بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا

بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت

بابک بیانی
۱۰:۰۰ ۱۴۰۳/۰۷/۱۳
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت

یکی از اشخاصی که همه او را می‌شناسند و لیست بی‌انتهایی از افتخارات، عناوین باکیفیت و دیالوگ‌های ماندگار دارد، دنزل واشینگتن است.

دنزل هیز واشینگتن جونیور در تاریخ ۲۸ دسامبر ۱۹۵۴ (۷ دی سال ۱۳۳۳) در مانت ورنون ایالت نیویورک به دنیا آمد. خانواده‌ی دنزل از همه جهت با تمامی اشکال هنر فاصله داشتند. مادر او یک آرایشگر و پدر او یک مبلغ مسیحی بود. خانواده‌ی او درگیر سختی‌های بیشماری بودند. دنزل هیز واشینگتن سینیور در مرکز آب و فاضلاب نیویورک و فروشگاه S. Klein آن محل کار می‌کرد. دنزل تنها ۱۴ سالش بود که مادر و پدرش از یکدیگر طلاق گرفتند. در همین سال بود که مادرش او را به آکادمی نظامی اوکلند فرستاد. به گفته‌ی خود واشینگتن، مادرش عاقلانه‌ترین تصمیم را گرفت. ظاهراً دنزل جوان با اشخاص بسیار خطرناک و نادرستی رفت و آمد داشت. این اشخاص تاکنون مجموعاً ۴۰ سال را در زندان سپری کردند. واشینگتن در دوران دانشگاه بسکتبال بازی می‌کرد.

با این وجود، دنزل نمی‌دانست که قدم بعدی در زندگی او چه خواهد بود. پس از یک سال استراحت واشینگتن با کمک اعضای کمپی که وی در آن مشغول کار بود و همکارانش، متوجه علاقه‌ی خود به بازیگری شد. در همین سال بود که دنزل، با انگیزه‌ی بالا، تصمیم به ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی بازیگری و مطالعه‌ی سینما گرفت. با توجه به فعالیت‌های اولیه‌ی این بازیگر آماتور، می‌توان به مهارت و استعداد او پی برد. ایفای نقش واشینگتن تا حدی قدرتمند بود که در دوران دانشگاه، نقش شخصیت‌های اصلی نمایش‌های The Emperor Jones و Othello را بازی کرد. کاملاً معلوم بود که دنزل هیچ علاقه‌ای به ادامه‌ی تحصیل نداشت. با گذر یک سال، واشینگتن سن فرانسیسکوی کالیفورنیا را به مقصد نیویورک ترک کرد. دلیل اصلی این بازگشت، تلاش برای آغاز کارنامه‌ی کاری بازیگری حرفه‌ای خود بود. پس با موفقیت‌های کوچک در دوره‌ی دانشگاه و تشویق همکاران، افراد حاضر در کمپ‌های وی و حمایت مادر او، دنزل در دنیای جدید قدم گذاشت.

تلاش‌های بی‌وقفه در سال‌های اول و موفقیتی باورنکردنی

اولین ایفای نقش موفق دنزل واشینگتن

اولین اثری که نام دنزل را در لیست بازیگران خود داشت، مستند دراماتیک بدون نامی درباره‌ی ویلما رادولف بود. فیلم Carbon Copy بود که برای بار اول واشینگتن را به جهان هالیوود آورد. این عنوان یک فاجعه‌ی باورنکردنی بود. به همین خاطر بود که دنزل به جهان تئاتر و نمایش‌های آن بازگشت. ایفای نقش این بازیگر در نمایش A Soldier’s Play سال ۱۹۸۱ تا حدی قدرتمند بود که توانست یک جایزه‌ی Obie Award را برای او به ارمغان بیاورد. همه چیز برای قهرمان داستان ما در سال ۱۹۸۲ عوض شد. دنزل یکی از بازیگران سیاهپوستی بود که در تمام مدت پخش ۶ ساله‌ی سریال St. Elsewhere از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۸ ایفای نقش کرد. این مجموعه برای اولین بار نام این بازیگر بااستعداد را در جهان هالیوود مطرح کرد. اولین نقش تحسین‌شده‌ی واشینگتن، ایفای نقش در قامت استیون بیکو در فیلم Cry Freedom بود. این فیلم اولین نامزدی جایزه‌ی اسکار بهترین نقش مکمل مرد وی را برای او به ارمغان آورد.

