معرفی فیلم Gone with the Wind | شیرینی عشق در برابر تلخی جنگ
فیلم Gone with the Wind یکی از آثار نمادین و انقلابی تاریخ سینمای هالیوود به شمار میرود که روایت عشقی فراموش نشدنی را به تصویر کشیده است.
تاریخ سینما مملو از فیلمهای عاشقانه مختلفی بوده که برخی از آنها احساسات مخاطبین خود را دگرگون کرده و داستانی را روایت کردهاند که تا مدتها در یاد هر بینندهای باقی مانده است. با این حال کم پیش آمده که شاهد ساخت و اکران فیلمی عاشقانه باشیم که جلوهای حماسی و انقلابی پیدا کرده باشد تا حدی که از آن به عنوان نماد سینما و ژانر عاشقانه یاد شود؛ اتفاقی که ۸۵ سال پیش با ساخت اقتباس سینمایی از رمان بر باد رفته نوشته مارگارت میچل به وقوع پیوست.
فیلم Gone With The Wind روایتی عاشقانه را در بستری از تاریخ پرفراز و نشیب کشور ایالات متحده آمریکا پدید آورده تا حدی که شاید توانسته تا جنبه دیده نشدهای از جنگ داخلی این کشور را به معرض نمایش بگذارد که به صورت کلی هالیوود علاقه چندانی به نمایش آن نداشته است. فیلمی سراسر لحظات تلخ و شیرین که تجربهای ناب و فراموش نشدنی را برای هر سینما دوستی به ارمغان آورده و نام خود را تا ابد در تاریخ سینما ماندگار کرده است.
در معرفی فیلم امروز به سراغ Gone With The Wind رفته تا شما را با شاهکاری آشنایی نماییم که قطعاً احساسات شما را به چالش کشیده و مفهوم تلخی جنگ را به معنای واقعی کلمه مورد کنکاش قرار داده است.
- نام فیلم: Gone With The Wind
- نام فیلم به فارسی: بر باد رفته
- ژانر: عاشقانه و تاریخی
- سال تولید: ۱۹۳۹
- کارگردان: ویکتور فلمینگ
- نویسنده: سیدنی هاوارد
- بازیگران: کلارک گیبل، ویوین لی، لسلی هاوارد و اولیویا دی هاویلند
داستان فیلم Gone With The Wind ما را به سال ۱۸۶۱ میلادی میبرد؛ جایی که کشور ایالات متحده آمریکا پس از گذراندن دوران سیاسی به شدت پرتنش، بالاخره به مرز انفجار رسیده و آتش جنگی داخلی میان شمالیها و جنوبیها بر سر موضوع بردهداری در میگیرد که سفید پوستان و سیاه پوستان یک مرز و بوم را به جان یکدیگر انداخته و در عین رقم زدن تراژدیهای مرگبار، سرنوشت این کشور را برای همیشه دستخوش تغییر قرار میدهد.
در ابتدای فیلم با دختر جوان بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام اسکارلت اوهارا آشنا میشویم که زندگی اشرافزادهای را سپری میکند. دختری که برخلاف شرایط اجتماعی و سیاسی اطرافش، یک زندگی رویایی را برای خود متصور شده و عشق مخفی نسبت به مردی به نام اشلی ویلکز را تجربه میکند که در شرف ازدواج بوده و این مسئله روح و روان این دختر جوان را آشفته کرده تا حدی که چه بسا حاضر است تا هرکاری انجام دهد و اشلی را پیش خود نگه دارد.
