نقد انیمیشن The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim | سفری حماسی به سرزمین میانه
ارباب حلقهها نه تنها یک اثر سینمایی و ادبی موفق نیست. ارباب حلقهها مخصوصا در سینما، افتخار بشریت است. اثری چنان شاهکار و عظیم که قلم ناتوان من هرگز نخواهد توانست بزرگی و افتخار آن را بنویسد. ارباب حلقهها در خط داستانی خود چنان دیده شد که امروزه کمتر کسی را سراغ دارم که با دنیای تالکین آشنا نباشد. البته به دلیل شکست سریال ارباب حلقهها، مخاطبان جدی این دنیا، کمی به آثار جدید بدبین شدند و به نظر من دلیل نمرات پایین انیمیشن The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim نیز ناشی از همینجاست؛ وگرنه بنده فکر میکنم که این انیمیشن اثری بسیار تماشایی، خاص و در شان دنیای ارباب حلقههاست که دیدن آن برای هر طرفداری واجب است.
جهان ما انسانها چیزی نیست جز اسطوره و قصه. در ادیان، فرهنگها و رسومات هرچیزی ریشه در قصه دارد. انسان جهانش را با قصه توصیف میکند. از همین روست که مجموعه ارباب حلقهها بسیار در میان توده مردم محبوب و معروف است. هرچند که پیتر جکسون در ایفای نقش اصلی معروفیت این مجموعه پارت اصلی را به عهده داشته، با این حال قصه تالکین پُر از زندگی است. زندگیِ درآمیخته با جادو و حماسه که اثر را جذابتر و مهمتر کرده است. امروزه ارباب حلقهها صرفا یک مجموعه نیست! به دلیل اینکه انسان موجودی است قصهگو، ارباب حلقه ها تبدیل شده است به یک مسئله و دغدغه برای بشریت. هرکسی که این دنیا را میشناسند، قطعا درباره نبردهای بزرگ، اتفاقات حیاتی و شخصیتها نظری دارد. و دقیقا به همین دلیل است که انیمیشن The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim با واکنشهای مثبتی روبرو نشده است. چون داستانی را در فیلمنامه پیاده کرده که در مجموعه ارباب حلقهها خبری از آن نیست. دست بردن به دنیای تالکین بزرگ نوعی بی احترامی به شخصیت بزرگ او و به مجموعه ارباب حلقههاست. کاشکی میشد تا سازندگان درباره این موضوع کمی بیشتر فکر کرده و دست بر روی داستانی میگذاشتند که تالکین آن را خلق کرده و در دالان حافظه دسته جمعی ما جای دارد. بنده به شخصه این نقد را مهم میدانم و فکر میکنم که اضافه کردنِ یک داستان شخصی به داستان ارباب حلقهها چندان چیز جالبی نیست. با این حال و با تمام نگاه نقادانهای که دارم، فکر میکنم داستان The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim چندان هم بد نیست و توانسته خودش را به دنیای اصلی ربط بدهد. داستان در بخش فیلمنامه ایرادهای زیادی دارد که در ادامه به تک تک آنها خواهم رسید؛ اما در کل داستان کشش دارد و موفق میشود مخاطب را جذب فضای خود کرده و باری دیگر ما را به سرزمین میانه میبرد تا در نبردی مهم و حیاتی شرکت کنیم.
انیمیشن The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim با موسیقی متن معروف ارباب حلقهها آغاز میشود. صدایی دلنشین و شاهکار که هاروارد شور افسانهای آن را ساخته. همین موضوع خیلی سریع حس نوستالژیک را در مخاطب زنده میکند. ما باری دیگر به یاد نبردهای مهم، اتفاقات جالب و شخصیتهای محبوبمان میافتیم. اما متاسفانه و در ادامه انیمه، خبری از این موسیقی جذاب و نوستالژیک نیست. هر چند که موسیقی The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim بسیار خوب و حرفهای کار شده اما نبود تم اصلی ارباب حلقهها کمی در ذوق میزند. به هرحال از این موضوع که بگذریم داستان شروع قوی دارد. روایتی بسیار ادبی با متن زیبا و حماسی که شخصیت اصلی داستان یعنی هرا را معرفی میکند. دختری زیبا، قوی و یاغی که دخترِ پادشاه افسانهای روهان یعنی هلم پُتکمُشت است. داستان هرچند در معرفی کمی اغراق آمیز است، با این حال زود آغاز میشود و مخاطب را منتظر نمیگذارد. پادشاه بزرگ که فردی کاریزما، مغرور و جذاب است، در نبردی حیثیتی با یک مشت رهبر دانلندینگها را میکشد. فرزند این قبیله تبعید شده و بعدها با ارتشی بزرگ برمیگردد تا انتقام خون پدر را بگیرد. داستان دقیقا از همین مرحله دچار باگ میشود. کشته شدنِ رهبر دانلندینگها با یک مشت چندان جالب نبود و دور از ذهن به نظر آمد. میشد بر روی مرگ او کمی بیشتر کار شود تا حس مخاطب را برانگیزد. در مرحله دوم فرزند این رهبر یعنی ولف تنها بعد از چند صحنه کوتاه برمیگردد تا با ارتش بزرگ خود روهان را نابود کند. مسئله اینجاست که باید بر روی دوران تبعید و سختی ولف کمی بیشتر کار میشد تا مخاطب بتواند حس نفرت او را درک کند. به نظر من ولف با اینکه شخصیت منفی داستان بود، با این حال می توانست به یکی از کاریزماترین کاراکترهای انیمیشن تبدیل شود. در مرحله سوم و در سکانس شورا و مسئله ازدواج هرا، اصلا فیلمنامه مبتکرانه نیست و دقیقا کپی از انیمیشن Brave است. جایی که شخصیت اصلی داستان دقیقا در میزانسنی مشابه بر علیه ازدواج طغیان میکند و باعث مشکلات میشود.
