در این مقاله به بررسی ۸ بازی میپردازیم که در ابتدا بازخوردهای متفاوتی داشتند اما با گذشت زمان به آثار با ارزشی تبدیل شدند.
طرفداران بازیهای ویدیویی بسیار احساساتی و پرشور هستند، آنها توسعهدهندگان را متقاعد میکنند بازیها را اصلاح کنند، حتی مادهایی میسازند که بازیها را زنده نگه دارند و بعضی اوقات از بازیهایی حمایت میکنند که از منتقدان نمره بالایی نمیگیرند. مجموعههایی مانند Sonic the Hedgehog و Tomb Raider تنها به لطف حمایت طرفداران توانستند زنده بمانند. با این حال، گاهی حتی خود طرفداران هم اشتباه میکنند. بعضی بازیها که به نظر از زمان خود جلوترند، هنگام عرضه واکنشهای متناقضی دریافت میکنند. حتی گاهی ممکن است یک عنوان صرفاً به دلیل محبوبیت بیش از حدش مورد نفرت کاربران آنلاین قرار بگیرد. با این وجود بعد از گذشت یک دوره زمانی، برخی بازیها علیرغم نگرشهای منفی اولیه به آثار کلاسیک ماندگاری تبدیل میشوند. در این مقاله قصد داریم به بررسی ۸ مورد از این عناوین بپردازیم.
The Legend Of Zelda: The Wind Waker

شرکت نینتندو بازیهای موفق زیادی دارد، اگرچه گاهی عناوین ناموفقی نیز داشته است. به عقیدهی بسیاری از طرفداران، بازی The Wind Waker یکی از عناوینی بود که حقش نبود در بین عناوین ناموفق ظاهر شود. این بازی که پس از تغییرات گسترده سری زلدا منتشر شد، سبک گرافیکی جدیدی داشت. در این اثر شخصیتها به سبک گرافیکی سلشید و به صورت کارتونی طراحی شده بودند. همچنین، بازی شامل بخشهای طولانی کشتیرانی میشد.
این بازی اگرچه از سوی منتقدان تحسین شد، اما توسط طرفداران پس زده شد. شخصیت Toon Link ظاهر محبوبی به عنوان دومین قهرمان معروف نینتندو نداشت و بسیاری از طرفداران شکایت داشتند محیطهای آبی زیادی در بازی وجود دارد. اگرچه فروش ۴.۶ میلیون نسخهای بازی موفقیتی چشمگیری حساب میشد اما در مقایسه با Ocarina of Time با فروش ۷.۶ میلیون نسخهای، افت بزرگی را تجربه کرده بود. با این وجود پس از گذشت سالها، اکنون The Wind Waker به عنوان یک بازی خاص با سبک بصری تازه و گیمپلی سرگرمکننده شناخته میشود. خود شخصیت Toon Link هم امروزه آنقدر محبوب شده است که توسعهدهندگان آن را به بازی Smash اضافه کردند.
Super Mario Sunshine

مجموعه بازیهای ماریو آنقدر محبوباند که حتی یکی از بازیهای این مجموعه که ضعیفترین نسخه تلقی میشود، امتیاز ۹۲ را در متاکریتیک کسب کرده است. با این وجود، برای مدتی طولانی، عنوان Super Mario Sunshine به دلیل سختی زیاد و گیمپلی عجیببش خیلی محبوب نبود. طرفداران بیشتر از نحوه کنترل دوربین و سیستم کنترل FLUDD (دستگاهی که با نیروی آب کار میکرد و ماریو از آن برای حرکت کردن و حل پازلها استفاده میکرد) ناراضی بودند.
با گذشت زمانی طولانی، نظر بازیکنان نسبت به بازی Super Mario Sunshine تغییر کرد و محبوبیت آن افزایش یافت. بخشی از این موضوع به خاطر وجود نسلی از طرفداران فعال در فضای مجازی است که با انجام این بازی روی کنسول GameCube بزرگ شدند. در حال حاضر، اگرچه مردم این عنوان را بهترین بازی ماریو نمیدانند، اما به خاطر فضای شاد و پرانرژیاش این بازی را دوست دارند.
