ده دیالوگ برتر شخصیت آنگ در انیمیشن Avatar: The Last Airbender
آنگ در ابتدای انیمیشن Avatar: The Last Airbender تنها دوازده سال دارد و برای پسری با این سن، سخت است که مسئولیت نجات دنیا از جنگی طولانی مدت را بعهده بگیرد؛ او بیتجربه است و در برخی موقعیتها نیز ناپخته عمل میکند. اما با این حال او ویژگیهایی به لحاظ برخورد با مسائل دارد که او را از دیگران متمایز میکند. اما همانطور که کاتارا گفت، او پیش از نجات دنیا، باید چیزهای زیادی را دربارهی آن یاد بگیرد.
آنگ توسط راهبهها پرورش یافته و تاثیرات آنها باعث شده تا او تبدیل به فرد بسیار خوب و با تفکری شود؛ او چیزهای زیادی را از راهبهها یاد گرفته که میتواند در موقعیتهای مختلف سفرش برای نجات دنیا استفاده کند. انیمیشن Avatar: The Last Airbender پس از بیست سال همچنان یک انیمیشن محبوب محسوب میشود که با شخصیتهای دوستداشتنیای مثل آنگ، خاطرات خوشی را برای هوادارانش ساخت. در ادامه با بهترین دیالوگهای شخصیت آنگ آشنا میشویم.
۱۰- «ما همه به هم متصل هستیم. همه چیز به هم متصل است.» – فصل دوم قسمت نوزده
در این قسمت آنگ به سفری معنوی میرود به امید این که به قدرتهای آواتاری خود بیشتر مسلط شود. او با گورو پاتیک در معبد شرقی باد افزارها تمرین میکند و یاد میگیرد که چاکراهای (مرکزهای انرژی در بدن انسان) خود را باز کند تا به قدرت کامل خود دست پیدا کند. او با رسیدن به این قدرت، به پیوستگی و ارتباط همه چیز با هم پی میبرد.
گورو او را بهخاطر این درک ستایش میکند؛ او حتی بیشتر بر این نکته تأکید میکند و میگوید که تمام چهار ملت بخشی از یک جهان واحد هستند. علاوه بر این، چهار عنصر همه شکلی از این انرژی هستند و بنابراین تمام عنصر افزارها در واقع نمودی از این یکپارچگی هستند.
۹- «اگر اون موقع همدیگه رو میشناختیم، به نظرت میتونستیم باهم دوست باشیم؟» – فصل اول قسمت سیزدهم
آنگ و زوکو در طول این انیمیشن رابطهی پیچیدهای را باهم دارند؛ از ابتدا، آنها دشمن قسمخوردهی هم بودند و مسیر متفاوتی در جنگ داشتند. زوکو فکر میکند که با دستگیر کردن آنگ میتواند احترام پدرش را بدست آورد، در مقابل آنگ میخواهد دنیا را از دست ملت آتش نجات دهد. هرچند در ادامه آنها متوجه میشوند که با وجود یکسری تفاوت، آن دو هدف مشترکی دارند.
در این قسمت آنگ توسط دریادار ژائو دستگیر میشود اما سپس توسط یک فرد ماسکدار مرموز نجات پیدا میکند. آنگ متوجه میشود که این فرد مرموز زوکو است و با دیدن این کار زوکو، یاد دوست قدیمیاش کوزون میافتد که او هم از ملت آتش بود. دوستی قدیمی آنگ با کوزون او را به این فکر میاندازد که او شاید بتواند با زوکو هم دوست باشد؛ درست است که مدت زیادی طول میکشد تا این دو باهم دوست شوند، اما از این دیالوگ میشود فهمید که آنگ به این دوستی باور دارد.
۸- «اگر میخوای یک عنصر افزار بشی باید ترس رو رها کنی.» – فصل اول قسمت اول
در قسمت اول این انیمیشن میبینیم که آنگ در بادافزاری استاد است، اما در همین حال کاتارا در آب افزاری مبتدی است و تمرینات مناسبی ندارد. آنگ به همراه کاتارا و ساکا به سمت کشتی متروک ملت آتش میروند اما کاتارا هشدار میدهد که این کار خیلی خطرناک است. آنگ نیز در مقابل میگوید که او باید ترس را رها کند.
درست است که آنگ این جمله را برای عنصر افزاری میگوید، اما تقریبا برای هر مهارتی این جمله موثر است؛ منظور آنگ این است که برای تبدیل شدن به یک فرد با مهارت، باید به خودت ایمان داشته باشی و از شکست نترسید.
۷- «اگر تلاش کنم، شکست میخورم. اگر تلاش نکنم، هیچ وقت از پسش بر نمیآم.» – فصل دوم قسمت نُه
در این قسمت آنگ تمرینات خاک افزاری را زیر نظر تاف شروع میکند؛ هرچند او متوجه میشود که خاک افزاری بیشتر از عنصرهای دیگر برای او سخت است. در این لحظه آنگ کمی از خود و مهارتهایش به عنوان یک آواتار دلسرد میشود، اما جالب است که با وجود این که دلسردی خود را بیان میکند، باز هم تلاشش را میکند تا موفق شود.
