بیوگرافی جیم کری | از کارآگاه حیوانات تا دکتری از جهان گیمینگ

جیم کری اسمی‌ست که با شنیدن آن لبخندی روی صورت طرفداران سینما نقش می‌بندد و یاد خاطرات بیشمار می‌افتند.

جیمز یوجین کری در تاریخ ۱۷ ژانویه ۱۹۶۲ (۲۷ دی ۱۳۴۰) و در شمال سرد کانادا، شهر انتاریو به دنیا آمد. آعاز این بازیگر کمی مذهبی‌تر از سایر هم‌دوره‌های خود بود. اگر بخواهم نگاه دقیقی به جیم بیاندازم، باید با فکتی جالب آغاز کنم. نام کری در واقع از ریشه‌های مادری او (فرانسوی، ایرلندی و اسکاتلندی) آمده است. این فامیلی در اصل Carre بوده و کقه تلفظ می‌شود. همه‌ی بازیگران از نقطه‌ای علاقه‌ی خود را شروع می‌کنند. کری ۸ ساله با بازی کردن مقابل آینه و تقلید چهره به بازیگری علاقه‌مند شد. به گفته‌ی خود کری در سن ۱۰ سالگی، او به بهترین شکل ممکن می‌توانست تقلید صدا کند. این فیلم Monty Python بود که تاثیر ابدی روی جیم گذاشت. کری ۸ سال را در مدرسه‌ای به شدت (تا حدودی افراطی) مذهبی گذراند. خانواده‌ی او سختی‌های مالی بیشماری را تجربه کردند. فرزندان بزرگ خانواده‌ی کقه، جیم و جان، مجبور بودند که در کارخانه‌ی رو به روی خانه‌ی خود (به عنوان نگهبان و سرایدار) مشغول به کار شوند.

آغازی ساده و پر از خنده داخل مرز‌های کشور مادری

اولین حضور استند آپ جیم در سال ۱۹۷۷ اتفاق افتاد. کری تنها ۱۵ سال داشت و از پدرش برای حضور روی صحنه کمک گرفت. در همین حین، مادرش لباس‌های مخصوص این اجرا را انتخاب کرده بود. متاسفانه حضور اول کمدی او به طرز وحشتناکی با شکست مواجه شد. این موضوع برای نوجوانی که استند آپ کلاسیک را در کلوپ مخصوص بزرگسالان اجرا می‌کرد اصلاً عجیب نبود. سختی‌های مالی خانواده‌ی کری کوچک، حمایت از استد آپ او را بینهایت دشوار کردند. در نهایت، شرایط مالی خانواده بهتر شد و کری بالاخره توانست پس از گذشت ۲ سال به صحنه‌ی استند آپ بازگردد. با گذر زمان و هر اجرای استند آپ، شهرت جیم بیشتر و بیشتر شد. در این مدت، تمرکز کری روی تقلید کمدی از بازیگران دیگر بود. در اوایل دهه‌ی هشتاد بود که همه چیز زیر و رو شد. رویاهای جیم برای تبدیل شدن به یک ستاره‌ی هالیوودی خیلی نزدیک به نظر می‌رسیدند. کری توانست قبل از پیوستن به هالیوود، در Massey Hall دو اجرای کامل و عظیم را برگزار کند.

در سال ۱۹۸۴ بود که او با بازی در نقش اصلی سریال The Duck Factory اولین رد پای خود را در صنعت سینما به جا گذاشت. شایان ذکر است که نه این سریال و نه ایفای نقش کری را هیچکس به خاطر ندارد. با وجود این که جیم به جهان هالیوود راه پیدا کرده بود، حضورش در جهان استند آپ همچنان تمرکز زندگی کاری او بود. جک نیکلسون، کلینت ایستوود، جیمز دین و الویس پریسلی در لیست تقلیدهای موفق و بی‌نقص او قرار داشتند. بالاخره در یکی از استند آپ‌های بیشمار کری بود که سموئل گولدوین جونیور (تهیه‌کننده) برای او اولین قراردادش را به ارمغان آورد. اولین اثر جیم یک فاجعه‌ی وحشتناک و افتضاح بود که در این مطلب حتی نمی‌توانم به آن اشاره کنم. کری برای اولین بار برای SNL در سن ۱۸ سالگی درخواست کار داد و سپس ۵ سال بعد، در سن ۲۳ سالگی، باری دیگر تلاش کرد تا استخدام شود. هر دو بار، جیم جوان رد شد. Once Bitten فاجعه‌ای دیگر در کارنامه‌ی کاری کری بود. وی در این فیلم نقش اصلی را بازی کرد.

