نقد فیلم Elevation | ارتفاعِ ساقط
فیلم Elevation (ارتفاع) جدیدترینِ فیلمها در ژانر آخرالزمانی محسوب میشود که کارگردانی آن بر عهدهی فیلمسازی به نام «جرج نلفی» میباشد و بازیگرانی چون «مورنا باکارین» ، «مدی هسن» ، «تونی گلدوین» و گل سرسبدشان «آنتونی مکی» [کاپیتان آمریکای جدید مارول] در این فیلم به نقشآفرینی پرداخته اند.
فیلم، داستان یک زمین پسارستاخیزی را روایت میکند که در آن موجوداتی هیولاشکل با شمایلی حیوانی اما سریعتر، قویتر و با پوستینی غیرقابل نفوذ گویا که [طبق پاورقی و شنیدههای ابتدای فیلم] از دل زمین عروج کرده و به سطح آن آمده اند و در عرض یک ماه حیات انسان ها در زمین را تا مرز انقراض پیش برده اند. البته این موجودات هیولاشکل یک خط قرمز و مانعِ خاص دارند و آن هم اینکه تا ارتفاع ۲۴۰۰ متر بالاتر نمیتوانند بروند و انسانهای باقی مانده در بالای این ارتفاع به زندگی مشقتوار خود ادامه میدهند.
قصهی آدم های این فیلم هم طبیعتا در کوهستانی مرتفع میباشد که مردی به نام «ویل» (با بازی آنتونی مکی) با پسر بیمارش که مشکل تنفسی دارد زندگی میکند. در منطقهای که او هست حدود ۲۰۰ نفر میباشند که دو نفر به «ویل» نزدیکاند: یکی، زنی به نام «کیتی» (مدی هسن) که دوست صمیمیِ همسرِ متوفیِ «ویل» میباشد و دیگری زنی به نام «نینا» (مورنا باکارین) که نوعی مخترع هست که تلاش دارد اسلحه یا بهتر بگوییم گلولهای تولید کند تا بتواند با آن هیولاها را بکشد. البته «نینا» غیرمستقیما باعث مرگ همسرِ «ویل» هم شده است و به این خاطر «ویل» دل خوشی از «نینا» ندارد.
درباب فیلم «Elevation» میتوان گفت طبیعتا پلات اصلی آن که در باب موجودات آخرالزمانی و انسانهای باقیمانده از فاجعهی جهانی میباشد، به وفور در آثار مختلف دیدهایم و این فیلم هم تلاشی در ابداعات پرداختی و نوآوری داستانی در این ژانر ندارد و با بودجهی کوچک و ۱۸ میلیونی خود صرفا میخواهد داستان کوچکی را روایت کند که البته باید گفت این عدم نوآوری به خودیِ خود بد نیست اما کمی که از فیلم میگذرد، انفعال و کلیشهای بودن فیلم سریعا به چشم میآید.
از همان شروع فیلم گرفته که افتتاحیه با شنیدههای اخباری از ظهور موجودات هیولایی آغاز میشود که این مورد را بارها در دیگر آثار پساآخرالزمانی دیده ایم و سپس بعد از یک کنجکاوی اولیه مبنی بر محدودهی وجود و حضورِ هیولاها، فیلم به انفعالی قابل توجه چنگ میزند. انفعالی که مثلا سعی دارد روابط آدم های فیلم را تشریح کرده و درام خلق کند اما گویی ظاهر کوچک، خلوت و بیبضاعتِ فیلم به باطنش هم رخنه کرده و اثری کُند و کال (خام) را به مخاطبانش تحویل میدهد.
به شخصیت پردازی اثر بپردازیم چیزی که فیلم تا حدی قصد دارد خلوت فیلم و ظاهر فقیرش (هیولاهای کامپیوتری) را با آن بپوشاند؛ گل سرسبد کاراکتر ها شخصی به نام «ویل» است که شالودهی ارتباطش با پسرِ مریضالاحوالش انگیزهای برایش میشود تا ریسک کرده و بخواهد پا در قلمروی هیولاها بگذارد اما دقت کنید به اولین دیدار این پدر و پسر: واکنش «ویل» به پسر خردسالش که از دست هیولا فرار کرده در حد یک دیدار و مکالمه دونفرهی بزرگسالانه هست، گویی که پسرش صرفا دلتنگ مادرش میباشد! و بعد نوع رفتار پسرِ کم و سن سالِ «ویل» نیز در حد یک بزرگسال میباشد!! فیلمساز برای این نوع کنش و واکنشها هیچ تعبیهی پرداختی در نظر نگرفته و از این رو واقعا مضحک بنظر میرسد.
ارتباط و انگیزهی دیگر «ویل» نسبت به همسر متوفایش هست که در دو فلشبک به نمایش میآید که در آن مشاجره این دو را میبینیم مبنی بر ریسک کردن و رفتن به قلمرو هیولاها یا ماندن در ارتفاعات؛ این مشاجره صرفا در حد یک مشاجره است و نه بیشتر. هیچ درامی و قوسِ شخصیتی از قِبل این فلشبک شکل نمیگیرد. نه در حد احساس منفی «ویل» نسبت به «نینا» (کسی که با سخنان انگیزشی باعث ریسک همسرِ ویل شده است) و نه در دوراهیِ اساسی بین ماندن یا ریسک کردن. در واقع آنقدر رابطه پدرپسری فیلم سطحی است که میتوان گفت صرفا یک بهانه روایی میباشد تا فیلم داستانش را پیش ببرد.