Deadly Premonition

بازی Deadly Premonition که در اواسط نسل هفتم منتشر شد چون بودجه زیادی نداشت، بازیکنان خیلی به کیفیتش امیدوار نبودند. چنین بازیهایی معمولا فروش خوبی نیز ندارند و به سرعت فراموش میشوند. این بازی به دلیل باگها، شخصیتهای عجیب و گرافیک بسیار ضعیفش نقدهای بسیار بدی دریافت کرد. کیفیت برخی مسائل مثل نوشتهها در این عنوان به اندازهای بد بود که توسعهدهندگان از نمایش زیرنویس برای کمک به فهم آنها استفاده کردند.
با این حال، بازی Deadly Premonition موفق شد توجه بسیاری از بازیکنان را به خود جلب کند. اکنون با گذشت سالها از انتشار این بازی، ما شاهد ایجاد یک پایگاه طرفداری هستیم که در آن داستان جالب و شخصیت خاص این اثر را ستایش میکنند. با توجه به افزایش محبوبیت این بازی، توسعهدهندگان مدتی قبل از نسخه سوییچ آن پردهبرداری کردند و حتی ساخت نسخه بعد آن را نیز در دستور کار قرار دادند.
Spec Ops: The Line

شاید بهترین توصیف برای عنوان Spec Ops: The Line این است که بگوییم این بازی بسیار فضایی نزدیک به مجموعه Silent Hill دارد. اگرچه در ظاهر این بازی یک شوتر نظامی کلیشهای بود، اما در واقع این عنوان یک شاهکار در ژانر وحشت روانشناختی است. بزرگترین موضوعی که در قالب یک سوال در ذهن مخاطبان هنگام تجربه این اثر نقش میبست این بود که آیا جنگیدن در تمام جنگهای باعث میشود انسان حس یک قهرمانی را داشته باشد؟
این بازی به خاطر دلایلی نظیر گیمپلی متوسط و صحنههای شوکهکننده و غیرمیهنپرستانه خیلی مورد تحسین منتقدان قرار نگرفت، اما این دقیقاً همان پیامی بود که بازی میخواست منتقل کند. این عنوان قصد داشت به نقد این موضوع بپردازد که بازیهای ویدیویی جنگ را به صورتی غیرواقعی زیبا جلوه میدهند. چند سال طول کشید، اما اکنون Spec Ops: The Line به عنوان یک اثر کلاسیک در ژانر وحشت روانشناختی شناخته میشود. این بازی با بررسی روان شخصیت اصلی، روایتی خاص را ارائه میدهد.
Final Fantasy 12

شرکت Square Enix بعد از عرضه FF10 با داستانی فوقالعاده و به نمایش کشیدن دنیای وسیع FF11، برای ساخت Final Fantasy 12 و اطمینان از کیفیت بالای آن تمام تلاشش را کرد. حتی این شرکت هزینه زیادی صرف ساخت این بازی کرد تا از موفقیتش مطمئن شود. این بازی دارای دنیایی عظیم، شخصیتپردازیای قوی، دوبلهای عالی، سیستم مبارزهای جدید و داستانی گسترده بود. همچنین داستان بازی از طریق کاتسینهای CGI روایت میشد که شاید از فیلمهای سینمایی آن زمان هم زیباتر به نظر میرسیدند.
اگرچه فاینال فانتزی یکی از محبوبترین مجموعههای نقشآفرینی ژاپنی (JRPG) است، بازی Final Fantasy 12 خیلی با استقبال طرفداران مواجه نشد. عدهای دلیل این امر را سیستم مبارزه بازی میدانستند زیرا خیلی زود خسته کننده میشد، اما این تمام مشکل نبود و عملکرد ربات گونه همراهان نیز در طول بازی با انتقاد زیادی مواجه شد. با این وجود، بعد از ساخت ریمیک عنوان The Zodiac Age، سیستم مبارزه این بازی بالاخره مورد استقبال قرار گرفت. کنترل غیرمستقیم بازی شاید در ابتدا عجیب باشد، اما بعد از گذشت مدتی میتواند برای بازیکنان بسیار رضایتبخش باشد. همچنین با گذشت زمان، به دلیل وجود شباهتهایی بین داستان این عناون و سری Star Wars، بازی Final Fantasy 12 محبوبیت بیشتری بین بازیکنان به دست آورد.
