مجموعه جزئیات فیلم The Avengers جهان MCU
سینماگران بسیاری از عناوین را مسئول آغاز جهان سینمایی مارول میدانند؛ اما اگر با دقت به تاریخچه MCU نگاه کنیم، متوجه میشویم که فیلم The Avengers این دنیای محبوب را آغاز کرد.
تا این لحظه تمامی عناوینی که منتشر شده بودند، ارتباطهای کوچکی با یکدیگر داشتند. از اشاره به چکش تور در فیلم Iron Man 2 تا اشاره به هالک در فیلم Thor. اینطور که به نظر میرسید آثار ابرقهرمانی مذکور قصد ساخت یک جهان مرتبط را داشتند. تمامی این اشارات و جزئیات و ایستر اگها به یک چیز ختم شدند؛ ابربلاک باستری به نام The Avengers. اگر بخواهیم نگاهی دقیقتر به این اثر بیندازیم باید گفت که هیچ فیلمی جز Star Wars نتوانسته بود چنین بمب تجاری را در هالیوود منفجر کند. حقیقت این است جهان سینمایی که این روزها نمیتوانیم هالیوود را بدون آن تصور کنیم، بدون شک از The Avengers شروع شد. در واقع فیلم مذکور نتیجه زمینهسازی ۵ عنوان عظیم و ۴ سال داستاننویسی گسترده بود. این اثر سال ۲۰۱۲ توانست با بودجه ۲۲۵ میلیون دلار به فروش یک میلیارد و ۵۲۱ میلیون دلار دست پیدا کند. این موفقیت در نوع خود فرای تصور کمیاب بود.
از آغاز فاز پیش از تولید فیلم The Avengers تا پروسه ساختی که ۹ سال طول کشید
طبق معمول همه چیز را از پروسه ساخت فیلم آغاز میکنیم. عنوان مورد نظر ما در سال ۲۰۰۵ و پس از دریافت وامی سنگین از مریل لینچ وارد فاز پیش از تولید شد. این فاز پس از موفقیت باورنکردنی Iron Man، به پایان رسید و مارول در سال ۲۰۰۸ از نقشههای خود برای ساخت The Avengers رونمایی کرد. این نقشهها به خاطر کنارهگیری ادوارد نورتون، با تاخیر نسبتاً کوتاهی مواجه شدند. جاس ویدون در ماه آوریل سال ۲۰۱۰ به عنوان مدیر پروژه انتخاب شد و مسئولیت بازنویسی فیلمنامه اورجینال زک پن را به عهده گرفت. شاید برایتان جالب باشد بدانید، The Avengers بیش از ۲۲۰۰ شات جلوههای ویژه در خود دارد. چنین آماری در سال انتشار این فیلم (۲۰۱۲) حقیقتاً باورنکردنی بود. با این وجود مارول توانست اثری ماندگار با جلوههای ویژه خارقالعاده ارائه دهد.
اثر نهایی فاز اول مارول تا حدی موفق عمل کرد که مجله و سایت Empire آن را در لیست ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ خود قرار داد. ایده اولیه مربوط به عنوانی با محوریت گروه ابرقهرمانان اونجرز در سال ۲۰۰۳ مطرح شد. این موضوع یعنی ۹ سال طول کشید تا بالاخره اثری سینمایی برای قهرمانان اصلی مارول منتشر شود. دیدار شخصیتهای فیلمهای مختلف در یک عنوان یا سریال Crossover خطاب میشود. The Avengers اولین اثری بود که طرح جهانی با محوریت Crossover را اجرایی کرد. بار دیگر با توجه به جزئیات حاضر در این جهان و فیلمهای آن، نکتهای جذاب را میتوان مشاهده کرد. نقطه الهام اصلی MCU، کمیکهای The Ultimates بود. بدون شک طرفداران این مجموعه کمیک با تماشای عناوین جهان سینمایی مارول، شباهتهای بیشماری را مشاهده میکنند. بخش بزرگی از موفقیت The Avengers به جان فاورو کبیر و تهیهکنندگی اجرایی بینظیر او تعلق دارد.