در سال ۱۹۸۶، جیم نشان داد که هیچوقت دست از تلاش کردن برنمی‌دارد. او برای بار سوم توسط مجموعه‌ی Saturday Night Live رد شد. کسانی که در پروسه‌ی تست بازیگری کری برای SNL حضور داشتند دانا کاروی و فیل هارتمن بودند. هر دوی این بازیگران در تلاش اول خود توسط مجموعه‌ی مذکور استخدام شدند. پس از شکست‌های بیشمار از آغاز تا سال ۱۹۸۶، کمدین ما بالاخره فهمید که تقلید صدا موفقیتی با خود به همراه ندارد. در همین نقطه بود که جیم کری تصمیم گرفت استایل و ساختار کمدی خود را تغییر دهد. پس از گذشت ۱۳ سال، از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴، کری بالاخره توانست به بخشی از شوی تلویزیونی جذاب و پرطرفدار In Living Color تبدیل شود. موفقیت جیم از همین جا شروع شد.

از موفقیتی باورنکردنی و به یادماندنی تا شکست‌های دردناک در بازه‌ای ۴ ساله

اثری که همه‌ی طرفداران ژانر کمدی و آثار کری تا ابد به خاطر خواهند داشت Ace Ventura Pet Detective است. این فیلم توانست تا با فروش ۱۰۷ میلیون دلاری به موفقیتی باورنکردنی برای بودجه‌ی ۱۵ میلیون دلاری خود دست پیدا کند. ریک مورانیس انتخاب اول برای ایفای نقش Ace بود اما این کری بود که در نهایت نقش را به عهده گرفت. تام شادیاک (کارگردان اثر) می‌ترسید که این فیلم کارنامه‌ی کاری او و کری را به نقطه‌ی پایان می‌رساند. در سال ۱۹۹۴، جیم اولین فیلم کمیک بوکی خود را بازی کرد. فیلم The Mask و فروش ۳۵۱ میلیون دلاری‌اش همه را شگفت‌زده کرد. همه‌ی ما داستان‌های عجیب این فیلم را شنیده‌ایم. این که میمیک و قابلیت تغییر چهره‌ی کری تا حدی بود که طراحان جلوه‌های ویژه نیاز به فعالیت بیش از حد نداشتند، حقیقت دارد. در ماه دسامبر سال ۱۹۹۴، سومین فیلم موفق و ماندگار جیم منتشر شد. Dumb and Dumber نیز موفقیت تجاری بزرگی را به همراه داشت. کری برای اولین بار توانست برای فیلم The Mask نامزد جایزه‌ی Golden Globe شود.

از واکین فینیکس تا هریسون فورد، حتی بزرگ‌ترین و قدرتمندترین بازیگران هالیوود هم لکه‌های ننگی در کارنامه‌ی کاری خود دارند. کری دوست‌داشتنی و عجیب ما استثنا نیست. برای تمامی طرفداران بتمن، نام Batman Forever حس درد و تنفر را به همراه دارد. یک فیلم چقدر باید افتضاح باشد که ترکیب استعداد تامی لی جونز و کری نتواند آن را نجات دهد؟ جواب بسیار ساده است؛ به اندازه‌ی Batman Forever. کری نقش شخصیت Riddler را در این فیلم ایفا کرد. البته نسخه‌ی کری، بیشتر شبیه یک استند آپ کمدین در لباس‌های تنگ بود تا Riddler. فیلم Ace Ventura When Nature Calls نیز در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. مردم عاشق این اثر بودند اما منتقدین نفرت خود را بدون ترس به نمایش گذاشتند. اثر بعدی که کری در آن حضور داشت The Cable Guy بود. این فیلم افتضاح بود اما افتخاری بزرگ را برای جیم به ارمغان آورد. کری در همین فیلم بود که، با درآمد بینهایت بالای خود، به اولین بازیگری تبدیل شد که ۲۰ میلیون دلار برای یک اثر دریافت کرده بود.

سال ۱۹۹۷، اثر ماندگار دیگری را در کارنامه‌ی کمدین دوست‌داشتنی ما قرار داد. چه کسی‌ست که ایفای نقش کری در Liar Liar را فراموش کرده باشد؟ “خودکار آبی است! خودکار لعنتی آبی است!” را همه به خاطر خواهند داشت. در نهایت، همه‌ی ما آرزو داریم که طلسم حاضر در این فیلم برای افراد بیشماری اتفاق بیافتد. کری دومین نامزدی Golden Globe خود را برای همین عنوان دریافت کرد. حتی مجله‌ی The New York Times نیز نتوانستند دیگر استعداد عظیم جیم را نادیده بگیرد. با تحلیل بازه‌ی ۴ ساله‌ی میان ۱۹۹۴ و ۱۹۹۸، تنها شکستی که می‌توان دید The Cable Guy و Batman Forever بود.