Metal Gear Solid 2: Sons Of Liberty

بازی MGS 2، عنوانی بسیار جلوتر از دیگر عناوین همدوره خودش بود و شاید بتوان آن را یکی از جاهطلبانهترین بازیهایی نامید که تا به حال ساخته شدهاند. با این حال، در زمان انتشار، با توجه به اینکه رایدن به عنوان شخصیت اصلی انتخاب شده بود، نوعی دوگانگی در میان طرفداران ایجاد شد. اگرچه در تریلر پیش از عرضه بازی، اسنیک شخصیت اصلی بود و رایدن نقشی فرعی داشت، در زمان عرضه همه چیز فرق کرد و این نوعی حس فریب خوردگی در طرفداران ایجاد کرد. این مورد باعث نوعی بی توجهی به این عنوان و بحثهای عمیق و فلسفی دورنش درباره هوش مصنوعی شد.
اما سالها بعد، MGS 2 مورد تحسین قرار گرفت. امروز همه متوجه شدند این بازی به گونهای خاص و جلوتر از زمان خودش نقدهای اجتماعی و سیاسیای انجام داده که مردم از درک آن در سال ۲۰۰۱ عاجز بودند. طرفداران اکنون قدردان نوآوریهای زودهنگام MGS 2 در گیمپلی هستند. هوش مصنوعی فوقالعاده دشمنان در این بازی، در کنار گیمپلی آغشته به چاشنی مخفیکاری باعث میشد مخاطبان در دنیای آن غوطهور شوند و همه اینها با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه در اوایل دوره پلیاستیشن ۲ نمایش داده میشد.
Resident Evil 4

با موفقیتی که نسخه ریمیک Resident Evil 4 در سال ۲۰۲۳ به دست آورد، باور اینکه نسخه اصلی در سال ۲۰۰۵ با چالشهایی روبهرو بوده دشوار است. از این بازی به عنوان یکی از موفقترین و تأثیرگذارترین شوترهای سومشخص در تمام دوران نام برده میشود. مکانیک نشانهگیری از روی شانه این بازی تقریباً در تمام بازیهای اکشن سوم شخص بعد از خودش به کار گرفته شده است.
با این حال، در بیشتر دهه ۲۰۱۰، بازی RE4 در جوامع آنلاین با نوعی نفرت وسواسگونه مواجه بود. با توجه به اینکه نسخههای اولیه سری Resident Evil تمرکز بیشتری روی ژانر وحشت و بقا و مدیریت منابع داشتند، این بازی برای حرکت به سمت مکانیکهای اکشن مورد سرزنش قرار میگرفت. اما انتشار نسخه ریمیک بالاخره به این انتقادات پایان داد، زیرا بازیکنان دریافتند RE4 همیشه عالی بوده و آن تغییرات نه تنها به تجربه بازی عمق و جذابیت بیشتری بخشیدند، بلکه باعث خلق یکی از جذابترین و متمایزترین عناوین تاریخ بازیهای ویدیویی شدند.
Tekken 4

بازی Tekken 4 بهترین نمونه برای نمایش این است که چگونه پایبند ماندن به یک دیدگاه در نهایت به نتیجه میرسد. این عنوان در زمان انتشارش به خاطر لیست کوتاه شخصیتها و مکانهای فانتزی و عجیبش با واکنش منتقدان مواجه شد. به دلیل طراحی خاص مراحل (وجود دیوارها و زمینهای ناهموار) و داستان دارکتر بازی، بیش از یک دهه، بازیکنان Tekken 4 را بدترین بازی سری میدانستند.
با این حال، کارگردان بازی کاتسوهیرو هارادا دیدگاه و جهتگیریاش را عوض نکرد و تمام مکانیکهایی که بازی Tekken 4 برایشان مورد انتقاد قرار گرفت، به عناصر اصلی نسخههای بعدی تبدیل شدند. امروزه خیلی از طرفداران معتقدند، Tekken 4 جایی بود که این سری به بلوغ رسید زیرا استفاده از دیوارها و پرتاب اشیاء توانست گیمپلی این سری را دگرگون کند. همچنین، داشتن داستانی جدیتر اجازه داد تا Tekken به عنوان یک سری مبارزهای داستانی رشد زیادی را تجربه کند. در حال حاضر، Tekken 4 که زمانی بدترین بازی سری تلقی میشد، از نظر بسیاری از طرفداران بهترین نسخه این مجموعه است.











































✅ یه Max Payne معذرت 😐
اما انتشار نسخه ریمیک بالاخره به این انتقادات پایان داد، زیرا بازیکنان دریافتند RE4 همیشه عالی بوده و همه جهتگیریهای قبلی نوعی تعصب غیرمنطقی بوده است.
