چه انتظاراتی از Resident Evil 9 داریم؟
ما چه انتظاراتی از بازی Resident Evil 9 داریم؟ طی این مقاله هر آنچه از بازی میخواهیم را مطرح خواهیم کرد.
حدود سه سال از عرضه قسمت هشتم فرنچایز Resident Evil میگذرد و ما آرام آرام در حال ورود به دورانی هستیم که صحبتها و شایعههای مختلفی از پروژهی بعدی این مجموعه به گوش میرسند. Resident Evil 9 با توجه به شرایط حال حاضر فرنچایز و همچنین نحوهی پایان RE8، حداقل در بحث روایی باید انتظارات متعددی را برآورده کند و بار نسبتا سنگینی روی دوش این نسخه گذاشته شده است، اما علاوه بر این موضوع، انتظارات مختلفی در ابعاد گوناگون گیمپلی از این اثر میرود که امروز قصد داریم کمی به این موارد بپردازیم.
زمان بازگشت عناوین اصلی به دوربین سوم شخص فرا رسیده است
یکی از بزرگترین و گستردهترین تابوشکنیهای Resident Evil در قبال ساختار خودش، کوچ کردن به زاویه دوربین اول شخص اختصاصی در قسمت هفتم بود که میتوان گفت همگی اعتقاد داریم یک تصمیم هوشمندانه و رویکردی منطقی با توجه به وضعیت فرنچایز در آن دوره به حساب میآمد که در نهایت به تاثیرگذاری هر چه بیشتر RE7 و احیای سری منجر شد اما حالا زمان آن فرا رسیده است که عناوین شمارهای از انحصار این زاویهی دوربین خارج شوند.
RE8 در ابتدا به صورت اول شخص به بازار عرضه و در نهایت طی محتوای اضافه یک حالت سوم شخص نیز دریافت کرد که البته همچنان از برخی از فلسفههای کلی سازندگان در ارتباط با کاراکتر Ethan پیروی و همین مسئله آن را نسبت به حالت سوم شخص معمول مجموعه کمی خشکتر میکرد. اما نشانهی دیگری که احتمالا خبر از بازگشت RE9 به حالت سوم شخص را میدهد، عرضهی بستهی الحاقی Shadow of Rose در قالب سوم شخص بود.
به طور کلی، فلسفهی ابتدایی کپکام در ارتباط با تغییر زاویه دوربین به اول شخص، خلق کاراکتر Ethan و داینامیک کلی او بود که سعی داشتند با بهرهگیری از این شخصیت در تجربهی کلی بازی تحولاتی به وجود بیاورند؛ این شخصیت قرار بود یک فرد عادی باشد که لزوما همچون بسیاری دیگر از شخصیتهای فرنچایز، از مهارتهای مبارزهای گسترده برخوردار نیست. از همین رو، بهترین راه برای القای هرچه بیشتر و تاثیرگذارتر این حس، آن بود که اجازه دهند پلیر در ردیف اول نمایش بنشیند و آن را تجربه کند. به همین دلیل هم سازندگان همیشه حساسیت بسیاری در قبال چهرهی Ethan و تاکید بر پنهان کردن آن داشتند، زیرا معتقد بودند نمایش دادن چهرهی او، حس غوطهوری پلیر را از بین میبرد.
اما حالا داستان Ethan به پایان رسیده است و دیگر لزومی بر پیادهسازی دوربین اول شخص در قسمت بعدی وجود ندارد اما بد نیست اگر همچون RE8 پشتیبانی از هر دو زاویه را در قسمت بعدی تعبیه کنند و به پلیرها اجازه دهند خودشان با توجه به علاقهشان انتخاب کنند اما بیایید صادق باشیم، اگر قرار باشد در قسمت بعدی در نقش کاراکترهای محبوب مجموعه بازی کنیم آیا شما واقعا دوست دارید در زاویه دید خود صرفا به دستان آنها مشرف باشید؟! صحبت از کاراکترهای قدیمی شد بگذارید به سراغ مورد بعدی برویم.
بازگشت شخصیتهای قدیمی در قالب پروتاگونیست یک «باید» است!
این مسئله یکی از مهمترین انتظاراتی است که به نظر من قسمت نهم باید آن را برآورده سازد؛ از لحظهی طلوع Ethan در RE7 و ظهور ریمیکها در فرنچایز، تقریبا هیچ ظرفیتی برای پرداختن به شخصیتهای قدیمی و محبوب فرنچایز به وجود نیامد. در گذشته طی مقالات دیگر بارها و بارها حول این موضوع صحبت کردم که فرنچایزی همچون Resident Evil که در بعد روایی خود تا حد زیادی وابسته به طیف گسترده کاراکترهایی است که طی سالیان سال خلق شدهاند «باید» هر چه زودتر ظرفیتی را در مبحث روایی برای بازگرداندن این کاراکترها باز کند.
یکی از مسائل نگران کننده، سن شخصیتهای این مجموعه است که دائما در حال افزایش بوده و از نقطهای به بعد بهرهوری از آنها را در راستای به تصویر کشیدن منطقیشان دشوار میسازد. البته در این بین، استثنایی وجود دارد و آن هم Jill است چرا که روند رشد و افزایش سن این کاراکتر به دلیل وجود رشتههایی از ویروس T در بدنش کند شده و از همین رو توجیهی برای این مسئله در ابعاد داستانی ارائه میکند.
همچنین جدا از مبحث سن، همانطور که اشاره کردم، فرنچایز RE مجموعهای به حساب میآید که هویت روایی خود را بر پایهی دنیا و کاراکترهای ثابت خود پایهگذاری کرده است.
طی دو نسخهی اخیر، تنها کاراکتری که توانسته است به طور محدود نقش خود را در روند رو به جلوی مجموعه حفظ کند، Chris Redfield بوده که نویسندگان حضورش در داستان Ethan را به خوبی توجیه کردهاند اما حتی همین کاراکتر هم نتوانسته آن طور که باید و شاید در این آثار بدرخشد.
