رتبهبندی تمام فیلمهای جیمز باند
فیلمهای جیمز باند بسیار خوب و جذابی تا به امروز در این فرنچایز طولانی در تاریخ سینما عرضه شده است.
از زمانی که دنیل کریگ تصمیم گرفت تا دیگر نقش جیمز باند را بازی نکند و به حضورش در این مجموعه فیلم پایان بدهد، جستجو برای بازیگر جدید نقش جیمز باند شروع شده و در این میان نیز شایعات و گزارشهای غیررسمی متعددی منتشر شده است. در این میان، برخی از گزارشهای تازه و تأیید نشده حاکی از آن هستند که آرون تیلور جانسون قرار است نقش جیمز باند را در ۲۶ مین فیلم این فرنچایز ایفا کند.
حدود دو سال و نیم پیش بود که فیلم No Time to Die به روی پرده سینماها آمد و آخرین حضور دنیل کریگ در نقش مأمور ۰۰۷ را رقم زد. با این حال، در این مدت زمان، خبرهای رسمی چندانی درباره آینده این مجموعه ارائه نشده است. همین نیز سبب شده تا شایعات بسیار زیادی پیرامون این مجموعه وجود داشته باشد.
با این حال، در این مدت که طرفداران منتظر هستند، میتوان به رتبهبندی فیلمهای جیمز باند پرداخت، فرنچایزی که تاکنون ۲۵ فیلم در آن ساخته شده و برخی از آنها یک سروگردن از بقیه بالاتر هستند. مطمئنا هر کدام از بازیگران جیمز باند در ادوار مختلف طرفداران خاص خودش را دارند اما اینکه کدام یک از این آثار بهتر از بقیه است، انتخاب دشواری به شمار میرود.
به طور کلی، هر کدام از بازیگران نقش جیمز باند شروع خوبی داشتند و برجسته بودند اما رفته رفته آثار آنها نزول پیدا کردند و همین نیز سبب میشد تا بازیگر دیگری برای ایفای نقش جیمز باند در فیلمهای بعدی انتخاب شود. در هر صورت، در این مطلب قرار است نگاهی به گذشته این فرنچایز بیندازیم و بررسی کنیم که کدام یک از آثار فرنچایز جیمز باند بهتر از بقیه هستند.
۲۵. فیلم Die Another Day – محصول سال ۲۰۰۲
از ماشین نامرئی و موجسواری روی کوههای یخی در پایان فیلم تا نقشآفرینی مدونا در نقش یک مربی شمشیربازی، چیزهای بسیار زیادی در این اثر سینمایی اشتباه پیش رفتند، اشتباهاتی بسیار گزاف و عجیب که شما را به این فکر میاندازند که سازندهها به هنگام ساخت این اثر سینمایی از خود بی خود بودند. با این حال، حضور هیل بری و صحنه بیرون آمدن او از دریا در کوبا صحنه بسیار زیبایی را رقم زده بود.
۲۴. فیلم Spectre – محصول سال ۲۰۱۵
مطمئنا سکانس شروع فیلم «اسپکتر» که مربوط به جشن روز مردگان است، بسیار جذاب و خیرهکننده است. اما فیلم «اسپکتر» به طور سیستماتیک همهی نویدها و وعدههای ابتدایی خودش را از بین میبرد و کل کارکرد شخصیت بلوفلد را مخدوش میکند و هیچ لحظه سرگرمکننده و طنزی را در اختیار دنیل کریگ قرار نمیدهد. این اثر سینمایی همچنین با حضور بازیگران نه چندان مناسب، تعقیب و گریزهای بدون خطر و همچنین اوج منحصربهفرد بودن و غیر رضایتبخش است.
۲۳. فیلم Moonraker – محصول سال ۱۹۷۹
فیلم «مونریکر» بدون شک بدترین فیلم جیمز باند راجر مور به شمار میرود، حتی با وجود اینکه با حضور سرگرمکننده و جذابی از میشل لونزدیل است و همچنین صحنه تماشایی و خیرهکننده چتربازی قبل از فیلم Point-Break دارد چراکه این اثر کمپی و بیمزه بودن را بیش از حد بالا برده است. به سختی میتوان دید که چطور تعقیب و گریز گوندولا و دزدی شاتل فضایی میتوانستند بهخوبی در کنار هم قرار بگیرند.
