در دنیای بازیهای ویدیویی برخلاف بسیاری از فیلمها و سریالها، عشق معمولاً در مرکز داستان قرار ندارد. اکثر اوقات، روابط عاطفی به عنوان خطوط فرعی داستان تعریف میشوند. اما این بدان معنا نیست که بازیها خالی از احساس یا عشق هستند. در واقع، بسیاری از آنها میتوانند به اندازه دیگر مدیومها، احساسات بازیکنان را درگیر کنند.
یکی از اصلیترین ابزارهایی که بازیها برای نمایش عشق و صمیمیت استفاده میکنند، دیالوگ است. دیالوگهایی که گاهی اوقات چنان عمیق و احساسی هستند که نشان میدهند شخصیتها تا چه اندازه برای یکدیگر اهمیت دارند. در ادامه، با تعدادی از عاشقانهترین نقل قولهایی که در بازیهای ویدیویی رد و بدل شدهاند، آشنا میشویم.
هشدار این مطلب بخشهایی از داستان بازیها را اسپویل میکند
۸. من برای سرخی خون و سیاهی مرگ زندگی میکردم اما حالا، رنگهای میان این دو را هم میبینم
Lae’zel در Baldur’s Gate 3

بازی تحسین شده Baldur’s Gate 3 در دیالوگها نیز خود را به خوبی نشان میدهد. این بازی مملو از جملات رمانتیک و تأثیرگذار است، اما یکی از بهیادماندنیترین آنها بدون شک متعلق به Lae’zel است، آن هم در صورتی که او را وارد یک رابطه عاشقانه کرده باشید.
Lae’zel به عنوان یک جنگجوی سختگیر و خشن، به طور ذاتی با نبرد و مرگ خو گرفته است. او در بیشتر داستان، تنها برای پیروزی و بقا میجنگد و کمتر به چیزی فراتر از آن میاندیشد. اما همه چیز زمانی تغییر میکند که دل به قهرمان داستان میبازد.
۷. انتخاب درستی کردم، مستر چیف. واقعاً که همینطور بود
کورتانا در Halo Infinite

در سری Halo، رابطه میان Master Chief و Cortana هرگز به طور رسمی وارد محدوده یک عشق کلاسیک نمیشود. مستر چیف یک ابرسرباز کمحرف و وظیفهشناس است و کورتانا یک هوش مصنوعی پیچیده که در ذهنش زندگی میکند. اما با گذشت زمان و پیشروی داستان در نسخههای مختلف، چیزی فراتر از یک همکاری ساده میان این دو شکل میگیرد و آن احساسی مبهم، اما عمیق و انسانی است.
مستر چیف در پایان بازی Halo Infinite به پیامی ویدیویی از کورتانا دست پیدا میکند. پیامی که در آن، کورتانا از انتخابی که سالها پیش انجام داده صحبت میکند. او ابتدا خودش تصمیم گرفت در ذهن چه کسی کاشته شود و میگوید از این انتخاب، پشیمان نیست. این جمله در ظاهر ساده، اما به طرز دردناکی تأثیرگذار است، چرا که بازیکن میداند این آخرین ارتباط میان این دو شخصیت است. این آخرین باری است که کورتانا پیش از خاموشی کامل، با شخصی که همپای او از میان کهکشانها عبور میکرد، حرف میزند.
۶. ولی ما میجنگیم… برای هر ثانیهای که کنار هم هستیم. چه دو دقیقه باشه، چه دو روز، تسلیم نمیشویم.
رایلی در The Last of Us: Left Behind

در دنیایی که پایان آن فرا رسیده، بسیاری از روابط انسانی به دلیل جدایی یا مرگ از هم میپاشند. با این حال، در بسته الحاقی Left Behind از بازی The Last of Us، دو شخصیت جوان الی و رایلی، لحظاتی نادر از شادی و نزدیکی را تجربه میکنند. آنها در یک مرکز خرید متروکه پناه میگیرند و با وجود دنیای بیرحم اطرافشان، برای مدتی کوتاه میتوانند طعم زندگی عادی را بچشند.
متأسفانه، این آرامش دوام زیادی ندارد. حمله ناگهانی انسانهای آلوده باعث میشود که هر دوی این شخصیتها مبتلا شوند؛ اتفاقی که به طور معمول به معنای پایان حیات انسان است. در میان این شرایط بحرانی، رایلی در لحظهای عاطفی و سرشار از عشق پیشنهاد میدهد که بدون تلاش برای فرار یا مقاومت، باقیمانده زمان خود را صرفنظر از اینکه این زمان دو دقیقه باشد یا دو روز، در کنار هم سپری کنند.
۵. زمانی که توانستم در کنارت باشم، مثل خاطرههایی از نور خالص بودند.
2B در NieR Automata

