مقاله : سم فیشری که میشناختیم مُرد | درباره ی سم فیشر
شاید وقتی ویکتور، این جمله ی “سم فیشری که میشناختید مُرد” را در Splinter Cell Conviction میگفت، آن ته دل همه ی ما طرفداران این اسپلینترسلِ دوست داشتنی لرزید. اینکه قهرمان قصهی ما حالا دیگر پیر شده و به دنبال انتقام است. پیر شده و از سرعتش کم شده. پیر شده و عصبانی است. چرا که کسانی که روزی به او دستور میدادند و او هم جان خودش را برایشان به خطر می انداخت، حالا تهدید بالقوه ای هستند که چشم دیدن سم را ندارند.
راستش این متن را میتوانید به چشم یک درد دل نگاه کنید. قرار نیست کسی یا چیزی را نقد کنم. میخواهم از چشم یک طرفدار به پایان دادن یک قهرمان، آن هم به بدترین شکل ممکن برایتان بگویم. نمیخواهم هم که هی به جان بازی جدید – Splinter Cell Blacklist غر بزنم. اول بگذارید تکلیفمان را با این بازی جدید روشن کنیم. Blacklist بازی خیلی خوبی هم هست. یک بازی خفن است. یعنی آن قدر گیم پلی انعطاف پذیری دارد که همه را به خود جذب میکند و هیچ کس را هم ناراضی نمیگذارد. یک داستان نظامی جمع و جور دارد که دلیلی میشود برای ماموریتهای مختلف بازی. گرافیکی دارد که گاهی اوقات چشم نواز هم میشود. امتیازاتی هم دارد که میتواند هوش هر گیمری را ببرد. پس چی میماند؟ این بازی، سم فیشر ندارد. منظورم آن ماموری که عقلش به دست گریم است نیست. آن موجودی که در Blacklist همراهش میشویم تا آدمها را در خاورمیانه و آمریکای جنوبی سلاخی کنیم که سم فیشر نیست. همینطور الکی هم نمیگویم که آن آقای محترم که مامور Fourth Echelon است سم ما نیست. دلیل دارم.
وقتی با خودم فکر میکنم، میبینم که سری Splinter Cell دو نوع طرفدار پر و پارقرص داشت (دارد). اولین دسته کسانید که Splinter Cell را برای مخفی کاری انعطاف پذیرش بازی میکردند. این طرفدارها، بواسطه ی این بازی خوب، عاشق سم فیشر شدند و این مرد شد یکی از بهترین کاراکترهای زندگی گیمریشان. دسته ی دوم کسانی بودند که از همان اول عاشق فیشر شدند. یعنی کسانی که مخفی کاری را برای سم فیشر شناختند. من خودم را جزو دسته ی دوم میدانم، و با همین استدلال با خودم میگفتم حتی اگر عنوانی – حالا Splinter Cell یا GTA! – سم فیشر داشته باشد، به معنایی که من شخصیتش را میشناسم پس هیچ مشکلی با آن بازی ندارم. چه بسا این بازی یک عنوان مخفی کاری اصیل و کلاسیک باشد و چه یک بازی استراتژیک نوبتی!
پس وقتی Splinter Cell Conviction منتشر شد، باز هم این دو دسته ماهیتشان بیشتر و بیشتر معلوم شد. دسته ی اول از Conviction ناراضی بودند چرا که آن مخفی کاری اصیل، حالا طعم و بوی اکشن گرفته بود. دیگر نمی بایست دقایقی منتظر میماندند و حرکات یک نگهبان را تحت نظر میگرفتند. حق هم داشتند، آنها Splinter Cell را برای گیم پلی اش میخواستند. اما دسته ی دوم، نظر دیگری داشتند. SP:Conviction هرچه نداشت، سم فیشری که میباید را داشت. همان آدمی که باهاش به لمبرت شلیک کرده بودیم. همان کسی که با او از آن اتاقک ضدصدا گذشتیم، همان کسی که با او سادانو را لحظه به لحظه تعقیب کردیم تا از پای درش آوردیم. او، همان سم فیشر قصه ای بود که از قبل میشناختیمش. اینجا پیرتر شده بود و هدفش کاملا شخصی و بلکه بالعکس شده بود. حالا حتی دولت ایالات متحده هم برضدش بود و او شده بود: مرد تنهای واشنگتن.
تصمیماتی که سم فیشر در SP : Conviction میگرفت، همه ناشی از عصبانیتی بود که دقیقا منشاءش از پایان Double Agent شروع شد.این عصبانیت بود که فیشر را جلو میبرد و دقیقا همانطور که ویکتور کاست گفت، وقتی مردی را محدود کنید، قادر به انجام هرکاری میشود. ویکتور کاست، تنها کسی است که سم فیشر را میشناسد. یعنی شناختی که میتواند کاری کند که در هر مکان و هر زمانی، وی به سم اطمینان داشته باشد که دقیقا نقطه ی مقابل آنا گریم است، کسی که سم مجبور است که به او اعتماد کند اما گریم هیچ شناختی نسبت به سم ندارد و همین است که اقدامات اورا درک نمیکند. پس از این رابطه، نتیجه میگیریم که فقط ویکتور کاست است که سم فیشر را میشناسد و میداند که او دقیقا چه کاری را میخواهد انجام بدهد و اگر هم نداند، مطمئن است که وی کارش را به خوبی بلد است.
اما در Blacklist چه بر سر سم فیشر قصه ی ما می آید؟ راستش سوال را باید اصلاح کنیم و بپرسیم چه بر سرش نمی آید؟ خب، وقتی داشتم Blacklist را بازی میکردم، دقیقا این حس را داشتم که نمیتوانم هیچ جوره، این شخصیت را سم فیشر بنامم. یعنی حتی دریغ از یک مقدار شباهت. حالا چه بصری و چه باطنی. فرقی نمیکند، چرا که از هردونظر، سم فیشر بلک لیست، سم فیشر چند بازی قبل نیست.