۲۲. فیلم Tomorrow Never Dies – محصول سال ۱۹۹۷
فیلم «فردا هرگز نمیمیرد» بسیار صیقلی است و اگر صادق باشیم، بی احساس و بیروح است و خیلی موارد را درون خودش دارد اما باید گفت که بهترین بخش آن نیز فرار ماشین BMW از داخل پارکینگ با کنترل از راه دور است. حضور میشل یئو در این اثر سینمایی بسیار خوب است اما جاناتان پرایس نتوانسته نقشآفرینی خوبی داشته باشد. موارد مرتبط با قایق رادار گریز او بسیار اشتباه هستند و همین نیز از جذابیت این اثر کاسته است. با این حال باید گفت که بر اساس این فیلم سینمایی بازی ویدیوییای به همین نام ساخته شده که در سال ۱۹۹۹ میلادی عرضه شده است. این بازی ویدیویی توانست به موفقیت بسیار خوبی دست پیدا کند.
۲۱. فیلم The Man with the Golden Gun – محصول سال ۱۹۷۴
صحنههای سالن آینهها در این اثر سینمایی چیزی نیست که بینندهها خواهان آن باشند و جذابیتی ندارد. این در حالی است که بریت اکلند نیز در اکثر صحنهها با کمترین لباس حضور دارد و نقش یک همراه را به نمایش در میآورد. کریستوفر لی که از مور پیشی گرفته بود، لیاقت بیشتر از این داشت که در این شرایط گیر بیفتد.
۲۰. فیلم The World is Not Enough – محصول سال ۱۹۹۹
معایب بزرگ این اثر سینمایی عبارتاند از شخصیت دکتر کریسمس جونز با بازی دنیس ریچاردز که یک شوخی تأسف بار است و در حالی است که در میان انفجارها با جلوههای مزخرف کامپیوتری قدم میزند، نمیداند که با رابی کولترین چه کار باید بکند. اما وقتی که سوفی مارسو با انگیزههای غیر قابل پیشبینیاش وارد بازی میشود، فیلم سرزنده و سرحال به نظر میرسد.
۱۹. فیلم Licence to Kill – محصول سال ۱۹۸۹
جنبههای ناخوشایند این اثر سینمایی برجسته و درگیرکننده هستند و برای استعدادهای دالتون اصلاً مناسب نبود که تا این حد عبوس و بدخلق جلوه کند. با این حال، جان گلن توانسته بدلکاریهای عملی بسیار خوبی را ارائه بدهد که شامل صحنه تعقیب و گریز نفتکش در صحرا میشود و این در حالی است که رابرت داوی حضور خوبی داشته اما آنتونی زربه و بنیسیو دل تورو چندان سرگرمکننده ظاهر نشدند.
۱۸. فیلم Skyfall – محصول سال ۲۰۱۲
فیلم «اسکایفال» یکی از بهترین شخصیتهای شرور این مجموعه با هنرنمایی خاویر باردم را داشت که نتوانست بهخوبی از آن بهره ببرد و آن را هدر داد. سه صحنه اول این شخصیت بسیار شرور و شیطانی به نظر میرسند و به لطف فیلمبردار راجر دیکینز، این اثر سینمایی براقترین و برجستهترین اثر جیمز باند به شمار میرود اما مشکلات داستانی آن واقعاً مضحک هستند، نقشهای کوچک بهخوبی تعریف نشدند و تعقیب جودی دنچ تا اسکاتلند به اندازه کافی خوب نبود.
۱۷. فیلم GoldenEye – محصول سال ۱۹۹۵
باید گفت که نسخه بازی ویدیویی این اثر سینمایی بهتر است. این اثر سینمایی یک اثر بیش از حد مورد توجه قرار گرفته و اورریتد به شمار میرود، حتی زمانی که لحظات خاص و جالب خودش را دارد. صحنههای اکشن پر زرق و برق و حضور فوقالعاده فامکی جنسن در نقش یک شخصیت زن بسیار شرور نمیتوانند به طور کامل آبکی و افتضاح بودن این اثر سینمایی را جبران کنند، مواردی که شامل دیالوگهای تکاندهنده و هنرنمایی نه چندان خوب شان بین در نقش شخصیت شرور نه چندان به یاد ماندنی است. طرح داستان نیز بیش از حد کش آمده است.