با این حال استفاده از لوکیشینهای قدیمی دنیای ارباب حلقهها، جذابیتی وصفناپذیر دارد که در همان ابتدای کار مخاطب را ترغیب به ادامه دادن میکند. آرت استایل جذاب این انیمه در کنار کمک به گسترش دنیای ارباب حلقهها، زیبایی بصری مناسبی دارد و همه اینها در ترکیب با داستان پر کشش انیمه The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim باعث میشود که دو ساعت مهمی برای مخاطب آغاز شود.
مجموعه سینماییهای ارباب حلقهها ساخته پیتر جکسون در چندین جا از پرستیژ بالایی برخوردار است. مهمترینِ این اُبهت برای پیتر جکسون معطوف به نبردهای حماسی است. چه نبرد مهم پنج ارتش در کوه تنها و چه نبرد مهم قلعه هلمز دیپ، نشان میدهد که جکسون ساختن نبردهای بزرگ را بلد است. او میداند که نبرد حماسی یعنی چه و چگونه باید سکانس نبرد ساخت. با اینکه پیتر جکسون کارگردان این انیمه نبوده است اما با این حال چون مدیر اجرایی اصلی انیمیشن است، موفق شده تا به خلق نبردهای مهم در The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim کمک کند. اولین نبرد مهم در این انیمیشن، مبارزهای است تماشایی و هیجانی که باعث کشته شدنِ دو فرزند پادشاه میشود. نبردی خونین در شب که کارگردان موفق شده صحنههای چشمنوازی را از این نبرد خلق کند. دومین نبرد مهمی که نوشتن از آن حائز اهمیت است، عقب نشینی به قلعه دیپ هلمز است. قلعهای که ما طرفداران دنیای ارباب حلقهها، خاطرات زیادی در آن مکان داریم و همین موضوع همان تکرار حس خوبِ نوستالژیک است. در این نبرد سختیهای محاصره، سرمای سخت زمستان و نبود آذوقه به خوبی ساخته شده است. و همین موضوع باعث خلق تعلیق و همذاتپنداری در مخاطب میشود.
مبارزههای تماشایی پادشاه نیز در نوع خود دیدنی و البته کمی اغراق آمیز است. مرگ حماسی او و شکستنِ محاصره چیزی نیست که طرفداران دنیای ارباب حلقهها به راحتی از کنار آن بگذرند. پس من فکر میکنم که نباید چندان به حواشی اهمیت داده و اگر مثل من طرفدار دنیای ارباب حلقهها هستید، خیلی سریع به سراغ The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim بروید.
در ابتدای مقاله نوشتم که دست بردن در داستان باعث نارضایتی و حتی شاید بشود گفت باعث شکست The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim شده است. بسیاری چنین تصور کردهاند که داستان بی دلیل در دام جنبشهای فمینیستی افتاده و هیچ نیازی نبود که شخصیت هرا خلق شود تا در این نبرد نقش مهمی را ایفا کند. اول از همه این را بگویم که من هم موافقم. اما از سوی دیگر فکر میکنم که این انیمیشن چندان که باید و شاید فمینیستی نیست. مثلا زبالههایی مثل باربی را در نظر بگیرید. زنهایی مثلا قوی، ضد مرد و قدرت طلب که در مواجه با مردهای احمق به پیروزی میرسند. اما در انیمیشن ارباب حلقهها خبری از کاراکتر مردهای احمق نیست. تقریبا اکثر کاراکترهای مرد قوی، پُر جذبه و خاص هستند. مثلا شخصیت پادشاه یک کاراکتر خفن است که در ادبیات مردانه از او به عنوان یک مرد واقعی یاد میشود. کسی که مردانه ایستاد، مردانه جنگید و مردانه مُرد. از سوی دیگر خود کاراکتر هرا چندان که فیلم ادعا میکند قوی نیست. در چندین نبرد تن به تن خیلی راحت شکست خورد، چندان که باید و شاید باهوش نیست و حتی در رهبری کردنِ مردم روهان نیز موفق نبود. با اینکه آن بُعد فمینیستی اثر سعی کرده بود همه این المانها را در هرا بسازد، با این حال هیچکدام از این ویژگیها ساخته نشده و میشد کاراکتر یاغی هرا را پرورش داد تا به راستی در این نبرد نقش مهمی را ایفا کند.