فاصله‌ی میان اولین ایفای نقش دنزل و اولین برد جایزه‌ی اسکار بهترین نقش مکمل مرد او، تنها ۸ سال بود. فیلم Glory توانست این جایزه‌ی باارزش را برای واشینگتن به ارمغان آورد. البته هیچکس نمی‌تواند کیفیت عنوانی چون فیلم اقتباسی A Soldier’s Story را زیر سوال ببرد. این عنوان حقیقتاً ارزش تماشا کردن را دارد. با این وجود Cry Freedom و Glory بودند که توانستند نام این بازیگر فوق‌العاده را به عنوان یک استعداد تحسین‌برانگیز مطرح کنند. پس از نامزدی و برد جایزه‌ی اسکار، قدم بعدی واشینگتن در کارنامه‌ی کاری او، یک سقوط آزاد بود. عناوین The Mighty Quinn و For Queen and Country، لکه‌های ننگ و آثار افتضاحی بودند که پس از موفقیت‌های اولیه‌ی او منتشر شدند. البته شایان ذکر است که دنزل در این آثار، عالی عمل کرده بود، اما تمامی جوانب دیگر این دو فیلم بودند که باعث سقوط آنها شدند.

درخشش اولیه و باشکوه در دنیای هالیوود

پوستر فیلم malcolm x

تابستان سال ۱۹۹۰ شاهد بازگشت واشینگتن به صحنه‌ی گرم تئاتر بود. وی در نمایشی اقتباسی از Richard III نوشته‌ی ویلیام شکسپیر بازی کرد. بسیاری از منتقدین و سینماگران، این ایفای نقش او را تحسین‌برانگیز و قدرتمند خطاب کردند. همان سال بود که دنزل با یکی از بزرگ‌ترین کارگردان‌های سینمای مدرن هالیوود، اسپایک لی، همکاری کرد. لی مسئولیت ایفای نقش اصلی فیلم Mo’ Better Blues را به واشینگتن سپرد. بسیاری از تحلیلگران سینما بازی او در عنوان مذکور را کنترل شده و حرفه‌ای خطاب کردند. فیلم Mississippi Masala توانست تحسین راجر ایبرت را با خود به همراه داشته باشد. به گفته‌ی او:”واشینگتن مردی‌ست با استعدادی عظیم و جذابیتی ذاتی.” دنزل در سال ۱۹۹۲ باری دیگر فرصت پیدا کرد تا با اسپایک لی همکاری کند. نتیجه‌ی این همکاری نیز شاهکاری تکرارنشدنی بود به نام Malcom X. منتقدین در این دوران، ایفای نقش واشینگتن در قامت مالکولم را به عنوان بهترین بازی او انتخاب کردند.

همین ایفای نقش بی‌نقص دنزل بود که برای اولین بار نامزدی بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را برای او به همراه داشت. در همین سال واشینگتن از جنبه‌ی اقتصادی خود برای تاسیس کمپانی تولید فیلم Mundy Lane Entertainment استفاده کرد. سال ۱۹۹۳، دنزل در فیلم Philadelphia با تام هنکس هم‌بازی شد و خوش درخشید. در اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰، واشینگتن وارد ژانر جدیدی شد و اثبات کرد که قدرت بازیگری او فراتر از تصور سینماگران وقت است. The Pelican Brief جولیا رابرتز و دنزل را کنار هم قرار داد. عنوان Crimson Tide او را در سال ۱۹۹۵ با جین هکمن هم‌بازی کرد. عجیب‌ترین اثر حاضر در این دوره Much Ado About Nothing بود. این فیلم یک اثر شکسپیری کمدی بود. کنث برانا کارگردانی فیلم مذکور را به عهده داشت. تصور یک اثر شکسپیری کمدی با کارگردانی پروفسور گیلدروی لاکهارت (در هری پاتر) و حضور بتمن (مایکل کیتون) در کنار دنزل واشینگتن از همه نظر عجیب است.