جیم کری در دهه‌ی بعدی چهره‌ای جدی‌تر از خود را نشان داد

سال‌های بعدی، جیم تصمیمی باورنکردنی و قدرتمند گرفت. او حقوق خود را برای ایفای نقش در شاهکاری سینمایی به نام The Truman Show کاهش داد. این فیلم از همه جنبه‌ای تحسین‌برانگیز بود. منتقدین و تماشاچیان در سر تا سر جهان از عنوان مذکور لذت بردند. منتقدین بیشماری باور داشتند که کری باید نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شود. جیم توانست جایزه‌ی Golden Globe را بالاخره دریافت کند اما برای دریافت جایزه اسکار نامزد هم نشد. The Truman Show داستان و شخصیت جدی‌تر و دردناک‌تری را در اختیار کری قرار داد و او نشان داد که می‌تواند به این شکل نیز ایفای نقش کند. در سال ۱۹۹۹، جیم مسئولیت ایفای نقش اندی کافمن را برای فیلم Man on the Moon به عهده گرفت. برای کسانی که اندی کافمن را می‌شناسند، از درگیری سرگرم‌کننده و تقلبی او با جری لالر (از کشتی کج) باخبر هستند. متاسفانه کری این درگیری را بیش از حد جدی گرفت. در یکی از روزهای فیلم‌برداری، جری لالر بر سر صحنه آمد تا با جیم دیدار کند. کری (که فکر می‌کرد جری با شخصیت او مشکل داشته) با جری لالر درگیر شد و به او توهین کرد.

ایفای نقش جیم تا حدی تحسین‌برانگیز بود که رویای دومین برد Golden Globe کری را به حقیقت تبدیل کرد. فیلم بعدی جیمز یوجین کری Me, Myself and Irene بود. ساختار و داستان طنز تلخ این اثر حقیقتاً عجیب و تا حدودی ضعیف است. دومین عنوان پرفروش کریسمسی تاریخ سینما How the Grinch Stole Christmas می‌باشد. کری نقش اصلی این فیلم را ایفا می‌کند. با گذر زمان، محبوبیت عنوان مذکور بیشتر و بیشتر شد. Memeها یکی از دلایل موفقیت این اثر با گذر زمان است. هنگام ایفای نقش Grinch کری مجبور بود تا، برای تحمل پروسه‌ی گریم، تکنیک‌های سیا برای تحمل شکنجه را یاد بگیرد. Bruce Almighty عنوان بعدی این بازیگر بود. هر کسی که نام این فیلم را شنیده، تنها با به خاطر آوردن آن می‌خندد. با فروش ۴۸۴ میلیون دلاری اثر مذکور، Bruce Almighty به جایگاه هفدهمین فیلم کمدی پرفروش تاریخ دست یافت. مورگان فریمن در Bruce Almighty نقش خدایی را بازی می‌کند که جایگاه خود را به صورت موقت به کاراکتر کری می‌دهد.

یکی از بهترین آثار کارنامه‌ی کاری جیم Eternal Sunshine of the Spotless Mind است. این فیلم بدون شک در جایگاه شماره یک آثار رومانتیک من قرار دارد. تمرکز داستان روی عمق شخصیت‌ها و درگیری‌های درونی آنها به جای رابطه‌ی عاشقانه‌ی میان آنها، این اثر را به عنوانی خاص و متفاوت در ژانر خود تبدیل می‌کند. حضور بعدی کری در فیلم Lemony Snicket’s A Series of Unfortunate Events رخ داد. طرفداران این کتاب از ایفای نقش جیم بینهایت متنفر بودند.

دورانی عجیب و فیلم‌هایی افتضاح با بازی جیمز کری

سال ۲۰۰۷ با همکاری مجدد جول شوماخر و کری شروع شد. این احتمالاً بزرگ‌ترین اشتباه او بود. فیلمی که از این همکاری به وجود آمد، فاجعه‌ای باورنکردنی بود که طبق معمول اکثر آثار شوماخر، هیچ نکته‌ی مثبتی نداشت. انیمیشن Dr. Seuss’ Horton Hears a Who جیمز را در نقش شخصیت اصلی قرار داد. این فیلم توانست به موفقیت تجاری نسبتاً بزرگ و ۲۹۰ میلیون دلاری دست پیدا کند. اثر بعدی کری Yes Man بود. فکت بسیار جالبی راجع به این فیلم برای طرفداران جهان گیمینگ وجود دارد. داستان این فیلم با اقتباس از کتابی با همین نام (نوشته‌ی دنی والاس دوست‌داشتنی) نگاشته شده است. شاید نام دنی والاس را نشناسید اما شخصیتی که او بازی می‌کند را می‌شناسید. دنی والاس صداپیشه‌ی شخصیت شان هیستینگز در فرنچایز Assassin’s Creed است. کتاب مذکور بینهایت از فیلم افتضاح بهتر نوشته شده بود.