چون خاک و زمین عنصر مخالف او به عنوان یک باد افزار محسوب میشود، برای همین بیشتر طول میکشد تا او به این عنصر تسلط پیدا کند و این اولین باری است که او در یادگیری یک عنصر به مشکل بر میخورد. اما آنگ میداند که اگر تلاشش را نکند، هیچ وقت نمیتواند این مشکل را پشت سر بگذارد.
۶- «کاری نکردن آسونه. بخشیدن سخته.» – فصل سوم قسمت شانزده
آنگ در زندگیاش سختیهای زیادی کشیده و با اینکه خیلی جوان است، تجربهی از دست دادن افراد زیادی را دارد. وقتی که او زیر یخ بود، تمام کسانی را که میشناخت توسط ملت آتش نابود شدند. هر زمان که دوستانش تهدید میشوند، او همیشه برای محافظت از آنها آماده است. او میداند که نگه داشتن خشم در درون آدم میتواند فرد را مسموم کند، برای همین تلاشش را میکند تا خشم خود را آرام کند.
وقتی کاتارا محل قاتل مادرش را پیدا میکند، آنگ سعی میکند تا او را راهنمایی کند تا خشم او را کنترل نکند. هرچند کاتارا از ایدههای آنگ خوشش نمیآید و آن را نادیده میگیرد. شاید تلاش آنگ برای بخشش از دید ماتارا بی توجهی به احساسات او باشد، اما نیت آنگ خیرخواهانه بود. آنگ میخواهد که کاتارا از آسیبهای گذشتهاش بهبود یابد و بخشش میتواند دردهای او را التیام دهد.
۵- «گذشته میتواند آموزگار خوبی باشد.» -فصل سوم قسمت سیزده
زوکو تمرینات آنگ برای آتش افزاری را شروع میکند، اما متوجه میشود که قدرتهایش به دلیل نبود خشم، ضعیفتر شدهاند. سپس آنها از گذشته کمک میگیرند تا از آتش افزاری چیزهای جدیدی یاد بگیرند. به عنوان فردی که دانش باستانی فراوانی دارد، آنگ به خوبی میداند که گذشته میتواند منبع خوبی برای یادگیری باشد.
آنگ با این دیالوگ به چند نکته اشاره دارد؛ تاریخ شخصی یک فرد نقطه شروع خوبی برای یادگیری و رشد است، اما همچنین تاریخ بهطور کلی میتواند درسهای زیادی برای یادگیری از نحوه مواجهه مردم با مشکلات و درگیریها به ما بدهد.
۴- «عصبانیتت رو بروز بده و رهاش کن. اون رو ببخش.» – فصل سوم قسمت شانزده
کاتارا دوران سختی برا به خاطر مرگ مادرش گذارند، حتی با اینکه مدت زیادی از مرگ او میگذرد. او همیشه با مرگ مادرش و ترومای ناشی از آن درگیر بود. سایهی مرگ مادرش در طول سریال همیشه بر سر کاتارا بود و باعث میشد تا در بعضی مواقع پرخاشگری کند.
زوکو به کاتارا میگوید که میداند چه کسی مسئول مرگ مادرش است تا بتواند انتقامش را بگیرد، آنگ نیز نگران میشود که نکند کاتارا بخواهد آن فرد را بکشد. آنگ او را درک میکند و او هم مثل کاتارا از ملت آتش عصبانی است، اما میداند که انتقام عواقب خوبی را در پی ندارد. آنگ به کاتارا گوشزد میکند که برای خودش هم که شده، باید آن فرد را ببخشد. این ماجرا نشان میدهد که آنگ از نظر روحی بسیار بیشتر از سنش میفهمد، چیزی که حتی کاتارا هنوز نتوانسته است آن را درک کند.
۳- «راهبان همیشه میگفتند که انتقام مانند یک مار دو سر است. وقتی مرگ دشمنت را تماشا میکنی، خودت نیز مسموم میشوی.» – فصل سوم قسمت شانزده
باز هم دیالوگ دیگری از قسمت شانزده فصل سوم، آنگ در این قسمت میخواهد تاکید کند که انتقام هیچوقت راه حل مناسبی نیست. کاتارا به شدت روی انتقام گرفتن از قاتل مادرش مصمم است، اما آنگ میگوید که انتقام تنها دردهای بیشتری را ایجاد میکند. او انتقام را به یک مار دو سر تشبیه میکند؛ کشتن از روی انتقام چیزی را درست نمیکند، بلکه باعث مرگهای بیشتری نیز میشود.
این تشبیه عالی از سوی راهبان به خوبی نشان میدهد که شاید انتقام گرفتن راه حل آسانی باشد، اما قرار نیست که این انتقام احساس بهتری به شما بدهد، بلکه در دراز مدت نیز احساس بدتری خواهید کرد، مثل سم یک مار که کمکم شما را فلج میکند. این دیالوگ بار دیگر دانش و پختگی آنگ را نشان میدهد.