حال تصور کنید ما سالیان سال است که به غیر از برخی حضورهای محدود در دنیای انیمیشنی سری، هیچ خبری از لیان، کلیر و جیل نداریم و حتی برخی دیگر از کاراکترها همچون Barry نیز جز شخصیتهایی هستند که داستانشان رها شده است. به همین دلیل، همچنان بسیاری از حفرههای داستانی حول محور این شخصیتها وجود دارد که هرگز فرصتی برای پاسخگویی به آنها فراهم نشده است و در صورت ادامهی روند عدم بهرهگیری از این کاراکترها، این حفرهها عمیق و عمیقتر میشوند.
به نظر من وقت آن رسیده که کپکام کاراکترهای سابق خود را گرد هم بیاورد و حداقل داستانشان را به یک پایان مناسب برساند، به جای آن که آنها را بین زمین و هوا رها کند. البته، لازم به ذکر است که چگونگی بهرهگیری از این کاراکترها میتواند قسمت نهم را به دو سوی کاملا متفاوت ببرد که در بخش بعدی دربارهاش صحبت خواهیم کرد.
وحشت بقا یا اکشن ترسناک؟
رویکرد کپکام طی ۷ سال اخیر نسبت به مبحث ترس و اکشن در نسخههای اصلی Resident Evil تا حدی سینوسی بوده است به طوری که قسمت هفتم یک اثر وحشت بقای تمام عیار با تمرکز بسیار زیاد بر المانها و محرکهای ترس و قسمت هشتم یک اثر اکشن ترسناک با الگوگیری بسیاری از قسمت چهارم همراه با میزان زیادی از چاشنی فانتزی در رویکرد طراحی دشمنان و دنیای بازی بود. قبل از هر چیز، همانطور که همیشه گفتهام، ترس یک مبحث کاملا شخصی و به اصطلاح Subjective بوده و از همین رو نمیتوان به صورت دقیق وارد جزئیات شد و حرفی قطعی در این باره برای تمامی مخاطبان زد اما میتوان به کلیات رجوع کرد و به یک نتیجهگیری کلی رسید.
قسمت هفتم مشخصا تمام تلاش خودش را میکرد تا لحظه به لحظه استرسی ممتد را تزریق کرده و همچنین با استفاده از ترفندهای مختلف، میزان ترس را به صورت دائمی و آهسته افزایش دهد، به طوری که نه محرکهای ترسش دچار استهلاک شوند و نه بازی برای مدت طولانی پلیر را به حال خودش رها کند. در طرف دیگر قسمت هشتم را داریم که به طور کاملا مستقیم و واضح رویکردی اکشن محورتر را پیش گرفت و به غیر از چند نقطه انگشت شمار در طول تجربهی بازی، سکانسهای اکشن متعدد جای شکلگیری ترس را گرفته بودند. این رویکرد برآمده از دو مسئله بود: اعتراض پلیرهای کژوال به میزان ترس قسمت هفتم و رویکرد روایی کلی قسمت هشتم.
با توجه به این مسئله، طی دو نسخهی اخیر این مجموعه ما یک اثر وحشت بقا و یک تجربهی اکشن ترسناک داریم. بنابراین سوالی که حالا مطرح میشود آن است که قسمت نهم قرار است در کدام سمت این مرز بایستد و برای پاسخ به این سوال بد نیست به برخی از شایعات و البته شواهد موجود رجوع کنیم. همانطور که در بخش قبلی نیز اشاره کردم، در حال حاضر داستان مجموعه به سویی رفته است که تقریبا حضور Chris در قسمت بعدی به عنوان یکی از پروتاگونیستهای اصلی قطعی است. با این وجود، شایعاتی مبنی بر حضور Jill به عنوان کاراکتر قابل بازی ثانویه و حتی Claire به عنوان شخصیت روایت محور در قسمت بعدی وجود دارد که میتواند تا حدی به ما مسیر قسمت بعدی را نشان دهد.
در راستای همین شایعهها، بعضا میبینم که افراد میخواهند علاوه بر Chris که تقریبا از حضور او در قسمت بعدی اطمینان داریم، کاراکترهایی از جمله Leon و Jill نیز در آن حضور پیدا کنند و برای من جالب است که چگونه طی یک دهه، ۳۶۰ درجه دور زدیم و به جایی رسیدیم که طرفداران رسما از کپکام میخواهند مجددا رویکردی همچون RE6 پیش بگیرد!
البته شخصا برخلاف بسیاری، از RE6 لذت برده و آن را برای چیزی که هست قبول کردم اما به طور کلی اگر کپکام تصمیم بگیرد کاراکترهای متعدد قدیمی را بازگرداند، تصور نکنید که قرار است با یک تجربهی وحشت بقای تمام عیار روبهرو بشوید. در اینجا جملهی معروف “Careful What You Wish For” را باید به طرفداران گفت. بازگرداندن تعداد متعددی از کاراکترها در قسمت نهم میتواند نتیجهی عکس داده و بعد اکشن بازی را به شدت تقویت کند. بنابراین، به نظر من بهتر است تا جایی که امکان دارد، به دو کاراکتر قابل بازی قدیمی در این نسخه اکتفا کرده و سعی داشته باشند تا جای ممکن ساختار مد نظر و المانهای ترس بازی را با توجه به این کاراکترها شخصیسازی کنند.
برخی از شخصیتهای فرنچایز همچون Chris مدتهاست که دیگر نمیتوانند به صورت تمام و کمال در یک سناریوی وحشت بقا پیادهسازی بشوند و منطقی جلوه کنند چرا که داینامیک، مفهوم و به اصطلاح پسزمینه کلی این شخصیتها طی دههها متحول شده و تغییر یافته است و صرفا یک نگاه اجمالی به بخش پایانی RE8 در نقش Chris میتواند به خوبی یک ایده کلی در این باره به شما بدهد.