۱۶. فیلم Diamonds Are Forever – محصول سال ۱۹۷۱
فیلم «الماسها همیشگیاند» خزترین فیلم شان کانری به شمار میرود، اثری که در آن، جیمز باند همراه نه چندان خوب و همچنین بیرمقترین شخصیت زن را داشت و همگی درون یک ماجراجویی طولانی و خستهکننده در وگاس حضور داشتند. اینکه این اثر سینمایی توانسته موفق باشد واقعاً شگفتانگیز است اما آهنگهای این اثر سینمایی در کنار حضور چارلز گری و عدم جدیت مطلق آن به این فیلم کمک کردند.
۱۵. فیلم A View to a Kill – محصول سال ۱۹۸۵
در این اثر سینمایی بینندهها شاهد دو شرور بزرگ بودند، سازندگان بهخوبی از پل گلدن گیت بهره بردند و آهنگ خوبی را در فیلم جای دادند ولی موارد منفیای نیز در این اثر سینمایی وجود داشت. راجر مور ۵۸ ساله بود و این موضوع در این اثر سینمایی مشخص بود و بیشتر نقشآفرینی او شبیه بدلکاری دیگران به نظر میرسید. با این حال، حضور گریس جونز در این اثر سینمایی بسیار جالب است و واکن نیز توانسته حضوری خارقالعاده داشته باشد.
۱۴. فیلم Octopussy – محصول سال ۱۹۸۳
فیلم «اختاپوسی» به هیچ وجه بد نیست و فیلم ماقبل آخر راجر مور در نقش جیمز باند به شمار میرود که کششهای خودش را دارد و مطمئنا تنها فیلم جیمز باند به شمار میرود که عنوان آن از روی یک شخصیت زن نامگذاری شده است. نقش این شخصیت زن را مود آدامز در این فیلم بازی میکند و آن طور که باید نتوانسته هنرنمایی خوبی در حد و اندازه نقشآفرینی لوئیس جردن در نقش کامال خان یا هنرنمایی استیون برکوف در نقش ژنرال اورلوف داشته باشد.
۱۳. فیلم Thunderball – محصول سال ۱۹۶۵
همه مواردی مربوط به صحنههای زیر آب در این اثر سینمایی حتی با وجود اینکه زحمات زیادی برای فیلمبرداری آنها کشیده شده، خستهکننده هستند. اگرچه این آثار سینمایی سودآورترین فیلمهای این مجموعه قبل از فیلم «اسکای فال» بودند اما جذابترین هنرنمایی شان کانری محسوب نمیشود، داستان خاطرهانگیزی ندارد و شخصیتهای آن متوسط رو به پایین هستند.
۱۲. فیلم Quantum of Solace – محصول سال ۲۰۰۸
مخاطبان از این اثر سینمایی متنفر هستند و نقطه اوج آن نیز مشکل ساز است. اما وقتی این اثر عملکرد خوبی دارد، به طرز نفسگیری جذاب به نظر میرسد و تعقیب و گریز در پشت بام Siena عالی است و همچنین میتوان از مأموریت جانبی سریع و عصبانی در داستان آن لذت برد. این اثر سینمایی همچنین به طور هوشمندانه توانسته ادامه داستان فیلم Casino Royale را در پیش بگیرد و بهترین نقشآفرینی دنیل کریگ را به نمایش بگذارد.
۱۱. فیلم For Your Eyes Only – محصول سال ۱۹۸۱
بهترین عنصر در این اثر سینمایی هنرنمایی خشمگین کارول بوکت در نقش ملینا هاولاک انتقامجو است. در کنار او نیز چیم توپول نیز توانسته نقشآفرینی خوبی در نقش دستیار ساده ارائه کند. این اثر سینمایی بار دیگر به سراغ رئالیسم پس از جنگ سرد رفته و نگاهی زیرکانه نسبت به جنبههای عاشقانه داشته و اوج داستانی خاطرهانگیزی را در آن صومعه بالای کوه رقم زده است.