۲- «هر کسی قادر به انجام کارهای خیلی خوب و خیلی بد است.» – فصل سوم قسمت شش
در این قسمت آنگ و زوکو حقیقت غافلگیرکنندهای را دربارهی آواتار روکو و سوزین، ارباب ملت آتش، میفهمند. با اینکه اعمال سوزین منجر به جنگ شد، اما او و آواتار روکو روزی بهترین دوستهای هم بودند؛ اما آنهای مسیرهای متفاوتی را در پیش گرفتند و در نهایت دشمن هم شدند.
این یکی از موضوعات اصلی انیمیشن آواتار است؛ اینکه هیچکس شر مطلق نیست. زوکو نمونهی مناسبی برای این موضوع است، کسی که دیدگاه خود را تغییر داده و اعمال خشونتآمیز ملتش را محکوم میکند. در طول سفرشان به درون سرزمین ملت آتش، آنگ متوجه یشود که مردم ملت آتش خودشان قربانی رفتارها و سیاستهای اوزای هستند و مسئول ستمگری او نیستند.
۱- «وقتی به پایینترین حد خودمون میرسیم، آمادهی تغییرات بزرگ هستیم.» – فصل اول قسمت دوازدهم انیمیشن افسانهی کورا
در دنبالهی این انیمیشن، یعنی انیمیشن The Legend of Korra، آنگ فوت کرده اما او همچنان در درون آواتار کورا به زندگی ادامه میدهد. آنگ به عنوان یک راهنما در کنار آواتار جدید است تا او را در مشکلات و ماجراجوییهایش راهنمایی کند.
در پایان فصل اول The Legend of Korra، کورا آمون را شکست میدهد، اما خودش به شدت شکسته میشود. او دیگر نمیتواند سه عنصر دیگر را کنترل کند و باور دارد به عنوان یک آواتار شکست خورده است. اما آنگ به او یادآوری میکند که برای پیشرفت و کسب عظمت، بیاد به پایینترین حد خود رسید. این باور به کورا کمک میکند تا خودش را پیدا کند و دوباره به قدرتهای آواتاریاش دست پیدا کند.
منبع: CBR
پر بحثترینها
- کانیه وست، رپر آمریکایی اعتقاد دارد که The Last of Us: Part II بهترین بازی تاریخ است
- کامنتهای هفته ۲۸؛ هیتلر: The Last of Us Part 2 بهترین بازی تاریخ است
- سازندگان Astro Bot امید زیادی به Intergalactic دارند
- کامنتهای هفته ۲۹؛ بَک تو بَک
- دل نوشتههای یک گیمر خسته؛ نگاهی به حواشی پیرامون The Witcher 4
- گزارش: کنسول جدید کشور روسیه توانایی رقابت با ایکس باکس و پلی استیشن را ندارد
- برخی توسعهدهندگان معتقدند که دنبال کردن گرافیک پیشرفته در بازیهای AAA دیگر امکانپذیر نیست
- توسعهدهنده Witcher 4 به استفاده از بات برای کنترل جنجال پیرامون شخصیت سیری متهم شد
- تعجب تهیهکننده Gears of War نسبت به رویکرد Assassin’s Creed حول روایت در ژاپن
- تحلیلگر: آینده درخشانی در انتظار Xbox خواهد بود
نظرات
فکر کنم جز اثاری که توی ایران بیشتر از جهان محبوب شد
داداش توی ۱۰ سریال برتر IMDb هست از نظر نمره
نه کلا مثل انیمه ها پر طرفداره
” وقتی به پایینترین حد خودمون میرسیم، آمادهی تغییرات بزرگ هستیم ” این جمله خیلی جالبه .
زمانی که این انیمشن رو تماشا میکردم هیچ وقت فکر نمیکردم که تموم شه . یادش بخیر همیشه داداشم از کلوپ محل این کارتن رو میخرید و هر هفته قسمت جدیدش میومد . میدونم که هیچ وقت قرار نیست حس اون زمان برام تکرار بشه برای همین همیشه این کارتن و دیگر کارتن های اون زمان برام مثل یه خاطره تکرار نشدنی میمونه . قدر هم نشینی با خانوادتون رو بدونید که هیچ چیزی نمیتونه جاشو پر کنه
فکر کنم برای فهمیدن این جملات زیادی کوچیک بودیم 🥲
سلامتی همه کچلا…
آواتار بعد کورا کی میاد؟
میگن انگار قراره ادامش رو بسازن
یادش بخیر بعد بن تن بهترین کارتون مورد علاقم بود
دیالوگ فقط پادشاه آتش به زوکو
(معنی احترام یاد میگیری از معلم درد رنج)
بنظرم خیلیا تو همین سایت به یه معلم درد رنج لازم دارن.
یادش بخیر توپرشین تون نگاه میکردم چه دورانی زنده شد
برای نفر بعدی بنظرم ۱۰ دیالوگ برتر اپتیموس پرایم یا مگاترون رو بزارید خیلی خفن میشه
جیزس هیومن روولوشن رو پلی دادی چطور بود؟🗿
ایتام خرابه نمیتونم اونجا بپرسم مجبورم بیام همینجا🗿