بازی Nier: Automata داستانی پیچیده و چندلایه دارد که درک کامل آن نیازمند چندین بار تجربه آن است. رابطهی میان دو شخصیت اصلی بازی، یعنی 2B و 9S، نیز به همان اندازه رمزآلود است. اگرچه نمیتوان به طور قطعی ماهیت دقیق رابطه این دو را مشخص کرد، اما یک چیز مسلم است: آنها احساسات عمیقی نسبت به یکدیگر دارند.
نمونهای از این پیوند احساسی را میتوان در یکی از صحنههای بازی مشاهده کرد؛ جایی که 9S پیامی صوتی از 2B پیدا میکند. در این پیام، 2B جملهای زیبا و احساسی به زبان میآورد و لحظاتی را که با 9S گذرانده را با خاطراتی از نوری خالص مقایسه میکند. این عبارت عمق رابطهی آنها را به خوبی به تصویر میکشد.
۴. سکوت را خودم انتخاب نکردم. میخواستم احساساتم را نسبت به تو بیان کنم… ای کاش زبان مشترکی میانمان وجود داشت.
شخصیت Quiet در Metal Gear Solid 5: Phantom Pain

در Meta Gear Solid 5، مأموریت شخصیت Quiet بهعنوان یک قاتل حرفهای، از میان برداشتن اسنیک است. او این مأموریت را با استفاده از تواناییهای رزمی فوقالعاده خود دنبال میکند، اما موضوع فراتر از یک درگیری ساده است. Quiet به ویروسی موسوم به Vocal Cord Parasite آلوده شده. این ویروس، نوعی انگل کشنده است که با صحبت کردن میتواند به دیگران منتقل شود.
با گذشت زمان، Quiet به جای کشتن اسنیک، نسبت به او احساس نزدیکی پیدا میکند. او تصمیمی دردناک میگیرد. وی برای محافظت از اسنیک، سکوت اختیار میکند و هرگز با او سخن نمیگوید، چرا که میداند یک کلمه میتواند ویروس مهلک را به او منتقل کند. اسنیک از دلیل این سکوت سنگین بیخبر است، تا اینکه Quiet در واپسین لحظات عمر خود یک نوار صوتی برای او باقی میگذارد؛ نواری که راز دل او را فاش میکند.
Quiet در این پیام صوتی اعتراف میکند که همواره آرزو داشته احساس واقعیاش را به Snake ابراز کند. جملهای که او به زبان میآورد، یکی از غمانگیزترین و در عین حال شاعرانهترین لحظات عاشقانه در تاریخ بازیهای ویدیویی را رقم میزند. رابطه آنها هرگز به زبان نمیآید، اما عمق آن در سکوتی ابدی جاودانه میشود.
۳. رویای من این بود که به مانند علفی کوچک در کنار زیباییات، زیر آفتاب گرم Tuchanka در کنارت باشم.
Charr در Mass Effect 3

استودیوی BioWare در بازیهای خود همواره به خلق روابط عاشقانه ماندگار شهرت داشته است، اما یکی از احساسیترین نقلقولهای عاشقانه در Mass Effect 3 نه به شخصیتهای اصلی، بلکه به رابطهای میان دو شخصیت فرعی ارتباط دارد.
در یکی از مأموریتهای بازی، گیمرها پیامی از یک Krogan به نام Charr پیدا میکنند. این پیام صوتی پس از مرگ او باقی مانده و خطاب به معشوقهاش ضبط شده. این پیام در قالب یک شعر عاشقانه روایت میشود و حاوی جملاتی سرشار از احساسات خالص است. در این میان، یکی از برجستهترین لحظات زمانی است که Charr از رویای خود میگوید، رویایی که تنها در کنار معشوقش و در سیاره مادریاش Tuchanka معنا پیدا میکند.
اگرچه شما تنها چند بار با این دو شخصیت برخورد دارید، اما همین شعر کوتاه برای اثبات عمق عشق Charr به معشوقش کافی است.
۲. این دنیا را به خاطر حضور تو در آن دوست دارم.
Pyra در Xenoblade Chronicles 2

