چرا آینده بازی های ویدیویی به آثار مستقل وابسته است؟
در روزهایی زندگی میکنیم که بازی های بزرگ و AAA صدها میلیون دلار خرج روی دست ناشران میگذارند و حتی پیش میآید چند روز بعد از عرضه، سرورهایشان برای همیشه خاموش شود! بازیهای مستقل یا همان ایندی (Indie) پناه امن گیمرهایی هستند که میخواهند خلاقیت بی حد و مرز تیمهای توسعه را بچشند.
عناوینی که توسط تیمهای کوچک یا حتی یک فرد به تنهایی ساخته میشوند و خبری از بودجههای سرسامآور نیست. اما خب همین قضیه باعث میشود که ریسکهای دیوانهواری در این بازیها ببینیم. از گیمپلیهای خاص تا روایتهایی که ممکن است چندان مورد پسند عامه مردم و سرمایهگذاران نباشد.
به عنوان مثال، اگر کسی به ظاهر بازی Celeste نگاه کند، به احتمال زیاد نمیتواند حدس بزند که چه شخصیتپردازی لایهای و خوبی پشت یک اثر پلتفرمینگ پیکسلی پنهان شده است. یا چه کسی فکر میکرد که یک بازی روگ لایک (Rougelike) با محوریت ارتقای خودرو در یک دنیای آخرالزمانی بتواند به یک عنوان قابل احترام تبدیل شود و گیمر ساعتها به تجربه Pacific Drive بنشیند؟
این روزها بازیهای ایندی به جایگاهی رسیدهاند که گیمرها نسخه دوم Hollow Knight با عنوان Silksong یا Hades II
را موردانتظارترین بازیهای خود در بزرگترین مراسم گیمینگ اعلام میکنند. این نوع انتظار از سوی گیمرها نشاندهنده این است که بازیهای ایندی در صنعت بازیهای ویدیویی به یک جریان اصلی تبدیل شدهاند و میتوانند با داستانسرایی عمیق و مکانیکهای نوآورانه، به اندازه بازیهای بزرگ یا حتی بیشتر از آنها جذاب باشند. یا حتی به جرئت میتوان گفت که به لطف عناوین مستقل از جمله Dead Cells ،Hades و Vampire Survivors، سبک روگلایک توانست بعد از سالها به بحث داغ محافل گیمینگ تبدیل شود.
رابطه بازیهای مستقل با شرکتهای بزرگ
شرکتهای بزرگ از جمله Valve ( با فروشگاه استیم)، مایکروسافت، سونی و حتی اپیک گیمز روزبهروز بستر مناسبتری برای سازندگان مستقل فراهم میکنند. سونی و مایکروسافت با اضافه کردن عناوین ایندی به سرویسهای اشتراکی خود، یعنی پلی استیشن پلاس و گیم پس شانس بزرگی به دیده و تجربه شدن آنها میدهند. در گذشته، عناوین مستقل اکثراً از معرفی به اصطلاح دهان به دهان گیمرها یا در تخفیفهای بزرگ میتوانستند گیمرها را جذب کنند.
اما باید گفت که این حمایت از بازیهای ایندی تنها به نفع سازندگان نیست و یک رابطه دو سر سود است. عناوین مستقل به دلیل خلاقیت و نوآوریای که دارند، میتوانند تجربههای جدیدی را برای گیمرها رقم بزنند؛ این موضوع در نهایت به اعتبار و جذابیت این سرویسهای اشتراکی میافزاید. همچنین باعث سنگینی بیشتر وزن کاتالوگ بازیهای موجود در سرویس، با هزینه بسیار کمتر نسبت به عناوین AAA میشوند.
با توجه به استقبال گستردهای که از این بازیها میشود، آینده بازیهای مستقل روشن به نظر میرسد و احتمالاً این همکاریها همچنان ادامه خواهد داشت. همچنین Valve با فروشگاه استیم و مکانیزمهایی مانند دسترسی زودهنگام (Early Access) به توسعهدهندگان این امکان را میدهد که با بازخورد مستقیم کاربران، بازیهایشان را در مراحل توسعه بهبود بخشند و ایرادات بازی را تا حدود زیادی رفع کنند.