فیلم I Love You Phillip Morris به موفقیتی نسبی در زمینه‌ی داستان‌گویی دست پیدا کرد و جیمز کری در جایگاه یکی از دو شخصیت اصلی آن حضور داشت. اثر مذکور اولین عنوان نسبتاً جذاب این دوره از فعالیت کری بود. تمامی کسانی که A Christmas Carol اثر چارلز دیکنز را مطلاعه کردند، یکی از بهترین نسخه‌های آن را انیمیشنی با همین نام در سال ۲۰۰۹ می‌دانند. در این انیمیشن بود که جیم محبوب ما نقش ابنیزر اسکروج را ایفا کرد. نزدیکی تمامی جوانب این اثر و وفاداری آن به نسخه‌ی اوریجینال تحسین بر‌انگیز است. یکی از دلایل حضور کری در این نقش همین وفاداری بالا بود. فیلم Mr. Popper’s Penguins عنوان بعدی بود که جیم در آن و در نقش اصلی حضور پیدا کرد. اثر مذکور هیچ چیز خاصی ندارد؛ با این وجود، تماشای آن می‌تواند تجربه‌ای سطحی و سرگرم‌کننده برای مخاطب فراهم کند. دو افتضاح بعدی کارنامه‌ی کری به شکل Kick-Ass 2 و The Incredible Burt Wonderstone حضور پیدا کردند. او به خاطر تیراندازی‌های مدرسه‌ی ابتدایی Sandy Hook حمایت خود از Kick-Ass 2 را قطع کرد. ظاهراً پس از این واقعه، کری دیگر نمی‌توانست فیلم‌های خشن را حمایت کند.

چه کسی باورش می‌شود که فیلم Dumb and Dumber To تقریباً ۱۰ سال پیش عرضه شده باشد؟ این عنوان از همه جنبه‌ای افتضاح، خسته‌کننده و عذاب‌آور بود. با این وجود، کری و دنیلز هر دو نقش خود را باری دیگر بازی کردند. دو مستند با محوریت جیمز کری در سال ۲۰۱۷ ساخته شدند. سریال Kidding نیز در سال ۲۰۱۷ پروسه‌ی ساخت خود را آغاز کرد. در بخش بعدی این مطلب به این سریال خارق‌العاده، دارک و باورنکردنی بیشتر می‌پردازم.

کاهش چشمگیر فعالیت جیم کری در جهان سریال و سینما

در سال ۲۰۱۸، جیمز کری در سریال دو فصلی به نام Kidding بازی کرد. او در این اثر نقش یک مجری برنامه‌ی کودکان را ایفا می‌کند که اینک باید با جوانب تراژیک، خصوصی و تاریک زندگی شخصی خود رو در رو شود. از نظر اینجانب، سریال Kidding باری دیگر اعماق پیچیده و تحسین‌برانگیز استعداد بازیگری کری را به نمایش گذاشت. متاسفانه سریال مذکور پس از دو فصل در ماه ژوئیه سال ۲۰۲۰ کنسل شد. داستان این عنوان نیز ناتمام باقی ماند. حتی خود کری نیز از کنسل شدن Kidding ناراحت شد چراکه یکی از تهیه‌کنندگان اجرایی این عنوان شخص جیمز یوجین کری بود. در حالی که Kidding ساخته می‌شد، کری نقش دکتر Eggman یا همان رباتنیک را در فیلم Sonic the Hedgehog ایفا کرد. طرفداران جهان گیم شباهت زیادی میان Robotnik اوریجینال با نسخه‌ی کری در فیلم اول Sonic the Hedgehog ندیدند. در قسمت دوم، این شباهت‌ها بیشتر شدند.

