هر قسمت مرام از داستان اصلی دور می شه و جدا از داستان ناقص ( صد در صد همه اینو می دونن) داستان سرایی بدی هم داره. نسخه های ی قبل از AC3 داستان پر محتوا و درگیر کننده ای داشتن. به همین خاطر هم هست که دوران اتزیو و الطایر خواهان بیش تری داره تا کانر با بابا بزرگش.
:yes: :yes: :yes:
بایوشاک بهترین داستان رو توی این لیست داره
:yes: :yes: :yes: :yes:
t.l.o.u و beyond two souls دو تا از بهترین بازیهای تمام عمرم بودند.tomb raider هم یکی از بهترین بازیهای رایانه ای بود که بازی کردم.نقد و بررسی عالی بود.مرسی :yes:
جالب اینه که ۲ تا بازی از این ۱۰ تا انحصاری ps3 هست 😀 😀 😀 من اصلا از بایوشوک خوشم نیومد :-(( ۱- tlou
2- beyound
3-ac iv
4- tomb raider
5-batman arkham orgins
😀 😀 😀 😀
تنها بازی ای که با همه چیزش به خصوص داستانش حال کردم the last of us هست.داستانش فوق العاده بود.
ممنون بابت مقاله؛خسته نباشی
خیلی left behind کوتاه بود اما بازم خیلی قشنگ بود :yes: :yes: :yes: (در کل همش ۲ ساعت بود)
ایول the last of us :yes: :yes: :yes: :laugh: :laugh: :-*
خیلی با حال بود
آخر بازی brothers وقتی برادر بزرگه میمیره اشکم در اومد 😥
AC IV
TOMB RIDER
BIOSHOCK
METRO همه عالی بودن :yes:
😀 😀
از بین بازی های بحث شده
TLOF و Beyond و Tomb Raider رو تا امروز بازی کردم که انصافا زیبا یودن….
ممنون از مقاله خوبتون
نظر من پاک شد؟ ?:-) ?:-)
به شخصه با the last of us و assassins creed black flag خیلی حال کردم :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
ممنون از مقاله…
زیبا بود!
جای بازی call of duty و سری modern warfare خالی باید اولین بازی رو بازی cod mw میگفتید :reallypissed: :reallypissed: :reallypissed:
دوست عزیزلیست مربوط به سال ۲۰۱۳ هست!
عالی بود ! THE LAST OF US زندگی منو تغییر داد:دی
بایوشاک هم جای خود دارد !
ممنون بابت مقاله…
آخهsaints Row چیه…….مزخرفه.
tomb از همه بهتره!
احتمالا the last of us رو بازی نکردی که میگی tomb بهتره 😐 😐 😐
هر شخصی نظری داره ! TR هم واقا خوب بود ! :yes:
من مگه چیزی گفتم؟
خیلی دوست دارم tlou رو بازی کنم ولی نمیشه مطعصفانه. :-(( :-(( :weep: :weep:
خب برو همه قسمت هاشو به صورت فیلمی دانلود کن 😉
اطلاعات خیلی خوبی بود . ممنون. ولی کاش bioshock اول بود. :yes:
بهترین داستان مال beyond بعد هم bioshok
منتظرم Batman Arkham origins هر چه سریعتر نسخه گوتی یش! بیاد سریع بزنم رو دانلود
امیدوارم همه اپدیتا و دی ال سی هاش سریع منتشر بشه
چون شنیدم خیلی باگ داره
آره . اما قبول کن batman داستانش نفسه نفسسه بود 😉
همه عالین . ولی Batman یه چیز دیگست :yes:
ممنون از همگی دوستان که خوندن و نظر دادن.
عالی یه مقالت و همه بازیا به خوبی رتبه بندی شدن ولی به نظرم باید tomb رو جالی saint row iv میزاشتی چون داستان گیرا تری داره
ممنون. بیشتر سعی شده که ایده ی طلایی داستان در نظر گرفته بشه اتفاق های داستان tomb خیلی جالب بودن اما ایدش در اون حد نیست. مثلا saint row iv شاید اصلا داستان خیلی جذابی نداشته باشه اما اون ایده ای که داشت خیلی موفق بود. ایده پردازی هم یکی از مهمترین بخش بازیسازی هست که ناگهانی به ذهن ایده پرداز ها رجوع می کنه. فکر کنم این مقاله با برترین داستان بازی ها فرق های زیادی کنه!