مشکلات توسعهدهندگان
تا به اینجا از قدرت و درخشش بازیهای ایندی سخن گفتیم، اما نباید تصور کنیم که توسعهدهندگان مستقل راه همواری در پیش دارند. اولین موردی که بازیهای ایندی با آنها روبهرو هستند، محدودیتهای مالی و منابع انسانی برای توسعه است. مدیریت چنین پروژههایی به مراتب سختیهای مخصوص خود را دارد. چرا که با وجود همچین محدودیتهایی، اگر بازی وارد جهنم توسعه شود، عرضه موفقیتآمیز آن میتواند برای تیم مدیریت استودیو یک ماموریت غیرممکن باشد.
مورد بعدی، این است که بازار بازیهای ویدئویی یک اقیانوس عمیق است که استودیوی سازنده باید محصول خود را به مخاطبان مناسب برساند. هرچند این مشکل هم به همان محدودیت مالی که پیشتر اشاره کردیم میرسد. چرا که عدم توان استودیوها در اجرای کمپینهای پرخرج تبلیغاتی، باعث شده که برخی بازیها حتی با پتانسیل بالا هرگز دیده نشوند و کار سازندگان آنها به تعطیلی شرکت برسد.
قبلتر گفتیم که دست سازندگان بازیهای ایندی برای ریسک بیشتر و خلاقیتهای دیوانهوار بازتر از ناشران بزرگ است اما به این معنا نیست که همهچیز به راحتی پیش میرود. زیرا برخلاف ناشران بزرگ که میتوانند شکست یک پروژه را با موفقیت دیگر پروژهها جبران کنند، هر ریسک یک تیم سازنده مستقل میتواند تبدیل به آخرین اشتباه آنها شود. همین فشارهاست که کار را برای تیمهای ایندی بسیار دشوار میکند، چرا که باید بین خلاقیت و موفقیت مالی تعادل مناسبی برقرار کنند. البته بازیسازهای مستقلی که موفقیت چشمگیری با عناوین قبلی خود داشتهاند، جامعه بازیکنها یا همان به اصطلاح فن بیس خود را بهدست آوردهاند که اطمینان خاطر خوبی به تیم سازنده میدهد.
بازیهای مستقل جاودانه هستند
نیاز گیمرها به تجربههای نوآورانه و جدید هیچگاه قرار نیست از بین برود و به سبب وجود همین نیاز، استودیوهای مستقل میتوانند به حیات خود در صنعت بازیسازی ادامه دهند. خوشبختانه در سالیان اخیر و میان گیمرهای ایرانی، این ذهنیت که فقط باید عناوین ناشرهای بزرگی مثل راکستار، یوبیسافت یا EA را تجربه کرد و بعضاً عناوین مستقل را کودکانه و پیش پا افتاده میخواندند، به آرامی منسوخ شده است. و همین موضوع باعث شده تا گیمرهای بیشتری زیبایی شاهکارهای مستقل را تجربه کنند.
آینده بازیهای ویدیویی به خلاقیت و تجربههای جدید وابسته است و قبول داشته باشید یا نه، بازیهای ایندی جریانسازهایی هستند که هر از چند گاهی میتوانند منبع الهام بازیهای AAA و پر زرق و برق ناشران بزرگ باشند. بازیهای ایندی همان آزمایشگاههایی هستند که صنعت گیمینگ به آنها نیاز دارد تا از رکود و تکرار فاصله بگیرد. از این رو، وقتی به بازیهای بزرگی مانند God of War Ragnarok نگاه میکنیم، ردپای یک بازی مستقل (Hades) در آن به وضوح قابل مشاهده است. بنابراین همواره جایگاه این عناوین کوچک و دوستداشتنی در قلب ما گیمرها محفوظ خواهد بود.