در سال ۱۹۹۶ واشینگتن اثبات کرد که می‌تواند، خلاف انتظار همه، به موفقیت بی‌انتهای خود ادامه دهد. فیلم Courage Under Fire شاهکاری دیگر بود که دنزل را در جایگاه شخصیت اصلی داستان قرار داد. پس از سال‌ها موفقیت، نوبت به آن رسیده بود که قهرمان داستان ما با اولین مانع سر راه خود رو در رو شود؛ یک فیلم معمولی به نام The Preacher’s Wife. فیلم مذکور نسخه‌ای جدید از عنوان The Bishop’s Wife سال ۱۹۴۷ بود که نتوانست از سایه‌ی نسخه‌ی اوریجینال خارج شود. واشینگتن باری دیگر در سال ۱۹۹۸ با اسپایک لی در فیلم He Got Game همکاری کرد. به گفته‌ی راجر ایبرت کبیر، He Got Game بهترین اثر دنزل پس از Malcolm X بود. با تماشا و بررسی کارنامه‌ی کاری واشینگتن، می‌توانیم ببینیم که اسپایک لی بهترین ایفای نقش‌های دنزل را برای دنیا به ارمغان می‌آورد. اگر به فیلم‌های ورزشی علاقه دارید، حتماً این اثر شاهکار را تماشا کنید.

دنزل بالاخره پس از سال‌ها فعالیت درخشان و یک اثر متوسط، با فیلم Fallen توانست طعم شکست را بچشد. نقد ایبرت از این فیلم نیز چندان دلنشین نبود. راجر باور داشت که Fallen ایده‌ی جالبی دارد اما در اجرای این ایده شکست خورده است. در سال ۱۹۹۹ و با افتضاح‌ترین اثر کارنامه‌ی کاری وقت دنزل، The Bone Collector با بازی آنجلینا جولی، به نظر می‌رسید که تکرار موفقیت‌های پیشین برای واشینگتن غیرممکن است. جمع نمرات این فیلم در Rotten Tomatoes به ۲۸ از ۱۰۰ و در Metacritic به ۴۵ از ۱۰۰ می‌رسد. درست زمانی که همه‌ی طرفداران این مرد استثنایی امید خود را از دست داده بودند، دنزل همه چیز را تغییر داد. وی در فیلم The Hurricane بازی کرد! این فیلم نظر مثبت منقدین را به خود جلب کرد و جایزه‌ی خرس نقره‌ای جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم برلین را برای او به ارمغان آورد. به نظر ایبرت، ایفای نقش دنزل در اثر مذکور با Malcolm X در یک جایگاه قرار داشت.

تبدیل شدن نام دنزل واشینگتن به یکی از اسامی ماندگار

دنزل واشینگتن در فیلم american gangster

در دهه‌ی ۲۰۰۰ دنزل مسیری متفاوت را انتخاب کرد. فیلم The Hurricane جایزه‌ی Golden Globe برای بهترین بازیگر مرد در یک اثر دراماتیک را برای قهرمان ما به ارمغان آورد. این واقعه بسیار خاص بود، چرا که واشینگتن اولین بازیگر سیاهپوستی بود که پس از سیدنی پوآتیر توانست برنده‌ی این جایزه شود. دیزنی در اثر ورزشی دراماتیک خود، به نام Remember the Titans، از استعداد درخشان دنزل استفاده کرد. این فیلم در سال ۲۰۰۰ توانست به فروش بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در آمریکا دست پیدا کند. در سال ۲۰۰۱ بود که دنزل در یکی از پرطرفدارترین و شناخته‌شده‌ترین آثار خود ایفای نقش کرد. این اثر هم فیلمی نبود جز Training Day! راجر ایبرت بازیگری واشینگتن را اینگونه توصیف کرد:

” تماشای دنزل در نقشی که پلید و کمیاب است، لذت‌بخش بود! هیچ شباهتی میان این نقش و سایر نقش‌های وی وجود ندارد. واشینگتن مثل همیشه راه نمی‌رود، حرف نمی‌زند و حرکت نمی‌کند. او شباهت بیشتری به یک هیولای حاضر در فیلم‌های وحشتناک دارد. شما نمی‌توانید این کاراکتر بی‌روح و شیطانی را دوست داشته باشید.”