من این خط رو کلا متوجه نشدم میشه یکم بیشتر توضیح بدین!؟
طبق متن (نظر من نیست)👍😁: در طول دهه ۲۰۱۰، خیلی از افراد ناخودآگاه و شاید بدون نگرش منطقی از RE4 بدشون میاومد، چون فکر میکردن این بازی باعث شده این سری بازیها از سبک اصلی خودش خارج بشه (از وحشت و بقا به اکشن). ولی وقتی نسخهی ریمیک اومد، تازه خیلیها فهمیدن که RE4 در واقع همیشه بازی فوقالعادهای بوده، فقط اون جهتگیریهایی که داشتن باعث شده بود اینو نبینن.
خوب این متن برای من هم تازگی داره چون تو فروم ها یا جاهای دیگه به چنین چیزی بر نخوردم ولی با این نظر مخالف نیستم که re4 سبک بازی رو بکلی تغییر داد(من نسخه های کلاسیک رو ترجیح میدم) من خودم re4 رو به عنوان یه re اصیل قبول ندارم ولی منکر این هم نمیشم که یکی از بهترین ساخته های تاریخه و فکر نمیکنم که افرادی که نسبت به این بازی جهت گیر بودن با عرضه ریمیک هم نظرشون نسبت به نسخه اصلی برگشته باشه!
نسخه ۴ خودش یه اثره کلاسیک هست بعد اومدی میگی نسخه های کلاسیک؟!
این حرفی که شما میزنی مثل اینه که بگیم الدن رینگ یه بازیه اصیل از فرام سافتور نیست، بلکه سازنده های دیگه هم در ساختش نقش داشتن. خیر دوست عزیز، یه خالق وقتی سعی میکنه چیزی که ساخته رو با تغییر بهتر کنه به این معنی نیست که اون نسخه دیگه اصالت نداره
بله re4 نزدیک ۲۰ سال از روش میگذره و خودش کلاسیک حساب میشه منظور از کلاسیک شماره ۱.۲.۳ و کد ورونیکا و re 2002 هستش که همشون تو سبک survival horror هستن که re4 به هیچ وجه تو این سبک قرار نمیگیره مثالتون هم اصلا درست نیست الدن رینگ هر چقدر هم پیشرفت کرده باشه هنوز هم در اصل همون فرمول بهبود یافته demon souls و dark souls هستش re4 اصلش رو فراموش کرد و تبدیل شد به یه بازیه دیگه! که فرقش با مثال شما زمین تا اسمونه!
شما تغییر رو دقیقا تو چی میبینی؟ اینکه فقط یه بازی گرافیکش پیشرفت کنه و زاویه دوربین رو تغییر بدن؟
الدن رینگ سبک خودشو کاملا متحول کرد و شما نمیتونی عمق این مسئله رو درک کنی، چون به عقیده ی شما و خیلی های دیگه از همون مکانیک های سری سولز برخوردار بود
الدن رینگ بهترین نوع مثال برای همین بحث تغییر رزیدنت ایول با نسخه ی ۴ هست، هرجفتشون اثاره انقلابی هستن و نشون دادن که یک بازی چطور میتونه با حفظ همون دی ان ای
تحول برانگیز ظاهر بشه
بهتر موقع بحث کردن هم دیگه رو جمع نبندیم
عقیده من و خیلی های دیگه!؟
من تحولی توی الدن رینگ ندیدم چه بسا که جاهای از بازی که روی مونت نیستی دقیقا دارک سولز ۳ هست با مکانیک های پیشرفته تر
re4 دقیقا کدوم دی ان ای سری های قبلیش رو حفظ کرده بود!؟
من نه بحث تغییر کردم نه بحث گرافیک کردم نه بحث زاویه دوربین! بازم تکرار میکنم شاید کاملترین بازی که من تجربه کردم re4 باشه ولی هیچ ارتباطی با اصل این بازی که survival horror نداره این موضوع خیلی سادس و نیاز به گاردگیری نداره!
فکر کنم منطقی بوده.
شما اگر تریلر E3 اویل۴ رو ببینی با خودت میگی این کجا و اون کجا.(منظورم نسخه بتا بودش که کنسل شد و رفت پی کارش)
اویل ۴ تعادل خوبی بین ترس و اکشن داشت، بعضی قسمتها مثل باس verdugo تو نسخه ریمیک ترسناک تر هم شدن
U-3 و رژنیتوری:ما هیچ ما نگاه.