اسکارلت که در بخش جنوبی کشور آمریکا زندگی میکند، با مردمانی سر و کار دارد که توهم جنگ افروزی علیه شمالیها را سر داشته و خود را قهرمانانی تصور میکنند که قرار است به نبرد با اشرار رفته و پیروز میدان، زندگی اشرافی خود و سوء استفاده از بردهها را عین آب خوردن ادامه دهند. توهمی که در شب اعلام ازدواج مزرعهدار و نظامی رده بالایی به نام اشلی ویلکز رنگ و بوی واقعیت به خود گرفته و با صدور اعلان جنگ از سوی آبراهام لینکلن، مردم جنوب راهی جبهه نبرد شده تا خیلی زود تمام کشورشان را در دست بگیرند؛ خواستهای که هست و نیست آنها را خیلی زود نابود خواهد کرد.
در این شب علیرغم آن که جنوبیها سرخوش از جنگ بوده و هیاهو به راه انداختهاند اما اوضاع برای اسکارلت اوهارا خیلی خوب پیش نرفته و اعلام خبر ازدواج معشوقهاش درون پاک و معصوم او را آزرده خاطر کرده است. به همین منظور نیز از روی لجاجت تن به ازدواج با یکی از اطرافیان میدهد تا بلکه شاید حس حسادت اشلی ویلکز را برانگیخته باشد. با این حال همسر وی در همان ابتدای جنگ به بیماری دچار شده و از دنیا میرود و این مسئله موجب میشود تا زندگی بر سر اسکارلت جوان خراب شده و بیوهگی همسری را تجربه کند که هیچ عشق و علاقهای نسبت به وی نداشته و حفظ ظاهر او را تا مرز جنون پیش میبرد.
در حالی که هر روز شمالیها به منطقه زندگی اسکارلت نزدیک و نزدیکتر شده و جنوبیها شکستهای پیاپی را تجربه میکنند، او با شخصیتی به نام رت باتلر آشنا میشود که با تمام مردان دور و اطرافش فرق داشته و شیوه آشنایی آنها نیز با سکانسهای کمدی جذابی همراه میگردد که اسکارلت را نسبت به وی منزجر میکند. رت باتلر مردی نظامی و جنتلمن معرفی میشود که برخلاف ظاهر گول زنندهاش، از قلبی رئوف و مهربان بهره برده و از احساس عاشقانه عمیقی نسبت به اسکارلت برخوردار بوده که سعی در حمایت از او در هر شرایطی داشته است.
با رسیدن صدای گلوله و توپ پشت درهای خانه اسکارلت، در شرایطی که خیابانهای شهر را اجساد و زخمیهای سربازان فرا گرفته و هر کسی به دنبال نجات خود از این جهنم میباشد، احساسات میان او با این مرد شدت گرفته و عشقی دیوانهوار میان آنها شکل میگیرد که نه تنها زندگی هر جفتشان را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه خلق و خو و رفتار اسکارلت را نیز تحت الشعاع قرار داده تا حدی که از دختری لجباز و یک دنده با تصوری از زندگی رویایی به زنی عاقل، صبور، رنج دیده و تسلیم ناپذیر تبدیل میشود که چارهای جز رویارویی با تلخیهای پس از جنگ نخواهد داشت و تنها امید وی برای گذر از این شرایط، بودن در کنار مردیست که روزی حتی تحمل دیدن وی را هم نداشته است.
بارزترین ویژگی Gone With The Wind سیر شخصیت پردازی اسکارلت اوهارا با نقش آفرینی تحسین شده ویوین لی میباشد که در طول داستان به بلوغ رسیده و به زیبایی هر چه تمام میتوانیم پویایی عقلی و فکری وی را شاهد باشیم. این مسئله در کنار احساس عاشقانهای که ذره ذره بین او و رت باتلر با هنرنمایی جذاب اسطوره سینما یعنی کلارک گیبل شکل میگیرد، کلیت داستان جذابی را پدید آورده که در تمام مدت حدوداً ۴ ساعته این فیلم، نه تنها ذرهای برای مخاطب خسته کننده نمیشود، بلکه دقیقه به دقیقه تازگی و هیجانش را حفظ کرده و مخاطب را شیفته خود میکند.