دنزل برای همین ایفای نقش فراموش‌نشدنی و بی‌نظیر توانست برنده‌ی جایزه‌ی اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شود. واشینگتن اولین مرد سیاهپوست پس از سیدنی پوآتیر بود که توانست این جایزه را از آن خود کند. تماشای ایفای نقش‌های دنزل حقیقتاً یکی از لذت‌بخش‌ترین تجربه‌های سینمایی‌ست. واشینگتن با ایفای نقش در یکی از افتضاح‌ترین فیلم‌های ممکن اثبات کرد که حتی بهترین بازیگران هم اشتباهات زیادی مرتکب می‌شوند. براساس نقد اکثر منتقدین، بازیگری دنزل تنها جنبه‌ی مثبت و قابل تماشای این اثر بود. پس از تجربه‌ی شکست وحشتناک John Q.، دنزل اولین فیلم خود را کارگردانی کرد و به همه نشان داد که استعداد و مهارت‌های او به بازیگری ختم نمی‌شوند. Antwone Fisher نام اثری اقتباسی بود که واشینگتن کارگردانی کرد. به گفته‌ی منتقدین مجله‌ی The New York Times، واشینگتن شناخت بسیار بالایی از قوانین و قواعد سینما دارد و توانسته اثری خارق‌العاده ارائه دهد.

در سال ۲۰۰۳ مرد نقش اصلی ما، در فیلم Out of Time ایفای نقش کرد. عنوان مذکور هیچ نکته و صحنه‌ی ماندگار و خاصی ندارد. البته هیچ صحنه یا رویداد افتضاحی نیز در آن رخ نداد. فیلم بعدی دنزل را نمی‌توان اینگونه توصیف کرد. Man on Fire سال ۲۰۰۴ به یکی دیگر از لکه‌های ننگ کارنامه واشینگتن تبدیل شد. عنوان دوم دنزل در ۲۰۰۴ به نام The Manchurian Candidate یک اثر عالی بود که توانست هم نظر مثبت منتقدین را به خود جلب کند، هم مخاطبین را راضی نگه دارد و هم به فروشی برابر با ۹۶.۱ میلیون دلار دست یابد. واشینگتن در فیلم The Manchurian Candidate افتخار بازی با مریل استریپ کبیر را به دست آورد. سال ۲۰۰۶ اسپایک لی و دنزل را باری دیگر کنار هم قرار داد. اسپایک لی در فیلم Inside Man خود، واشینگتن را در کنار جودی فاستر و کلایو اوئن در لیست بازیگران گذاشت.

متاسفانه Inside Man نتوانست همان پاسخ مثبتی که سایر آثار لی دریافت کرده بودند را به دست آورد. Deja Vu فیلم بعدی دنزل بود. تنها چیزی که این اثر برای قهرمان داستان ما به ارمغان آورد لکه‌ی ننگ دیگری در کارنامه‌ی کاری نسبتاً فوق‌العاده‌ی او بود. مطمئناً اثر بعدی واشینگتن را تمامی طرفداران او، همه‌ی تماشاگران سبک سینمایی جنایی و اکثر سینماگران معمولی تماشا کرده‌اند. American Gangster نام این فیلم خارق‌العاده بود که توانست نمره‌ی بی‌نقص ۴ از ۴ راجر ایبرت را به دست آورد. ایبرت بر این باور بود که داستان این فیلم خارق‌العاده و به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده است. شاهکار American Gangster زمینه‌ساز فیلم فوق‌العاده‌ای دیگر به نام The Great Debaters بود. این اثر توانست جایگاه یازدهم را در آخر اولین هفته‌ی اکران خود به دست آورد. تمرکز داستان فیلم مذکور روی درگیری‌های مربی مناظره‌ی یک کالج برای به دست آوردن برابری قرار داشت.