«اما انتشار نسخه ریمیک بالاخره به این انتقادات پایان داد، زیرا بازیکنان دریافتند RE4 همیشه عالی بوده و همه جهتگیریهای قبلی نوعی تعصب غیرمنطقی بوده است»
خیلی عذر میخوام این جمله بیشتر شبیه پاک کردن تاریخچه یک نسل از طرفدارانه تا تحلیل واقع بینانه، RE4 شاید از نظر فنی بازی بزرگی بوده اما اون چیزی که ما طرفدارهای قدیمی رو ناراحت کرد نابود شدن هویت ترس و بقا در قالب یه شوتر اکشن بود این انتقادهای ما نه تعصب بودن و نه بی منطق بلکه دفاع از اصل فرنچایز بودن اگه قرار بود فقط موفقیت تجاری معیار باشه پس چرا RE6 با اون فروش بالا منفورترین نسخه شد؟ جناب بهنیا لطفا بیاید به جای برچسب زدن به تفاوت نظرات احترام بذارید آیا شما واقعا از RE4 به عنوان یک Resident Evil لذت بردین یا فقط به عنوان یک بازی اکشن؟ به نظر من این سوال باید پرسیده بشه از کسانی که این نسخه رو تجربه کردن
سلام. با تشکر از نظر شما، این مقالات نظر شخصی نیستن و ترجمه میشن اما طبق موردی که فرمودین متن اصلاح شد. 👍😊
سلام ارادت، ممنون بابت پاسختون و اصلاح متن چون آخر مقاله منبع رو ذکر نکرده بودید فکرکردم خودتون نوشتید درک میکنم که مقاله ترجمه شدس فقط مهمه که حتی در ترجمه هم مواظب باشیم که قضاوتهای کلی یا تحقیرآمیز نسبت به دیدگاههای متفاوت وارد نشه، باز هم ممنون از توجهتون 🌹
خواهش میکنم. ممنون بابت نظر سازنده شما🌷
حرفتون درسته تغییرات اویل ۴ خیلی بنیادی و اساسی بود و سری رو به یه سمت دیگه ای سوق داد که نتیجه اش شد اویل۶ البته که اگر اینطوری نبود سری ممکن بود یکنواخت بشه ولی بهترین حالت گیم پلی که میشد برای ۴ درنظر گرفت میشه اویل ۲ ریمیک از لحاظ تعداد انمی و محیط ها و منابع و تیر ها و هرب ها ولی خب طبیعتا بازی با تغییر روند منابع خودشو چند برابر کرد و خیلی از چیزا رو محدود تر مثل پازل و معما و حتی سیو کردن و حذف جوهر ماشین تایپ چون با این تغییر روند و تازه سازی سخت افزار ها اتو سیو و چیک پوینت جای خودشونو به سیو های دستی دادن و بنظرم خیلی فاز سری رو عوض کرد اگه توی همون فاز میموند با تغییر زاویه دوربین و یه سری تغییرات جزئی میتونست بهتر باشه و به پلیر های قدیمی لطمه نزنه ولی به این معنا برداشت نکنید که بازی بدی بوده که کاملا برعکس بازی خیلی خوبیه
فکرمیکنم شما تنها کسی هستید که تو این سایت متوجه میشید که مشکل من با Resident Evil 4 چیه و منظورم دقیقا چیه متاسفانه تو کامیونیتی گیم طوریه که تا میگی بالای چشم RE4 ابرو فوری گارد میگیرن دارید مشاهده میکنین دیگه لازم نیست چیزی بگم، مشکل همینجاس که خیلیا فکر میکنن که من هیتر این آیپی هستم نمیدونن که اولین آیپی موردعلاقمه یا فکرمیکنن که من میگم RE4 بازی بدیه قبلا هم با شما در این رابطه صحبت کردیم منظورم دقیقا چیه پس لازم نیست دوباره توضیح بدم
نسخه پنجم و ششم به عنوان یک بازی جدا بازی های خیلی خوبی بودن مخصوصا نسخه پنجم نسخه چهارم هم همینطور اما به عنوان رزیدنت اویل نسخه پنجم و ششم که هیچی اصلا ولی در مورد نسخه چهارم هنوز میتونیم بگیم هویت رزیدنت اویل تا حدودی توش زندس ماشین تایپ، معما که البته معماها خیلی خیلی آسون بودن نسخه چهارم با ارفاق میتونیم بگیم هنوز یک رزیدنت اویله یعنی ۵۰ درصد اما مشکل اصلیش گیم پلی و مکانیزماشه یعنی احساس بقا بهت دست نمیده گلوله هات رو حساب شده مصرف نمیکنی از همه بدتر هر دشمنی که بکشی بهت مهمات و هرب میده و خیلی موارد دیگه قبلا راجع بهش صحبت کردیم
RE4 محبوبترین نسخه رزیدنت اویله چون این فرنچایز رو به سمت کژوال بودن برد و از هاردکور بودنش کم کرد که باعث شد این آیپی طرفداران زیادی پیدا کنه اما یک رزیدنت اویل واقعی نیست حالا شما بیاید این موضوع رو بفهمونید به طرفدارای تعصبی این نسخه که منظور ما اینه و منظورمون این نیست که بازیه بدیه البته خب طبیعی هم هست بخاطر اینکه اکثرا نسخه های قبلش رو بازی نکردن و متوجه نمیشن منظور ما چیه چون با هویت این آیپی آشنا نیستن
منهانت و GTA 3 هم میتونن تو لیست باشن، منهانت هنوز جنجالیه ولی gta 3 توی زمان خودش جنجال زیادی به پا کرده بود و خشونت 3d اون موجب رضایت بعضیا نبود.