منطقی ترین دلیلی که میشود آورد، این است که سم در Conviction تنها به این دلیل به کمک Third Echelon آمد که دخترش را پیدا کند و با نفرتی که از گریم داشت ( که کاملا هم در اکشنهایش مشهود بود) این دلیل منطقی به نظر میرسید. با این حال،در پیشروی داستان دیدیم که هیچ وقت فیشر کار را بر پیدا کردن دخترش اولویت نداد. دقیقا چیزی که خلاف رفتارهای قبلی سم بود. این یعنی دیگر سم فیشر قرار نیست برای دولتی کار بکند که ذره ای برای کارهایش ارزش قائل نشد ( کاری که با بیشترین ماموران ویژه در سراسر دنیا انجام میشود)
خب، حالا اگر یوبیسافت تاکید دارد که این سم فیشر جدید، همان قدیمی است، آیا واقعا همچین شخصی که تصمیم به نابودی کل این تشکیلات میگیرد، میتواند دوباره اسلحه به دست بگیرد و این قدر سرسختانه علیه تروریست ها بجنگد و تازه به دخترش هم بگوید که به این زودیها به خانه بر نمیگردد؟ شوخی میکنید؟
حالا فکر میکنید یوبیسافت به جای آن افسانه به ما چه چیزی را به نام سم فیشر خورانده است؟ یک پلنگ. بله، یک پلنگ وحشی و درنده. موجودی بی احساس که اثری از انسانیت در وجودش دیده نمیشود و میخواهد قهرمان آمریکایی باشد. کسی که با آن نریشن آخر رییس جمهور، گفته شد جزو کسانی هستند که به تاریخ میپیوندند. میدانید اگر سم فیشر واقعی اینجا بود چه میگفت؟ شک نکنید که میگفت : “ hero? You gotta be kidding m”(شما با صدای آیرونساید بخوانید)
فیشر پس Double Agent شخصیتش فراتر از این حرفها بود که به عنوان قهرمان امریکایی شناخته شود یا مثلا تصمیمات مسخره بگیرد. چیزی که در پلنگ جدیدمان و در مرحله ی “قرمه سبزی” شاهدش هستیم! چرا باید با سم فیشر اینگونه رفتار میشد؟ آیا یوبیسافت ذره ای به طرفداران بهترین داستان Tom Clancy اهمیت داد؟ میتوانید این متن را نادیده بگیرید و فقط برای جواب این سوال Splinter Cell Blacklist را بازی کنید.
ببخشید که این حرفها، خیلی ناامیدانه بود اما سم فیشری که ما میشناختیم حالا دیگر مرده است. یوبیسافت کشتش. حتی اطرافیانش را هم بهمراهش چال کرد. آنا گریم را، ویکتور کاست را، سارا فیشر را. دیگر کسی نمانده است. افسانه پایان یافته و پلنگی ظهور کرده که میخواهد با ما شوخی کند. که سم فیشر است؟ ولمان کن. به فکر پول درآوردن باشید سازندگان عزیز. شما که به هیچ چیز اهمیت نمیدهید، چرا به سم فیشر ما اهمیت بدهید؟ کارمان با شما تمام است.
طرفداران سم فیشر، میدانم، خداحافظی باشکوهی برای فیشر نداشتیم. اما من که باید با او خداحافظی کنم و تنها خاطراتش را با دوباره ودوباره بازی کردن بازیهایی که لایق نام Splinter Cell بودند زنده کنم. پس چه چیزی بهتر از حرفهای بهترین دوست سم :
The thing you have to understand is this: the Sam Fisher you knew is dead. America killed him, asked him to make one sacrifice too many, cross one line too far. A drunk driver killed him, some anonymous asshole who ran down his daughter and vanished. And she was the one thing that humanized him. And his agency killed him, set him up, turned him loose and told him to pull the trigger on his best friend in a dirty New York City basement. Irving Lambert died by Sam’s hand that day… and so did Sam. So he left. He left America, left the life he knew, left mom and apple pie, left it all behind. He hopped off the grid and went walkabout, looking for a reason to go on living.
چیزی که باید بفهمید اینه : سم فیشری که میشناختید مرد. امریکا کشتش، بهش گفته شد چندبار یه فداکاری رو انجام بده، خیلی از خط قرمز گذشت. اون راننده ی مست کشتش، اون عوضی ناشناسی که دخترشو زیر گرفت و غیبش زد. و دخترش تنها چیزی بود که اونو انسان نگه میداشت. و سازمان کشتش. آماده اش کرد و بعد ولش کرد و بهش گفته شد که ماشه رو روی بهترین دوستش توی یه زیرزمین کثیف،یه جایی تو نیویورک بچکونه. اون روز اروین لمبرت به دست سم کشته شد .. و همینطور سم. پس سم همه چیز رو ول کرد. آمریکا رو ترک کرد، زندگی که میشناخت رو ترک کرد، “مامان و پای سیب” رو رها کرد و همه ی اینا رو پشت سر گذاشت. سم شبکه رو ول کرد و با پای پیاده سفری رو شروع کرد، و دنبال دلیلی بود که زندگیشو ادامه بده
و افسانه پایان می یابد…
پر بحثترینها
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
نظرات
“و افسانه پایان می یابد”
مغز من هم بعد از خوندن این مقاله پایان می یابد 😀
ممنون بابت مقاله ی خوبتون داش قاسم :rotfl:
مقاله رو نخوندم ولی جالب به نظر میرسه … اگه میشه از این به بعد متن ها رو کوتاه و مختصر و مفیذ بنویسید . کی این همه رو میخونه ؟؟؟؟؟
وقتی کسی با خوندن مقاله یا چیز دیگه حال کنه از نظر من مهم نیست چقدر باشه
کم یا زیاد مهم نیست مهم جالب بودن مقاله هست :yes:
از نظر من این مقاله کوتاه هم بود !!
خدا رحمتش کنه مرد خوبی بود 😥
کم کم یوبیسافت داره این بازی رو هم نابود می کنه .متای ۹۴ و ۹۳ کجا و متای ۸۲ کجا ! .نسخه ی اوله این بازی یک بازیه مخفی کاریه واقعی بود .شاهکار بود !
زنده باد خدا بیامرزدش من که دوسش داشتم و دارم ولی نمیدونم شاید sp های دیگری هم در راه باشد :yes: :yes: :yes: ?:-)
واقعا حرف هات رو قبول دارم حرف دل من و زدی امیدوارم اگه قراره در اسپلینتر بعدی هم این سم فیشری قلابی که الان دیدیم باشه حداقل یکم رو داستانش کار کنن که فقط یک ذره یک ذره بشه شبیه همون سم فیشر خودمون
با این که هیچ کدوم از سری های این بازی رو انجام ندام اما مقاله جوری نوشته شده بود که میتونستی رفتار و شخصیت سمو پیدا کنی واقعا مقاله زیبا بود :yes:
از اولم ازش خوشم نمیومد :smug: :smug:
تسلیت عرض میکنم برا طرفدار هاش ! مرد خوبی بود :yes: ممنمون :yes:
باهات موافقم :yes: عمو قاسم :-* منم قبلا یه شک هایی داشتم مثلا اینکه به چه دلیلی با اونایی که ازش بازجویی میکنه اینقد خشن رفتار میکنه قبلا دلیل محکمی که دخترش باشه رو داشت ولی حالا چی ؟؟؟؟ ?:-)
مرسی مقاله ی باحالی بود :yes:
صدای فوق العادش، استایلش، همه کار کردن واسه هدف هاش، interrogate for answers و . . . هیچ چیز سم conviction رو نداشت و این مایه ی شرمه……
کانوکشن و بلک لیست ( بجر در حالت پروفشانل بلک لیست ) گیمپلی چرتی داشتند ولی شخصیت پردازی و مخصوصا سم کانوکشن عالی بود این جدیده معلوم نیست کیه من نمیشناسمش فک کنم از اقوام سم؟
تو blacklist قیافه سم رو خیلی تغییرش دادن ولی مخفی کاریش خیــــــــــلی از Conviction بهتره
غم آخرتون باشه آقای نجاری 😥
مقاله نسبتا خوبی بود :yes:
قاسم خدا بگم چی کارت کنه دقیقا حرف دل منو زدی این شخص که من تو بلک لیست دیدم یکی دیگه بود من که باور نمیکنم این سم فیشر باشه خیلی قیافه ی وحشتناکی داشت اصلا جذاب نبود این کجا و سم فیشر کانکشن کجا من به خدا بازی اسپلینتر سل رو به خاطر سم فیشر دوست داشتم اصلا یوبیسافت نابودش کرد این نسخه خیللللللی ناامیدم کرد هم صورتش بد بود هم صداش
داداش کاملاً با حرفت موافقم تازه به نظر من از سال ۲۰۱۱ و اواخر ۲۰۱۰ هنر بازی سازی شد صنعت بازی سازی!