پر بحثترینها
- ۱۵ مشکل بزرگ سری GTA که طرفداران سرسخت نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- ویدیو: مقایسه Call of Duty Black Ops 6 روی PS5 و Xbox Series X/S [زیرنویس فارسی]
- نقدها و نمرات بازی Dragon Age: The Veilguard منتشر شدند
- رسمی: سونی دو استودیوی Neon Koi و Firewalk، سازنده Concord، را تعطیل کرد
- نقدها و نمرات بازی Call of Duty: Black Ops 6 منتشر شدند
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- بیش از ۸۰ بازی برای PS5 Pro بهینه شدهاند
- گزارش: کارگردانان بازی Marvel’s Wolverine نقش خود را رها کردند
- شمار بازیکنان همزمان Dragon Age: The Veilguard در روز عرضه به بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر رسید
- تحلیلگر: Ghost of Tsushima ارزش سرگرمی و عدم تحمیل ایدئولوژی را در اولویت قرار داد
نظرات
خیلی سادس : پول
همین شرکت هایی که از خیلی قدیم تا الان هستن مثل کونامی یوبی سافت ea اکتیویژن و حالا کمتر کپکام بازی های قدیمیشون رو ببینی پر خلاقیت و “عشق” به بازی سازی یعنی یه چی میساختن که مخاطب باهاش حال کنه نه اینکه فقط بفروشه
ولی الان فقط موضوع پوله
ابن شرکت های ایندی هم اکثرن تازه کارن یا با “عشق: بازی میسازن که بازی هاشون خوب در میاد
از اشتباهات شرکت های بزرگ درس میگیرن و چون خودشون هم گیمرن میدونن دقیقا چه چیزی برای جذب مخاطب نیازه
شاید همینا هم روزی به پول و پله ای برسن دیگه بازی های خوب نسازن
مثل کارمند تازه استخدام شده با قدیمی میمونه، تازه با حوصله خدمات میدن ولی قدیمی ها فقط میخان تایم کاریشون تموم شه
با نظرتون موافقم و دلیل این موضوع میتونه این باشه که همه کسب و کارها وقتی بزرگ میشن و دامنه مسئولیتشون بالا میره، استرس در انتخابهاشون بیشتر میشه و ریسک پذیری کمتری پیدا میکنن. چون برخلاف شرکتها و تیمهای کوچیک، چیزای زیادی برای از دست دادن دارند.
بله درست میفرمایید.
البته اینم بگم در شاید ریسک نکردنر یه مدتی جواب بده اما در طولانی مدت به ضررشه
مثل یوبی سافت
دوران طلایی گیم ها دوره نسل ۶ بود پلی استیشن ۲ چقد زیاد تنوع گیم داشت ادم وقت نمیکرد خیلی هاشو بازی کنه
الان کنسول متنوع زیاد هست ولی گیم نیست
✅ نسل ۶ که دریایی بود برای خودش 🤩🤩
چون بازی های ایندی کوتاه و بی پروا در ایجاد ایده های مختلف هستند .
همچنین ایندی ها همان طور که از اسمشون معلومه ساخت یک الی بیست نفر نفر هستند که با تمام وجود و عشقشون روی بازی وقت گذاشتند . برای همینه ما عاشق ایندی هاییم.
به نظرم از همه چی مهم تر سخت گیری خود دولوپر های استدیو ایندی برای رشد خودشونه و دخالت حداقلی بیزنیس من ها باعث میشه این رشد و کیفیت و ببینی این که گیمو به خاطر اینکه داستان و با خلاقیت از روش ویدیو گیمی پیش ببرن به نظرم ستودنیه هیچ وقت استوری تو گیم واقعا نباید اونقدر که جدی گرفته میشده که تو استدیو های AAA جدی گرفته میشن براش حتی سینماتیک خرج میکنن بعضا هم زیاده روی نسبت به گیم پلی که باعث برین دد بودن بازی میشه و تولید بازی های یک بار مصرف هر چی بیشتر میبینم خسته کننده تر از هروز میشه البته هنوزم بازی های نسبتا خوبی از استدیو های AAA میاد ولی نسبتش کم شده و خب تقاضا نسبت به هزینه ای که میشه بالاست تنها امیدی که ویدیو گیم دارم همین بازی های ایندیه سلست پلتفرمر هالو نایت مترویدونیا دیسکو الیزیوم رول پلی هیدیس ۲ روگ لایک که ارلی اکسسشم الانم یه بازی فوق العاده است تا موقعی که اینا هستن امید هست به ویدیو گیم و میشه هنوزم بعد از ۶ سال انتظار برای یه بازی ایندی بازم منتظر موند
دوستانی که بازی های سولز دوست دارند و بازی ها پیکسلی پتفرمینگ، پیشنهاد میکنم بازی ایندی blasphemous رو حتما انجام بدهند، از نظر داستانی و گیم پلی، میتونه شمارو تا ساعاتی سرگرم کنه.