از تم رستگاری گروه اونجرز تا استفاده از تکنولوژی اسکرالها
در صحنههای آغازین فیلم مشاهده میکنیم که نماد مارول در قلب تسارکت قرار دارد. چنین مسئلهای تا حدودی جذاب است، چرا که سنگ بینهایت فضا در مرکز این مکعب قرار گرفته است. بازگشت شخصیت لوکی و نابودیهایی که به بار میآورد، تم جذاب رستگاری حاضر در عناوین Avengers را به تصویر میکشد. برای اشخاصی که شناختی به زبان انگلیسی ندارند باید بگویم معنی کلمه Avenging انتقام گرفتن است. برای انتقام گرفتن از چیزی شما باید ابتدا آن را از دست بدهید. تمرکز اصلی داستانهای گروه اونجرز نیز همین است. در قسمت اول از این مجموعه برای سقوط کردن شهر نیویورک و به قتل رسیدن فیل کالسون از لوکی انتقام میگیرند. پس اونجرز گروهی از موجودات شکستناپذیر نیستند، این اشخاص مرتکب اشتباه میشوند و در نهایت باید انتقام از دست رفتههای خود را بگیرند. استن لی در توصیف شخصیتهای ابرقهرمانی خود اینگونه گفته بود که هرگز نمیخواهد مجموعهای از خدایان را برای طرفداران به ارمغان بیاورد. به نظر او، برای ارتباط برقرار کردن با یک کاراکتر، شخصیت مورد نظر باید نقصها و نقاط ضعف خاص خود را داشته باشد.
در فیلم Captain Marvel، ما مشاهده کردیم که از تسارکت برای کمک به اسکرالها استفاده شده بود. بسیاری از تئوریسینهای مارول باور دارند که تکنولوژی مخفیسازی هلهکریر با کمک تجهیزات اسکرالها امکانپذیر شده است. نیک فیوری، ماریا هیل و مامور کالسون با کلینت بارتون دیدار میکنند. در نهایت اریک سلویگ است که این شخصیت را با لقب کمیک بوکی او، هاک آی (Hawkeye)، خطاب میکند. تاکنون اطلاعات زیادی درباره ریشههای کاراکتر هاک آی در اختیار طرفداران قرار نگرفته است.
از ظاهر جدید لوکی در فیلم The Avengers تا بلعیدن تسارکت
با توجه به ظاهر جدید لوکی میتوانیم به این موضوع پی ببریم که پوست او تغییر رنگ داده است. دیگر خبری از شاهزاده شکسپیری حاضر در فیلم Thor نیست و پروسه تبدیل شدن او به یک کاراکتر بدون قلب و پلید را تکمیل شده است. لوکی ارتباط خود و انسانها را مانند ارتباط میان چکمه و مورچه توصیف میکند. در سکانسی دیگر نیز فیوری با استفاده از همین لاین، او را مورد تمسخر قرار میدهد. لوکی با استفاده از عصای خود و سنگ بینهایت نهفته در آن، موفق به کنترل ذهن کلینت و سلویگ میشود. در صحنه تماس میان بلک ویدو و کالسون، ما صفحه نمایشی را میبینیم که در بخش بالایی آن اسم استیون مورتون نهفته است. مورتون در واقع بخشی از تیم جلوههای ویژه این فیلم میباشد. پس از آنکه ناتاشا رد بروس بنر را میزند، بنر به راز کنترل خشم خود اشاره میکند. کلید حقیقی این قابلیت در لحظات پایانی فیلم به نمایش گذاشته میشود.
