نقد فیلم The Zone of Interest | شوخی زشت با سینما
فیلم The Zone of Interest از آثار تازه منتشر شده در ژانر جنگی، تاریخی و درام میباشد که مورد توجه منتقدین نیز قرار گرفته است. با نقد فیلم The Zone of Interest همراه ما باشید.
فیلم The Zone of Interest که به سختی میتوان عنوان “فیلم” را به آن نسبت داد قصه اردوگاه کار اجباری مخوف آلمان نازی در لهستان یعنی اردوگاه آشویتس را روایت میکند. این اردوگاه توسط شخصی به نام رودولف هوس اداره میشد. در این فیلم ما شاهد خانواده رودولف یعنی همسر او هدویگ و فرزندانش و زندگی آنها در یک خانه باغ زیبا در همسایگی اردوگاه آشویتس هستیم. این فیلم که به طرز عجیبی نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم اسکار نیز شده است جز نیم خط سوژه عملا هیچ چیزی برای ارائه ندارد و در زمان نزدیک به صد دقیقه تنها وقت مخاطب را تلف میکند.
متاسفانه در سالیان اخیر شمار آثار شعاری و مضمونگرا به شدت افزایش یافته است. آثاری که سینما را با پیامرسان یا محلی برای جار زدن پیامها و حرفهای خود اشتباه گرفتهاند و پیش از آنکه فیلم بسازند به دنبال شعار دادن هستند. وظیفه سینما نه پیام رساندن و نه انتقال مفهوم است، در ابتدا شما باید یک قصه سر و ته دار دراماتیک را روایت کنید، حال مخاطب میتواند با تفکر بیشتر در اثر و قصه فیلم مفهوم و یا پیامی را از آن برداشت کند. اما روال چنین فیلمهای مثل The Zone of Interest فرو کردن پیام و شعار خود در چشم مخاطب بدون رعایت هیچ اصول دیگری است.
The Zone of Interest یک سوژه نیم خطی دارد که به زور به نیم خط میرسد. ما در تمام طول فیلم با خانواده رودولف همراه هستیم. فرمانده اردوگاه آشویتس که همراه با خانواده خود در همسایگی اردوگاه زندگی میکند. فیلم در تمام طول صد دقیقهای خود تنها یک نما دارد و جز آن یک نما هیچ چیزی برای ارائه ندارد.
نمایی که در آن در فورگراند بازی کودکان و شادی را در منزل رودولف میبینیم در حالی که در بکگراند تصویر و در مجاورت این خانه، اردوگاه کار اجباری را میبینیم که از اتفاقات وحشتناک آن ( نه به کمک فیلم) بلکه به واسطه اطلاعات خودمان با خبر هستیم. از لحاظ رنگ نیز این نما به دو قسمت تقسیم شده است، نمای جلو سرسبز و شاداب است در حالی که نمای بکگراند رنگهای مرده و سرد دارد. فیلم با این نما یک تناقض را به تصویر میکشد و شادی و زندگی خوب خانواده این فرمانده را به زجر و اتفاقات هولناک اردوگاه آشویتس نسبت میدهد. اما به جز این یک نما فیلم هیچ کار دیگهای انجام نمیدهد.
The Zone of Interest میتوانست یک فیلم سه تا پنج دقیقهای کوتاه باشد که این نما را هم در دل خود دارد. یا حتی این تک نما میتوانست در قالب یک عکس منتشر شده که بسیار هم تاثیرگذار است و میتوانست جایزه هم ببرد. اما به هیچ عنوان موفق به ساخت یک فیلم بلند صد دقیقهای نمیشود. The Zone of Interest را چه پنج دقیقه تماشا کنید و چه تا انتها هیچ فرقی به حال شما ندارد. فیلم نه میتواند چیز بیشتری خلق کند، نه از بعد جدیدی به مسئله میپردازد و نه شما را درگیر حس خاصی میکند.
The Zone of Interest حتی در انتقال مفاهیم و پیامهای خود به شکل استعاری نیز موفق نیست. چرا که این پیامهای استعاری در قالب و در دل یک کشمکش دراماتیک تاثیر خود را میگذارند. فیلمنامه یکنواخت و کشدار فیلم به شدت حوصله سربر و خنثی است.