الان MW3 رو با MW2 مقایسه کن!قیاس مع الفارقه !
انچارتد ۲ و ۳ رو مقایسه کن.
بلک آپس ۱ رو با ۲ ش مقایسه کن.
و…
کامنت اشتباهی در پاسخ ۱۰۱ بود. 😀
آنچارتد ۲ رو با ۳ مقایسه کن؟!
آنچارتد ۳ شاید گیم پلی کامل تری نسبت به آنچارتد ۲ نداشت
ولی به شدت هنرمندانه تر بود
هیلو ۳ و ۴ و نسخه های فرعیشو مقایسه کن!!!!
گرز آف وار ۲ و ۳ رو مقایسه کن
امممممم….انحصاریه خاصی نیومد تو ذهنم
(( چرا اینا رو نمیگی؟ ))
mw2 و mw3 رو به دلایل مشکلات شرکت و رفتن دو تن از اعضایی که بسیار دخیل بودن در محبوبیت کالاف.این دلایلی بود که شماره ۳ بشه یه تقلید (( هرچند که من دوسش داشتم ))
بلک اوپس ۱ که واقعا خودم رو قافلگیر کرد
شماره ۲ اش هم که بازی کردم.یه کوچول خورد تو ذوقم.میدونی چرا؟ چون به شدت انتظاراتم از بازی بالا رفت
ولی خودت شماره ۲ رو بدون احتساب ۱ در نظر بگیر.اونوقت متوجه میشی که بسیار بازیه عالی ای بود
راجع به اون آنچارتد که گفتی باعث شد من این حرفا رو بنویسم
ببین.نمیگم تو هیچ بازی ای فصل درگیر کننده نیست
ولی تو برا من یه فصل درگیر کننده تر از صحرا توی یه بازیه دیگه نام ببر
(( یکی از هنرمندانه ترین سکانس های بازی عمرم.مخصوصا با اون اهنگش با روان آدم بازی میکنه ))
فصلی که توی قبرستون کشتی ها بود بیست
فصل های تعقیب و گریز از شماره ۲ به شدت پخته شده تر بود
سکانس فلاش بکش حسی رو داشت که توی کل دو شماره قبل نبود
از لحاظ set peces (( نمیدونم درست نوشتم یا نه )) بسیار به جا و هیجانی کار شده بود
فقط کافیه کل مرحله ی قصر در اروپا رو به خاطر بیاری که همش طنین انداز هنر بازی سازی بود و بس
(( من فقط مرحله ی توی اون قلعه ها توی سوریه رو خوشم نیومد ))
تازه یه موردی هم هست که بسیار برا من جالب بود.اینکه توی شماره ۲ نمیگم اکثر مواقع…ولی در کل در بسیاری اوقات حالت طنز داشت و انگار خیلی مثائل رو جدی نمیگرفت ناتان
ولی وقتی شماره ۳ رو از لحاظ جدی بودن بهش اعتقاد پیدا کردم.اون سکانسی بود که اون پیر زن بده (( اسمش خاطرم نیست )) روی یه میز در روبروی ناتان قرار گرفته بود
(( اونجا بود و جاهای دیگه.که اون روی سکه و جدی بودن خالص ناتان و مخمصه ای که درش قرار گرفته بود رو حس کردم ))
میدونی چرا ملت میان میگن شماره ۲ بهتر از ۳ بود؟
ببین جریانش مثه god father هست…هیچ شماره ایش مثل اولین شمارش نمیشه…ولی آیا شماره ۲ و ۳ پدر خوانده هم بد بود؟ نخیر.بسیار عالی بودن..ولی شماره ۱ به قدری زیبا بود که تا اون حد شماره های بعدی به چشم نیومد
(( شرمنده اگه با حرفام سرت رو درد آوردم..ولی من به طرز خوفناکی آنچارتد روم تاثیر گذاشته و بعضی شبا خوابش رو میبینم 😐 اصن داغونم 😐 برا همین نمیتونم حرف نا حق راجع بهش بشنوم..هرچند که خودم نکات منفی و مثبتش رو قبول دارم و طوری نیست که چون دوسش داشته باشم بگم این بی نقصه کامله! ))
حق با شماست
آنچارتد ۳ زیباترین بازی Adventure ساخته شده تا این لحظه است…
نه بابا اینا مثال بود مثلاً جاجمنت رو با گیرز ۳ مقایسه کن یا گادآف وار ۳ با اسنشن یا هیلو ۳ با ریچ یا حتی ۴ با بتلفیلد بد کمپانی ۲ با بتلفیلد ۳ (چون جفتشون اسم بتلفیلد رو یدک میکشن میگم) یا همین بلک لیست با کانوکشن ولی من دلم به آینده روشنه ولی اینو بگم انصافاً انچارتد ۲ ش یه چیز دیگه بود شاید چون تجربه ی جدیدی بود واگه انچارتد ۳ رو بدون ۲ ش در نظر بگیرم بیشتر در نظرم بدرخشه ولی بهتوین مرحلش خداییش مرحله ی هواپیماش و بیابانش بود و منکر این نیستم. :yes:
دادا بازی از شرکت ea (( بتلفیلد و.. )) اسم نبر که همه میدونن برا چی بازی هاشو ادامه میده! سود بیشتر.خرج کمتر
حالا همون یوبیسافت با اون همه گند زدن توی شماره های بعد بازیاش..لااقل یه چند تا آی پی درست درمون مثه همین ریمن و واچ داگز و اینا داره
آره دیگه متاسفانه گذشت اون زمانی که اگه یه بازیه کمتر شناخته شده هم بازی میکردی لذت میبردی..الان دیگه ادامه ها شدن اعصاب خورد کن و تکراری
هرچند استثناعاتی مثل بتمن وجود داره
ولی اکثرا دیگه شده صنعت بازیسازی به قول تو
حتی همین گاد آف وار اسنشنی که من مبارزه با غول هاش رو از تمامیه نسخه ها بهتر میدونم.دیگه زیادی بود برا این فرنچایز..انگار سونی با خودش عهد بسته سر هر کنسولش دوتا از این بازی رو منتشر کنه 😐 با احتساب ویتا و ps4 یه چهار تا دیگه از این بازی میاد فکر کنم 😐
“فصلی که توی قبرستون کشتی ها بود بیست “من بهش صفر هم نمیدم .اون قسمت واقعا افتضاح بود !.