کسانی که از کاراکتر هرا در اثر دفاع کردهاند، با این ادعا پا به میدان گذاشتهاند که دنیای ارباب حلقهها کاراکتر زن خوب و قوی نداشت و باید چنین شخصیتی خلق میشد. قطعا که این دفاع پرت و پلاست؛ چرا که ما کاراکتری مثل گالادریل را داریم. اما بنده قصد دارم از این جنگ زرگری فراتر رفته و کمی بحث را به سمت ایران عزیزمان ببرم. مجموعه ارباب حلقهها در سال ۱۹۳۷ به قلم تالکین نوشته شده و چون کاراکتر فرمانده زن نداشته به دوستان برخورده است. یعنی عمر ارباب حلقهها کمتر از ۹۰ سال است و این درحالی است که فردوسی بزرگ، پاسبان زبان فارسی و هویت ایرانی در حدود ۱۰۰۰ سال پیش در شاهکار شاهنامه شخصیتی همچون گردآفرید را داشته است. امروزه که در فرهنگ جوانِ غربی خبری از شخصیت زن قهرمان نیست، فردوسی هزار سال پیش شخصیتی را خلق کرده که با فرزند رستم بزرگ یعنی سهراب به نبرد برخواسته و یکی از حماسیترین لحظات شاهنامه را رقم زده است. دقت کنید که فردوسی چگونه حماسی و خاص او را معرفی میکند:
زنی بود بر سان گردی سوار همیشه به جنگ اندرون نامدار
کجا نام او بود گردآفرید زمانه ز مادر، چنین نآورید
تاسف نیز از جایی است که امروزه برای کاراکتر هرا که کاراکتر چندان خوبی هم نیست، یک انیمیشن جذاب و خاص ساخته میشود اما برای گردآفرید چیزی ساخته نشده و حتی عمق فاجعه به جایی رسیده است که توده مردم عادی حتی گردآفرید را نمیشناسند! شاید به راستی سوال اصلی این باشد که گردآفرید یا هرا؟ سوال اصلی این باشد که ارباب حلقهها یا شاهنامه؟ به نظر من وقتی حرف حماسه و اسطوره میشود، نباید نام پاکِ فردوسی را فراموش کرد.
در پایان چنین میشود گفت که انیمیشن The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim اثری بسیار با کیفیت، جذاب و تماشایی است که ایراد کم ندارد. اما به دلیل خوش ساخت بودنِ اثر بنده به دوستانی که مثل من طرفدار دنیای ارباب حلقهها هستند پیشنهاد میدهم که به سراغ این انیمیشن رفته و حتما آن را تماشا کنند. این انیمیشن مثل سریال در دام مبتذلات نیافتاده و یا اگر هم افتاده به قدری صحنههای خوب دارد که تماشایش را با ارزش میکند. The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim را ببینید و لذت ببرید.
نمره نویسنده به انیمیشن: ۸ از ۱۰
پر بحثترینها
- اینترگلکتیک، کانکورد، ناتی داگ؛ در اتاق فکر سونی چه میگذرد؟
- گزارش: طراحی سختافزار پلی استیشن ۶ برخلاف نسل بعدی ایکس باکس، به پایان رسید
- حساب توییتر پلی استیشن باعث ترند شدن دوباره Bloodborne Remake شده است
- رسمی: سونی بازی سرویس محور God of War از بلوپوینت و پروژه جدید Bend Studios را لغو کرد
- یوشیدا: Horizon Forbidden West در حد انتظارم نفروخت
- یوشیدا: اگر خواهان بازی های انحصاری جدید PS5 هستید، بهتر است از ریمسترها حمایت کنید
- ۲۰ بازی خاطرهانگیز دیگر برای گیمرهای ایرانی
- گیمپلی جدید بازی Black State گرافیک خیرهکننده آن را به تصویر میکشد
- مقایسه آمار فروش پلی استیشن ۵ و ایکس باکس سری ایکس/اس تا سال ۲۰۲۴
- بازیهای ماه ژانویه سرویس پلی استیشن پلاس اکسترا و پریمیوم مشخص شدند
نظرات
سال ۲۰۲۶ منتظر ارباب حلقه ها شکار گالوم باشید
البته اعلام کردن اسمش ممکنه عوض شه و تمام بازیگران سری اول اعلام امادگی کردن
پیترجکسون کبیر به عنوان تهیه کننده و مشاور در کار حضور داره 😍فقط یه استاد میتونه شاهکار قبلیشو تکرار کنه..
ایندیانا جونز جدیده هم با تبلیغات اینکه اسپیلبرگ تهیه کننده شده اومد
و عجب شاهکاری تکرار شد😐
برای این از واژه انیمشین استفاده شده
من فکر می کردم انیمه باشه
مزخرف و ووک به معنای واقعی کلمه
من حاظرم یه زن سیاه پوست و ۱۰۰ کیلو عضله نقش اول باشه ولی تو داستان دم به دقیقه شعار من قویم و من مستقلم نده
خب منتظر دوستان ووک ووک کن باشید