بنابراین انتظار میرود با توجه به آن که قرار است حداقل با یک یا دو کاراکتر قدیمی در قسمت نهم روبهرو باشیم، احتمالا اثری نسبتا اکشن محورتر ببینیم اما همچنان رویکرد طراحی دنیا، دشمنان و مفهوم کلی آنها میتواند تا حد زیادی این مسئله را متعادل کرده و کفهی ترس را سنگینتر کند. درست همانطور که قسمت هشتم توانست یک اثر کاملا ترس محور باشد اما رویکردهای هنری، روایی و طراحی بازی به موازات اثری اکشن حرکت میکردند.
RE9 باید به رویکردهای طراحی سنتی مجموعه برگردد
آیا این تنها من هستم که دلم میخواهد فرنچایز مجددا به طراحیهای مخوف، واقعگرایانه و تاکید بر ترس بدن محور یا به اصطلاح Body Horror سابق خودش بازگردد؟ حقیقتا شخصا به شدت دلتنگ دورانی هستم که BOWها برخواسته از تاثیرات بیولوژیکی روی موجودات زنده مختلف همچون Cerberusها، هیولاهای خلق و مهندسی شده همچون Nemesis و یا حتی زامبیها بودند!
زامبیها در عین سادگی، به لطف اتصالات مضمون و فلسفهای که دنبال میکنند، پتانسیل بسیار زیادی برای دنیاسازی و بهرهگیری در روایت محیط محور دارند، در گذشته طی مقالهای با نام کالبدهای خاکستری بیشتر به زامبیها پرداخته بودیم. رویکرد کلی قسمت هشتم نسبت به طراحی هیولاهای بازی تا حد زیادی از هویت ریشهای مجموعه فاصله گرفته بود و در حالی که به نوبهی خود تنوع جذابی محسوب میشد، اما به نظرم ادامه دادن این تم در قسمت نهم آنچنان جالب نیست.
یکی از مسائلی که همیشه فرنچایز Resident Evil را متمایز میساخت تمرکز بر طراحیهای به اصطلاح Grounded و باورپذیر بود و همین مسئله مسیر را برای گسترش دنیاسازی، داستانسرایی محیط محور و همچنین ارائهی حس ترس طبیعی بسیار هموار میکرد. قسمت نهم میتواند مجددا به این رویکرد طراحی سنتی بازگردد و باری دیگر تمرکزش را بر ارائهی طراحیهای جذاب و بعضا واقعگرانه بگذارد و یا حتی ویروس تازهای را به فرنچایز معرفی کند!
سازندگان میتوانند با معرفی یک ویروس و یا رشتهای جدید برای یکی از ویروسهای حاضر در مجموعه، مسیری تازه را برای طراحی هنری و ظاهری هیولاهای بازی پیش بگیرند. البته این مسئله صرفا به طراحی BOWها باز نمیگردد چرا که حتی در زمینهی طراحی محیط نیز به نظر من بد نیست قسمت نهم کمی به سمت محیطهای شهری و Urban برود و با توجه به حضور کاراکترهای قدیمی، یک Outbreak در مقیاس بزرگتر را به تصویر بکشد.
در زمینهی رویکرد هنری و طراحی در قسمت بعدی مسیرهای بسیاری وجود دارد و صرفا یک راه درست مطرح نیست اما به نظرم حالا که داستان Ethan و مفهوم و مسیر کلی آن که طراحیها را در قسمت هشتم تحت شعاع قرار داد به پایان رسیده است فرصت خوبی است که قسمت نهم میزبان برخی رویکردهای سنتی واقعگرایانهتر به دور از موجودات افسانهای باشد.
رویکرد خطی، سندباکس یا جهان باز؟
موضوع خطی یا جهان باز بودن یک تجربهی Resident Evil تا چندین سال پیش اصلا مطرح نبود اما قسمت هشتم برخی المانهای سندباکس را به این نسخه معرفی کرده و حالا چندی پیش شایعهای مبنی بر جهان باز بودن RE9 در فضای مجازی پخش شده و حالا سوالی که پیش میآید آن است که RE9 کدام یک از این رویکردها را به تصویر خواهد کشید؟
قبل از هر چیزی باید به مقیاس احتمالی قسمت نهم نگاه کنیم و بهترین راه برای پیشبینی آن، مروری بر مسیر روایی آثار پیشین از جمله قسمت هشتم است (خطر اسپویل داستان RE8 در ادامه!).
پایان RE8 برخی دانههای جالبی را کاشت که انتظار میرود ثمرهی آن را در طول روایت قسمت نهم ببینیم و بزرگترین آنها ورود BSAA و سربازهای مهندسی شدهی بیولوژیکی آنها به صحنهی نبرد با Chris و احتمالا گروه Hound Wolf است. بنابراین ایدهی کلی این درگیری به خودی خود خبر از یک نبرد با مقیاس بزرگ را میدهد. شخصا فکر میکنم حضور در محیطهای بسته، منزوی و Isolated حداقل در بخش عمدهای از این اثر بخشی از تمرکز سازندگان نخواهد بود و از همین رو، احتمالا با محیطهای بازتری مواجه خواهیم شد.
با توجه به اطلاعات موجود از BSAA، احتمالا بنا است که نقشی گسترده و عظیم را در قالب آنتاگونیست ایفا کند و همین مسئله احتمال حضور Jill را نیز تا حد زیادی ارتقا میدهد چرا که او و Chris جزو موسسان ابتدایی این سازمان هستند و اگر قرار باشد Chris در مقابل این سازمان بایستد، تقریبا غیر ممکن است که Jill به نوعی درگیر این مسئله نشود. بنابراین، مقیاس کلی روایی این تجربه دائما رو به افزایش است و به همین دلیل اگر قرار باشد با یک پایان عظیم و چشمگیر برای سه گانهی اخیر فرنچایز روبهرو باشیم، قطعا محیط بازی و یا به اصطلاح PlayGround بزرگی نیز برای پیادهسازی این ایده نیاز خواهد بود و از همین رو شایعهی جهان باز بودن قسمت نهم احتمالا رشتههایی از واقعیت را در خود گنجانده است.