اتفاقی که اون زمان برای رزیدنت ایول ۴ افتاد سال های بعد برای رزیدنت ایول ۷ هم اتفاق افتاد
یادم هست وقتی اعلام شد دوربین بازی اول شخص هست صدای همه در اومد و گفتن فاتحه این سری خوندس اما محصول نهایی یه اثر کاملا با کیفیت و مورد احترام بود . خود من یکی که رزیدنت ایول ۴ اوریجینال رو بیشتر از هر رزیدنت ایول دیگه ای از لحاظ تعداد تموم کردن ؛ به پایان رسوندم و الآنم هوس کردم برم سراغش 🙂
کلا تعصب رو هر چیزی بد هست هیچ بایدی در هر فرنچایزی وجود نداره و همیشه برای قدم های بزرگ باید ریسک کرد و یه مکانیزم جدیدی رو پیاده سازی کرد . خیلی از سازنده ها واقعا از ترس شکست و ریسک های اینطوری جرئت پیاده سازی ایده های جدید رو ندارن
اگه هوادار های فرنچایز های پر طرفدار اینقد حساس نباشن سازنده ها هم میتونن مکانیزم های جدید رو پیاده کن تا شاهد اینقد فرنچایز های تکراری و کپی پیست طور مثل فارکرای و اساسین کرید و امثال هم نباشیم !
حرف شما در مورد ریسک پذیری و تغییر قابل احترامه حامد جان ولی باید قبول کرد که همه تغییرها هم الزما به معنیه پیشرفت نیستن درسته که بعضی وقتا تغییر لازمه و حتی نجات بخش ولی نباید هر مخالفتی با تغییر رو تعصب بدونیم RE4 با اینکه بازی خوبی بود اما به وضوح باعث انحراف سری از ژانر وحشت بقا شد کپکام هم خودش فهمید اشتباه کرده چون با RE7 برگشت به فضای ترسناک و ایزوله اون تغییر نه برای نوآوری بلکه برای جبران راه اشتباه RE6 بود
اینجا بحث اینه که نوآوری وقتی ارزشمنده که در چارچوب هویت فرنچایز باشه نه اینکه اون رو نابود کنه ما از RE ترس و تنش میخواستیم نه شوتر پر زرق و برق سازنده ها اگه میخوان تجربه جدید بدن بهتره آیپی جدید بسازن نه اینکه با نام یه برند محبوب یه سبک دیگه تحویل بدن اگه قرار بود طرفدارا ساکت باشن الان RE هم به سرنوشت Dead Space و Silent Hill دچار شده بود
نمیشه تکامل هنر و بستری برای تکامل هنر رو با هم داشت
اگر پیشرفت یک فرانچایز در مسیری که شما مد نظرته رو تکامل هنر در نظر بگیریم بودجه و هزینه ساهت یک بازی رو میشه همون بستر برای تکامل هنر دونست
اما آیا اکثریت جامعه اونقدری برای تکامل هنر ارزش قائل هستند که بخوان برای یک بازی به بلوغ رسیده در یک فرانچاز هزینه پرداخت کنن؟ مسلما خیر و این دلیلی هست که اکثر شرکت های بازی سازی قید تکامل یک هنر رو میزنن و رو میارن به تغییر اصالت یک بازی ویدیویی چون اون اصالت فقط برای قشر محدودی از جامعه ارزش منده و در بازار بزرگ بازی ها برای شرکت ها سودمند نیست که پایبند به یک هنر بمونن صرفا برای عده ای محدود
پس این چیزی هست که در هر صورت باید باهاش کنار بیاییم
دیس آنرد gow ascension و resident evil 3 همه عناوین خوبی بودن اما زمان میگذره سلایق میگذره شاید این بازی ها شما و خیلی ها رو به یک احساس ناب و خالص از لذت رسوندن و سرشار از کیفیتی بودن که ذهن با اون کیفیت قالب بندی شده و کمتر از اونو پس میزنه ولی خوب باید بپذیریم زمان گذشته سلایق عوض شه الان فقط گرافیک بازی و لذتی که اون بازی میده برای خیلی ها اولویته پس بازار به سمت علایق جمع حرکت میکنه و ما مجبوریم بپذیریمش