فیلم Sonic the Hedgehog 2 با فروش آغازین ۷۲ میلیون دلاری خود، بهترین فروش اثری را داشت که جیمز کری در آن ایفای نقش کرده بود. در سال ۲۰۲۰، کری بالاخره به جایگاهی رسید که از اولین روزهای فعالیت کاری خود خواهان آن بود. او توانست برای ایفای نقش جو بایدن در فصل چهل و ششم Saturday Night Live استخدام شود. بله، درست خواندید. پس از گذشت ۴۰ سال طولانی، کری توانست در SNL حضور پیدا کند. در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۰، کری از نقش بایدن کناره‌گیری کرد. با این وجود عجیب‌ترین اتفاق چند سال آخر کارنامه‌ی کاری جیم، حضور در آلبوم Dawn FM خواننده‌ی معروف (The Weeknd) به عنوان نریتور اصلی بود. در آوریل ۲۰۲۲، ما چیزی را از کری شنیدیم که قلب طرفداران را شکست. این بازیگر دوست‌داشتنی و عجیب دیگر عشق و علاقه‌ی خود به سینما را از دست داده بود. به گفته‌ی خود کری:

من دیگر راضی هستم. به اندازه‌ی کافی کار کرده‌ام. من خودم کافی هستم. بستگی دارد که چه چیزی باشد. اگر فرشته‌ها با یک فیلم‌نامه‌ی طلایی به سراغ من بیایند و درخواست کنند، شاید بازگردم. در حال حاضر نیاز به استراحت دارم.

به نظر می‌رسد که این استراحت، در ماه فوریه‌ی ۲۰۲۴، به پایان رسیده است. جیم باری دیگر در نقش رباتنیک به فیلم Sonic the Hedgehog 3 باز خواهد گشت. این بازیگر عزیز، نقش پدربزرگ رباتنیک را نیز در فیلم مذکور بازی خواهد کرد.

جوانب غمگین و خیلی عجیب‌تر جیمز یوجین کری

یکی از حقایق دردناک زندگی جیمز، افسردگی طولانی‌مدت کری است. اما جوانب تاریک زندگی جیم اینجا تمام نمی‌شود. جیمز در سال ۲۰۱۲ با یک هنرمند گریم به نام کاتریونا وایت آشنا شد. با گذر زمان، این دو آرتیست عاشق هم شدند و رابطه‌ی نزدیک‌تری میان آنها شکل گرفت. همه‌ی این خوشحالی‌ها در سال ۲۰۱۵ به پایان رسید. کاتریونا در همان سال از مصرف بیش از حد مواد مخدر فوت کرد. خانواده‌ی این دختر یک کیس دادگاهی علیه جیم درست کردند و به او تهمت قتل زدند. کری عقاید مذهبی نسبتاً آزادی دارد. او معمولاً در وقت آزاد خود، نقاشی می‌‌کند. این نقاشی‌ها از احساسی و روحانی شروع می‌شوند و تا سیاسی و انتقادی ادامه دارند. در سال ۲۰۱۷، جیم چندین نقاشی کاریکاتوری و انتقادی در مورد شرایط سیاسی وقت آمریکا کشید و به اشتراک گذاشت. در ماه آوریل ۲۰۲۲ جیمز علاقه‌ی خود به موضوع NFT را نشان داد. پس از مدتی بسیار کوتاه، او به صورت کامل از این زمینه کناره‌گیری و از طرفداران خود معذرت‌خواهی کرد.

با نگاه کردن به جوانب مختلف زندگی کری، به هم ریختگی و آشفتگی ذهن او کاملاً منطقی به نظر می‌رسد. طرفداران این بازیگر بااستعداد و پرانرژی همواره نگران سلامتی و روان او هستند. کسانی که اخبار سینما را دنبال می‌کنند به خاطر دارند که جیمز چند سال پیش از سینما به صورت کامل کناره‌گیری کرد، به قلب جنگل رفت و روی نقاشی تمرکز کرد. برای کسانی که نگران کیس کاتریونا وایت هستند، باید بدانند که نیازی به این نگرانی نیست. تمامی پرونده‌های این کیس در تاریخ ۲۵ ژانویه ۲۰۱۸ (۸ بهمن ۱۳۹۶) بسته شدند و هیچ یک از دو طرف قصد ادامه دادن آنها را ندارند. ما نیز، مثل تمامی طرفداران کری، امیدواریم این بازیگر آسیبی نبیند و از این دوره‌ی ساکت و کم‌فعالیت خود لذت ببرد. ما تحمل اتفاقی دردناک همچون بروس ویلیس نداریم…

در صورتی که به بیوگرافی‌های بیشتر علاقه دارید، می‌توانید بیوگرافی‌های واکین فینیکس، هریسون فورد، لیام نیسون و یا بروس ویلیس را مطالعه کنید.

منبع: گیمفا