اما اگر بنا به جهان باز بودن این اثر باشد، آیا این مسئله سودمند است یا مضر؟ پاسخ این سوال بدون داشتن یک نمایش کلی و متوجه شدن رویکرد نهایی کپکام نسبت به ایدهی جهان باز در قالب این فرنچایز تقریبا غیر ممکن است اما شخصا میتوانم به این رویکرد امیدوار باشم، چرا؟
RE6 یک روایتی عظیم از لحاظ مقیاس را به تصویر میکشید و متشکل از عوامل و کاراکترهای متعددی بود که بر علیه یا همراستا با یکدیگر حرکت میکردند، اما محیطی که برای این روایت پایهگذاری شده بود به دلیل خطی بودن، محدودیتهای مختلفی را به وجود میآورد و از همین رو، خطوط داستانی این بازی تا حد زیادی پر بودند و جای نفس کشیدن، فضاسازی و مانوور دادن روی عوامل ترس شکل نمیگرفت.
در RE6 ما با یک روند رو به جلوی دائمی روبهرو بودیم که همچون رودی خروشان در حال حرکت بود و لحظهای به خودش و پلیر استراحت نمیداد، شاید فقط بخش داستانی Leon سعی میکرد آهستهتر حرکت کند و کمی وقت را صرف مانوور دادن روی اتمسفر خود کند.
به طور کلی، منظور من این است که اگر کپکام قصد روایت داستانی گسترده را دارد، قطعا رویکردی خطی میتواند منجر به فشرده شدن این روند و در نهایت بر هم خوردن بالانس بین اکشن و ترس بازی شود. اما رویکرد سندباکس و یا جهان باز ظرفیت بسیار بیشتری را برای سازندگان فراهم میسازد تا بتوانند بین بخشهای اکشن بازی فاصله انداخته و از پتانسیلهای محیطی در راستای افزایش محرک ترس، پرورش دنیای بازی و حتی تزریق میزان مناسبی از انزوا به تجربهی این اثر استفاده کنند.
اگر بنا است با یک روایت بزرگ و نبردهایی با مقیاس گسترده و سربازان بیولوژیکی روبهرو باشیم، بد نیست که دنیایی در اختیارمان قرار بگیرد که بتواند بین این رویاروییها فاصله انداخته و در این فاصلهها ترس خود را گستردش دهد، بدون آن که نیاز باشد از ظرفیتهای روایی خود استفاده کند. به همین دلیل است که شخصا فکر میکنم حضور در یک محیط شهری میتواند مناسب باشد چرا که پتانسیل دنیاسازی همچون Raccoon City را فراهم خواهد کرد.
همچنین رویکرد جهان باز این اجازه را میدهد تا تمرکز و تاکید بیشتری بر بعد بقای بازی ایجاد شود و در همین راستا جستوجو و Exploration نیز تقویت میشود، در این زمینه دو نسخهی اول و دوم Silent Hill مثالهای مناسبی هستند و در حالی که لزوما بازیهای «جهان باز» محسوب نمیشوند، اما از المانهای سندباکس بسیار گستردهای بهره میگیرند که تا حد زیادی ابعاد اکتشاف و بقاء را تقویت میکند.
سخن پایانی
در نهایت تمام محتوای این مقاله، صرفا انتظارات طرفداری است که مشتاقانه انتظار قسمت بعدی فرنچایز مورد علاقهاش را میکشد و لزوما قطعیتی بر هیچ یک از آنها وجود ندارد. شخصا با توجه به اطلاعات موجود، شایعات چندین سال اخیر و داینامیک کلی فرنچایز، سعی کردم برخی تکههای پازل را کنار هم بگذارم و همچنین به برخی مسائلی بپردازم که سری مدتهاست محتاج آنها بوده و به نظرم پیادهسازی آنها در قسمت نهم با توجه به روند دو نسخهی اخیر، یک «باید» است.
جهان باز شدن بازی شاید جالبترین شایعه و ایدهای بود که طی چندین سال اخیر حول محور این بازی شنیدهام و مشتاقم ببینم در صورت واقعیت داشته آن، کپکام چه رویکردی در قبال آن پیش خواهد گرفت، چرا که این مسئله نیز در نگاه من همچون مبحث اول شخص شدن این فرنچایز در قسمت هفتم همچون شمشیر دو لبهای است که اگر به درستی پیادهسازی شود میتواند حسابی تجربهی نهایی را تقویت کند و همچنین یک نوآوری و قدمی رو به جلو برای این مجموعه باشد.
اما حالا دوست دارم نظر شما را راجع به مسائل مطرح شده در این مقاله بدانم، همچنین حتما شما هم انتظاراتی که از قسمت نهم دارید را در بخش نظرات با من و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
من هنوز تو دنیای اویل ۴ موندم😑فوق العاده اس این اثر تکراری نمیشه لعنت بر این دنیا ای کاش ادامه داستان لیون رو میدادن
۴ که اصلا شاهکار بود هم خودش هم ریمیکش
امیدوارم کپکام بره سراغ کاراکترهای قدیمی سری، بازی رو سومشخص کنه و آلبرت وسکرو برگردونه
Hello , stranger
اصن خدا بود لعنتی …
امیدوارم بیشتر در سبک وحشت بقا باشه تا اکشن
همیشه وقتی کریس ردفیلد پروتاگونیسته، بازی بیشتر شبیه اکشن میشه تا وحشت
آفرین پسر جان
معلوم شد مثل آدمیزاد هم میتونی کامنت بذاری
منم بلدم مثل آدما کامنت بذارم 🦅
کاش توام میتونستی مثل آدم کامنت بذاری جای فن بوی بودن
اوپن ورد اصلا به سبک رزیدنت ایول نمیخوره
برگردن به حالت سوم شخص البته نسخه اول شخص هم خوب بود مخصوصا اویل ۷ ولی سوم شخص این سبک یه چیز دیگه ست و اینکه بیشتر به لیان بپردازن تا کریس
انصافا تو اویل هفت واقعا بعضی جاها استرس میگرفت منو…حالت اول شخصش عالی بود
RE9 برای نسل ۹
خداکنه این روند پر فراز و نشیبی که طی کردن به بلوغ رسیده باشه و با یه بازی تمام عیار روبرو بشیم
رزیدنت اویل جهان باز؟نه مرسی!
