نقد فیلم Society of the Snow | فیلم خوبی که عالی نمیشود
فیلم Society of the Snow یا جامعه برفی اثری محصول اروگوئه و در ژانر درام هیجانانگیز میباشد. در ادامه با نقد فیلم Society of the Snow همراه ما باشید.
Society of the Snow که این روزها مورد توجه علاقهمندان به سینما نیز قرار گرفته است، قصه یک تراژدی را بر اساس واقعیت روایت میکند. این فیلم محصول اروگوئه حول اتفاقی وحشتناک و غیر قابل تصور میگردد که قطعا خواندن قصه آن نیز به تنهایی بسیار تأثیرگذار است.
اغلب آثاری که بر اساس داستان واقعی ساخته میشوند معمولا بر روی یک شمشیر دو لبه حرکت میکنند. از یک سو قصههای واقعی از یک جذابیت ذاتی برای مخاطبان سینما برخوردار بوده و همواره جلب توجه میکنند. از سوی دیگر اما اینکه چقدر و چگونه در داستان و قصه واقعی دست ببریم تا آن را سینماییتر کنیم همیشه از چالشهای پرداخت به این جنس قصهها بوده است.
Society of the Snow یا جامعه برفی قصه یک پرواز از اروگوئه به مقصد شیلی را روایت میکند. پروازی با چهل مسافر و پنج خدمه که حامل یک تیم راگبی بوده است و در آبوهوای زمستانی دچار مشکل شده و سقوط میکند. عدهای از این مسافران در همان لحظه سقوط جان خود را از دست میدهند.
عده دیگری اما شاید در لحظه کشته نمیشوند و از مرگ نجات پیدا میکنند اما به زودی لحظات بسیار سختی را تجربه خواهند کرد. قصه فیلم در واقع روایتکننده چگونگی نجات یافتن و تلاش این گروه بازمانده برای بقا و زنده ماندن در چیزی حدود دو ماه در برف و سرما و طوفان میباشد.
فیلم جامعه برفی در خیلی از موارد موفق است. به طور مثال فیلم از نظر تکنیکی میتواند یک صحنه سقوط هواپیما را بازسازی کند. همچنین لحظات سخت سرما و تحمل آن و یا گیر کردن زیر برف و بهمن نیز به خوبی در فیلم تصویر شدهاند. در واقع فیلم در ساخت احساسات به شکل کلی موفق عمل میکند. هم در ساخت هیجان و هم در ساخت ترس و همچنین میتواند به خصوص در اواخر فیلم مخاطب را احساساتی کرده و تحت تاثیر قرار دهد.
دو راهیهای اخلاقی و تلاش برای بقا نیز در فیلم به خوبی ساخته میشوند. اما چه چیزی باعث میشود که فیلم خوب Society of the Snow در حد اثری خوب و قابل قبول باقی مانده که یک بار میتوان آن را تماشا کرد و تبدیل به اثری عالی نشده و به عبارت دیگر با وجود پتانسیل بسیار زیاد، به نهایت حد پتانسیل خود نمیرسد؟
برای صحبت درباره این موضوع، ابتدا باید کمی درباره کارکرد و شیوه عمل سینما صحبت کنیم. در سینما چیزی به اسم جمع به معنای واقعی کلمه وجود ندارد. سینما هنری است که در آن از خاص به عام حرکت میکنیم و نه برعکس. در واقع در سینما ما با فرد سر و کار داریم و از فرد به اجتماع در هر اندازهای میرسیم. اثر سینمایی باید قصه شخصی معین را در شرایطی معین و با روایتی معین تعریف کند.
حال مشکلی که گریبانگیر فیلم Society of the Snow شده است، دقیقا همین موضوع است. فیلم جامعه برفی تمام تلاش خود را میکند که پیش از و بدون آنکه فرد و شخصیتی معین ساخته باشد، یک جامعه بسازد و این تصمیم در سینما در اکثر موارد تصمیمی اشتباه است. نمونه دیگر چنین رویکردی را در فیلم Dunkirk کریستوفر نولان نیز به گونهای میتوان دید که به عقیده عده بسیاری در دسته کارهای ضعیفتر نولان قرار میگیرد.
Society of the Snow بین چند شخصیت چرخیده و گیج میزند. ابتدا بنظر میرسد که شخصیت اصلی فیلم و قصه نوما باشد که در واقع راوی داستان هم او بوده و مدام صدای روایتکننده او را میشنویم. اما هر چه فیلم جلوتر میرود، مشخص میشود که جامعه برفی تمرکز خاصی بر روی شخصیتی معین ندارد.
این بحث به این معنا نیست که فیلم بر روی یک شخصیت مانور داده و سایر شخصیتها بیارزش شوند. بحث آنجاست که یک جامعه از پس و بعد از یک فرد شکل میگیرد. فیلم اگر با تمرکز بر ساخت یک شخصیت، او را شکل میداد حال میتوانست از پس ارتباط عمیق مخاطب با آن یک نفر، یک جامعه بسازد که مخاطب به آن احساس دلبستگی دارد.