ولی واقعا از لحاظ مپ عذابه خیلی گیج میشدم سرش.
همونطور که توی متن هم اشاره کردین بازار این مدل بازیا تو ایران بخاطر تغییر دید بازیکنا نسبت بهشون داغ تر از قبله،ولی همچنان بخش قابل توجهی از بازیکنارو میبینم که برخورد فوق العاده سطحی با این مدل آثار دارن که امیدوارم به مرور زمان کمتر و کمتر بشه.
دقیقا همینطوره که شما میفرمایید. من خودم هم یه دورانی هیتر بازی های ایندی بودم ولی الان انقد ایندی بازی کردم که دیگه ته کشیدن😅
عالی🌹،یادش بخیر این مادائو عجب شخصیت فیلمی بود حتی اسم اصلیشم یادم نمیاد😂😂
مادائو❌سید مادائو✅
دیگه تموم شد کسی کم پیدا میشه از سر عشق و علاقه به گیم بازی بسازه برا همین خلاقیت و ریسک پذیری کم شده .اصلا لازمه خلاقیت
و نوآوری ریسک که دیگه کسی انجام نمیده
یه نکته جالبی که در حال حاضر در مورد بازیای ایندی یا مستقل وجود داره اینه که :
واقعا بازیای مستقلی در یه دهه اخیر پدیدار شدن که حداقل ظاهرش رو که میبینی واقعا یه پا AAA هستن مثلا نمونه بارزش
Shadow Warrior که عملا میشه با Doom مقایسهش کرد
متاسفانه این چن ساله اخیر استودیو های بزرگ به شدت در گیر فورمول های تکراریه موفق هستن دبگه کمتر بازی بزرگی میبینی که بشه ازش لذت برد برای همین مردم بیشتر جذب بازی های ایندی شدن نمونش هم خودم شاید در این چن ساله اخیر نمونه بازی های بزرگی که با لذت تمومش کردم به تعداد انگشت های دستم نمیرسه ولی تا دلت بخواد بازی ایندی تموم کردم و نهایت لذت رو بردم مخصوصا سلست که عکسشو دیدم دلم خواست دوباره برم سراغش
عاشق عکس مقاله هستم (:
منم عاشق خودتم 💚
😂😁
هر کاری هم بکنه یک بازی ساز چه به عنوان یک ناشر بزرگ چه دولوپر ایندی طراحی گیم پلی جذاب و سرگرم کننده رو با هر بهانه بازیش هر چقدرم خاص باید بگونجونه داخل بازیش چون در نهایت گیم پلی که نگه میداره پلیر رو پای بازی
صنعت گیم از اول به بازیهای مستقل وابسته بوده، خیلی از ناشرها و بازیسازای بزرگ امروزی هم همون ناشرها و بازیسازای مستقل دیروز بودن که حالا اون دل و جرئت و آزادی قبلو ندارن و صد البته بوی پول که به مشامشون خورده تغییر کردن
دلیل وابستگی صنعت گیم به عناوین مستقل هم که مشخصه: آزادی تو ارائه محتوا و مکانیکهای خلاقانه و جدید
همونا هم بزرگ بشن تفاوت زیادی با بزرگان نمیکنن ولی خب حداقل فعلا نعمتشون در دسترسه
همین ۲ ساعت پیش داشتم دد سلز بازی میکردم. برای بار هفتم از the queen شکست خوردم. دیگه برام عادی شده😃(البته ۳ بار هم شکستش دادم.)
ولی دنیای عناوین ایندی خیلی خیلی بزرگه و ایده های عجیب و جالبی توی اونها هست که هیچ سازنده ای جرئت رفتن به سمتشونو هم نداره.