در واقع فیلمنامه یک نقطه عطف دارد که آن هم انتقال رودولف از آشویتس است. اما فیلم قبل و پس از این انتقال نیز هیچ تغییری نمیکند. فیلم در کارگردانی نیز پر از پلانهای کش آمده بیمعنی و بدون کات است که تماشای آنها واقعا زجرآور است. فرایند بستن و باز کردن بند کفش را از ابتدا تا انتها با سرعتی آرام مشاهده میکنیم تا فقط زمان صد دقیقهای فیلم پر شود. در قاب بندی نیز فیلمساز بیشتر به دنبال قابهای کارت پستالی بوده است. تمام قابهای او فقط زیبایی ظاهری دارند و هیچکدام با اهداف تکنیکال و فرمیک برای انتقال حسی خاص به مخاطب، طراحی نشدهاند.
فیلم The Zone of Interest همانطور که گفته شد در شعار دادن و ادا در آوردن نیز ناموفق است. اثری که فیلم بدی باشد ولی حداقل همان ژست روشنفکرانه شعاری خود را بلد باشد بگیرد، به مراتب جلوتر از The Zone of Interest است. فیلم هیچگونه موضعگیری نسبت به این فرمانده و خانوادهاش و اردوگاه آشویتس و یا مثلا هلوکاست ندارد.
فیلم تنها مشغول دادن یک شرح وضعیت و خبر است. فیلم یک نما میگیرد که در زجر زندانیان در آن سوی دیوارها خانواده فرمانده اردوگاه به خوبی و خوشی زندگی میکند و همین. فیلم تنها این وضعیت را شرح میدهد و حتی نمیتواند برای انتقال شعار خود موضعگیری کند. فیلم به معنای واقعی کلمه سوژه خود را تا حد ابتذال نیز پایین آورده است.
حال فیلمی که تا به این حد دور از سینما است چگونه کاندید دریافت جایزه بهترین فیلم سال میشود خود جای سوال دارد. سوالی که شاید شنیدن پاسخ آن باعث شود تا بتوان ساعتها به حال این سینما گریست. سینمایی که از خلق قصه و شخصیت، به سمت مضمونگرایی و مفهومزدگی حرکت کرده است. امروزه شما اگر بدانید که راجع به چه موضوعی حرف بزنید حتی اگر سینما را له کنید، احتمالا تحسین خواهید شد و نامزد دریافت مهمترین جوایز نیز میشوید. پس یک دوربین به دست بگیرید و دست به کار شوید.
در پایان باید گفت که فیلم The Zone of Interest اثری به شدت ضعیف و غیر سینمایی است. فیلمی که عملا هیچ چیز ندارد و تمام آن در یک تصویر خلاصه میشود. فیلم نه اردوگاه میسازد، نه فرمانده، نه جنایت و نه حتی خانواده. فیلم هیچگونه موضعگیری نیز ندارد و هنگام تماشای آن مخاطب هیچ چیزی را حس و تجربه نمیکند، مخاطب درگیر اتفاقات نمیشود و تنها نظارهگر است و دعا میکند که فیلم زودتر تمام شود. The Zone of Interest احتمالا در چشم شعار پسندان و آنهایی که دنبال مضمون میگردند یک شاهکار است اما برای عاشقان سینما جایی در این مدیوم ندارد.
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- بازی چندنفره Horizon احتمالاً در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهد شد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- ۱۴ دقیقه از گیمپلی Indiana Jones and the Great Circle را مشاهده کنید
- گزارش: ایکس باکس درحال آمادهسازی پیشنمایشهای South of Midnight است
- مایکروسافت همچنان به دنبال خرید و تصاحب در گیمینگ است
نظرات
نقد بسیار عالی بود 👍👌
واقعا نمیدونم چرا اینقدر بهش توجه شد و در کلی جایزه نامزد شد…
موتفقین
ساده است،یهودی ها،هرفیلمی که یهودی هارو مظلوم و خوبای دنیا نشون بده از دید همه بهترین فیلمه,یکسری کارگردان هم مثل استیون اسپیلبرگ خیلی معروف هستن ولی یه شدت تهاجمی و یهود پرست وحشتناک هستن و غیر یهود رو بدبخت و بی ارزش میدونند،با یهودی ها مشکلی ندارم ولی با این جامعه از یهودی ها مشکل دارم
کلا میانگین سن داور های اسکار جوریه که معمولا به فیلم هایی با این مضامین روی خوش نشون میدن نمونش هم زیاده مثل فیلم ۱۲ سال بردگی و ارگو و یا سال ۲۰۰۹ که با وجود اواتر فیلم قفسه درد کاترین بیگلو اسکار برد در حالی که قفسه در حتی نزدیک به بهترین های ژانر جنگی نمیشد البته یکسری چیز های دیگه هم بی تاثیر نیستن
دادن اسکار بهترین فیلم به آرگو یکی از بزرگ ترین اشتباهات تاریخ بود ولی ۱۲ سال بردگی جدا از همه چیز انصافا اسکار حقش بود
چه فیلم افتضاحی بود و چه نقد زیبایی بود.واقعا لذت بردم.