همانطور که تاکنون مشاهده کردیم پس از بازه‌های زمانی موفق دنزل نوبت به شکستی وحشتناک می‌رسد که با وجود تمامی نکات منفی آن، ایفای نقش تحسین‌برانگیز دیگری از واشینگتن را به نمایش می‌گذارد. در سال ۲۰۰۵، دنزل توانست با ایفای نقش ژولیوس سزار در نمایش تئاتری به نام Julius Caesar به دنیای زیبای تئاتر بازگردد. البته به گفته‌ی برخی از منتقدین، واشینگتن و سبک بازیگری سینمایی (هالیوودی) او در میان استعدادهای استثنایی تئاتری گم شده بود. راسل کرو در سال ۲۰۰۷ برای بار دوم در فیلم American Gangster با دنزل هم‌بازی شد. نکته‌ی جذاب دیگری که در فیلم The Great Debaters وجود دارد و آن را لذت‌بخش‌تر می‌کند، حضور استعداد فوق‌العاده‌ی فورست ویتکر در کنار واشینگتن بود. این دو اثر حقیقتاً تجربه‌ای هیجان‌انگیز و ماندگار را برای مخاطبین به ارمغان می‌آورد. در سال ۲۰۰۹ فیلمی به نام The Taking of Pelham 123 منتشر شد. این فیلم اقتباسی بود از عنوان با همین نام در سال ۱۹۷۴. متاسفانه بازسازی یک اثر سینمایی خارق‌العاده ایده‌ی خوبی نیست. به همین دلیل است که The Talking of Pelham 123 هرگز نتوانست به موفقیت نسخه‌ی اوریجینال دست پیدا کند.

بازگشت دنزل واشینگتن به جهان تئاتر و ایفای نقش در سه‌گانه‌ی اکشن The Equalizer

پوستر فیلم the equalizer

دنزل در سال ۲۰۱۰ افتخار هم‌بازی شدن با وایولا دیویس را در اجرای مجدد تئاتر Fences به دست آورد. اینجا بود که منتقدین باور داشتند واشینگتن پیشرفت به سزایی داشته و توانسته جایگاه خود را در جهان تئاتر پیدا کند. این اجرا تا حدی تحسین شد که جایزه‌ی Tony برای بهترین بازیگر مرد در یک نمایش را برای او به ارمغان آورد. پس از موفقیت در جهان تئاتر، نوبت به اشتباه کردن در جهان سینما بود. فیلم The Book of Eli فاجعه‌ای دیگر بود که نتیجه‌ای مشابه به جهان پساآخرزمانی آن داشت. پس از شکست سه همکاری اخیر دنزل با تونی اسکات، نوبت به آن رسیده بود که در اثر جدید او (Unstoppable سال ۲۰۱۰) بازی کند. اسکات بالاخره توانست با این فیلم واشینگتن را در اثر باکیفیت خود قرار دهد. حتی راجر ایبرت کبیر نیز این عنوان را لایق دریافت امتیاز ۴ از ۴ دانست. با گذشت ۳ فیلم افتضاح، بالاخره مشخص شد چرا دنزل به همکاری با اسکات ادامه داده بود.

