۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند

رضا شیرمردی
۱۷:۰۰ ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

مکانیک‌ها و ایده‌های نوآورانه در بازی های ویدیویی بسیار کمیاب شده‌اند، زیرا معمولاً پیاده‌سازی آنها بسیار دشوار است و حتی در صورت ارائه صحیح و اصولی، هیچ تضمینی وجود ندارد که واقعاً تغییرات جدید به مذاق مخاطبان خوش بیاید. در این مقاله به ۸ ایده جذاب ارائه شده در بازی‌های مختلف که به این سرنوشت دچار شدند، خواهیم پرداخت.

حتما برای شما نیز پیش آمده که به طور کلی از یک بازی ناامید شوید، اما در عین حال از برخی از ایده‌های ارائه شده در آن لذت ببرید یا حداقل سازندگانش را برای شجاعت و خلاقیتشان، تحسین کنید. متأسفانه، این موضوع در مورد تعداد زیادی از بازی‌های ویدیویی صدق می‌کند. هر کدام از عناوینی که در ادامه آن‌ها را فهرست کرده‌ایم، تلاشی قابل تحسین در معرفی یک ایده یا مکانیک‌های جالب و نبوغ‌آمیز داشته‌اند، اما در نهایت به دلیل وجود برخی کاستی‌ها در بخش‌های دیگر، با شکست مالی یا فنی مواجه شدند.

حال این کاستی‌‌ها، شامل طیف وسیعی از مشکلات نظیر داستان ضعیف، شخصیت‌های نچسب، گیم‌پلی خشک و مسائل فنی بی‌شماری می‌شود که در نهایت سبب شد عناوین مذکور نتوانند بهترین و خلاقانه‌ترین مفاهیم خود را در حدی که لیاقت یا انتظارش را داشتند به مخاطب ارائه دهند. به این ترتیب، این ایده‌ها تا حد زیادی از آن زمان تا کنون در صنعت بازی به فراموشی سپرده شدند، حتی اگر مطمئن باشیم که برخی از آنها می‌توانند با موفقیت بسیار بیشتری توسط توسعه‌دهندگان دیگر پیاده‌سازی و اجرا شوند.

 ۸. The Quiet Man – تجربه بازی به عنوان یک فرد ناشنوا

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

از لحاظ تئوری، بازی The Quiet Man که توسط Square Enix منتشر شد، پتانسیل و ایده‌های زیادی برای جلب توجه گیمرها داشت که یکی از مهم‌ترین آنها، تلاش این بازی در منعکس‌ کردن تجربه شخصیت ناشنوای داستان به مخاطب بود.

بنابراین، این عنوان با استفاده از صداهای مبهم و گُنگ در طول گیم‌پلی و دیالوگ‌های بدون زیرنویس و نامفهوم در طول کات‌سین‌ها، بازیکن را مجبور می‌کرد که از طریق نشانه‌های بصری ارائه شده، داستان بازی را مانند یک پازل کنار هم بچیند.

مطمئناً در نگاه اول این ایده جذاب به نظر می‌رسد و در دستان یک توسعه‌دهنده بهتر، ممکن بود در ساخت یک عنوان اکشن معمایی جالب، گامی خلاقانه و روبه‌جلو برای داستان‌سرایی در بازی‌های ویدئویی استفاده شود.

اما حتی اگر بتوانید مبارزات خشک و حوصله سر بر این عنوان را نادیده بگیرید، پیاده‌سازی این ایده‌های خلاقانه در The Quiet Man به شکلی ناقص انجام می‌شود. Dane، شخصیت اصلی، به دفعات در حال لب‌خوانی و برقراری ارتباط با شخصیت‌های دیگر از طریق زبان اشاره نشان داده شده که به ایجاد یک شکاف عمیق میان درک Dane و بازیکن می‌انجامد؛ بنابراین فارغ از کسانی که به زبان اشاره یا لب‌خوانی تسلط کامل دارند، این عنوان نمی‌توانست با بازیکن به‌درستی ارتباط برقرار کند.

البته بعداً معلوم شد که بازیکنان چیز خاصی را نیز از دست نداده بودند، زیرا مدتی پس از عرضه و هنگامی که با ارائه یک آپدیت، قابلیت انجام دوباره بازی این بار با صدا به بازیکنان داده شد، مشخص گردید که داستان بازی به همان کسل‌کنندگی مبارزات است.