ببین عزیزل صحبتهای شما از نظر تئوری جالبه ولی چندتا ایراد اساسی داره شما دارید تکامل هنر رو قربانی بازار میکنید و بعد میگید «باید باهاش کنار بیایم» یعنی چون بازار دنبال چیز دم دستی تره ما هم باید استانداردامون رو بیاریم پایین؟ این نگاه باعث مرگ خیلی از فرنچایزای اصیل شده
Resident Evil به خاطر اصالتش زنده موند نه بخاطر اینکه با جریان بازار پیش رفت، RE6 دقیقا همون چیزی بود که بازار میخواست ولی چه اتفاقی افتاد؟ خود کپکام فهمید اشتباهه برگشت به همون فضایی که تو RE1 تا RE3 داشتیم یعنی اتفاقا وفاداری به ریشه ها ارزش داره حتی از نظر اقتصادی،
اینکه یه قشر محدود از مخاطب به اصالت اهمیت میده دلیل نمیشه لهش کنیم چون همین قشر هسته اصلی فندومه، کسایین که بازیو سالها زنده نگه میدارن نه مخاطب گذری که فقط یه بار میخره بازیو و میره دنبال گرافیک بعدی
بله مشخصا هر تغییری منجر به پیشرفت نمیشه چون همونطور که گفتم بحث ریسک پذیری هست و ممکنه تغییر باعث پسرفت بشه اما این رو هم باید مد نظر داشته باشیم تغییر وجودش برای فرار از تکراری شدن لازم هست و بالاخره باید تغییر وجود داشته باشه تا منجر به خلق چیز جدیدی بشه
اگر بخایم اکشن تر شدن رزیدنت ایول ۴ رو بررسی کنیم که آیا تغییر مثبتی بوده یا منفی مشخصا باید تغییر مثبت در نظر گرفت چون بیشتر افراد از این اتفاق استقبال کردن و حتی کپکام در ادامه این مسیر اکشن تر شدن رو برای رزیدنت ایول ۵ و ۶ هم ادامه داد که البته موفق نبود . اگر رزیدنت ایول ۴ شکست بود ۵ و ۶ ادامه راه اون رو ادامه نمیدادن .به نظرم احترام به هویت های یک فرنچایز خیلی خوب هست ولی همیشه نباید جزئ به جزئ همیشه رعایت بشه مثلا در رزیدنت ایول ۴ درست بازی اکشن تر شده بود و اما از طرفی مثلا هویت های دیگه ریشه رزیدنت ایول یعنی پازل ها حفظ شده بودن
رزیدنت ایول هفت هم باز اشاره کنم تغییر دوربین به اول شخص باز هم به مذاق یک سری خوش نیومد ولی باز هم نتیجه داد و سر رزیدنت ایول ویلیج هم همون دوربین حفظ شد
البته بازم اشاره میکنم قبول کردن این حجم اکشن یا نوع دوربین سلیقه ای هست و نظرت برام خیلی قابل احترام هست و این رو هم اضافه کنم اکشن تر شدن هم یه حدی داره هر چه قدر رزیدنت ۴ به مذاقم خوش اومد همونقدر از رزیدنت ۵ مخصوصا ۶ متنفر بودم
بله متاسفانه مخصوصا سایلنت هیل از مسیر خودش بعد از نسخه چهارم منحرف شد
یه بحث دیگه که راجب RE هست بنظرم داستانشه . من خیلی داستان دو نسخه جدید رو دوست نداشتم و بنظرم این ایده قارچ جالب نیست مثلا کسانی که آلوده میشدن بعد آسیب های زیاد تبدیل به سنگ میشدن (نمونش ایتن) و میمردن ،بعد تو DLC shadow of rose نشون داد که ذهن همه اون افراد در قارچ باقی مونده و حتی ایتن آخر کار زنده میشه ! (حالا اینجوری باشه ممکنه میراندا و اولین هم زنده بشن) نه تنها این DLC بلکه بخش های زیاد دیگه ای از داستان هست که مشکل داره .راستی فکنم سری بعد دوباره سوم شخص باشه