با از راه رسیدن سال ۲۰۱۲، واشینگتن اثبات کرد که مهارت بازیگری خود را از دست نداده و هنوز در نقطه‌ی اوج خود قرار دارد. فیلم Flight دنزل را نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار بهترین نقش اصلی مرد کرد. بسیاری از منتقدین و سینماگران این ایفای نقش را در جایگاه دوم یا سوم کارنامه‌ی کاری او قرار می‌دهند. با نگاه کردن به سال‌ها فعالیت این مرد استثنایی چیزی که انتظار نمی‌رود پیدا کنید، یک فیلم Popcorn Flick  است. Popcorn Flick به فیلم‌هایی می‌گویند که با وجود نقد منفی و سنگین منتقدین، سرگرم‌کننده و تماشایی هستند. فیلم Safe House نمونه‌ی بارز یک فیلم Popcorn Flick است! شما با تماشای عنوان مذکور درگیر مسائل اخلاقی یا مفاهیم باارزش و عمیق‌تر نخواهید شد. با این وجود، Safe House شما را سرگرم خواهد کرد. فیلم ۲ Guns هم دقیقاً در همین دسته‌بندی قرار می‌گیرد. مطمئناً هیچکس از مارک والبرگ انتظار یک اثر فاخر و تحسین‌برانگیز سینمایی را ندارد.

بازگشت دنزل به جهان همیشه دلنشین تئاتر با نمایش A Raisin in the Sun رقم خورد. این نمایش توانست مهر تایید منتقدین را دریافت کرده و جایزه‌ی Tony Award برای بهترین احیای یک نمایش را از آن خود کند. در همان سال ۲۰۱۴ بود که واشینگتن نام خود را در جامعه‌ی پاپ و عامه‌پسند سینما مطرح کرد. قسمت اول The Equalizer توانست همان کاری را برای دنزل کند که Taken برای لیام نیسون کرد. چیزی که اکثر طرفداران این مجموعه فیلم نمی‌دانند، اقتباسی بودن آن است. مجموعه‌ی The Equalizer اقتباسی بود از یک سریال تلویزیونی با همین نام. سریال اوریجینال The Equalizer در اواسط تا اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰ پخش شد و ادوارد وودوارد مسئولیت ایفای نقش شخصیت اصلی را به عهده داشت. واشینگتن دو بار دیگر در فیلم‌های The Equalizer 2 و The Equalizer 3 نقش شخصیت خود را ایفا کرد. ۲۰۱۶ دنزل را در لیست بازیگران عنوانی عجیب قرار داد.

در همین سال بود که واشینگتن به بخشی از برداشت جدید فیلم The Magnificent Seven تبدیل شد. کسانی که تاریخ سینما را مطالعه کرده‌اند یا به سینمای وسترن آمریکایی علاقه دارند با این نام و نسخه‌ی اوریجینال آن آشنا هستند. این فیلم نتوانست به موفقیت انتقادی یا تجاری نسخه‌ی اوریجینال دست پیدا کند.

از حضور در نسخه‌های سینمایی نمایش‌های خود تا سال‌های اخیر

ایفای نقش دنزل واشینگتن در فیلم gladiator 2

در سال ۲۰۱۶، واشینگتن باری دیگر مسئولیت کارگردانی یک اثر را به عهده گرفت. فیلم موردنظر برداشتی سینمایی بود از نمایش تئاتر او با وایولا دیویس به نام Fences. دنزل ترکیب قدرت بازیگری و کارگردانی خود را برای این اثر به نمایش گذاشت. از نامزد جوایزGolden Globe و Screen Actors Guild گرفته تا جایزه‌ی اسکار، این فیلم شاهکار عمل کرد. حتی وایولا دیویس برای بازی در اثر مذکور اولین برد جایزه‌ی اسکار نقش مکمل زن را به دست آورد. سال بعد (۲۰۱۷)، دنزل در یک فیلم سینمایی دراماتیک به نام Roman J. Israel, Esq و در جایگاه شخصیت اصلی حاضر شد. بسیاری از منتقدین عنوان مذکور را مورد نقد منفی قرار دادند. با وجود تمامی نقدهای منفی، ایفای نقش دنزل همواره تحسین شد. همین بازی برای واشینگتن نامزدی جوایز Golden Globe, Screen Actors Guild و Academy Award را برای او به ارمغان آورد. این نهمین باری بود که دنزل نامزد دریافت اسکار می‌شد. ۶ بار از این ۹ بار برای بهترین بازیگر مرد بود.