ما بعدها به این موضوع پی بردیم که راز کنترل خشم بنر مربوط به صحنه نهایی فیلم The Incredible Hulk است. بروس فکر میکند که شاید فیوری از او درخواست خواهد کرد تا تسارکت را ببلعد. جالب اینجاست که در عنوان Captain Marvel گوس دقیقاً همین کار را میکند. این نمونه دیگری از اشارات غیر ارادی مارول به آیندهای است که هنوز شکل نگرفته بود. بسیاری از این رفرنسها و ایستر اگها با گذر زمان معنا پیدا کردند. تعدادی از مامورهای قرار گرفته بیرون از کلبهای که بروس و ناتاشا در آن هستند، اسلحه آبی دارند. این موضوع اشارهایست پنهان، به علاقه شیلد برای ساخت سلاحهای تسارکتی.
از گیدیون مالک، رهبر پنهان هایدرا تا اولین اشاره به شخصیت مفیستو
یکی از اشخاصی که در جلسه دیدار نیک فیوری با سران شیلد حضور دارد، گیدیون مالیک است. این شخص بعدها در سریال Agents of S.H.I.E.L.D به عنوان رئیس ارشد انجمن هایدرا رونمایی شد. فیوری و مالیک راجع به فاز ۲ صحبت کرده و نیک به آماده نبودن آن اشاره میکند. این بازی با کلمات احتمالاً توصیفی است از فاز دوم جهان سینمایی مارول که پس از عنوان The Avengers آغاز شد. بسیاری از طرفداران باور دارند که باشگاه کاپیتان آمریکا همان مکانیست که دردویل در آن تمرین بوکس میکرد. البته مدرکی برای تایید این تئوری وجود ندارد. پاره شدن کیسه بوکس توسط کاپیتان ادای احترامیست به صحنهای مشابه در سریال Buffy the Vampire Slayer. جالبترین نکته مربوط به این صحنه در پروندهای نهفته است که فیوری به استیو راجرز میدهد. اگر به بخش پایینی این فایل توجه کنید میتوانید نام مفیستو (Mephisto) و جواهر بینهایت (Infinity Gems) را مشاهده نمایید.
در کمیک بوکهای مارول از سنگهای بینهایت با نام Infinity Gems یاد میشود. مارول در نهایت نسخهای سانسور شده از این متن را منتشر کرد اما اشارات مذکور حذف شده بودند. مفیستو در واقع همان شیطان مارول است. در سری کمیک بوکهای Infinity Gauntlet، این شخصیت در تمامی مراحل جمعآوری سنگهای بینهایت با تانوس همراه میشود. راجرز به فیوری قول میدهد که در صورت غافلگیر شدن، ۵ دلار به او بدهکار خواهد بود. در صحنه هله کریر، استیو مجبور به پرداخت این مبلغ میشود. تونی در صحنه بعدی خط انرژی مورد نیاز برای برج استارک خود را نصب میکند؛ لوکی در نبرد نهایی از همین خط برای باز کردن پورتال چیتاریها استفاده خواهد کرد. استارک همیشه ابزار نابودی و عذاب خود را میسازد.
از حضور آزکورپی که رخ نداد تا حضور رباتهای LMD
نکتهای دیگر که با گذر زمان معنا پیدا کرده است، تمرکز دوربین روی دست راست آیرون من میباشد. این همان دستی خواهد بود که در فیلم Avengers Endgame نبردی را پایان میدهد که در The Avengers شروع شد. تونی در همین عنوان بالاخره به نیویورک میآید و ساختمان استارک را میسازد؛ در کمیک بوکها، نیویورک شهریست که آیرون من برای مرکز فعالیتهای خود انتخاب میکند. دردناکترین نکته این اثر مربوط به دریافت کردن چراغ سبز برای استفاده از ساختمان آزکورپ (Oscorp) پس از پایان فاز جلوههای ویژه است. یعنی طرفداران میتوانستند برای اولین بار آزکورپ را در نیویورک MCU مشاهده کنند… تونی و پپر در مورد درصد اعتبار پپر در شرکت صحبت میکنند. استارک میگوید که او ۱۲ درصد از اعتبار مربوط به ساختمان و شرکت را متعلق به پپر میداند. در فیلم Guardians of the Galaxy صحنهای مشابه وجود دارد. استارلرد با اشاره به نقشه ۱۲ درصدی خود ایستر اگی مربوط به این صحنه را برای طرفداران تیزبین مارول به ارمغان میآورد.