در بازی Xenoblade Chronicles 2، دو شخصیت اصلی یعنی Pyra و Rex پیوندی عمیق با یکدیگر دارند. آنها یک نیروی حیاتی مشترک را با هم سهیم هستند، و این اشتراک بنیادین زمینهساز رابطهای میشود که به مرور رنگوبوی احساسی و عاشقانه به خود میگیرد.
یکی از لحظات تأثیرگذار این رابطه، هنگامی رخ میدهد که Rex از Pyra میپرسد آیا دنیایی که در آن زندگی میکنند را دوست دارد یا نه. پاسخ Pyra ساده اما عمیق است: «بله، چون تو در این دنیا هستی». این جمله کوتاه، با بار احساسی سنگین خود به خوبی نشان میدهد که یک نفر چگونه میتواند دلیلی برای دوست داشتن کل جهان باشد.
۱. نه فقط تا پایان، تا همیشه کنارت میمانم.
Tidus در Final Fantasy 10

Tidus و Yuna زوجی ماندگار در دنیای بازیهای ویدیویی هستند که رابطه احساسی آنها در Final Fantasy X به یکی از عاشقانههای نمادین این مدیوم تبدیل شده است. اوج این رابطه در صحنه مشهور کنار دریاچه به تصویر کشیده میشود؛ جایی که این دو شخصیت درباره آیندهای خیالی صحبت میکنند.
Yuna در این صحنه با نگاهی پر از امید از Tidus میخواهد که تا پایان در کنارش بماند. اما Tidus میگوید: «نه فقط تا پایان… برای همیشه کنارت میمانم». این وعده عاشقانه، مفهومی فراتر از زمان و سرنوشت و قولی برای با هم بودن تا ابد دارد.
منبع: TheGamer




















