گرگ، در میان ما؛ نقد و بررسی اپیزود اول The Wolf Among Us

به من ماموریتی سپرده شده است؛ ماموریتی سخت که انجام دادن آن از عهده ی هرکسی بر نمی آید و برای همین است که این ماموریت سخت و طاقت فرسا، به من سپرده شده است. اینجا “Fable town” است؛ شهری که تمام فابل ها در آن زندگی می کنند. من باید ماموریت خود را به درستی انجام دهم تا بین ما فابل ها، اختلافی پیش نیاید و جنگی عظیم صورت نگیرد. من باید یک شهر را در صلح نگاه دارم و این کار نیازمند قدرت زیاد و توانایی خاص است و چه انتخابی بهتر از من؟ من، “گرگ” هستم؛ همان گرگی که شنل قرمزی از آن حراس داشت و همان گرگی که چوب بر قصد کشتن آن را داشت اما حال من اینجا هستم و به عنوان یک شهروند با فرهنگ، قصد دارم که صلح را در تمام شهر نگه دارم و ماموریت من هیچ گاه پایان نمی یابد. کارهایتان را با دقت انجام دهید و سر از پا خطا نکنید… گرگ حواسش به شما هست.

“Telltale“. شرکتی که اخیرا موفق به کسب افتخارات بیشماری شده چرا که شروع به ساخت بازی های سریالی ۵ ایپیزودی کرده است و آنها در سبک “point-and-click” هستند و با گرافیک هنری خود، تحولی بزرگ محسوب می شوند. جدید بودن این نوع سبک در دنیای کنونی گیم باعث شده این عناوین، مورد استقبال گرم طرفداران، قرار گیرد. عنوان The Walking dead، از پر افتخارترین عناوینی بود که این شرکت منتشر کرده است که این بازی موفق شد جایزه ی بهترین بازی سال را در ۲۰۱۲، کسب کند و انتظار همگان را از خود بیشتر کند. بعد از آن، این شرکت، عنوانی را که در سال ۲۰۱۱ معرفی کرد.( معرفی ساخت یک بازی با داستان مربوط به فابل ها که اسم آن در فبریه ی ۲۰۱۳، اعلام شد) این بازی با نام، The wolf Among Us، معرفی شد که بار دیگر همه را به خود جذب کرد. سازندگان اعلام کردند که این بازی درباره ی فابل ها می باشد که در “Fable town” رخ می دهد. با این حساب، انتظار هواداران از این عنوان، همانند عنوان مردگان متحرک، زیاد شد و همه انتظار یک شاهکار را می کشیدند که سرانجام، اپیزود اول آن منتشر شد. حال با من باشید تا متوجه شوید که آیا این عنوان همانند عنوان مردگان متحرک یک شاهکار می باشد یا یک شکست بزرگ نسبت به کارهای قبلی این شرکت است؟

نام: The Wolf Among Us

سازنده: Telltale Games

ناشر: Telltale Games

پلتفرم ها: PC،PS3،Xbox 360،PSV

سبک: point-and-click

گرگ، در میان ما

قبل از همه چیز باید به این نکته اشاره شود که بازی و داستان آن، برا اساس سری کتاب های فابل کمیک آقای “Bill Willingham” ساخته شده است و شخصیت های بازی، از آن کتاب آمده اند که از اکثر آنها نیز کارتون های ساخته شده که حتما آنها را در کودکی دیده اید! حال سراغ نقد و بررسی داستان بازی می رویم.