مثل سری قبلی یک اثر هنری از نظر= طراحی مراحل و داستان عمیق و کارگردانی و گرافیک باشه.
مقاله ی خیلی خوبی بود خسته نباشید🌹
ولی یه چیزی که تقریباً همه رو نگران کرده شایعه ی جهان باز بودن RE9 هست، اینطوری دیگه بازی مثل Dying light و Dead Island میشه !
ولی خب اگه مثل نسخه ی هشتم نیمه اوپن ورد باشه بهتره…
یا مثل سایلنت هیل ۲ که توی همون اول بازی آزادانه توی شهر جست و جو میکنیم تا مسیر اصلی رو پیدا کنیم و بعد پیدا کردن مسیر، بازی تقریباً خطی میشه
به نظرم همین روند توی راکون سیتی خیلی جالب میشه
(ولی متاسفانه نمیتونم اینو به کپکام بگم و صدامو بهش برسونم :d)
مقاله کاملی بود به تمام خواسته ها اشاره کردید
من خودم چندتا نکته برام مهم تره
سوم شخص باشه
بکارگیری شخصیت های قدیمی الخصوص لیان کندی
فاصله گرفتن بازی از سمت نقش آفرینی و نزدیک بودن به سبک و سیاق نسخه دو ریمیک
و در پایان همون استفاده از طراحی کلاسیک و سنتی
توقع من از ادامه بازی
1.قابلیت سوییچ بین حالت اول شخص یا سوم شخص
۲.روایت بازی در محیط جنگلی و دارای محیط های مرداب شکل یا باتلاق شکل
3.معرفی ویروس جدید که تحت تاثیرش گونه های جدیدی از زامبی ها ببینیم
۴.حضور باس فایتی که دلهره آور باشه و از دستش فرار کنی ولی ترجیحا به شکل نمیسیس
۵.کمبود مهمات
۶.بازگشت پازل های کلاسیک
۷.قابلیت بازی با چند کاراکتر مثلاً بشه با لیان حالت سوم شخص رفت و با کریس مثلاً حالت اول شخص که در این صورت دیگه لازم نیست دوربین سوییچ کرد
۸.بازگشت آلبرت وسکر
منم با دوربین سوم شخص موافقم، re7 اول شخص خیلی خوب بود و اون حس ترس رو بهت میداد ولی re8 رو سوم شخص بازی کردم، البته نیو گیم پلاس رو اول شخص بازی کردم ولی ترجیحم سوم شخصه. حالا که داستان ایتن تموم شده و قراره با کریس نسخه نهم رو جلو بریم حتما دوربین سوم شخص داخل بازی هست
بنظرم بذاریم خود کپکام چراغ خاموش بی سرو صدا روی بازی کارکنه. هیچ وقت یادم نمیره بعد از اویل ۴ و ۵ کپکام چه مانوری روی اویل ۶ داد و از سوپراز برای گیمرا صحبت میکرد، تو تریلرها همه ی شخصیت های محبوب کنار همدیگه (غیر از جیل) اصلا هایپ وحشتناکی داشت ولی خیلی موفقیت کسب نکرد با اینکه خودم معتقدم بیخودی انتقادات سخت گیرانه بهش گرفتن و اونقدر هم بد نبود.
قبول دارم حرفتو
چند وقت پیش خواستم دوباره نصبش کنم
اما…
م.ص.ا.د.ی.ق م.ج.رم.ا.ن.ه
بازی باید اکشن و ترسناک بودنش بالانس باشه اگه اکشنش بیشتر بشه میشه مثل اویل ۶ اگرم ترسناک بیشتر باشه میشه مثل چیزی مثل اوتلست بهترین بالانس رو اویل ۲ ریمیک و اویل ۷ داشت
حداقل انتظاری که من دارم اینه که مثل ویلیج کالاف بازی در نیارن( اکشن زیاد) و امیدوارم جهان باز نباشه چون اویل به خطی بودنشه (در حد ویلیج آزاد باشه مشکلی نیست)
سوم شخص حتما باشه و اوپن ورلد هم نباشه
همانطور که داخل مقاله اشاره شده، امیدوارم از خط موجودات افسانهای و خونآشام و گرگینه بیرون بیان و برگردن به ریشههای با طراحی Grounded و طراحی های حاصل خرابکاریهای بیولوژیکی شبیه به نمسیس و لیکرها. المان اینفکتد و بیماری بیشتر پررنگ بشه دوباره. محیطهای قرون وسطی و قصر و … هم به اندازه کافی تکرار شده بازگشت به محیطهای شهری جذابتر میتونه باشه. البته شایعه ها خلاف این رو تایید میکنن. مشخصاً انتظار میره یک شبه تایرنت نمادین دیگه هم حاضر بشه. در زمینه ترسناک اکشن یا «وحشت بقاء»، شخصاً چندان مشکلی با المان اکشن ندارم و به نظرم حتی نسخه های کلاسیک هم درصد قابل توجهای از اکشن رو در خودشون جا داده بودن، اما ایجاد نوعی تعادل طلایی مهم بود که از پسش بر میومدن. اگر بازی نهم یک ترسناک اکشن اصولی باشه چرا که نه؟ حتی بازی هفتم نیمه دوم کاملاً به سمت اکشن سوق پیدا کرد.