 ۷. بازی We Happy Few – تغییر ظاهر محیط با قرص‌های شادی

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

بازی We Happy Few در یک شهر دیستوپیایی (Dystopian، پاد آرمان شهر) با تم دهه ۱۹۶۰ اتفاق می‌افتد که در آن ساکنان ولینگتون ولز، به یک داروی توهم‌زای آرام‌بخش به نام Joy معتاد شده‌اند و مصرف آن باعث می‌شود از آنچه واقعاً در جهان اتفاق می‌افتد، غافل شوند.

شما آزاد هستید که این قرص‌های Joy را در طول گیم پلی بنا به دلخواه خود مصرف کنید یا خیر. در نتیجه مصرف آن، محیط دیستوپیایی پیرامون به جهانی رنگارنگ و شاد تبدیل می‌شود، جایی که شما تعاملاتی گل‌ و بلبل و نشاط‌آور با دیگر ساکنان خواهید داشت.

در همین حال، تصمیم به عدم پیروی از قوانین و کنار گذاشتن مصرف قرص Joy، شهر را آن‌طور که واقعاً هست به شما نشان می‌دهد: تاریک و پر از انسان‌های افسرده که به اجبار به مصرف این قرص روی آورده‌اند. همچنین، در صورت عدم مصرف این قرص، با واکنش‌های خشونت‌آمیزی از سوی مردم محلی مواجه خواهید شد.

از دیدگاه هنری، این ایده بسیار بکر و خلاقانه به حساب می‌آید؛ بنابراین جای تأسف دارد که We Happy Few نمی‌تواند از پتانسیل موجود نهایت استفاده را ببرد و بازیکن را برای مدت طولانی سرگرم نگه دارد. از سوی دیگر، برخی مشکلات مانند گیم‌پلی یکنواخت و مشکلات فنی متعدد نیز در عدم موفقیت این عنوان نقش بزرگی ایفا کرده بودند.

 ۶. Homefront: The Revolution – شخصی‌سازی لحظه‌ای سلاح

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

 اگر دنباله عنوان Homefront که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد را به یاد نمی‌آورید، باید گفت که چیز خاصی را از دست نداده‌اید.

نه تنها داستان و شخصیت‌های آن، کوچک‌ترین تأثیری را روی مخاطب ایجاد نمی‌کردند، بلکه گیم پلی و عناصر مخفی‌کاری نیز در بهترین حالت، ضعیف به شمار می‌رفت. در کنار همه این مشکلات اما، Homefront: The Revolution یک ایده مبتکرانه و جالب داشت: «سیستم نوآورانه شخصی‌سازی در لحظه سلاح‌».

از آنجایی که ارتش اشغالگر کره شمالی (KPA)، از فناوری تشخیص اثر انگشت برای قفل کردن سلاح‌هایشان استفاده می‌کنند، نیروهای مقاومت آمریکایی توانایی استفاده از آن‌ها را ندارند، بنابراین بازی شما را مجبور می‌کند تا برای جمع‌آوری سلاح، دست به ابتکارهای جالبی بزنید.

 به عبارت دیگر، اسلحه‌های ارائه شده ماژولار هستند و به شما این امکان را می‌دهند که تغییراتی را در حین بازی و در میدان نبرد روی سلاح خود ایجاد کنید. یک تفنگ ساچمه‌ای را می‌توان به راحتی تغییر داد تا به یک اسلحه خودکار تبدیل شود و یا قطعاتی مانند لیزر یا دوربین را بدون تأخیر به سلاح متصل نمود.

قابلیت مذکور، به پلیرها این امکان را می‌داد تا ترکیب‌های جالبی را تولید کنند، مانند یک نارنجک‌انداز که به یک دوربین دوربرد مجهز شده بود.

متأسفانه دیگر بخش‌های این بازی، مانند گیم پلی، به جذابیت سیستم شخصی‌سازی سلاح آن نبود و باعث شد که در نهایت بازی Homefront: The Revolution با شکست مالی و فنی مواجه شود.

 ۵. Brinkترکیب مبارزات با پارکور

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

مهم‌ترین ستون بازاریابی این شوتر اول شخص چندنفره که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، جذابیت چشم‌نواز مبارزات با چاشنی پارکور بود. بازیکنان می‌توانستند در حین مبارزات روان و سرگرم‌کننده، در اطراف نقشه با سرعت جابه‌جا شده، روی سکوهای مختلف رفته و از ارتفاعات گوناگون روی زمین بپرند.