داستان بازی بسیار جالب و جذاب است. شاید در نگاه اول با خود فکر کنید که بازی حتما بسیار کودکانه است که فابل های قصه های کودکی خود را به عنوان شخصیت های اصلی بازی ببینید! باید بگویم که سخت در اشتباه هستید! سازندگان برای اینکه همچین اتفاقی در بازی پیش نیفتد، دست به اقدامی هوشمندانه زده اند. آنها شهری با نام Fable town را در بازی قرار داده اند که در نگاه اول، همانند تمام شهر ها است. ماشین های عادی تردد می کنند و خانه ها، معمولی هستند و همه در آن شهر، انسان هستند. پس چیز عجیب و غریبی در آن دیده نمی شود و یک غول و یک گودزیلا در وسط کوه آتشفشان مشغول مبارزه نیستند! در واقع فابل ها در وجود انسان ها هستند ولی در ظاهر، چیزی پیدا نیست! حال باید به این نکته اشاره کرد که اگر در میان این فابل ها درگیری شدید صورت بگیرد (که چیز عادی است)، ممکن است کل شهر را به نابودی بکشاند و شهروندان زیادی را از بین ببرد. پس یکی از فابل ها برای زیر نظر گرفتن دیگر فابل ها انتخاب می شود و از درگیری میان فابل ها، جلوگیری می کند. او کسی نیست جز “Bigby Wolf” که همان گرگ داستان شنل قرمزی است. او سعی دارد که قانون را در تمام شهر، برقرار کند که موفق هم بوده و تا سال های طولانی، قتلی در شهر فابل ها، صورت نگرفته است. که ناگهان یک اتفاق، همه چیز را دگرگون می کند و گرگ را وارد داستان دیگری می کند که او را همواره با انتخاب های سختی رو به رو می کند.

داستان بازی از قدرت بسیار بالایی برخوردار است چرا که سری بازی های سریالی شرکت Telltale، تمرکز اصلی خود را بر داستان قرار می دهند و داستان جذاب و پر پیچ و خم، باعث می شود که بازی، بالاترین قدرت داستان را دارا باشد.

قبل از بررسی موضوع های دیگر، چند فابل معروف اپیزود یک را، معرفی می کنیم.

Snow White: همان سفید برفی است که خودتان آشنایی کامل را با او دارید ولی از ۷ کوتوله ی او قعلا خبر نیست. او همکار گرگ است.

Beauty and the beast: همان دیو و دلبر که حتما کارتون آن را هم مشاهده کرده اید! دیو در بازی، همسر دلبر است.

Magic Mirror: یک آینه ی جادویی که محل حضور هر شخصی را به شما نشان می دهد. فقط کافیست اسم شخص را به آینه بگویید.

Bufkin the winged monkey: یک میمون پرنده است که در یک کتاب خانه کار می کند.

Mr. Toad: یک قورباغه ی سخن گو است و یکی از صمیمی ترین دوستان گرگ است و پسر کوچکی نیز دارد.

Woodsman: دشمن اصلی گرگ. او همان چوب بر داستان شنل قرمزیست که از شنل قرمزی در مقابل گرگ، محافظت می کند. اما اصلا نمی توان گفت که او یک شخصیت خوب است بلکه با بازی کردن این عنوان متوجه خواهید شد که او اصلا یک شخصیت خوب را دارا نمی باشد ولی جنگ او و گرگ، صدها سال است که ادامه دارد.

سریع تصمیم بگیر!

قبل از هرچیزی باید گفت که اگر شما فقط بازی هایی را دوست دارید که در گیم پلی آن چالش مشاهده می شود، باید بگویم که این عنوان اصلا به درد شما نمی خورد چرا که گیم پلی این عنوان و سری بازی های Telltale، تنها اسلحه ای برای پیش بردن داستان بازی می باشد و در گیم پلی، هیچ چالش خاصی نهفته نشده است. باید گفت که شما ار طریق و نوع بازی کردنتان به داستان شکل می دهید و حتما از دوراهی هایی که سازندگان در حین بازی برای شما ایجاد می کنند، خبر دارید! تصمیم گیری هایی که به داستان شکل می دهند و دوراهی هایی که شما را تحت فشار قرار می دهند! همین نکته ها بعث شده که اگر حتی مدت زمان اپیزود ۱ تنها ۲ ساعت باشد، شما ۲ ساعت فقط بازی نکنید! بلکه ۲ ساعت درون بازی بروید و با تک تک شخصیت های بازی، ارتباط برقرار کنید. همین امر است که سری بازی های این شرکت بسیار مشهور شده اند و یکی از آنها نیز برنده ی بهترین بازی سال شده است. شما با تصمیم گیری های خود، شخصیت گرگ را شکل می دهید. می توانید از او شخصی سنگدل و وحشی بسازید یا او را به صورت فردی پر احساس و صلح طلب نمایان کنید. همه چیز به شما بستگی دارد و هیچ چیز از قبل برنامه ریزی نشده است بلکه شما هستید که با انتخاب های خود، همه چیز را برنامه ریزی می کنید. در اپیزود اول، تصمیم گیری های جالبی را دارید و دوراهی هایی در بازی گنجانده شده است که واقعا انتخاب کردن یکی از بین آن دو، بسیار سخت است و نیازمند آن است که در زمان کوتاه، بهترین انتخاب را پیش بینی کنید و با خود بگویید که کدام انتخاب ممکن است در آینده برای من تاثیرهای بهتری داشته باشد. البته این به شما بستگی دارد که آینده نگر باشید یا به فکر موقعیت کنونی باشید.