در واقع یک شخص معین در ذهن مخاطب حال به گروهی از اشخاص تعمیم داده میشود، همان قضیه خاص به عام که گفته شد. اما فیلم تصمیم دارد تا بدون ساخت فرد، تصویری جمعی را به مخاطب ارائه دهد.
قبلتر گفته شد که فیلم در ساخت بسیاری از احساسات کلی موفق است. اما فیلم یک فرصت بینظیر را برای تبدیل این احساسات کلی به حس متعین و خاص از دست میدهد. چرا که شخصیت متعین و خاص در فیلم ساخته نمیشود. در واقع احساسات متعین پس از احساسات کلی شکل میگیرند. احساساتی که مختص به یک شخصیت متعین با شرایط معین هستند.
به طور مثال اگر فیلم تمام و کمال بر روی شخصیت نوما تمرکز داشت و چیزی از او با پدر و مادر و خانوادهاش قبل از حادثه دیده بودیم، حال تنها احساسات کلی مربوط به تنهایی و دوری از خانواده نداشتیم، بلکه حسی معین درباره افرادی با نام و نشانه در قالب پدر و مادر نوما داشتیم که چشم انتظار او هستند. این شیوه که فیلم اسم افراد فوت شده را با سن آنها مینویسد همان تولید حس کلی است.
یا در مثال دیگر، همانطور که گفته شد فیلم در القای حس ترس و سرما در لحظات گیر کردن گروه زیر برف و بهمن موفق است. اما فرصت تبدیل این حس کلی به چیزی فراتر را از دست میدهد. در یک مثال ساده با ساخت یک شخصیت معین که ترس از فضاهای بسته دارد حال میتوان ترس کلی دفن شدن زیر برف در لاشه هواپیما که بین تمام انسانها مشترک میباشد را به مرحله بعدی برد و تبدیل به ترسی معین و خاص برای شخصیتی معین کرد که یک پله از سایرین نیز جلوتر بوده و ذاتا از فضاهای تنگ میترسد. این همان چیزی است که حسی جدید و فراتر را در اختیار مخاطب قرار داده و مخاطب آن را تجربه میکند.
فیلم بجای تمرکز نصفه و نیمه بر روی نوما که در نهایت بنا به اتفاقات قصه مجبور به رها کردن او میشود، میتوانست از ابتدا قصه را از زاویه دید شخصیتی مثل ناندو روایت کند. در این صورت مجبور به تغییر زاویه دید و تمرکز خود از یک شخصیت به دیگری نمیشد. ناندو گزینه بسیار خوبی برای روایت این قصه بود. اما مشخص نیست چرا شخصیت نوما برای این امر انتخاب شده است.
در پایان باید گفت فیلم Society of the Snow یا جامعه برفی فیلم خوبی است که تا تبدیل شدن به اثر عالی نیاز به چند تغییر مهم دارد. فیلم در ساخت احساسات کلی هیجان، ترس، افسوس و تلاش برای بقا موفق است، اما این احساسات کلی وارد مرحله و لول بعدی نشده و تبدیل به احساسات خاص نمیشوند.
Society of the Snow به اشتباه اسیر نام خود شده و ساخت یک جامعه برفی را در چرخیدن بین چند کاراکتر و تلاش برای ارائه یک تصویر کلی میداند. در حالی که در سینما ساخت یک جامعه جز از مسیر ساخت فرد امکانپذیر نیست و فیلم جامعه برفی موفق به ساخت هیچگونه فردی نمیشود و میتوان گفت حتی یک کاراکتر ساخته شده نیز به معنای جدی کلمه ندارد. هویت افراد در فیلم تنها به نام و سن آنها خلاصه میشود و همین سوژه با فیلمنامهای متفاوت میتواند از یک فیلم خوب و قابل قبول و البته تاثیرگذار، تبدیل به اثری عالی شود که بتوان با اشتیاق چندین و چند بار به تماشای آن نشست.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
اتفاقا فیلمش عالی بود و به شاهکار نزدیک تر
برای سرگرمی توی جمع های خانوادگی بدک نیستش
بلع کاملا درست میفرمایید
(بشدت صحنه های آدم خواریش هم پیشنهاد میشه بخصوصدر کنار پدر)
بابام عاشقه ترسناکه D
پدر خوبی داری دایی جان 😂
فیلم واقعا قشنگی ساختن.لحظات بسیار عالی داره.قشنگ سرمای داخل فیلم حس کردم.یکی از بهترین فیلم هایی بود که اخیرا دیدم.حتما ببینید.مخصوصا اگه به فیلم هایی با موضوع تلاش برای بقا علاقه دارید