بعد از سینمای مارولز دومین فیلمی بود که دائم جلو میزدمش تا تموم بشه.
واقعا آدم نا امید میشه از اینکه دنیای سینما چقدر به سرعت رو به نابودیه.
The Zone of Interest بدون شک برای من بهترین فیلم سال ۲۰۲۳ بود؛ اثری که تلاش میکنه فرم متمایزتری نسبت به آثار با موضوعات مشابه (مثل لیست شیندلر یا پیانیست) داشته باشه، این موضوع اگرچه سرگرمکنندگی اثر رو تحت تاثیر قرار میده، اما از سمتی، اثری بسیار نو با پیامی کاملاً متفاوت از آنچه تا به حال در چنین آثاری مد نظر بوده انتقال میده و رسیدن به این قالببندی مشخصاً به قربانی کردن مقداری از سرگرم کننده بودنش منتهی میشه. اگر پیانیست و لیست شیندلر به طور متمرکز بر برههای از تاریخ و به تصویر کشیدن ظلم SS علیه یهودیها تمرکز داشت، The Zone of Interest مخاطب با چنین انتظار و پس زمینۀ فکریای رو دریافت میکنه، تمام این انتظار رو میشکنه و ناگهان مخاطب رو با اثری مواجه میکنه که فراتر و مهمتر از SS و نازیها و یهودیها و برههای تاریخ، اثری انسانی و مفهومی جهان شمولتر پیرامون آن سمت ظالمانۀ روان انسان به تصویر میکشه. The Zone of Interest اثری نیست که با تنقلات پای اون بشینید و سرگرم بشید، اما بین این همه آثار با مضامین و رویکردهای تکراری قطعاً فیلم هوشمندانه و بینظیریه.
در بررسی آمده:
“فیلم نه اردوگاه میسازد، نه فرمانده، نه جنایت و نه حتی خانواده”
تمامی این موارد، اتفاقا عواملی هستند که نقطۀ تمایز فیلم رو تشکیل میدن. ماموریتی که فیلم بر دوش خودش گذاشته حول این موضوع گردش داره. به عبارتی، The Zone of Interest برای خودش قانونی تصویب کرده مبنی بر اینه که بدون به تصویر کشیدن اردوگاه، خشونت عیان و المانهای همیشگی این دسته از آثار، حسی رو القاء کنه. روایت فیلم از فرمانده به عنوان شخصی در کانون خانواده صورت گرفته و تضاد ویژهای رو به وجود میاره. قرار نیست وجه خشن این شخص رو ببینید، بلکه قراره رفتار محبتآمیز اون نسبت به خانواده رو ببینید و متوجه بشید چه نوع از تضادی در جریانه و چه رفتاری در سمت دیگر دیوارها صورت میگیره. در حالی که چکمه های فرمانده از خون افرادی در سمت دیگر دیوار پاک میشن، داره فرزندان خودش رو به آغوش میکشه. ابزار روایت این فیلم «تضاد» نام داره. تضادی که فقط سمتی از اونو میبینیم ولی همچنان سمت دیگر رو میتونیم متصور بشیم و این منحصر به فرده. خانواده یک خانوادۀ معمول نیست چون شرایط و محتوای فیلم یک شرایط و محتوای معمول نیست. همچنین، The Zone of Interest اولین فیلمی است که به شکلی واقع گرایانه از نگاه روتین زندگی نازیها روایت میشه و غلو شده نیست.