منظور تون از Dead space نسخه سوم هست ؟
خیلی ممنون که DLC ویلیج رو اسپویل کردید برام چون هنوز این بسته رو تجربه نکرده بودم و اونچه که نباید میفهمیدم رو فهمیدم البته شما تقصیری ندارید مقصر خودمم که بعد این جمله (بعد تو DLC shadow of rose نشون داد) به خوندن ادامه دادم، لعنت به هرچی فضای مجازیه که بارها باعث شده اسپویل بشم و لذت بازیها رو از دست بدم مخصوصا بازی های موردعلاقم اونم چه اسپویلهای مهمی زنده شدن یا مردن شخصیتها
من نمیدونستم تجربش نکردین
واقعا معذرت میخوام حق با شماست باید یه هشدار اسپویل میدادم ولی حالا بخش های مهم زیاد دیگه ای هم داره چالش های جالبی هم داره
بازم معذرت میخوام دوست عزیز واقعا ببخشید🌷
رزیدنت ایول چهار یکی از عناوینیه که ثابت میکنه برای ما هویت فرانچایز مهم نیست
منتها یوقتا هویت جدید فرانچایز ضعیفه و ما خوشمون نمیاد ، فکر میکنیم چون تغییر کرده بدمون اومده
تو لیست جای پری خالیه ، هیت الکی شد
البته تیکن ۴ هنوز با وجود خوب بودن و گیم پلی خاص با وسایل نسبت به سریه خودش تو سری بدترینه جدا
and GTA IV
هلف لایف رو یادت رفت فکر کنم.
خودش بازی بود.
ماد هاش هم شدند بازی.
اونو گذاشتم کنار اسمم
توی داستان و پلات MGS 2 خیلی پیش بینی ها در مورد هوش مصنوعی و اینترنت هستش که کاملا درست از آب دراومدن و واقعا شگفت انگیزن
گیم black یادتون رفت.
گیمی که از شدت سخت بودن کسی به پاش نمینشست، ولی با گذر زمان گیمر ها به به مکانیک های جذاب، داستان خاص، گیفیت دل انگیز، هوش مصنوعی، تخریب محیط، صدا گذاری و هاردکور بودنش؛ پی بردند.
ولی خب این پی بردن خیلی دیر شد و اونقدرا برای ea سود آور نبود برای همین بخاطر ریسک مالی شدید، سری بعداش ساخته نشد.
ولی باز این بازی طرفداران سرسخت خودشو داره.
دو عنوان spec ops و deadly premonition واقعا اندر ریتد هستن
از جفتشون خاطرات خوبی دارم
فکر کنم Alien isolation هم جاش تو لیست بود.
هنوزم که هنوز هیچ بازی نتونسته تا به الان جای دلاین رو برای من پرکنه. یه چیز عجیبی بود این گیم.
فقط اسپیک اوپس د لاین.فوق العاده بود.من رو ایکس باکس ۳۶۰بازیش کردم.اخرشم چند تا پایان داره.خیلی خفنه.البته اون موقع که بازی کردم سنم کمتر هم بود بعضی صحنه هاش حالم یکم بد میکرد
خیلی عجیبه ۲ بازی از ۸ بازی معرفی شده ی لیست ، واسه نینتندوعه ، اما کسی راجبشون کامنت نذاشته و صحبتی راجبشون نکرده،
قلاده به گردنا فقط موقع اخبار زرد نینتندو، شروع میکنن به وق زدن،الان حضور ندارن که بگن نینتندو دشمن گیمینگ و گیمر
اصل داستانش همینه تا اخرش هم متوجه اش نمیشی قضیه سر چیه
متال گیر سالید ۲…. یکی از ماندگار ترین بازی های صنعت گیمینگ