شما تمامه مراحل رو گفتی غیره اون مرحله ای که بعد سقوط اون هواپیما میرسیم بهش ….از نظر من اوج هنر ناتی داگ و طراحی های زیباش تو همون قسمت بود {یعنی به معنای واقعی کلمه یک طراحی هنری شگفت انگیز رو به نمایش گذاشت}
آنچارتد ۳ هم به هیچ وحه اون جذابیت نسخه ی دوم رو نداشت .مخصوصا مراحل اولیه بازی که واقعا خسته کننده بود و همش تبدیل شده بود به یک بازیه فکری برو تو این محیط این معما رو حل کن در باز بشه بقیه بیان تو و برو تو اون محیط اون درو باز کن بقیه بیان تو !….مراحل اولیه ی این بازی به شدت منو از بازی کردنش ناامید می کرد …ولی آنچارتد ۲ مراحل معمایی هم داشت ولی به حد متعادل !
اونقدر هم که آخر های نسخه ی سوم تخیلی شد که من موندم این چیه ؟!…چه خبر شده {گرچه این زیاد مهم نیست}…نسخه ی دوم آنچارتد شاهکار بود و بهترین نسخه اش هم بود حالا شما میخوای بچسب به گرافیک و طراحی های نسخه ی سوم و بگو بهتر بود !.
ولی اگه تو بهتر بودن نسخه ی دوم و سرگرم کننده تر بودن شکی دارید کافیه همین الان از اول هر دو نسخه رو امنحان کنید ! {البته پختگی استدیو هم در نظر بگیرید برای ساخته نسخه ی جدید !}
گیرز ۲ و ۳ {هم من بازی نکردم}ولی گیرز ۳ رو همه به عنوان بهترین بازی تو سبک خودش می دونستن و شخصیت پردازیش خیلی بهتر شده بود.
من هر ۳ تا نسخه رو پشت سر هم بازی کردم که دارم اینو می گم
آنچارتد ۲ تونسته بود تعادل بین معما ها و صحنه های اکشن و صحنه های سینمایی رو بدست بیاره.در حالی که همه شون در اوج قرار داشتن
آنچارتد ۳ این تعادل رو به هم زد و صحنه های سینمایی بیشتر خودنمایی می کرد.
اما توی هر زمینه ای مقایسه کنی نسخه سوم پخته تر شده بود.
برای مثال فصل تعقیب و گریز کامیون های نسخه دوم رو با فصل اسب سواری نسخه سوم مقایسه کن.
تک تک معماهای نسخه سوم رو با نسخه دوم مقایسه کن.
روند داستانی شون رو مقایسه کن
آنچارتد ۳ به شدت پخته تر شده بود.
اما به نظر من چیزی که این پختگی رو کمتر نشون داد این بود که توی روند نسخه سوم کوتاه شدگی دیده میشد.یعنی اون مدت زمان گیم پلی کم بود و می بایست مدتش بیشتر میشد.شاید اگه ناتی داگ بیشتر وقت داشت خیلی بهتر از این دیده میشد.
مثلا توی فصل یمن اتفاقات خیلی سریع رخ می داد.اصلا به مخاطب فرصت نمی داد تا بفهمه چی به چی شد.
تعقیب و گریز کامیون و غیره خوب نشون دهنده ی پخته تنر شدن استدیو هست .مصلما وقتی یک استدیو یک بازی رو میسازه تو نسخه های بعدیش رو عوامل مختلف بازی من جمله همین” تعقیب و گریز ” بهتر کار می کنه.ولی بحث سره چالش های بازی و اون لذتی هست که از بازی می بری !. من به هیچ وجه نمی تونم اون بخشه اول آنچارتد ۳ رو که تو شهر و جنگل بود رو با آنچارتد ۲ مقایسه کنم .آنچارتد ۳ فقط شده بود یک بازیه فکری که تو هر محیطی می رفتی باید یک معما رو حل می کردی و بقیه هم تماشات می کردن و بعد یک در رو باز می کردی و می رفتی.
تو بخش صحنه های سینمایی هم تا حدودی درسته اونم دلیل بر جدید بودن بازی بود و موشن کپچر بهتر شخصیت ها .ولی باز هم تو نسخه ی دوم شخصیت ها رفتار هایی که از خودشون بروز میدادن کاملا طبیعی بود و متناسب با محیط و بود و از نظر من نسخه ی سوم شخصیت پردازی نسخه ی دوم رو نداشت و رو کارکتر ها مثله نسخه ی سوم کار نشده بود و خیلی از شخصیت ها حکم هویج رو داشتن تو صحنه .
از لحاظ معما هم بهتر نبود و معما ها متفاوت بود و درگیر کننده تر ولی خیلی اوایل بازی روشون مانور داده بودن و هر چی که می گذشت تو بازی دیگه معما ها و وجودشون کم رنگ و کم رنگ تر میشد.در صورتی که نسخه ی دوم کاملا متعادل بود.
آنچارتد ۳ اوایل بازیش یک رونده خسته کننده و تکراری داشت ولی هر چی که می گذشت یک مقدار بهتر میشد ولی مصلما باید تاریخ انتشار این دوتا بازی رو هم در نظر بگیریم و بعد به پختگی بازی فکر کنیم.آنچارتد ۲ تو زمان خودش بهترین بود و من به هیچ وحه احساس خستگی تو این بازی نمی کردم.حتی اگه چندین بار هم تمومش می کردم ولی نسخه ی سوم روند گیم پلی مخصوصا تو مراحل اولیه جالب نبود و احساس یکنواختی و کسل کنندگی به آدم میداد.
بهترین نسخه ی آنچارتد همون نسخه ی دوم بود و باز هم میگم اگه خیلی تو این قضیه شک دارید کافیه همین الان برید و هردو نسخه رو از اول چند تا مرحله اش رو تجربه کنید.