شماره ۴ رو خیلی دوست داشتم
Absolute Cinema 🎥
منم تو رو دوست دارم
از هزاران نفر یک نفر اهل دل اند
مابقی تمثیلی از آب و گِل اند
زیبا بود تشکر 👌
“انتخاب درستی کردم، مستر چیف. واقعاً که همینطور بود”
چیف به کورتانا گفت که نجاتش میده ولی نتونست
در HALO 4 اوایل کورتانا از مرگ و نابود شدن میترسید ولی انگار در ادامه با مرگ کنار اومد ولی چیف همیشه بخاطر اینکه نتونست به قولی که بهش داد احساس گناه میکنه اما در HALO infinite تا حد زیادی تونست با خودش کنار بیاد
چیف عاشق کورتانا نبود اون رو جزوی از خودش میدونست
داستان HALO داستانی زیبا و تکرار نشدنیه داستانی بی نقص که، نشون میده که فردی مثل مسترچیف که از مردی کم حرف و در ظاهر بی احساس که با انسان های عادی فرق داره چقدر انسانیت و احساس درونش داره ولی هیچوقت احساساتش باعث جلوگیری از هدفش یعنی حفظ بشریت نشده
HALO یکی از بهترین روایت ها رو در بازی های ویدیویی داره
داستان هیلو بی نقص نیست به نظرم ولی داستان HALO 2 و HALO Reach رو شاهکار میدونم بقیه نسخه ها هم به جز گاردینز داستان خوب یا عالی دارن(منظورم از داستان صرفا بیس داستان نیست،شخصیت پردازی و روایت و امثالهم هم کنارش هستن)
خب درسته سلیقه با سلیقه فرق میکنه
من بشدت طرفدار داستان های علمی تخیلی هستم و اونارو دنبال میکنم ولی هیچ داستانی مثل HALO ندیدم هر سوالی که راجب داستان برام پیش میومد در ادامه جوابش رو پیدا میکردم جدا از بازی HALO کتاب های خیلی جذابی هم داره و داستان HALO الهام بخش خیلی از بازی ها بوده
سری HALO روایت خوبی هم داره اتفاقا همین HALO reach عجب روایتی داشت باور کن روایتش از خیلی بازیهای جدید بهتره مخصوصا مرگ نوبل سیکس
روایت و داستان HALO infinite هم خوب بود و در کنار داستان بیشتر روی چیف تمرکز داشت و نشون داد که بلاخره چیف با مرگ کورتانا تا حدی کنار اومد در آخر هم که اون بخش آخر که همه رو متحیر کرد زنده بودن ایتریاکس و بازگشت اندلس ها
اگه بخوای یه روز بریم گروه Halo مفصل راجب داستانش مخصوصا پایان HALO infinite صحبت کنیم
آره همینطوره
من خودم تا اون حد داستان سری رو دنبال نکردم تا حدی که بخوام کتاب هاشو بخونم البته تو فکرش هستم
خیلی عالی منم مشتاقم دربارش بحث کنیم
حتما بعد خرداد یا در گروه Halo یا گروه Xbox راجب داستان بحث میکنیم اگه بشه شاید تو تیر داستان کل سری به اضافه خلاصه ای از کتاب های مهم رو در گروه ها میزارم
ولی خدایی 2B جزوی از زیبا ترین شخصیت هاییه که من تا حالا تو صنعت گیم دیدم
و منی که سعی می کردم زیر دامن بانو رو ببینم ولی با ری اکشن های اشلی گونه به راه راست هدایت می شدم.🗿
با من بمون کریستینا
اتزیو من همیشه با تو هستم
همین که تیترو خوندم فهمیدم هیلو باید توش باشه
متاسفانه در ایران HALO شناخته نشده است
اما بنظرم بهترین داستان و روایت رو در بازی های ویدیویی داره
بهترین که نه ولی جزع بهتریناس
آره خب از نظر خودم گفتم
راستی شما HALO رو تجربه کردی؟
من ؟
اره
اگه بشه بعد خرداد راجب داستان سری یا در گروه Xbox یا گروه Halo بحث و صحبت کنیم اگه خواستی حتما بیا (حالا تاریخش رو مشخص میکنم)
حتما
تاریخش رو تو گروه گیمرز اعلام کن بچه ها بیان
باشه ممنون 🌹
تاریخ؟!
BloodBorne
Red Dead Redemption 2
Red Dead Redemption 1
BioShock
The Last Of Us
…
این همه داستان و روایت خوب وجود داره.
هیلو رو خیلی دوست دارم
نور خالص.🫠
سکوت.🫠
شماره ۶ چرا تولیسته
اونم عشقه دیگه🤡
عشق ابدی🤡
ممنون از اقای رضوی فر
با اجازه شما چند تا جمله عاشقانه دیگه اضافه میکنم
ارتور مورگان : you are my redemption
کریتوس : Every moment I’ve spent with you has been a gift
جان مارستون : I’d rather spend one day with you than a hundred years without you
اعتراف جین ساکای به یونا : You’re my home… The place I truly belong
final fantasy x جزو زیباترین ساخته های ویدیوگیم حساب میشه فقط نباید دنباله این بازی رو اونطوری میساختن! که اگه به اون اشاره میشد دیگه تو این لیست نبود!
یه مونولوگه مکس پین هست که بدجوری ذهن منو درگیر کرده اونم اینه که : یا گذشته رو بازسازی می کنی یا آینده رو می سازی(نمیدونم عاشقانه محسوب میشه یا نه ولی منو بدجور احساساتی میکنه)
im no hero
never was
never will be
old snake
حیف متال گیر ۴ یه ریمیکی، پورتی، ریمستری چیزی نشد…
افسانه شده…
سری متال گیر کلا تو یک سطح و دنیای دیگه ست از هر لحاظ
بهترین نقل قول پا بزن اشغال رایدر هست
«این دنیا را به خاطر حضور تو در آن دوست دارم.»
جملهای ساده و در عین حال عمیق.