فارغ از روایت عاشقانه میان شخصیتهای فیلم Gone With The Wind که به نمادی در این ژانر و حوزه سینما تبدیل شده، نکته دیگری که به مرور توجه مخاطب را جلب میکند، به نمایش جنگ داخلی آمریکا و تبعات آن مربوط میشود که به مرور حالتی تیره و تاریک به خود گرفته و در نهایت به سکانسهایی منجر میشود که شوکهکننده و تلخ جلوه کرده است. از کودکی که پس از اعلام نام کشته شدگان با وجود سرازیر شدن اشک مجبور به نواختن موسیقی میشود تا نمایش رژه سیاه پوستان بیگناهی که راهی جبهه جنگ شده تا برای سفید پوستان سنگر حفر نمایند، بر باد رفته مواردی را به تصویر کشیده که صرفاً شعاری نبوده و نشان از دغدغههای آن زمان مردم داشته است.
حماسه عاشقانه مارگارت میچل همچنین جزو معدود آثار ارزشمند هالیوود به شمار میرود که نمایش آبرومندی از واقعیت مردم جبهه مؤتلفه را به معرض نمایش گذاشته است. در حالی که همچنان شاهد خوی سرخوشانه و نژادپرستانهای از سوی آنها هستیم اما در لابه لای این ویژگیهای منفی، مردمی را میبینیم که صرفاً انسانهایی ساده لوح بوده و از آرمانها و اصول اخلاقی احمقانه و تند پیروی کرده و در نهایت نیز تاوانش را به بدترین شیوه ممکن خواهند داد.
در پایان باید گفت که فیلم Gone With The Wind چه از منظر روایت عاشقانه و چه از دید نمایش برهه مهمی از تاریخ، به حدی تاثیرگذار و درگیر کننده ظاهر شده که قطعاً ذهن شما را تا مدتها به خود درگیر کرده و مفاهیم به معرض نمایش گذاشته شده در آن چه بسا میتواند افکار و اخلاقیاتتان را به چالش بکشد. شاید جالب باشد تا بدانیم در دوره و زمانی که رسانهها به احمقانهترین شیوههای ممکن سعی در برتر نشان دادن افراد و جمعیتهای خاصی در جامعه هستند، چند صد سال پیش مردم برای دفاع از آرمانهایی مشابه چگونه به خاک و خون کشیده شده و هزینههای سنگینی را پرداخت کردهاند.
منبع: گیمفا
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- سونی از ۲۰۲۵ به بعد سالانه بازیهای انحصاری تکنفره بزرگی را برای PS5 عرضه خواهد کرد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- ۱۴ دقیقه از گیمپلی Indiana Jones and the Great Circle را مشاهده کنید
- گزارش: ایکس باکس درحال آمادهسازی پیشنمایشهای South of Midnight است
- مدیرعامل Take-Two نگران عملکرد GTA 6 روی Xbox Series S نیست
- آپدیت بهینهسازی Baldur’s Gate 3 برای PS5 Pro منتشر شد
- مدیر عامل Take-Two: فرنچایزهای محبوب در نهایت محو خواهند شد؛ برای موفقیت به IPهای جدید نیاز داریم
نظرات
اینکه توی جنگ خودتو نگه داری نشون میده چقدر قدرتمندی نه بازو
یکی از فیلم های خوبیه که باید ببینید. اگه بازی کلارک گیبل رو دوست دارید فیلم عاشقانه It Happened One Night هم پیشنهاد میشه.
من این فیلم رو هشت بار دیدم.اولین بار که دیدمش ۱۳ سالم بود و الان ۲۰ سالمه.یک بار به دوستم این رو گفتم و گفت تو تا الان ۳۲ ساعت از زندگیت رو صرف تماشای این فیلم کردی.
فیلم قشنگیه مخصوصا سکانس آخرش.
سلام ممنون از مقاله زیباتون به نظرم باید سر تیتر رو میزدید تلخی های دو عشق یک طرفه خیلی ممنون