در بررسی آمده:
” احتمالا در چشم شعار پسندان و آنهایی که دنبال مضمون میگردند یک شاهکار است اما برای عاشقان سینما جایی در این مدیوم ندارد”
در مقابل کسانی که عقیدۀ متفاوت با نویسنده دارن، نویسنده فراری رو به جلو داره و مخالفان عقیدۀ خودش رو دستهای خاص میدونه که اصلا شجاعانه و عادلانه نیست که در صحبتی یک طرفه (از مطلب به مخاطب) عدهای که با فیلم ارتباط برقرار میکنن رو شعار پسند و … بدونیم، زمانی که گفت و گویی بین دو عقیده صورت نگیره، این بیانیه ارزش چندانی پیدا نمیکنه. در کل، انتظار من اینه که عاشقان سینما به دنبال روایتهای متفاوتتر از رویه های متداول باشن، هر چند که ضعفها و نقوصی هم به خاطر خامی موجود در یک رویکرد متفاوت وجود داره اما برعکس، انتظار دارم مخاطب عام و هر از چند گاهی سینما که با تخمه و چیپس پای فیلم نشسته از این فیلم لذت نبره چون هر گاه یک ساختار و رویه در نگاه ما آدمها فرو میریزه و همه چیز از عادات همیشگی ما خارج میشن به طور غریزی گارد میگیریم و یک عاشق حقیقی سینما یا فعال این حوزه با تمام ضعفها، The Zone of Interest رو با آغوش باز بپذیره و میتونه غریزه خودش رو سرکوب کنه.
موفق باشید.
🟢درود
با این توضیحات که شما درج کردهاین، بیشتر تشویق شدم ببینم فیلمو…🙏🏻💚
نگاه کنین سینما یه مدیوم برای قصه گویی هست و روایت و فرم بخش های مهمی از یه فیلمه ولی در نهایت جوهره و بیس یه فیلم داستانی هست که داره تعریف می کنه و این فیلم اون داستان رو اصلا نداره،
فیلمی که داستان درست و حسابی نداره مثل رستورانیه که فضا و دکوراسیون خوبی داره، سفره آرایی زیبایی داره، برخوردش با مشتریا خوبه ولی غذایی برای سرو کردن نداره و به نظر من چنین رستوران لوکسی از یه ساندویچی کثیف که غذای خوب سرو می کنه بدتره
درود،
داستان یکی از چند عامل برای ایجاد کششی درخورد در یک فیلم سینمایی محسوب میشه. با این وجود، آثاری هستند که سعی دارن با المانهای مختلف، مثل تاکید ویژه روی روایتِ یک قصۀ کمرنگ و غیر-بولد، جذابیت خلق کنن و برای من The Zone of Interest در زمرۀ چنین آثاری قرار میگیره. گاهی در جریان اتفاق قرار گرفتن و پیشروی با اون میتونه جذابیت عجیبی داشته باشه. مثلاً در سه گانه before که پلاتی ویژه وجود نداره، در جریان اتفاقات قرار گرفتن جذابیت ویژه ای داره.
اگرچه باید اعتراف کنم که برای هنر و جهانی پست مدرن «باید» و «نبایدی» وجود نداره. بازیها و فیلمها المانهای کلیدی رو مثل آشپزی که قصد ابداع غذای متفاوت تری داره، با کم و زیاد کردن مواد اولیه و اساسی خلق میکنن و قالب ها رو به امید خلق چیزی نوین در هم میشکنن. در مدیوم گیم، اثری مثل Death Stranding پدید میاد، در مدیوم سینما آثاری مثل the zone of interest.
امیدوارم گمان نکنید که اگر پلات رو برای یک فیلم سینمایی متصور نشیم کلاً فرو میریزه آثار جذابی مثل Before Sunrise یا My dinner with Andre اصلا پلات خاصی ندارن ولی جذابن.
فکر کنم نویسنده با شوخی خطاب کردن این فیلم داره با ما شوخی میکنه…
هیتلر نبود هالیوود میخواست فحش هاشو به کی بده :)))
با تمام احترام نقد مضحکی بود.
در فیلم خبری از کلوز آپ نیست و ما از طریق مدیوم/لانگ شات کرکتر هارو دنبال میکنیم.
این کاملا مخالف شعار زدگیه، سازنده نمیخواد که ما احساس ترحم کنیم. صرفا روایت یک خانواده رو به ما نشون میده. حتی از آوردن آنتاگونیستی که داخل رمان هست اجتناب میکنه.
سوال بنده از شما اینه
چه دلیلی برای ساخت چنین اثری در مدیوم سینما وجود داشت؟ شما به عنوان مخاطب با تماشای این اثر خنثی چه چیزی رو حس یا تجربه کردید؟ چه چیزی به شما اضافه شد؟ چه اتفاقی در درون شما افتاد؟ چه چیزی شما رو تکان داد؟ چه چیزی رو در کنار کاراکتر یا کاراکترهایی زیست کردید؟
این فیلم را میتوان در نیم خط در فضای مجازی خواند و قطعا تماشای صد دقیقه ای این اثر با خواندن آن نیم خط هیچ تفاوت حسی و فرمیکی نخواهد داشت
در زمانی که فیلمای جبهه گیر و مزخرفی مثل شیندلر لیست تمام عناصرشون رو برای مظلوم نمایی بکار میبرند،
The zone of interest میاد یک برداشت متفاوتی رو انجام میده.