برای پیاده‌سازی این ایده، Brink از یک مکانیک نوآورانه و جالب با نام SMART استفاده می‌کرد. SMART به بازی اجازه می‌داد که حرکت بعدی بازیکن را پیش‌بینی کند تا بازیکن بتواند تنها با فشاردادن یک دکمه، از سیستم پارکور جذاب و یکپارچه آن نهایت لذت را ببرد.

همان‌طور که انتظارش را دارید، این ایده خلاقانه به دلیل دیگر مشکلات این عنوان، نظیر سبک هنری عجیب، داستان ضعیف، باگ‌های متعدد و شخصیت‌های تکراری، نتوانست آن طور که لایقش بود، خودنمایی کند و طولی نکشید که Brink نیز به دلیل این ضعف‌ها، به فراموشی سپرده شد.

 ۴. Hybrid Heaven – ارتقاء جداگانه اعضای بدن

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

 این بازی ماجراجویی و کاملاً گیج‌کننده از Konami که برای N64 در سال ۱۹۹۹ منتشر شد، اساساً یک ترکیب عجیب و در عین حال خلاقانه در سبک RPG و اکشن ماجراجویی به حساب می‌آید.

شاید از خود بپرسید که این عنوان جالب که به شما اجازه می‌داد حرکات کشتی کج را بر روی موجودات فضایی انجام دهید، چه چیز جالبی ارائه کرده که باعث شده در این فهرست قرار بگیرد؟ جواب، نوع سیستم نوآورانه ارتقای کاراکتر است که این عنوان در سال ۱۹۹۹ برای اولین‌بار معرفی کرد.

Hybrid Heaven، پیشرفت جداگانه‌ای را برای پاها، بازوها و سر شما داشت، به این معنی که بسته به میزان استفاده از هر اندام در طول مبارزه، آنها به شکل و سرعت متفاوتی تقویت می‌شدند. در نتیجه، هرچه بیشتر از یک عضو بدن شخصیت اصلی استفاده کنید، حرکات قوی‌تر و تازه‌ای را برای آن اندام باز خواهید کرد.

این سیستم، یک استراتژی منحصربه‌فرد را به نبردها اضافه کرد بود اما با وجود برخی ضعف‌ها مانند محیط‌های تکراری، تنوع کم دشمنان و مبارزات بی‌هدف، عجیب نیست که Hybrid Heaven هیچ‌گاه نتوانست به موفقیتی که Konami انتظار داشت، دست پیدا کند.

 ۳. Remember Me – دست‌کاری خاطرات گذشته

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

 بازی Remember Me در سال ۲۰۱۳ بی‌سروصدا منتشر شد و بر خلاف نامش، در همان سال هم از یاد همگان رفت.

اکثر بازیکنان، به دلیل داستان درهم‌تنیده و گیم‌پلی ضعیف، استقبال خوبی از بازی نشان ندادند. اما در کنار تمام نکات منفی، تقریباً همه روی یک چیز هم نظر بودند؛ اینکه بهترین قسمت‌های گیم پلی این عنوان، سکانس‌های Memory Remix بود.

قهرمان داستان، نیلین، توانایی ورود به خاطرات افراد و تغییر ادراک آنها از رویدادهای گذشته را دارد و در این سکانس‌ها که تعداد کمی از آن‌ها در طول بازی وجود دارد، شما با کنترل شخصیت اصلی، پازل‌های تعاملی جذابی را با هدف تغییر خاطرات دیگران را به نفع خود، انجام می‌دهید. متأسفانه بازی Remember Me بیشتر روی مراحل پلتفرمر تکراری و مبارزات حوصله سر بر تمرکز دارد و سکانس‌های تغییر حافظه به ندرت در آن اتفاق می‌افتند.

البته سازنده این بازی، Dontnod، بعدها با ساخت سری Life is Strange به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کرد، اما جای تاسف دارد که آنها هرگز در عناوین جدید خود از ایده Memory Remix استفاده نکردند، زیرا این تنها بخشی از این بازی است ارزش تجربه و به‌خاطر سپردن را دارد.

 ۲. Crackdown 3 – تخریب محیطی به کمک سرورهای ابری

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

هنگامی که سومین دنباله از سری شوتر جهان باز Crackdown برای اولین‌بار معرفی شد، مایکروسافت در کمپین تبلیغاتی آن اعلام کرد که حالت چندنفره آن، از فناوری پردازش ابری نوآورانه‌ای برای تقویت مکانیک‌های تخریب در سطح شهر استفاده می‌کند.

