نگاهی به سکانسهای خاطرهانگیز مرد آهنی در دنیای سینمایی مارول
مرد آهنی رابرت داونی جونیور را میتوان به عنوان نماد دنیای سینمایی مارول خطاب کرد که سکانسهای خاطرهانگیزی را از خود بر جای گذاشته است.
رابرت داونی جونیور در سال ۲۰۰۸ سر و کلهاش پیدا شد تا ایفای نقش مولتی میلیاردر مشهور دنیای کمیک یعنی تونی استارک را در فیلمی ابرقهرمانی بر عهده گرفته و شخصیت مرد آهنی را به تصویر بکشد که بعدها به نماد دنیای سینمایی مارول تبدیل شد و با حضور در ۳ فاز هیجانانگیز و تکرار نشدنی، طرفداران مارول را به حدی به وجد آورد که حتی فراتر از محبوبیت این شخصیت در دنیای کمیک ظاهر شد.
از سکانسهای اکشن گرفته تا صحنههای کمدی و درام، رابرت داونی جونیور به حدی استادانه و به یاد ماندنی به ایفای نقش تونی استارک پرداخته که گویی برای نقش آفرینی این شخصیت زاده شده است و این مسئله سبب گشته تا انتخاب بهترین سکانسها با حضور وی به تصمیم سختی تبدیل شود. شخصیتی که پس از ترک دنیای سینمایی مارول میتوان جای خالی او را احساس کرده و بسیاری از مخاطبین ادعا میکنند که MCU بدون حضور وی نه تنها حال و هوای سابق را نخواهد داشت، بلکه حتی در بحث کیفی نیز دوران شکوه دنیای سینمایی مارول با حضور تونی استارک گره خورده بوده و نبود وی لطمه جبران ناپذیری به این فرنچایز زده است.
در هر حال حقیقت هر چه که باشد، در مقاله امروز به سراغ خاطرهانگیزترین سکانسهای تونی استارک/مرد آهنی رابرت داونی جونیور رفته تا نگاهی به آنها داشته باشیم. پس در ادامه با ما همراه باشید.
فرار از افغانستان
در ابتدای فیلم Iron Man با مرد ثروتمند و دلال اسلحهای طرف شدیم که از غرور کاذت رنج میبرد و تنها چیزی که برایش اهمیت داشت، سودی بود که روانه کمپانیاش میشد.
غرور و جاهطلبی که در نهایت کار دست تونی استارک داد و در جریان یکی از معاملههای اسلحه خود در کشور افغانستان توسط سازمان ده حلقه زنده دستگیر شد تا درون غاری مخفی به تولید سلاح برای آنها روی بیاورد. جایی که او بالاخره با حقیقتی تلخ مواجه شد و فهمید که سلاحهایش چیزی جز مرگ و شرارت به همراه نخواهند داشت و به همین سبب نیز نمونه اولیه زره مرد آهنی را تولید کرد تا نه تنها از دست تروریستهای سازمان ده حلقه نجات پیدا کند، بلکه به واسطه هوش و ثروت خود بتواند در برابر این تروریستها قد علم کرده و اشتباهات و جنایات گذشته خود را جبران نماید.
نخستین تست پرواز
در حالی که نخستین زره تونی استارک به فرار او از دست تروریستهای سازمان ده حلقه کمک کرد اما خیلی زود از بین رفت و او نیاز به زره جدید، پیشرفته و بسیار قدرتمندتری داشت.
به همین منظور نیز در سلسله سکانسی جذاب و تماشایی پس از بازگشت به آمریکا از سرمایه خود بهره گرفت تا زره پیشرفته و چند منظورهای را طراحی کند تا بتواند به واسطه آن اهداف خود را پیش ببرد. زرهی که از دل دنیای کمیک بیرون آورده شده بود و تستهای مختلفی را پشت سر گذاشت تا در نهایت تونی استارک آن را به رنگ نمادین قرمز و طلایی مزین کرده و طرفداران خود را به وجد بیاورد. لحظهای پیروزمندانه برای تونی استارک و طرفدارانش که آغازگر ماجراجوییهای قهرمانانه او در ژانر ابرقهرمانی و دنیای سینمایی مارول بود که از غارهای تنگ و تاریگ افغانستان شروع و با نبردی عظیم و حماسی برای نجات کهکشان به پایان میرسید.
خلق عنصری جدید
فیلم Iron Man 2 شاید که جزو بهترین آثار دنیای سینمایی مارول نبوده باشد اما هوش و ذکاوت تونی استارک را به بهترین نحو ممکن نمایش داده است.
مهمترین سکانس این فیلم مربوط به زمانی میشود که تونی استارک به لطف میراث پدرش توانست تا برنامه ریزی خود را کامل کرده و هدف برای تولید عنصری جدید را به نتیجه برساند. او که مشغول دست و پنجه نرم کردن با راکتور درون بدنش بود و این مسئله زندگیاش را تحت تاثیر قرار داده بود، با همراهی جارویس دست به تولید عنصر جدید و بسیار قدرتمندی زد که به عنوان جایگزینی برای راکتور وی محسوب شده و اثرات مخرب آن را از بین ببرد تا در نهایت به عنوان تولد مرد آهنی جدید در نظر گرفته شود که به مبارزهای هیجانانگیز در پایان فیلم ارتباط پیدا کرده است.
نجات شهر نیویورک
در فیلم The Avengers هر یک از قهرمانان دنیای سینمایی مارول در نخستین فیلم گروهی خود به گونه متفاوتی سعی داشتند تا صحنههایی به یاد ماندنی خلق کرده و طرفداران خود را پیدا نمایند.