ببین دادا
یه چیزی داریم بازی (( حالا هر بازی فرقی نداره ))
از نظر بنده ناتان خیلی توی شماره ۲ همه چی رو شوخی میگرفت.من به شخصه جاییش رو ندیدم که به صورت خیلی جدی عصبانی بشه که روم تاثیر بزاره
ولی توی شماره ۳ به قول دوستمون پخته شده بود شخصیتش..احساساتش و عصبانیتش واقعی شده بود (( یادت که نرفته همچین شخصیت شوخی.توی مرحله ی قبل از هواپیما چطور با همچون جدیتی دست تو دست عشقش.بهش میگه نیازی نیست تو بیای باهام و خودم ادامه راه رو میرم! ))
و بازم تکرار میکنم….سکانسی که روبروی اون پیر زنه نشسته بود روی میز و نحوه ی صحبت کردنشون.ایناست که شخصیتشو پخته تر کرد
سلیقه ها هم متفاوته..تو از مراحل اولش خوشت نمیومد! من قشنگ یادمه توی مراحل اول استیک دسته رو آروم حرکت میدادم که ناتان فقط قدم بزنه و من با کت و شلوار توی اون مرحله که راه میرفت و بعد از یک سال انتظار برای ملاقات دوباره باهاش دیدمش تجدید خاطره کنم.بسیار لذت میبردم..از نظر من هم همچین بازی ای خیلی خوبه براش که معماهاش بیشتر باشه تا اینکه بخوایم هی راه به راه آدم بکشیم
همونطور که گفتم این بازی مثه فیم پدر خوانده است..باید جدا جدا بررسی بشن!
(( لازمم نیست فقط به گرافیکش بچسبم.چون که هر دو بازی گرافیکشون بالاست ))
تو میگی برم از نو برای ۱۰۰ امین بار بازیشون کنم ۲ و ۳ رو؟
منم میگم
فقط از شروع شدن سکانس ورود به اون هواپیما.تا پیدا کردن اون روستای مرده توسط ناتان رو دوباره برو
(( اونوقت معنیه به قول دوستمون پختگی رو از نظر من متوجه میشی ))
اینم بگم که مرحله ی قبرستون کشتی ها….یکی از حماسی ترین مراحل این بازی بود…کافیه ریز شی توی کل مرحله از اول تا آخرش..اونوقته که معنیه” روند” و “سناریو”توی بازی ها رو میفهمیم
نمیدونم چرا نمره ی صفر هم بهش نمیدی
ولی اگه با عشق بازیش کنی اونوقته که حض میکنی
اینم بگم که تنها بازی ای که معنیه توی آب بودن و خیس شدن و اینکه آب سرده رو به آدم دست میده همین مرحله ی قبرستون کشتی هاست
مرحله ی خود کشتیه رامسس هم که اونقدری زیبا و معرکه بود که نمایش E3 بازی همون مرحله بود!
از سکانس های اکشنش بگیر تا چپ شدن کشتی و ورود آب و پلتفرمر بازیاش روی دستگیره ی در و چراغ و خلاصه ادامه ی قضایا….
در آخر هم بگم که عزیز من چرا خودتو گول میزنی
مرحله ی قصر جنگلی توی اروپا یکی از هنری ترین مراحل بازی بود!
(( برای طولانی نشدن حرفام نمینویسم دلایلم رو ))
شماره ی ۳ پخته تر بود!
دقیقا بااات در رابطه با قضیه پدر خوانده موافقم. آنچارتد سه خیلی پخته تر و کامل تر بود. :yes:
دوستان یه حسی بهم میگه که عصر طلایی بازیهای رایانه ای داره به پایان میرسه!شما ببینید چه بلایی سر عناوین بزرگی مث این یا resident evil یا call of duty و assassins creed و خیلی بازیهای دیگه اومده و این اتفاق دیر یا زود برای عناوینی مث uncharted و GTA هم میوفته.چون دیگه داستان متفاوتی برای ساختن بازی وجود نداره و به همین دلیل قربانی اصلی بی داستان بودن بازیها کاراکترهای اصلی هستن.
وا این چه حرفی هست برادر اینکه همیشه سری بازی های بزرگ به خاطر سود جویی ناشرین و سازنده ها تبدیل به کلیشه و تکرار میشند حرفه درستی هست نمونه هاش هم بسیار زیاد هست ولی همیشه بازی های جدید هست مثله همین امسال تامب رایدر واقعا فوق العاده بودش اخرین ما شاهکار بود beyond در راه هست خیلی از بازی های دیگه ای که تو نسل اینده میان و ip جدید هستند سرتاسر نواوری هستند و مطعنا هم gta اینطوری نمیشه
امیدوارم همینطور که شما میگید بشه ولی هممون میدونیم که عناوین بزرگ امروزی در شرف از بین رفتن هستن و تضمینی نیست که با پیشرفت صنعت بازی سازی بشه عناوینی به خوبی اینا ساخت.تنها صنعتی که تو بازیها در حال پیشرفته صنعت گرافیک بازیها هست در حالی که داستانهای زیبا دارن کمتر میشن.حتی شاهکاری مث THE LAST OF US هم داستانی داشت که بارها تو بازیهای دیگه ازش استفاده شده بود.پس پیشرفت صنعت بازیسازی به معنی بهتر شدن بازیهای آینده نسبت به بازیهای این نسل و نسل قبلی نیست
نظر شما درسته ولی ببین مثلا تو آخرین ما به قدری قسمت های فرعیه داستان خوب و در گیر کننده کار شدن که داستان بازی که آخر الزمانیه زیاد مهم نیست…
شما فیلم world war z یا I am a legend رو ببین… این فیلما هم زامبی هستن رزیدنت اویل هم زامبیه ولی world war z و I am a legend انقدر خوب کار شدن که اصلا با فیلم رزیدنت اویل یا هزار تا فیلم زامبیه دیگه قابل مقایسه نیستن 😉
ببین دادا
درسته گرافیک داره خیلی پیشرفت میکنه و داستان کم
ولی در نظر بگیر…یکی که خیلی کار کنه میتونه بهترین گرافیک ها رو برا بازی بسازه و افراد اینچنینی هم زیاده
ولی آیا تعداد افرادی که ذهن وسیعی در داستان سرایی دارن به تعداد افراد گرافیک سازه؟
موضوع اینه که تعداد افراد نویسنده ی خبره زیاد نیست ولی تعداد افراد خبره ی گرافیک زیاده!
یه چیز دیگه
تعداد بسیار زیادی از داستان های بعضا معروف هم مثل ارباب حلقه ها و حتی همین هری پاتر و الباقی در رابطه با نبرد بین خیر و شر هست! آیا اینها تکراری هستن؟
یا به قول دوستمون خیلی بازی ها و فیلم ها در رابطه با زامبی هستن!