اثر مفهوم بزرگی پشتشه. هولوکاست و جنایات انسانی نازی ها فقط کار هیتلر و یکسری آدم خاص نبوده که اون هارو عامل «شر» بدونند و غیر انسانی، از طرفی بقیه نمای «خیر» باشند. هیتلر با حمایت مردم به مسندی رسید. اینجا ما رویه انسان محور تری رو نسبت به نمونه های قبل میبینیم.
رودلوف رو دنبال میکنیم و از بُعد دیگه ای به این فرد تاریخی که در زمره افراد «شر»قرار میگیره نگاه میکنیم،شخص علاقمندی های انسانی داره(علاقه به اسب نمونه اش). هم رودلوف در تاریخ نوشته شده هم اتفاقات آشویتس.فیلمساز این رو میدونه و از ابعاد دیگه ای مارو با شخصیت همراه میکنه(خانواده اش) فیلم تقابل زیبایی و اخلاق رو کامل نشون میده برای مثال با تغییر دوربین.
در این فیلم کفه ترازو به سمت عقله تا احساسات. این فیلم قطعا محتوای بسزا تری در دیدگاه داره تا فیلمای هدفمند اسپیلبرگ.
و بصورت واضح هم گفتم خبری از زیست کردن با کرکتر نیست (چیزی که سازنده با دوربین به ما میرسونه). هدف فیلم یک تراژدی زرد مضحک نیست. این فیلم تلاش میکنه ذهن رو روشن کنه نه احساسات رو.
ممنون از دیدگاه و نظرتون
بنده کاملا با شما مخالف هستم چرا که معتقدم وظیفه سینما نه روشن کردن ذهن بلکه برانگیختن حسه و هر چیز ذهنی ای از پس برانگیختگی حسی در میاد و منظور از حس احساس ترحم هم نیست قطعا. البته چیزی که گفتم مختص به مدیوم سینما است
موفق باشید🙏
یه طرفه ترین و تعصبی ترین نقدی که در زندگیم دیدم.
منتقد عزیز شما تاکید داری که چه نیازی هست ساخت این فیلم ؛ که اتفاقا این فیلم اومده رفع نیاز کنه از این که اتفاقات نسل کشی و هولوکاست رو لازم نیست عینا نشون بدی و حس ترحم جمع کنی ؛ با نشون ندادنش هم میشه عمق فاجعه رو نشون داد
این که این فیلم از زاویه کاملا متفاوت این جنایت رو نشون داده کاملا قابل ستایش هست و شیوه ای نو برای اینکه آدم های که مرتکب جنایت میشن شاخ و دم ندارن اتفاقا مثل من و شما کاملا معمولی هستند . مثلا یه سکانسش این که جای نشون دادن واضح سوختن آدم ها فقط اصواتشون رو به تصویر بکشی با بکگراند کسی که داره همزمان باغبانی میکنه بیشتر ترس و لرز به جون بیننده میندازه . ببخشید ولی با مدیوم سینما آشناییت ندارید
پ ن : خطاب به اون دوستانی که میگن هالیوود چرا هی فیلم درباره هولوکاست میسازه بگم اولا این فیلم ساخته آمریکا نیست که به نافش هالیوود میبندید خیلی از فیلم ها مثل سان آف سولز ساخته کشور های اروپایی هست . دوما اگه منظورتون جنایت های دیگس خب بالاخره بودجه خودشون هست میتونن براش تصمیم بگیرن مثل ما که تصمیم گرفتیم بیشتر در حوزه دفاع مقدس فیلم بسازیم و درباره تاریخ ایران چیزی نسازیم . این که ما عرضه نداریم از هولوکاست ایرانی ( قحطی زمان جنگ جهانی و جنایت انگلیس ) یک فیلم در خور بسازیم مشکل ما هست نه هالیوود !!
ممنون از دیدگاهتون
البته که کاملا باهاش مخالف هستم اما همینش قشنگه🙌
به کنار از جالب نبودن فیلم و برنده چندین جوایز که جوایز ها هم همه شدن به دست داشتن یا قدرت توی سینما شده نمیدونم چرا توجه ها چند. وقت بسیار بیشتر. از. قبل به سمت ساخت فیلم سریال های محور هیتلر ساخته میشوند؟؟!!
منتقد عزیز ظاهرا فقط دنبال فیلم های پاپ کورنیه.