ولی یه ایرادی هست اونم اینه که زامبی ها هیچ ترسی دیگه ندارن دیگه نمیتونن باعث ترس شن و بزرگترین دلیلش شناخته شدنشه ترند شدن یک انمی باعث میشه مردم به اون انمی عادت کنن (به قول بزرگی بزرگترین ترس ترس . از ناشناخته هاس) فکر کنم دلیل اینکه کپ کامم سمتش نمیره همینه نسخه ۸ رو مثال میزنم اینکه میدیدی لایکنا روی سقف خونه ها هستن و فقط نگاهت میکنن خودش خیلی ترسناکه چون تو نمیدونی حرکت بعدی اونا چیه و میترسی نزدیک بشی ولی برای زامبی ها نه قشنگ میدونی قرار چه اتفاقی بیوفته
ریمیک هایی که عرضه شدن روی زامبی تاکید داشتن و به مراتب ترسناک تر از village هستن، بخاطر اتمسفر و نحوه قرارگیری و طراحی بود.
با این حال، من اصلا منظورم زامبی نبود برای همین اصلا از زامبی نام نبردم نمسیس و لیکر رو مثال زدن. لیکرها یا هانترها و … هم سریع و عجیبن هم طراحی grounded دارن. ولی نسخه های اخیر شبیه افسانه ها و myth طراحی کردن موجودات رو. تاکیدی ندارم روی زامبی.
یه سوال داشتم جناب : چرا به نسخه اول هیچ توجهی نمیشه؟ چرا هیچ ریمیکی تا الان ازش ساخته نشده؟
ریمیک نسخه اول ساخته شده. اون ریمیک یک بار هم ریمستر شده و گویا داخل کامیونیتی رزیدنت به عنوان یکی از سه بازی برتر تاریخ فرنچایز شناخته میشه. منتهی ریمیک دوربین ایزومتریک کلاسیک رو داره.
ردفیلد گند زده به فرنچایز
هر وقت کنترل ردفیلدو داریم انگار Doom بازی میکنیم نه Resident Evil
امیدوارم سبک بقای بازی حفظ شه
خودت خندت نمیگیره از این حرفت کریس بیشترین نقش تو رزیدنت اویل چه گیم چه انیمیشن داره هر جا هم خودش نبوده خواهرش بوده ردفیلدا رو حذف کنی رزدینت اویل نابود شدس
بنظرم توی اویل ۹ باید شاهد کریس و لیان باشیم
همینطور هم ایدا و کلر
و از نظر من بهتره تو اویل ۹ باید لیان باشه خیلی وقته لیان نیست
نسخه کلاسیک سوم بازی برای خودش خدایی بود واقعا حس تنهایی و ترس و فرار از دست نمسیس و گشت گذار در کوچه پس کوچه ها و حل معماهای چالش برانگیز بسیار عالی کار شده بود ای کاش کپ کام از ریشه های این نسخه زیاد بهره میبرد خیلی این نسخه پتانسیل داشت
ما که ۳ ریمیک رو زدیم بیشتر کالاف بود تا رزیدنت اولیل . ولی دوش خیلی خوب بود واقعا معرکه بود
سه ریمیک ی شوخیه زشت بود.
منظور ایشون سه اصلی هستش که بازیه خیلی خوبی بود
در جریانم مگه تغییرات بازی در چه حدی بود فکر نکنم زیاد تغییری با نسخه اصلی داده باشن
خیلیییییی تغییر دادن که همین تغییرات بیش از حد و حذف کردن ی عالمه مراحل و خراب کردن ابهت نمسیس باعث شد ریمیک این سری فاجعه بشه دوست من!
برای من که از طرفداران بازی های وحشت بقا هستم، و همیشه آرزوی یه بازی مثل days beforeیا state of decay یا 7dayرو دارم این جهان باز بودن رزیدنت میتونه خیلی رویایی باشه، از همون موقعی که این شایعه رو شنیدم هایپم زد بالا، شاید رزیدنت ۹ بهترین بازی عمرم باشه، امیدوارم اینطوری بشه
جهان باز بودن رزیدنت اویل = فاجعه در این گیم
این که رزیدنت ایول رو ببری مثلاً تو یه شهری مثل راکن سیتی و تو کوچه ها و پس کوچه هاش که پر از زامبی هست بچرخی و از پشت بام ها و خونه ها استفاده کنی چیز لوت کنی واقعا صبر و تحمل برام نمیزاره، بهر حال هر کسی یه دیدگاهی داره
آره هر کسی سلیقه متفاوت داره ولی جهان باز بودن هم باحاله بعنوان بقا و ماجراجویی گاد میشه
رزیدنت اویل نه که هیچی ولی دوست دارم سری بعد از اون ذوباره به حالت سوم شخص برگرده با گرافیک نسل بعدی و دو شخصیت اصلی بازی لئون و جیل ولنتاین داستان بازی رو جلو ببرن
لیان و جیل بهترین زوج سرین
لیان و رز باشن و سوم شخص باشه
با کمال احترام به نظرتون من به نظرم دوربین اول شخص خیلی به عمیق تر شدن داستان تو نسخه هفت و هشت کمک میکرد و خیلی از قسمتای ترسناک خصوصا قسمت هفت تو حالت سوم شخص اصلا ترسناک نمیشد مثل همون قسمت که باید از مارگارت فرار میکردی و کلا هم چه ریمیک نسخه دوم چه چهارم هیچکدوم از نظر ترس به نسخه هفت نمیرسید و زیبایی دوربین اول شخص کار خودش درست انجام میداد و شخصا امیدوارم برنگرده به سوم شخص
کاملاً منطقیه که دوربین اول شخص حس ترس رو بهتر منتقل کنه ۱- تجربههای اول شخص کلاً با هدف غوطهوری بیشتر ساخته میشن و در هر سناریویی مثل جنگ، وحشت یا یک تجربه احساسی بهتر میتونن شما رو در فضا قرار بدن. ۲- تجربه های اول شخص در ژانر وحشت کنترل کمتری به شما میدن. این دو مورد، به تجربه ترسناکتر منتهی میشن. نسخه هفتم و Village هم عادیه که سناریوها با دوربین اول شخص بهتر باشن، چون کپکام بر اساس دوربین اول شخص سناریوها رو طراحی کرده!