یه عاملی هست که اینها رو متمایز میکنه..اونم نحوه ی روایت داستانه
آخرین ما بخوایم به طور کلی بیانش کنیم.بله.در رابطه با آخر زمان است و تکراری
ولی نمیگم بازیش کنی که گرافیک و گیم پلی و موسیقیه عالیش رو ببینی
من میگم بازیش کن که روند و نحوه ی روایت داستان رو ببین
(( بقدری پیچیده و زیبا و واقعی کار شده که خود من توی یه مقاله ای تفسیر داستان بازی رو خوندم دهنم وا موند ))
دوست من بحث ما هم سر همینه که هرسال چند بازی به خوبی the last of us دیده میشه که هم فاکتور داستان پردازی عالی و هم فاکتور گرافیک رو داشته باشن؟شرکتها اینقد غرق ساختن جلوه های ویژه میشن که داستان و نحوه روایت اون رو به کلی فراموش میکنن.مث اتفاقی که سر battlefield 3 پیش اومد.این بازی فقط گرافیک داشت و یک داستان کلیشه ای بغل اون!در حالی که آیا سال ۲۰۰۷ در ساخت بازی call of duty 4 تکنولوژی بسیار پیشرفته ای به کار رفته که هنوز هم جذابیت داره؟امروزه بازیهای محدودی پیدا میشه که وقتی یه بار تمومشون کنی بازم ترغیب بشی از اول بری.من بازی resident evil 4 رو ۱۳بار تموم کردم!در حالیکه بازی resident evil 6 به حدی طولانی و مسخره بود که صرفا برای تموم کردن بازی تلاش میکردم نه لذت بردن از اون!همینطور بازی call of duty 4 و call of duty black ops 2.الان اگه بهم بگن برای تموم کردن کدوم بازی دوباره اقدام میکنی ۱۰۰% نسخه ۴ بازی رو انتخاب میکنم درحالیکه ۵ سال قبلتر از آخرین نسخه ساخته شده.هر چه بیشتر به جلو میریم نباید انتظار بهتر شدن بازی ها رو داشته باشیم چون موضوع پول وسط میاد و شرکتها از اعتمادی که گیمرها بهشون دارن سو استفاده میکنن و فقط میخوان یه چیزی بسازن و بفروشن…
متاسفانه یا خوشبختانه
هر چه جلوتر بریم..هزینه ی ساخت بازی ها سنگین تر میشه
برا همین ناشر هم میترسه ریسک کنه.هم میخواد اون هزینه با سود برگرده
نمیگم کارشون اشتباهه یا صحیح..چون به هر حال ناشر پولشو میخواد.چون پولشو ریخته تو این کار…..ولی چیزی که واضحه اینه که این حرکت به قیمت سوختن هنر در بازی میشه!
مقاله واقعا عالی بود و من رو تحت تاثیر قرار داد.
وقتی داشتم باک لیست رو بازی میکردم به خودم میگفتم: خدایا این چیه دیگه این همون سم فیشره؟ قیافش که تغییر کرده چی بگم شبیه بچه سوسولایی مثل ناتان دریک شده!صداش که تغییر کرده!داره از یه زن که تو کانوکشن حالش ازش بهم میخورد اطاعت میکنه! بابا بخدا ما همون سم فیشر کانوکشن رو میخایم.ما همون کانوکشن رو با گیم پلی خاصش یا گرافیک هنریش با موسیقی حماسیش.
کلاً باید نشست ودید شاید این ریبوت هم مثل تامب رایدر موفق شد.
دادا تو امشب گیر دادی به ناتان هاااااا 😐
خخخخ :yes:
یاد دابل ایجنت بخیر روی PS2 بازیش کردم
دستت طلا داداش اینو ترجمه کن بده یوبی سافت.حالشوبگیر بخدا اشکم دراومد .
داداش ما بااون دوره از بازی ها زندگی کردم یادش بخیر
گذشت :yes:
کاملا با شما موافقم هیچ چیزش ب سم قدیم ما نمیخورد.
قاسم جان باهات همدردی میکنم. این سم فقط یه کلون از اون سم همیشگیه.اگر به داستان بازی بدون اینکه توجه داشته باشیم شخصیت اصلیش کیه نگاه کنیم داستان خوبیه ولی اصلا به پای قبلی ها نمیرسه. دلیل هم همون شخصیت اصلیه!
_______________
اما خب هنوز سم واسه من به پایان نرسیده و من هنوز یه کورسوی امید میبینم.
خبرهایی هست که اسپلینتر سل بعدی آخرین حضور سم تو سری خواهد بود. امیدوارم این بار تام کلنسی دست به کار شه و بهترین پایانی که میتونه رو رقم بزنه.
به غیر از دابل ایجنت و کانویکشن و این نسخه ی جدید نسخه های قبلی اصلا چیزی به اسم داستان داشتن؟.یه دو خط داستان چرت و پرت براشون نوشته بودن که بهونه ای بشه برای وارد شدن به گیم پلی
مشکلات این بازی از وقتی شروع شد که سعی کرد داستانشو تقویت کنه و با عناوینی مثل متال گیر و هیتمن رقابت کنه.
تام کلنسی اونقدرا هم نویسنده چیره دستی نیست که بتونه اون شخصیت رو نگه داره.
(البته توی زمینه بازی ها)
تنها کاری که تام کلنسی بلده انجام بده نوشتن داستان هاییه که توش یه سری تروریست باعث جنگ می شن و ما باید جلوشونو بگیریم یا چند تا کشور با هم می جنگن و ما باید جنگ رو تموم کنیم.و از شخصیت های تکراری هم توی همه شون استفاده می کنه.
بازی ها رو شما نگاه کن:
Rainbow Six
Ghost Recon
HAWX
End War
Splinter Cell
کدوم یکی از اینا توی اصل داستان با هم تفاوت دارن؟
Splinter Cell می خواست تغییر کنه که نتیجه رو داریم میبینیم.
شاید The Division بتونه چیز جدیدی برای ارائه کردن داشته باشه.
من اگه جایه یوبی بودم ironside رو دوباره میاوردم قبلا قدرشو نمی دونستم
ولی صداش توی کانوکشن خیلی از قیافش خشن تر بود ولی قیافه ی سم جدید به درد جانسون میخوره
آقای نجاری … شما کی وقت کردید اینو بنویسید 😀
GTA V | ای کلک :cute:
واقعا بهترین حرکت گیمفا در همین یک ماه اخیر همین مقاله بود. تک تک مواردی که تو متن امده بود درست بود.بازی دارای یک گیمپلی خیلی رون هست ولی از سم فیشری دیگه خبری نیست. اصلا همه دیالوگ های بازی فقط در راهبرد پیشبرد داستان و منافع سازنده ها بود…..در کل نمیدونم دیگه چی بگم فقط میتونم بگم بلک لیست از این لحاظ واقعا فاجعه بود..البته این یوبیسافت عادت داره این کارو رو بکنه اتیزو و الطیر با همین کانر و این بابا جدیده یک دقیقه مقایسه کنید خندتون میگیره در کل از این دست مقالات بیشتر کار کنید ممنون
به اینانیست . به نبودن سم فیشر نیست . حتی اگه خود سم فیشر نباشه یاد و افسانه اش همیشه با ما هست .