در باب دو کاراکتر دیگر فیلم که نکته چندانی نمیتوان گفت؛ «کیتی» که یک کاراکتر لنگ در هواست و بود و نبودش در فیلم فرقی نمیکند و هیچ تاثیر دراماتیکی هم در فیلم و بر کاراکترها نمیگذارد. صرفا هست که فیلم نهایتا حداقل یک کشته یا شهید هم توسط هیولاها به ما نشان دهد. و کاراکتر «نینا» هم صرفا در حد یک شبهاکتِ نیمچه تیپیک برای ساخت گلولهای که بتوان با آن هیولا را کشت نمود دارد، دیگر راجع به ارتباطش با سایر کاراکتر ها صرفا در حد فرمول نویسی فیلمنامه جهت دیالوگگویی پیش میرود و نه ذرهای بیشتر.
در واقع دغدغه ی اصلی فیلم در حد همین هیولاهای گاویشکلش هست که برای مخاطب سوال ایجاد کند که چرا بالاتر از ارتفاع ۲۴۰۰ متری نمیروند تا حدی هم با مکث های قابل قبول هنگام عبور کاراکتر ها از این مرز، این علامت سوال و راز را بر آن تاکید میورزند اما فیلم آنقدر کممایه و سطحی است که این راز هیولاها آنطور که باید برای مای مخاطب مهم نمیشود، زیرا که کاراکتری در فیلم نیست که درامِ اثر بر دوش آن سوار باشد.
از این رو حتی وقتی که ماهیت هیولاها در قالب ربات و ماشین از آن پردهبرداری میشود بازهم اعجابیِ عمیق و مهم در درون مخاطب شکل نمیگیرد. دقت کنید به واکنش خودِ کاراکترها و بالاخص «ویل» هنگام پرده برداری از این راز!!! حتی مضحک بودن فیلم در حدی پیش میرود که مثلا سکانس صحبت سه کاراکتر فیلم درباره ماهیت و چگونگی پیدایش هیولاها در اواسط فیلم غیرمنطقی جلوه میکند!!! سه سال از زمان پیدایش هیولا گذشته اما طوری درباره آن صحبت میکنند که گویی تازه با آنها مواجه شده اند.
درآخر هم مثلا راز ارتفاعگریزیِ هیولاها را فاش نکرده تا دستاویزی باشد برای قسمت های بعدی این فیلم که البته با شکست قابل توجه در گیشه بعید میدانم تهیهکنندگان به سراغ ادامه این فیلم بروند و یا صرفا بر بازیگرانی همچون «آنتونی مکی» که هنوز تنورشان داغ است [به واسطه فیلم کاپیتان آمریکا] تکیه کنند.
در پایان فیلم «Elevation» را به سختی حتی میتوان برای یکبار پای آن نشست و همان بهتر که مهجور و ناشناخته بماند و همین تعداد توجهی که به آن شده هم صرفا بر بازیگران نسبتا مشهورش تکیه زده شده است. بازیگرانی که البته صرفا با یکی دو فیلم خاص بر سر زبانها هستند و تاریخِ انقضای هالیوود آنها را هم تهدید میکند تا حداقل برای خودشان هم که شده در همچین آثاری حتی به تفریح به ایفای نقش نپردازند.
امتیاز نویسنده: ۳ از ۱۰
پر بحثترینها
- کانیه وست، رپر آمریکایی اعتقاد دارد که The Last of Us: Part II بهترین بازی تاریخ است
- کامنتهای هفته ۲۸؛ هیتلر: The Last of Us Part 2 بهترین بازی تاریخ است
- کامنتهای هفته ۲۹؛ بَک تو بَک
- سازندگان Astro Bot امید زیادی به Intergalactic دارند
- دل نوشتههای یک گیمر خسته؛ نگاهی به حواشی پیرامون The Witcher 4
- گزارش: کنسول جدید کشور روسیه توانایی رقابت با ایکس باکس و پلی استیشن را ندارد
- کارگردان Alan Wake 2: رمدی میخواهد نسخه اروپایی ناتی داگ باشد
- توسعهدهنده Witcher 4 به استفاده از بات برای کنترل جنجال پیرامون شخصیت سیری متهم شد
- تحلیلگر: آینده درخشانی در انتظار Xbox خواهد بود
- گپفا ۲۷؛ پنج بازی برتر شما در سال ۲۰۲۴
نظرات
من این فیلم رو دیدم.خیلی بهتر میتونست از کار دربیاد ولی متاسفانه یک زباله یکبار مصرفی بیش نیست ! جالبه اخرشم یه جور دراوردن قسمت دومشم بسازن..
برای یک بار تماشا کردن هم کمی زیاد بود ، اما به هر حال ساعاتی از اوقاتمان را پر کرد و صد البته که چنین فیلم هابی هیچ گاه در اذهان بینندگان خود ماندگار نمی مانند .