اما فرنچایز RE به غیر از ترس، برای چندین عامل مهم دیگه هم شناخته میشه: یکی شخصیتهای محبوبن که طرفداران سری خواهان داشتن کنترل و دیدن بدن کاراکتر مورد علاقهاشون هستند، کسی نمیخواد به صورت اول شخص با لیان یا کریس بازی رو تجربه کنه و دیدن کاراکتر اهمیت پیدا میکنه و جذابه که در سناریوهای مختلف نمای بدن کاراکتر رو داشته باشی، مخصوصاً حالا که یک شخصیت بی نام و نشان مثل ایتن قرار نیست در نسخه نهم حاضر بشه و حتماً به کاراکترهای کلیدی بر میگردن. دوربین سوم شخص اتفاقاتی که برای کاراکتر رخ میده رو هم در گیمپلی بهتر به تصویر میکشه و این احساس رو انتقال میده که کاراکتر اصلی مهمه!
مهمتر این که سری re مثل Outlast یک تجربۀ ترسناک مطلق نیست که با «غوطه وری» و «ترس مطلق» سنجیده بشه، بلکه همیشه المان اکشن داشته و اکشن در قالب سوم شخص برای این سری بهتر کار میکنه. البته، تجربه اول شخص برای ۷ و village بد نبود، چون حداقل از مسیر خودش که غوطه وری بود به شکل افراطی خارج نمیشد و حداقل اکشن واقعاً کمرنگ بود به خصوص در نیمه اول. برای کسی هم مهم نبود که ایتن وینترز رو ببینه یا نه اما اگر به عنوان مثال شخصیت اصلی بازی لیان بود و داستانی متفاوت رو دنبال میکرد، قطعاً نگاه های منفی تری نسبت به دوربین اول شخص شکل میگرفت.
در کل خیلی موضوع جالبیه که اکثر مخطابین به طور مطلق این سری رو با سطح ترسناک بودن قضاوت میکنن در صورتی که چندین نسخه محبوب سری و حتی بازی های قدیمی چند وجهی بودن و فقط ترساندن ملاک نبود و به نظرم نیست.
نظرتون کاملا منطقیه و گفتم منم به خاطر غرق شدن داخل محیط گفتم اول شخص که برام داستان جذاب تر میکرد
درسته اما اگر بازی جهان باز باشه سوم شخص بودن خیلی بهتره و همه جا رو میتونی خیلی بهتر ببینی ولی اگر گیم جهان باز اول شخص باشه همه چیز حس میکنی خیلی تنگ و جمع و جوره برای محیط های تنگ و کوچیک اول شخص هم ترس بیشتری منتقل میکنه
آره برای اویل ۷ هم اونجا که مارگارت دنبالت میگرده خیلی چرت میشه بازی چون رسما تو چیت داری و میتونی ببینیش که کجا داره میره و باید به تناسب زاویه دوربین بازی مراحل رو طراحی کنن جوری که اول شخص و سوم شخص تاثیری توی عملکرد و تاثیری توی بازی نزاره
بنظرم مهمترین انتظار اینه که سورپرایزمون کنه.
مثل رزیدنت اویل ۴ و دوربین روی شانه یا رزیدنت اویل ۷ دوربین اول شخصش.
مثل رفتن رزیدنت اویل ۴ به روستاهای اسپانیا! یا درگیریمون با یه خانواده ی روانی در رزیدنت اویل ۷!
ولی خب به لحاظ زیبایی شناختی بنظرم دیگه باید بازی از دهکده و قصر و مکان های قدیمی دور شه و بیاد تو عصر مدرن.
و شخصیت های جدیدی به بازی اضافه بشن.
سناریوی خودم اینه که بازی و شیوع دوباره از یه دبیرستان امروزی و فضای تینیجری که توش بچه ی یکی از شخصیت های قدیمی و دوست داشتنی حضور داره شروع بشه. گاهی ما در قالب اون شخصیت نوجوان در حال فرار از زامبی ها و سناریوهای وحشت و بقا باشیم. و گاهی در نقش پدر یا مادر اون نوجوون که داره برای کمکش میاد.
حالا فرض کنید اون بچه حاصل ازدواج دوتا از شخصیت های محبوب سری باشه و با هر دو بریم واسه نجاتش 🔥🔥🔥
هر کاری میکنن امیدوارم از وحشت بقا به دووم تبدیل نشه
البته منم امیدوارم که به یه وحشت و بقای خالص مثل اوتلست تبدیل نشه هرچند که اوتلست گیم خوبیه ولی خب این یه رزیدنت اویل قراره باشه
شخصیت های قدیمی برگردند.بازی دوباره سوم شخص بشه.چه عالی میشه هم امکان بازی با سوم شخص و چه اول شخص براش به وجود بیاد.ادامه داستان لیان باشه و.. بازی فقط در حد اسم رزیدنت ایول باشه .. کافیه.و خودش نشون از فوقالعاده بودن بازی میده.