۱۰. فیلم Dr No – محصول سال ۱۹۶۲
کن آدام بهعنوان طراح تولید و صحنه توانسته بهخوبی از بودجه محدود این اثر سینمایی بهره ببرد و این در حالی است که هنوز جنبههای دیگری از این مجموعه فیلم بهخوبی توسعه پیدا نکردند و در این اثر سینمایی مشاهده نمیشوند که شامل آهنگ تیتراژ است. گاهی اوقات نیز به نظر میرسد که این اثر سینمایی یک نسخه آزمایشی برای هنرنمایی شان کانری در نقش جیمز باند و برای دو فیلم بعدی است. با این حال، این اثر سینمایی هیجانهای بسیار خوبی ارائه میکند و اورسولا آندرس واقعاً عالی است.
۹. فیلم Casino Royale – محصول سال ۲۰۰۶
دو سوم این اثر سینمایی عالی است و این فیلم توانست به لطف سبک مارتین کمپل، این برند را احیا کند. همه چیز بهخوبی پیش میروند و شخصیتهای Le Chiffre و Vesper Lynd نیز شخصیتهای اضافه شده بسیار خوبی هستند تا زمانی که آنها کاری را انجام میدهند که باعث میشود اکت سوم فیلم اصلاً خوب نباشد.
۸. فیلم You Only Live Twice – محصول سال ۱۹۶۷
اگر فقط از روی طراحی صحنه این اثر سینمایی قضاوت کنیم، صحنههای ایجاد شده توسط کن آدامز و همچنین حضور جذاب دانلد پلینس در این اثر سینمایی باعث میشود تا این اثر در ردههای بسیار بالاتری قرار بگیرد. چهره زرد و موهای افتضاح شان کاتری تا حدودی عملکرد او را تحت تأثیر قرار میدهند و داستان فیلم نیز در ابتدا برای پیدا کردن روند خودش مشکل دارد اما در ادامه نبردهای هوایی و پایانی آن را به مسیر درست میآورند.
۷. فیلم No Time to Die – محصول سال ۲۰۲۱
آخرین فیلم جیمز باند تقریباً دو سال بهخاطر همهگیری کرونا به تأخیر افتاد و انتظار بیپایانی برای آخرین فیلم جیمز باند دنیل کریگ وجود داشت. تمام زمزمهها و هیاهوها برای انتشار آن حس انتظار را طولانی کرد و در کمال تعجب، این فیلم توانست انتظارها را برآورده کند. کری فوکوناگا انتخاب فوقالعادهای برای کارگردانی این اثر سینمایی بود و توانست خداحافظی بسیار خوبی برای دنیل کریگ ارائه کند، فیلمی که پر از اکشنهای مهیج و نقشهای مکمل به یاد ماندنی (آنا د آرماس) است.
۶. فیلم The Spy Who Loved Me – محصول سال ۱۹۷۷
این اثر سینمایی فیلمی محبوب با هنرنمایی راجر مور در نقش اصلی است و در مقابل وی نیز کورت یورگنس نقشآفرینی رضایت بخشی در نقش شخصیت شرور داستان داشته است. بسیاری از اکشنهای زیردریایی میتوانست از مد افتاده باشند اما لوئیس گیلبرت توانسته کارگردانی ظریفی را انجام بدهد و بارابارا باخ توانسته نقشآفرینی بسیار خوب و متعادلی در نقش همتای کیجیبی جیمز باند داشته باشد.
۵. فیلم Live and Let Die – محصول سال ۱۹۷۳
شاید انتخاب این فیلم بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای راجر مور کار درستی نباشد اما میتوان گفت که این اثر به راحتی متمایزترین فیلم وی است و انتخابی جسورانه برای شروع او در این مجموعه فیلم به شمار میرود. موسیقی فیلم عالی است، حال و هوای آن جذاب به نظر میرسد و دسیسههای آن نیز پیچیده هستند و این در حالی است که یافت کوتو توانسته حضور فوقالعادهای داشته باشد.
۴. فیلم The Living Daylights – محصول سال ۱۹۸۷
به دلایل متعددی این اثر در رتبههای بالا قرار گرفته است. تیموتی دالتون برای بازگرداندن حس و جنبه سخت و عصبی به این فرنچایز شایسته اعتبار بیشتری است و این اثر سینمایی توانسته با مهارتی شگفتانگیز داستان را از زرق و برقهای یخی به حس و حال مراکشی ببرد. صحنه بدلکاری تماشایی و خیرهکننده در پشت هواپیمای باری در این فیلم عالی است.