این فناوری، اجازه می‌داد تا بازی بتواند سطوح بی‌سابقه‌ای از جزئیات را در مقایسه با هر بازی دیگر، بدون درگیرکردن پردازنده کنسول یا رایانه شخصیِ گیمر، ارائه دهد. مایکروسافت حتی به جرات ادعا کرده بود که این فناوری پردازشی مبتنی بر داده‌های ابری، چیزی حدود ۲۰ برابر قدرت یک کنسول ایکس باکس وان را ارائه می‌دهد.

اما به دنبال تأخیرهای متعدد، شک و تردیدها در مورد قابلیت استفاده از فناوری ابری افزایش یافت، به خصوص که مایکروسافت به طرز مشکوکی تا زمان عرضه Crackdown 3، در مورد استفاده از این فناوری سکوت کرده بود.

به عبارتی، در حالی که ایده تخریب‌ محیطی که توسط خود سرور پردازش می‌شود، مطمئناً جالب به نظر می‌رسید، قابلیت‌های تخریب محصول نهایی، در مقایسه با تریلرهای خیره‌کننده اولیه، بسیار کاهش‌ یافته بود.

در کنار عصبانیت بازیکنان از بزرگ‌نمایی سازندگان درباره قابلیت‌های تخریب محیطی، Crackdown 3 از یک گیم‌پلی خسته‌کننده و دنیای خالی از جذابیت نیز رنج می‌برد، به‌اندازه‌ای که حتی حضور تری کروز (Terry Crews، بازیگر هالیوود) هم نتوانست آن را زنده کند.

تخریب محیطی مبتنی بر داده‌های ابری به‌سرعت به عنوان یک مفهوم از بین رفت و احتمالاً این اتفاق را مدیون Crackdown 3 هستیم که به صنعت گیمینگ نشان داد پیاده‌سازی آن تا چه حد می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

 ۱. Lifeline – کنترل شخصیت اصلی با فرمان‌های صوتی

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

بازی وحشت بقای Lifeline، تلاشی شجاعانه و شاید جاه‌طلبانه برای انجام کاری کاملاً متفاوت بود.

در این عنوان، پلیر وظیفه دارد تا با استفاده از فرمان‌های صوتی که از طریق میکروفون PS2 انجام می‌گرفت، قهرمان داستان، ریو (Rio)، را در فرار از یک هتل فضایی پر از هیولاهای ترسناک، همراهی کند. در واقع، شما هرگز در بازی Lifeline مستقیماً ریو را کنترل نمی‌کنید، بلکه تنها می‌توانید به اشکال محدودی به او فرمان دهید که به کجا حرکت، چگونه معماها را حل و چه زمانی به دشمنان حمله کند.

مطمئناً این یک ایده بلندپروازانه‌ برای عنوانی منتشر شده در سال ۲۰۰۳ محسوب می‌شد، آن هم در زمانی که ویس چت کنسولی هنوز مراحل ابتدایی عمر خود را سپری می‌کرد. اگر از مشکلات ویس چت آن زمان نیز بگذریم، کار با خود نرم‌افزار تشخیص صدای درون بازی به طرز دردناکی اعصاب خردکن بود و هر لهجه و تلفظی، غیر از آنچه سازندگان تعیین کرده بودند، توسط بازی شناسایی نمی‌شد.

اما برای زمان خود، این ایده یک نوآوری بزرگ تلقی می‌شد و به راحتی می‌توان تصور کرد که چگونه چنین عنوانی با فناوری پیشرفته‌تر امروزی، به خصوص با در نظر گرفتن حضور هوش مصنوعی در بخش تشخیص صوتی، می‌توانست عملکردی درخشان از خود ارائه دهد.

𝗔𝗿𝗶𝗮.xdDARKSIRENهایزنبرگ◇𝐌𝐫.𝐍𝐨𝐛𝐨𝐝𝐲◇nobodyv-alkalineGame center adminیه گیمر سادهmilad saحاج کریتوسRoyalknighto0ashil0o13eautyPorfosornima𝐓𝐡𝐞 𝐆𝐮𝐚𝐫𝐝𝐢𝐚𝐧 𝐀𝐧𝐠𝐞𝐥جان قماربازlul-bookNimaتنها اکانت رسمی ( شب دشنه های بلند )more

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا
۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

۸ ایده خلاقانه که با پیاده‌سازی در بازی های بد به هدر رفتند - گیمفا