ای کاش در خط داستانی یه ویروس جدید معرفی کنند مثلا از زامبی وحشی تر باشه مثل ویروس هاری سگ و گرافیکش و منظره هاش بهتر کنند خیلی گاد میشه ولی کپکام کار خودشو بلده فقط امیدوارم جهان باز نشه چون یک سری خبر ها از این جهان باز شدن انتشار پیدا کرده و یه چیز بگم یادم رفت ای کاش حالت تغییر دوربین داشته باشه مثلا از سوم شخص بشه تغییرش داد به اول شخص
من که هیچ انتظاری ندارم
از وقتی که تو ژانر سولز لایک رفتم تقریبان ۷
بقیه بازی ها نمیتونم پلی بدم
اگر بتونن یکی از شخصیت های اصلی رو مثل ربکا یا بری و یا شخصیت های کمتر شناخته شده ای مثل هلنا یا شوا و… رو به یک باس فایت تبدیل بکنن تقریبا مثل کاری که اویل ۵ کرد خیلی بازی تا حدی احساسی میشه و خیلی میتونه جذاب بکنه گیم رو و آدم دلش نمیاد بزنتش
امیدوارم بازی توی شهر یا جنگل باشه و هیولاهایی مثل وندیگو رو بتونیم ببینیم که مثلا یه شرکت اومده و DNA گوزن رو با انسان ترکیب کرده و خواسته انسان ها رو تکامل بده و همچین موجوداتی ساخته بشن که توی جنگل پرسه بزنن یا حتی توی شهر خیلی وایب ترسناک گیم رو میبره بالا
بشدت منتظر re9 هستم
یبار واس همیشه بیاید کل داستان رزیدنت اویل رو بگید خواهشا.ویدیویی خلاصه هم باشه چه بهتر.اصن نمیدونم چی به چیه کی به کیه دیگه
درود بر نویسنده
جاوید باشید
کامل مطالعه شد و لذت بردم
من با شنیدن شایعه جهان بازی این قسمت از سری مهیج شدم و دوست دارم تجربه کنم.
فقط یک خواسته دارم اون پورت vr و جهان بازی چه شود ☺️
امیدوارم فقط یک کمیپن داشته باشه
چون تمرکز خیلی بیشتر و بهتر میشه
اگه کریس رو بتونن درست از آب در بیارن بهتر از چندتا کمیپن کوتاهه
یا حداقل خود لیون (لیان) باشه وگرنه چندتا کمیپن ممکنه جالب نباشه
خیلی دوست دارم شخصیت های قدیمی رو ببینم و اینکه با دوربین سوم شخص
آره من میگم جهان باز باشه خوبه ولی اگه میخوان چیزی مثل deys gone بدن بیرون دیگه کلاً تو نسل نه گند میزنند
مقاله عالی بود جناب زرمهر ضمن تایید حرفاتون به نظرم جا داره به معما ها و پازل های بازی هم اشاره کنیم که به شخصه مهم ترین چیز برام تو رزیدنت اویل بوده در کنار المان های ترسناک بودنش
امیدوارم در قسمت جدید کنار داستان اصلی مراحل متفرقه مثل رایدمود نسخه رولیشن۲ داشته باشه که هم انلاین باشه و هم بشه به صورت اسپیلت اسکرین بازی کرد
بزار تصحیح کنم. مهمترین خواسته با اختلاف حق انتخاب بین اول شخص یا سوم شخص بودنه(من عاشق بازی های اول شخصم)
عالی بودن. مثل نسخه ی ۱ تا ۴ و فرعی هایی که تو اون مدت ۱تا ۴ عرضه شدن. (ریمک ها هم منظورمه))
Resident evil 9 بنظرم مثل نسخه هشتم جهان بازه و مطمئنا بخاطر بازگشت شخصیت های قدیمی که الان خفن شدن قراره یکم اکشن باشه که امیدوارم اینطور نباشه
بنظر من اگه محیط بآزی تو شهر بزرگ بآشه …. و مرحله هآش واقعا به هم ربط دآشته بآشه …..مثلاً وقتی مرحله یک رو میری خط دآستانش مثل فیلم هآ بآشه وقتی مرحله ۲ رو شروع میکنه حسآب بآزی دستت بیاد که تو مرحله یک چکار کردی ….منظورم مفهوم بازی کردنه… عآلی میشه …..و در مورد جهآن بآز هم این کآرو نکنه بهتره ….محیط بازی مثل ریمیک ۲ و رزیدنت ۴ قدیم بآشه …..و موسیقی بآزی هم یک تحولی بده بهش …..
انتظار داریم لیون برگرده این از این
حتما سوم شخص باشه
مثل اویل دو یا چهار باشه که هم سرش به امبرلا بخوره هم این فرقه های ترسناک
ترجیحا یه فلش بکایی هم به راکون سیتی داشته باشه
مثل اویل چهار ریمیک یکم نیمه جهان باز باشه
یه سری ماموریتای جانبی خفنم بزارن توش مثل اویل ویتین دو
یکمم بیشتر بازیو بقامحور کنن مثل اویل دو ریمیک که واسه دونه دونه ی گلوله هامون برنامه ریزی کنیم😁
امیدوارم بیشتر به سبک وحشت و بقا نزدیک باشه
به عنوان یه فن دو آتیشه رزیدنت اویل تنها درخواستم اینه که بازی رو Call of duty نکنه !! و با همون الگوریتم قدیمی پیش بره ، دقیقا مثل ۲-۳-۴ ریمیک و ۷ و ۸ که بیس بازیو از رزیدنت اویل ۶ به بعد یهو کامل تغییر داد . و دوباره برگشت به همون سبک قدیمیه Survival Horror خودش .
مثل اویل ۶ نباشه که ، نه معمایی ، نه چالشی ، نه تنوع آیتمی و انمی ، تازه اونم با یه مسیر صاف و مستقیم . فقط راه می رفتی و رگباری با تفنگ زامبی می کشتی .
تنها نکته مثبت اویل ۶ روایت داستان و شخصیت پردازیش بود و این که اکثر کاراکترای محبوب سری رزیدنت اویل توش بودن .