البته حضور عدد ۱۲ و ۱۷ در جوکهای سینمایی ربطی به این صحنه ندارد. نویسندهها باور دارند بخاطر تک سیلابی بودن ۱۲ (Twelve)، ساختار جوک با استفاده از آن خراب نمیشود. تونی برای فریب دادن فیل کالسون خود را Life Model Decoy استارک خطاب میکند. LMDها، در کمیک بوکها، رباتهایی هستند که از روی اشخاص مهم کپی شدهاند. ما در سریال Agents of S.H.I.E.L.D نیز شاهد حضور این اندرویدها بودیم. در همین صحنه تونی استارک از مشکلات امنیتی آسانسور برج خود باخبر میشود. آیرون من در عنوان Avengers Endgame از همین ضعف امنیتی برای ورود مخفیانه به برج خود استفاده میکند.
از اشاره به نام اورجینال فیل کالسون تا القاب بیشمار استارک برای تیم خود در فیلم The Avengers
پپر کالسون را فیل صدا میکند و تونی در جواب میگوید “نام او مأمور است.” این لاین اشارهایست به اسم اورجینال شخصیت مذکور در فیلمنامه که حقیقتاً تنها مأمور (Agent) بود. استارک با مطالعه پرونده کالسون، صحنههایی از سایر عناوین مارول را مشاهده میکند. فیل و کاپیتان درباره سرم ابرسرباز و نقش آن در خلق هیولایی به نام هالک صحبت میکنند. تونی در لحظه به لحظه این فیلم القاب مختلفی از فرهنگ پاپ آمریکا را برای شخصیتهای مختلف انتخاب میکند. این القاب به شرح زیر هستند:
- Reindeer Games برای لوکی: اشاره به فیلمی با همین عنوان در سال ۲۰۰۰
- Rock of Ages برای لوکی: اثری دیگر ساخته سال ۲۰۱۲
- Point Break برای تور: لقبی که بعدها در فیلم Thor Ragnarok به عنوان اسم رمز او به کار گرفته شد و اشارهای مستقیم به ظاهر پاتریک سوویزی در اثری با همین نام دارد
نیک فیوری به میمونهای پرنده اشاره کرده و استیو راجرز درک میکند چراکه فیلم The Wizard of Oz در سال ۱۹۳۹ و پیش از منجمد شدن کاپیتان آمریکایی محبوب ما منتشر شد. کالسون راجرز را بخش باارزشی از تیم میداند و او را Old-fashioned خطاب میکند.
ناتاشا در صحنهای دیگر برای توصیف بنر از کلماتی مشابه بهره میبرد. جالب اینجاست که اسکارلت جوهانسون این دیالوگ “We Could Use a Little Worse” را با لحن و ریتمی مشابه به کلارک گرگ میگوید. صحنه دیدار اعضای تیم، بنر را در لباسی با تم رنگی بنفش و قهوهای و بلک ویدو را قرمز و مشکی نشان میدهد. این سکانس اشارهایست به تم رنگی لباسهای ابرقهرمانی این شخصیتها.