واشینگتن دهه‌ی ۲۰۱۰ خود را با بازگشت به جهان تئاتر و ایفای نقش در نسخه‌ی احیا شده‌ی The Iceman Cometh به پایان رساند. البته این ایفای نقش توسط منتقدین، به خاطر شباهت بیش از حد به شخصیت خود دنزل، مورد نقد قرار گرفت. واشینگتن سال ۲۰۲۰ خود را با اقتباس سینمایی شبکه‌ی استریمینگ نتفلیکس از Ma Rainey’s Black Bottom، که فیلمی با همین نام بود، آغاز کرد. فیلم مذکور توسط بسیاری از سینماگران شاهکار خطاب شد. دنزل در همین عنوان بود که برای اولین بار توانست با کسی که کمک کرده بود تا از سایه‌ها خارج شود، چادویک بوزمن، هم‌‍بازی شد. فیلم جنایی هیجانی The Little Things در سال ۲۰۲۱ منتشر شد و جرد لتو، رامی مالک و واشینگتن را کنار یکدیگر قرار داد. در میان به هم ریختگی‌های COVID-19 دنزل باری دیگر، در فیلم Macbeth و در قامت شخصیت اصلی داستان، خوش درخشید. وی برای همین اثر نامزد دریافت جوایز Academy Awards, Golden Globe و Screen Actors Guild شد.

متاسفانه مگر اینکه نام شما آکیرا کوروساوا یا دنیل دی لوئیس باشد، هیچ بازیگر یا کارگردانی نمی‌تواند کارنامه‌ی کاری بی‌‎نقصی داشته باشد. این حقیقت با انتشار فیلم A Journal for Jordan باری دیگر اثبات شد. فیلم مذکور حقیقتاً افتضاح بود؛ تا حدی افتضاح که بسیاری از طرفداران او هنوز نمی‌توانند باور کنند مسئولیت کارگردانی آن به عهده‌ی وی بوده است. در سال ۲۰۲۳، خبری غیرمنتظره منتشر شد که بسیاری از سینماگران را به دو گروه تقسیم کرد. ریدلی اسکات بزرگ قصد ساختن Gladiator II را دارد. فیلم مذکور دنباله‌ای برای داستان Gladiator خواهد بود. واشینگتن نیز در لیست بازیگران این فیلم کنار پال مسکال و پدرو پاسکال حضور دارد. در سال ۲۰۲۴ دنزل مسئولیت تهیه‌کنندگی عنوانی شاهکار، به نام The Piano Lesson، را به عهده گرفت. یکی از فرزندان واشینگتن در این اثر افتخار بازی با ساموئل ال. جکسون را از آن خود کرد. ظاهراً انتخاب دنزل در نقش دیکتاتورهای تاریخی ادامه دارد. واشینگتن نقش ژنرال هانیبال دوران باستان را در یک فیلم نتفلیکسی به عهده خواهد داشت.

اکثر منتقدین، سینماگران و افسانه‌های سینمای آمریکا کوروساوا را بهترین کارگردان تاریخ خطاب می‌کنند؛ به همین دلیل است که تصمیم اسپایک لی برای ساخت نسخه‌ای مدرن و آمریکایی از High and Low کوروساوا کمی خطرناک به نظر می‌رسد. شبکه‌ی استریمینگ Apple TV+ و استودیوی محبوب و تحسین‌شده‌ی A24 مسئولیت تولید این اثر را به عهده خواهند داشت. اینطور که به نظر می‌رسد واشینگتن در سال ۲۰۲۴ بسیار مشغول خواهد بود. ما در سال ۲۰۲۵ شاهد بازگشت او به صحنه‌ی تئاتر در نمایش Othello خواهیم بود. نکته‌ی جالب این نمایش حضور جیک جیلنهال در نقش لاگو است. در صورتی که به مطالعه‌ی مطالب بیوگرافی بیشتر علاقه دارید روی این لینک کلیک کنید.

منبع: گیمفا

Behzad zargaryDARKSIREN

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا
بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

بیوگرافی دنزل واشینگتن | از عزیز هالیوود تا قطب قدرت - گیمفا