به نظرم من که سم فیشر ازلحاظ داستانی توconvicitonعالی بودوحتی من عصابنیت واقعی روازش توconvicitonیادگرفتمBlacklistبه نظرمن بی محتواترین گیم هایی بود که من تاحالاتوعمرم دیده بودم وبازیBlacklistکسل کننده ترین وبدون عشق بودمن واقعابرای صدای قبلی سم فیشرخیلی غصه خوردم که اون تواینبازی نبوده 😥 😥 😥
عالی بود قاسم جان یعنی بهترین مقاله ای بود که تو یه ماه گذشته خوندم!راستش من از سم جدید خیلی خوشم اومد به طوری که نسبت به نسخه های گذشته پر ابهت تر بود اما از تغییر شخصیتش ده برابر ناراحت تر شدم و گفتم ای کاش اون سم به جای این سم بود ولی یه چیزی رو یادم اومد اونقدر ها هم بی احساس نبود موقعی که گریم انو از دست ماشین های دشن نجات داد سم غرورشو زیر پا گذاشت و ازش تشکر کرد خلاصه اگه همین جزئیات احساسی نبود باید یه فکری به حال سم کرد ولی جدا از این مسئله سم واقعا تغییر کرده بود من این حس رو فقط تو مرحله ی آخر حس کردم! :-((
لحضه به لحضه؟یا منظورت لحظه به لحظهست؟
😐 لحضه به لحضه؟یا منظورت لحظه به لحظهست؟
عجب بازی بود من که خیلی باهاش حال کردم :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
اقا قاسم ممنون داغ دل من رو تازه کردی با اینکه طرف دار EA هستم ولی شخصیت مورد علاقه ی من Sam fisher بود و مخفی کاری رو اون به من نشون داد…
ولی یه سوال دارم تو کدوم SP سم فیشر لمبرت رو میکشه؟؟؟
قاسم عالی بود :yes: :yes:
یادش بخیر سم فیشر قسمت Double Agent
یه سوال اقا قاسم conviction برای x360 اومده؟؟؟ یا برای ps2 اینا بود ؟؟ ارزش داره برم بگیرم.
من نخوندم چون قسمت اخرم نمیخوام اسپویل بشه :yes:
داداش CONVICTION مال سال ۲۰۱۰ بود البته که برای XBOX 360 اومده!
اصلا از قیافه این یارو هم بدم میاد!
سم کجا این وحشی کجا! :no:
یه سوال اون دختره که آخر double agent سم بالا سرش گریه کرد سارا بود؟ :rotfl: :rotfl:
اصلا بازی اسپلینتر سل همون قسمت اول بود بقیه شبیه کالاف بودن.
من archer و kestrel رو بیشتر دوست دارم که اونا رو تو سری قبل نابود کردند :smug:
“یوبی سافت کشتش”
ای پوبی سافت قاتل :no: :no: :rotfl:
تشکر قاسم جان … من هنوز بازیو تهیه نکردم … من جز دسته ی اول طرفدارای این شخصیت هستم … مردنش واسم فرقی نمیکنه اگه بازی مخفی کاری خوبی باشه، با این حال کشتن کار یوبیسافته … اینم یکی دیگه از چند شخصیتی که این شرکت نابود کرد …
من کلا با مقاله و هر چیز دیگه ای که رسول جان بنویسه حال میکنم :yes:
تو این مقاله هم حرف دل منو زدی کلا سم دیگه شده یه گانگستر که میخواد فقط دشمن رو تیکه تیکه کنه !
دیگه از اون سم چیزی جز ۳ تا چراغ سبز باقی نمونده ! :-((
یوبی با همه بازی هاش همین کار میکنه یعنی گند میزنه تو بازی هاش بعد یه مدتی
چون میخواد بازی ها رو به روز نگر داره ولی نمیدونه چطوری ! :no:
متاسفم برای یوبی 😥 :no:
منظورم قاسم جان بود 😀
البته با رسول جان هم خیلی حال میکنم :yes:
آخه اینا چیه نوشتی؟ تو از بلک لیست بدت میاد به درک چرا چرت نوشتی
یا شما Double Agent & Chaos Theory رو بازی نکردید یا از داستان این دو بازی و شخصیت پردازی (Sam(Fisher چیزی نفهمیدید! مگر نه از این مقاله ایراد نمی گرفتید.
اشاره مقاله قاسم جان هم بیشتر نسبت به داستان و شخصیت پردازی بود,نه گیم پلی بازی.در ضمن BlacKList شاید برای خیلی ها عالی باشه ولی برای خیلی ازطرفدارهاش SC قبلی نیست.
در ضمن دوست من همیشه سعی کن زود از کوره در نری و برای این که نظر بهتری بدی نگاهی دوباره به مقاله بنداز و بعد نظرت رو بیان کن چون شاید بعضی از چیزها رو خوب متوجه نشدی,با تشکر.
خانم smart فک کردی ما نمی شناسیمت
تو که از SC فقط همین دو بازی آخر رو دیدی چرا حرف مفت میزنی
به هرچی نوبه گفتی زکی
بهترین SC ها همون سه گانه اولی بودن و بهترین شون هم Chaos Theory
این حرفت رو قبول دارم ۳گانه اول یه چیز دیگه بود .
ممنون مقاله بسیار خوبی بود
کاش که این را ادامه میدادید
ممنون قاسم جان حرف دل ما رو زدی,مقالت عالی بود.
به نظر من هم بعد Chaos Theory و Double Agent این بازی مرد,یاد اون دو اسطوره به خیر.
**Bye Sam & Bye Splinter Cell)): Realy The Legend Of Splinter Cell Ends Here))
شاید راست میگه منم با Double Agent بیشتر از این ها حال کردم
خیلی موافقم. مقاله رو دیدم فهمیدم خودت نوشتی
مهم این بود که سم فیشر جدید رو بیشت دوست داشتن
حماسه ای که سم دز کانویکشن ساخت هرگز فراموش نمیشه
سم هیچوقت نمیمیره
خدا رو شکر میکنم بالاخره یک نفر هم با مو هم عقیده شد
بار ها بار ها خوندمش باهات هم کاملا موافقم حرف دل خیلی ها رو زدی
مقاله خوبی بود .. ما با سم بزرگ شدیم .. ubisoft چه میفهمه ما چی میگیم ؟؟؟
همون بهتر بره assassin creed 12 رو بسازه !!!!
قاسم جان ، مقاله عالی بود و خیلی هم حسی .
من هنوز مراحل ابتدایی بازی هستم و دارم تو بنغازی میچرخم ، اما این که سم ، دیگه سم نیست از لحظه ی شروع بازی مشخص بود ! ما با خیلی چیزا خداحافظی کردیم تو این نسخه ، صدای سم ، چهره ی سم و از همه مهم تر … هویت سم !
بلک لیست بازی خوبیه ، اما فکر نکنم Splinter Cell خوبی باشه !