از طراحی اتاق مدیریت هله کریر تا مصرف بالای انرژی زرههای تونی استارک
به گفته طراحان عنوان The Avengers اتاق مدیریت هله کریر به گونهای طراحی شده بود تا بتواند ظاهر نماد شیلد را منعکس کند. کاپیتان در این صحنه حس خوبی نسبت به قدرت خالص برای جاسوسی مردم ندارد. این درگیری درونی مرکز توجه داستان فیلم Captain America The Winter Soldier است. استیو در دیدار لوکی به درگیری با رد اسکال اشاره میکند. با قدم زدن راجرز میان مردم، افراد حاضر انگیزه میگیرند و باری دیگر میایستند. این صحنه در واقع استعارهایست از قدرت امید و باور در مقابل سرکوب و فشار. با نگاه کردن به صحنه درگیری میان تور و لوکی و صحبت آنها درباره حکومت به آزگارد، میتوانیم دو زاغ را مشاهده کنیم که وارد صحنه میشوند. همانطور که پیش از این در بررسی فیلم Thor گفته بودم، این ۲ زاغ هوگین و مونین نام دارند؛ جاسوسهای زمینی (یا میدگاردی) اودین. پس میتوانیم مطمئن باشیم که اودین در حال تماشای این درگیری است.
تور قصد دارد با رعد و برق تونی را شکست دهد اما استارک پس از مبارزه خود با ایوان وانکو، درس عبرت گرفته است. ضعف زرهها به الکتریسیته از بین رفته و قدرتی جدید جایگزین شده است. حالا تونی میتواند از این منبع قدرتمند انرژی برای شارژ خود استفاده کند. با دقت کردن به اعداد روی صفحه نمایش آیرون من میتوانیم شارژ زره (۴۷۵ درصد) را مشاهده کنیم. در لحظات پایانی فیلم این عدد به ۳۱۲ درصد رسیده است. این یعنی درگیریها و فعالیتهای حاضر در فیلم تقریباً به اندازه یک زره و نیم انرژی مصرف کردهاند. نبرد میان آیرون من و تور بعدها در عنوان Endgame برای مبارزه با تانوس مورد الهام قرار میگیرد و تور استارک را با استفاده از رعد و برق خود شارژ میکند. کاپیتان نیز از ارتباط میان چکش تور و سپر خود برای غلبه به تانوس بهره میبرد. همانطور که میتوانید مشاهده کنید هیچ صحنهای در تاریخ مارول فراموش نمیشود. حتی در پایان فاز اول هم ما لحظه به لحظه اشارات بیشماری را، به آثار قبلی، مشاهده کردیم.
از ادای احترام به بند Black Sabbath تا اشاره به مرگ استارک در The Avengers
بروس بنر مغز لوکی را اینگونه توصیف میکند که:
داخل آن گربه زندگی میکند. میتوانم تقریباً بوی دیوانگی آن را حس کنم.
در نسخه اورجینال فیلمنامه، هنگام نبرد با هالک، لوکی خود را به چند نسخه تقسیم میکرد. هالک نیز با استفاده از حس بویایی خود نسخه اصلی را پیدا میکند و شکست میدهد. پس این دیالوگ به یکی از ورژنهای حذف شده جنگ لوکی و هالک اشاره میکند. تونی با تیشرت بند Black Sabbath از راه میرسد. این گروه نسخه اورجینال آهنگ I am Iron Man را اجرا کرده بودند. میدانم که بسیاری از طرفداران تاکنون به دنبال تشخیص نام این آهنگ افسانهای حاضر در فیلم اول Iron Man بودند. تونی متوجه میشود که یکی از اعضای حاضر در اتاق مدیریت مشغول بازی کردن Galaga است. در انتهای صحنه، مخاطبین نیز این کارمند جاسوس تنبل را با چشمان خود میبینند.
اگر از جنبه دیگری پرواز و حمله تونی استارک را مورد بررسی قرار دهیم، شباهتهای زیادی میاد این نبرد و بازی Galaga وجود دارند. بعدها کارگردانهای Avengers Infinity War، برادران روسو، سرنوشت این کاراکتر را تایید کردند. ظاهراً شخصیت Galaga Playing Spy در لیست کاراکترهای بلیپ شده قرار داشت. استارک به این موضوع اشاره میکند که مقدار ورودی اشعه گامایی که بنر تجربه کرده، کشنده است. پس این صحنه تونی را در حالی که مرگ خود را در Avengers Endgame توصیف مینماید به تصویر میکشد. ما میدانیم که سنگهای بینهایت حجم عظیمی از اشعه گاما را وارد سیستم بدن کسی کرده که از آنها استفاده میکند.