۳. فیلم On Her Majesty’s Secret Service – محصول سال ۱۹۶۹
این اثر سینمایی توانسته بهخوبی از حضور جورج لازنبی در نقش اصلی بهره ببرد اگرچه این بازیگر آن غرایز جالب شان کانری را درون خودش ندارد. صحنههای اسکی در این اثر سینمایی به اوج اکشن انفجاری میرسند، حتی زمانی که طرح داستانی کمی ضعیف است و این در حالی است که شخصیت کوئنتسا با بازی دایانا ریگ توانسته بالغترین شخصیت زن و همراه جیمز باند باشد.
۲. فیلم Goldfinger – محصول سال ۱۹۶۴
جنبههای کمپی کارگردانی گای همیلتون سبب شده تا او انتخاب بسیار خوبی برای تغییر لحن این مجموعه در این فیلم باشد و این اثر سینمایی نیز الگوی خوبی به شمار میرود که توانسته شخصیت شرور و قهرمان زن خوبی را ارائه کند. این اثر با اعتماد به نفس و سرگرمکننده است که توانسته شوخ طبیعی را بهخوبی در داستان خودش جای بدهد، استفاده بسیار مناسبی از ابزارها و گجتها داشته باشد و نقشه شوم و عجیبی درباره فتح جهان توسط شخصیت شرور را به نمایش بگذارد.
۱. فیلم From Russia with Love – محصول سال ۱۹۶۳
در این اثر سینمایی، شان کانری در سختترین حالت خودش دارد و طراحی تولید نیز در بهترین وضعیت خودش به نظر میرسد. بازیگران فوقالعادهای همچون رابرت شاو، پدرو آرمنداریز، دانیلا بیانچی در این اثر سینمایی هنرنمایی میکنند و لوته لنیا نیز آهنگ بسیار خوبی را در این اثر ارائه کرده است. کل سکانس قطار در این اثر سینمایی واقعاً پر جنب و جوش و استادانه به نظر میرسد. این اثر سینمایی فیلم دوم این مجموعه است که مجموعه فرنچایز جیمز باند را به اوج رساند و کارگردان ترنس یانگ توانسته هیجانهای جاسوسی بسیار خوبی را در این اثر سینمایی ارائه کند.
منبع: independent
پر بحثترینها
- بازی Intergalactic ناتی داگ را زود قضاوت نکنید
- رسمی: Forza Horizon 5 بهار امسال برای PS5 عرضه خواهد شد
- گزارش: بازی بعدی God of War با محوریت اساطیر مصر در دست ساخت قرار دارد [بهروزرسانی شد]
- کارگردان Ori: پلی استیشن بهزودی استراتژی چندپلتفرمی ایکس باکس را دنبال خواهد کرد
- فیل اسپنسر: بازیهای بیشتری از Xbox برای پلتفرمهای دیگر عرضه خواهند شد
- شایعه: لیان کندی شخصیت اصلی Resident Evil 9 خواهد بود
نظرات
این مطلب رو به دو قسمت تبدیل می کردید بهتر بود تا هم بتونید عکس فیلم ها رو بزارید و هم مرتب تر باشه
اخرش ادم بدای روس تموم نشدن؟
فقط فیلم Casino Royale رودیدم از جیمز باند
به نظرم بهترین فیلم جیمزباند همین کازینو رویال هست
دقیقا من هم فقط این فیلم رو دیدم
یادش بخیر کوانتوم او سولیس بازیش هم بود یک مرحله ش بود یارو مارو بیهوش میکنه تو کشتی بیدار میشیم
حیف تو بازی نمیشد استون مارتین زیبای جیمز و روند فقط کات سیناش بود 😬😬😂
تمام اونایی رو که دنیل کریگ بازی کرده بود رو دیده بودم.
ولی گلدن فینگر خیلی زیبا تر بود. راستش داخل یک کتاب باهاش آشنا شدم ولی واقعا قابل قبول بود.
فقط دنیل کریگ ۰۰۷
حدس میزدم اولی چی باشه
چه آهنگی داشت خیلی زیبا بود
بنظر من هم روسیه با عشق بهترین فیلم تاریخ جیمز باند هست
قطعا با اختلاف کازینو رویال، تیتراژ هم مرحوم کریس کرنل خوندکه عالی بود.
دوتا رفیق کمتر از دو ماه به یک روش خودکشی کردن کریس و چستر.