(یه جورایی برام یاد آور DMC … اونجا هم با دانته خداحافظی کردیم ، نمیدونم قراره با چندتا از اسطوره ها و افسانه هامون وداع کنیم ! )
با رزیدنت اویل هم خدا حافظی کردیم.. 🙁
ایییییییییییییش!
ایییییییییییییییییششششششششششششششش!
واقعا که!
من به شخصه همون اولی که بازی spilenter cell رو در رندگیم بازی کردم عاشق شخصیت سم شدم …
عاشق رفتارش و …
عاشق گیم پلی این بازی هم بودم و به شخصه به نظرم بهترین spilenter cell همین بلک لیست بود!
میدونی چرا؟
به خاطر این که همون تکه آخر مقاله ات رو اگر دقت کنی میفهمی دلیلش چیه!
دلیلش اینه که سم همه جوره از بین رفت!
له شد!
نابود شد!
و به قول خودت از پا در اومد…
حالا همچین آدمی به نظرت همون آدم قبلی میمونه؟ نه! معلومه که نه!
به نظرم این بازی عالی بود! میدونی چرا؟ چون واقعیت رو نشون داده بود…
چون هر کسی رو این جوری تو زندگیش له کنن تهش معلوم نیست چی میشه …
یهو افکارش عوض میشه …
رفتارش عوض میشه…
و در خیلی مواقع خودش عوض میشه!
این اتفاقی بود که برام سم افتاده بود… تو بلک لیست
اسپیلنتر سل همون اسپیلنتر سل بود ولی بهتر شده بود گیم پلیش!
سم همون سم بود ولی …
ولی بعد اون همه مصیبت از سم چیزی نمیمونه…
این طبیعیه! عین واقعیته…
پس ازت خواهش میکنم دوست عزیز فقط از روی احساسی که خودت داری یه مقاله ننویس…
البته بی طارف بگم دست به قلمت عالیه و زیبا مینویسی ولی …
ولی کاش فقط از روی احساس آدم چیزی ننویسه…
حرفتون در مورد تغییر سم درسته ، اما انگیزه ی سم در بلک لیست چیه ؟ میهن پرستی ؟ خدمت به کشورش ؟ خدمت به کشوری که به “سم” خیانت کرد ؟
سم قطعا بعد از کانویکشن باید تغییر میکرد ، اما نباید به یه ادم بی هویت و یه میهن پرست قلابی تبدیل میشد . البته من همون طور که گفتم ابتدای بازی هستم ولی تا همینجا هم سم اصلا سم نیست ، تغییر کردن سم میتونست قابل قبول باشه ، اما سمِ بلک لیست تغییر نکرده ، از نو ساخته شده و باید بگم تا اینجا بد ساخته شده و بر خلاف نظر شما اصلا واقعی نیست و به شدت تو ذوق میزنه !
…
اما در دفاع از مقاله : قلم خوبه و نویسنده احساسات خودش رو بیان کرده در عین اینکه به مسئله خیلی دقیق نگاه شده !
کاش و کاش شما هم فقط از روی خشم و البته علاقه شدیدتون به بلک لیست ، با چنین لحنی نظر نمیذاشتین !
محمد حسین جان واقعا قشنگ گفتی کاملا هم با حرفت موافقم.
اما Captured by the Night فکر کنم شما اشتباه میکنین . بازی رو تا آخر برو تمام مراحلش رو بازی کن چه ۲نفره چه تک نفره . همشونو بازی کن. اونوقت میفهمی سم تو blacklist خیلی بهتر از conviction. نمیگم conviction بده ها. منظورم اینه که بهتر شده بیشتر به سم شبیه بیشتر مرد سایه رو توش میبینیم .
پیشنهاد میکنم هر مرحله رو چند بار بازی کنی . بدون کشتن با درجه سختی بالا اونوقت میگی این خوده سم فیشر. همون سمی که تو سایه ها میشناختیمش .
من خودم بازی شروع کردم اصلا باورم نمیشد این سم باشه . چهرش خیلی تغییر کرده بود . به خودم گفتم اینا گند زدن به بازی ولی خدا وکیلی نیم ساعت که بازی کردم گفتم این خوده سم فیشره . دیگه سم رو از رو چهره نمیشناختم از رو رفتارش میشناختم . هر روز دارم بازی میکنم . و هر بار با یه سبک بازی میکنم و ازش لذت میبرم . امیدوارم شما هم از این بازی لذت ببری . :yes:
:yes: :yes: :yes:
مرحله قرمه سبزی :laugh: :laugh: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl:
من از همه ی این بازی خوشم اومد به جز همین مشکل که توی مطلب نوشته شده 😥
————————————————————————————-
ALI10 YOU BETRAYED US AND YOU BETRAYED MASTER CHIEF
YOUR SO GONNA BE DEAD :reallypissed: :reallypissed:
من فقط برای اینکه خاطراتم از فیشر خراب نشه هیچ وقت Blacklist رو بازی نمیکنم !
میرم با همون Conviction حال میکنم !
از یوبی بدم میاد اون از Assassin’s Creed ک اونجوری داغونش کرد
اینم از Splinter Cell ک ب باد فنا دادش
حتما در آینده نچندان دور Watch Dogs رو هم نابود میکنه
یوبی فقط میخواد پول دربیاره درست مثل اکتیوژن
تنها کمپانی ک تا حالا بازی هاش رو حفظ کرده EA بوده !
باهات به طرز شدیدی موافقم :yes: :yes:
:silly: :silly:
فقط به امید watch dogs اسم یوبیسافت رو به زبون میارم!!
امید وارم ک به زودی یوبی سافت خبر ریبوت این عنوان رو بده !
به خدا حرف دلمو زدی 🙁 مقاله غافلگیرانه ای بود اصلا” فکرشو نمیکردم یکی مثل من اینقدر به این موضوع حساس بشه و دربارش مقاله بنویسه به هر حال ممنون. بر من به عنوان یکی از فنهای Sam Fisher تحمل این بازی خیلی سخت بود من فقط فقط
Sam Fisher افسرده Conviction رو میخواستم حس و حالی که من با این بازی و شخصیتش داشتم واقعا” رویایی بود(اینو از ته دل میگم) در مورد Blacklist هم از همون موقع که اولین دمو رو تو E3 2012 نمیش دادن من فهمیدم که فضای بازی تغییر کرده و اون Sam Fisher که من آرزو داشتم یه بار دیگه ببینمش نیست مخصوصا” با تغییر صدا پیشه Sam (مایکل آیرونساید) و در آخر باز هم تشکر میکنم از شما آقای قاسم نجاری که با این مقالتون حرف دل ما رو زدید
نمیش=نمایش
رسول جان واقعا باهات بد جور موافقم،دمت گرم.
واقعا غم و حسرتی که تو چهره و رفتار سم توی convection بود رو هیچ وقت فراموش نمیکنم،اعصابم الان بهم ریخت.