از اشاره به فیلم Black Widow و تسک مستر تا سلاح The Destroyer شیلد
ما در سکانس میان بنر و استارک مشاهده میکنیم که تونی به کاپیتان آمریکا و رابطه او با پدرش حسادت میکند. اسلحه فاز ۲ که راجرز پیدا میکند علامت هایدرا را روی خود دارد. در واقع این عنوان جهان سینمایی مارول در تلاش است تا حضور پنهان و قدرتمند انجمن پلید هایدرا را به مخاطب نشان دهد. لوکی در مکالمه با ناتاشا به وقایع مهم زندگی او اشاره میکند. یکی از این وقایع به قتل رسیدن دختر دریکاو است. ما در فیلم Black Widow به این حقیقت پی بردیم که دختر دریکاو زنده و به تسک مستر (Taskmaster) جهان سینمایی مارول تبدیل شده است. درگیری میان استارک و راجرز نقاط ضعفی را به نمایش میگذارد که در نهایت توسط این شخصیتها حل میشوند. برای مثال؛ استیو به این موضوع اشاره میکند که تونی هرگز از خودگذشتگی نخواهد کرد. آیرون من در همین فیلم و عنوان Avengers Endgame خلاف این انتقاد را اثبات میکند. بنر به صحنهای حذف شده که در مطلب مربوط به The Incredible Hulk به آن اشاره کرده بودم میپردازد.
دوربین در صحنه برخورد عقاید تیم اونجرز به صورت آهسته وارد یک نمای هلندی میشود. تغییر زاویه دید به این موضوع اشاره دارد که سنگ بینهایت ذهن حاضر در عصای لوکی مغز و طرز فکر این ابرقهرمانها را آلوده کرده است. درست پیش از پایان درگیریها، آلگوریتم بنر مکان تسارکت را نشان میدهد. به همین دلیل است که در انتهای فیلم، بنر میتواند تیم خود را پیدا کند. اگر تونی و کاپیتان با یکدیگر مجادله نمیکردند، تمامی مشکلات فیلم یک ساعت زودتر از موعد به پایان میرسیدند. بلک ویدو با قول زندگی بهتر سعی در آرام کردن هالک دارد. این تلاش در فیلمهای بعدی این مجموعه ادامه پیدا میکند. تمامی اعضای اونجرز این اشتباه را مرتکب میشوند که هالک را بنر یا بروس خطاب میکنند. این هیولا از هویت دوم خود متنفر است. کالسون تلاش میکند تا با استفاده از سلاحی مشابه The Destroyer، لوکی را شکست دهد. حتی لوله این سلاح هم مانند زره The Destroyer آماده میشود.
از صدای آشنای الی در The Avengers تا لبخند اول شخصیت هالک
رفتگری از راه میرسد که بروس بنر را در بقایای ساختمان خراب شده پیدا میکند و از او درباره موجود فضایی بودن وی میپرسد. بازیگر این نقش کسی نیست جز هری دین استانتون از فیلم Alien، که در آن نقش برت را ایفا کرده بود. تونی گروه اونجرز را قدرتمندترین قهرمانان زمین (Earth’s Mightiest Heroes/لقب آنها در کمیک بوکها) خطاب میکند. استارک لوکی را تهدید کرده و به او میگوید که هیچ نسخهای از این نبرد وجود ندارد که لوکی در آن پیروز شود. این لاین حقیقت ندارد چرا که در Avengers Endgame ما نسخهای از این جنگ را دیدیم که لوکی توانست پیروز شود و فرار کند. لوکی با استفاده از احساسات، تور را فریب میدهد و خنجر را در شکم او فرو میکند. خدای شیطنت مارول تلاش کرد تا این موفقیت را با تانوس تکرار کند اما همه ما از نتیجه این تلاش مطلع هستیم. صدای دختر گارسونی که در فیلم حضور دارد باید برای تمامی طرفداران بخش گیم ما آشنا باشد؛ این زن کسی نیست جز صداپیشه الی در دوگانه The Last of Us.