در نهایت باید گفت که گیم پلی بازی بسیار جذاب می باشد البته بدون چالش! گیم پلی اینگونه طراحی شده که داستان را پیش ببرد و بیشتر از این هم نباید از آن انتظار داشت.

شهر هنری فابل ها

گرافیک بازی به صورت گرافیک هنر می باشد و همین امر نیز به بازی کمک زیادی کرده است. همانطور که می دانید، سادگی، از عوامل موفقیت یک بازیست ولی این ساده بوده باید به صورت حرفه ای انجام شود و آنگونه نباشد که با بازی کلیشه ای و مسخره ای رو به رو شویم اما سازندگان، سری بازی های سریالی خود را با گرافیک هنری عرضه می کنند که واقعا هم گرافیک زیبایی را در بازی می توانستید مشاهده کنید. طراحی چهره ها بسیار زیبا است و برای یک گرافیک هنری، بازی دارای یکی از بالاترین گرافیک ها است که می تواند زمینه ای برای موفق بودن آن را فراهم کند. از طرفی رنگ آمیزی زیبای محیط بازی باعث شده که گرافیک، بیشتر به چشم بیاید و شما حس کنید که در حال انجام یک بازی با گرافیک بسیار بالا هستید. خوشبختانه باگ گرافیکی در بازی مشاهده نمی شود و این امر، بسیار مهم است چرا که اگر حتی یک باگ گرافیکی مشاهده شود که دست و پا گیر باشد، کل گرافیک بازی را زیر سوال می برد.

در بازی، نورپردازی بسیار زیبایی دیده می شود که از جمله آن، افتادن نور فندک گرگ در صورتش است که بسیار زیبا طراحی شده و البته نورپردازی نیز به موفقیت گرافیک کمک کرده چرا که در یک گرافیک هنری، وجود نورپردازی مناسب باعث می شود که گرافیک بازی بیشتر به چشم بیاید و قدرت گرافیک را بالاتر ببرد و باعث شود که گرافیک بیشتر مورد تحسین قرار گیرد. نورپردازی بسیار قدرتمند است چون رنگارنگ بودن بازی، به آن کمک شایانی می کند.

موسیقی و صداگذاری

صداگذاری شخصیت ها بسیار خوب انجام شده و برخورد اجسام با یکدیگر و به طور کل صداگذاری اجسام و … بسیار واقعی و خوب طراحی شده که نکته ای مثبت برای بازیست چرا که در این سبک از بازی ها، به همه نکات بازی توجه می شود و کوچکترین خطا، بزرگترین ضررها را دارد.

اگر بخواهیم در مورد موسیقی بحث کنیم، چیز زیادی برای گفتن نداریم چرا که موسیقی جذاب و زیبای خاصی در اپیزود اول مشاهده نمی شود و بازی دارای موسیقی معمولی است ولی شاید در اپیزودهای بعدی، ما شاهد موسیقی های جذابی باشیم چرا که در بازی مردگان متحرک، این مورد را تجربه کرده ایم ولی باید گفت که در اپیزود اول، موسیقی های زیاد و جذابی شنیده نمی شد و سازندگان می توانستند بهتر روی موسیقی کار کنند.

سخن آخر

در نهایت باید گفت که اپیزود اول بازی “گرگ در میان ما”، از قدرت بسیار بالایی برخوردار است و می تواند همانند شاهکار قبلی این شرکت، یعنی مردگان متحرک، جوایز زیادی را به خود اختصاص دهد و حتما در اپیزودهای بعدی، بازی بسیار جذاب تر هم خواهد شد پس من به شما پیشنهاد می کنم که حتما این عنوان را تهیه کنید چرا که بازی کردن آن، هرگز خالی از لطف نیست.

نکات مثبت: داستان بسیار قدرتمند، گرافیک هنری بسیار زیبا، تصمیم گیری های مهم و بیهوده نبودن آن ها

نکات منفی: ضعف در قسمت موسیقی

نمره اپیزود اول: ۹۲/۱۰۰