کاپیتان کنترل تیم را به دست میگیرد و به هر عضو دستوری مناسب مهارتهای آنها میدهد. در نهایت، این استیو است که هالک را درک میکند و او را با نام هالک صدا میزند. اینجاست که غول سبز قدرتمند ما برای اولین بار پیش از فیلم Thor Ragnarok لبخند میزند. تیم اونجرز بالاخره به یک گروه واقعی تبدیل میشوند و دوربین نیز بدون کات ارتباط میان آنها را دنبال میکند. زمانی که تونی از هیولای عظیم الجثه چیتاری خارج میشود، مقابل رستوران شوارمای انتهای فیلم فرود میآید. لحظهای که استارک تصویر پپر را مشاهده میکند، ما با صحنهای مشابه کاپیتان و پگی مواجه میشویم. موسیقی که هنگام از خودگذشتگی تونی پخش میشود، تم رستگاری استارک است که در لحظه فداکاری Endgame او نیز پخش شد.
ما استن لی را در همان پارکی مشاهده میکنیم که مگنیتو نیز برای X-Men The Last Stand در آن حضور داشت. کد واقع در صفحه نمایش گزارشها میبینیم همان کد مشهور کلاس هنری A113 است. ما طراحی برج اونجرز را مشاهده میکنیم که شامل یک آشیانه مخصوص Quinjet میشود. در نهایت مخاطبین ابرشرور حقیقی حماسه Infinity را مشاهده میکنند؛ تانوس! پشت سر تانوس سیارهای قرار دارد که از وسط نصف شده است و به هدف او برای نصف کردن جمعیت جهان هستی اشاره دارد.
امیدوارم از این مطلب لذت برده باشید. در صورتی که ایستر اگ یا دیتیلی وجود دارد که من به آن اشاره نکردم، در بخش نظرات به اشتراک بگذارید. نظر شما درباره فاز اول جهان سینمایی مارول و عناوین آن چیست؟ آیا به نظر شما هم The Avengers بهترین پایان ممکن برای فاز اول MCU بود؟
منبع: گیمفا
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی که در نیمه دوم خستهکننده میشوند
- گزارش: نام رمزی بازی بعدی ناتی داگ Jordan است
- تئوریهای طرفداران درباره GTA 6 باعث خنده اعضای راکستار میشوند
- سیستم مورد نیاز Indiana Jones and the Great Circle مشخص شد
- ۱۰ بازی که هیچ یک از دنبالههای آنها در حد بازی اول ظاهر نشدند
- حجم بازی Indiana Jones and the Great Circle فاش شد
- تریلر و پوستر رسمی فیلم Snow White منتشر شد
- ریمستر سهگانه یونان God of War در یک فروشگاه لیست شد
- تریلری به مناسبت سیامین سالگرد پلی استیشن منتشر شد؛ تم با ظاهر PS1 در دسترس قرار گرفت
- معرفی فیلمها و بازیهایی با حال و هوای GTA
نظرات
شاید بشه گفت بنیان گذار اصلیه ام سی یو
باورم نمیشه از اون زمان به موفیستو فکر میکردن
جدی احتمال داره فاز اخرو به موفیستو بدنا
اگه فیلمای مارولو از جایی که لازمه تا Avengers end game به ترتیب ببینین هیچ فیلمی دیگه نمیتونه بهتر از اون باشه(البته بنظر خودم واقعا یکی از بهترین های تاریخ بود)
یکجوری عین RDR2 که حرس میخورم چرا دیگه نمیتونم دفعه اول که بازیش کردمو دوباره تجربه کنم