در بحبوحه نبرد شهر نیویورک که قهرمانان گروه انتقامجویان در آسمان و زمین مشغول دست و پنجه نرم کردن با ارتش چیتاری بودند و عملاً کسی وقت سر خاراندن هم نداشت، موشکی هستهای توسط دولت آمریکا شلیک شد تا به شکلی احمقانهای تهدید بیگانهها خنی شود. با این حال تونی استارک طی نخستین فداکاری خود در فیلمهای انتقامجویان از راه رسید و کنترل این موشک را بر عهده گرفت تا با هدایت آن به بیرون از جو زمین، نه تنها سفینه مادر چیتاریها را نابود کند، بلکه ساکنین شهر نیویورک و باقی همگروهیهایش را از مرگی حتمی نجات دهد. مسئلهای که برای نخستینبار ثابت کرد که فارغ از شوخی و خنده، در زمان مورد نیاز تونی استارک فراتر از هر ابرقهرمان دیگری، به عنوان یک انسانی عادی تا چه اندازه حاضر به فدا کردن جانش خواهد بود.
دستگیری لوکی
پیش از آن که لوکی به خدای زمان حال حاضر دنیای سینمایی مارول تبدیل شود، در فیلم The Avengers شرور مغرور و اعصاب خرد کنی بود که به جان مردم سیاره زمین افتاده و قدرتهای خود را به رخ آنها میکشید.
به همین سبب نیز نیک فیوری به کاپیتان آمریکا و مرد آهنی ماموریت داد تا به سراغ وی رفته و لوکی را دستگیر نمایند. در ابتدا کاپیتان آمریکا در برابر خدای حیله و نیرنگ قرار گرفت که کاری از پیش نبرد و سپس پای مرد آهنی به میدان باز شد تا کار را تمام نماید و نشان دهد که یک انسان عادی تا چه اندازه در گروه انتقامجویان میتواند تاثیرگذار ظاهر شود. رویارویی لوکی و تونی استارک اگرچه طبق نقشه و برنامه ریزی شرور داستان پیش میرفت اما با این حال همچنان تماشای کتک خوردن او به دست این قهرمان دوست داشتنی لذت بخش و جذاب بود.
نجات سیاره زمین از نابودی حتمی
دومین فیلم انتقامجویان اگرچه از مشکلات و ضعفهای گوناگونی بهره میبرد اما همچنان تونی استارک دوست داشتنی را با خود به همراه داشت که به مانند همیشه فداکاری منحصر به فردی را به تصویر کشید.
در جریان نبرد پایانی گروه انتقامجویان با اولتران در فیلم Avengers: Age of Ultron شاهد بودیم که باقی مانده شهر سوکوویا به هوا فرستاده شد تا به مانند یک شهاب سنگ به زمین برخورد کرده و ساکنین این سیاره را تمام و کمال نابود کند. در حالی که ساکنین این شهر به همراه اعضای گروه انتقامجویان مشغول فرار از این رویداد بودند، ثور و مرد آهنی ماموریت نابودی این شهر معلق را بر عهده گرفته و در حالی که خطر چندانی نمیتواسنت ثور را تهدید کند اما اقدام تونی استارک در اصل یک فداکاری محسوب میشود. آنها به صورت همزمان به هسته درون این شهر شلیک کرده تا بتوانند آن را از درون منفجر کرده و مانع از اثابت این شهر با سطح سیاره شوند که سلسله سکانس هیجانانگیز و جذابی پدید آورده شده بود.
رابطه پدر و پسری با پیتر پارکر
پس از رویداد جنگ داخلی در فیلم Spider-Man: Homecoming شاهد رابطه پدر و پسری بین تونی استارک و پیتر پارکر بودیم که از لحظات زیبایی برخوردار بود.
تونی استارک سعی داشت تا در کنار تجهیز پیتر پارکر با تکنولوژی و فناوریهای پیشرفته، از او در برابر خطرات احتمالی محافظت نماید؛ مخصوصاً که پس از پیماننامه سوکوویا قهرمانان زیر ذرهبین دولت آمریکا قرار داشته و نمیتوانستند آزادانه هر کاری که دلشان میخواهد را انجام دهند. تونی استارک برای راهنمایی پیتر پارکر اگرچه کمی جدیت و خشونت را به کار میبرد اما تمام سعی و تلاشش در حفظ جان مرد عنکبوتی بود که بار و بارها کلقه شقی کار دستش داده و خطر مرگ تهدیدش میکرد. رابطهای که در نهایت طی فیلمهای انتقامجویان به اوج رسید و سکانسهای تاثیرگذاری را پدید آورد.
رویارویی تک به تک با تانوس
در جریان وقایع Avengers: Infinity War تونی استارک رهبری گروه انتقامجویان مختص به خودش را بر عهده گرفت تا به سیاره تایتان رفته و در اقدامی ریسکی و شجاعانه همانجا کار تانوس را یکسره نمایند.
گروهی که میزبان حضور جادوگر قدرتمندی همچون دکتر استرنج و اعضای تیم همه فن حریف نگهبانان کهکشان میشد، در رویارویی با تانوس یکی پس از دیگری شکست خورده و از میدان به در شدند تا این که لحظه نفسگیر فرا رسید و شاهد مبارزه حماسی و شگفتانگیزی میان یک انسان با موجودی خداگونه بودیم که تونی استارک هر آنچه که در توان داشت را به کار گرفت تا بلکه بتواند خرابکاری پیتر کوییل/استارلرد را جبران کرده و دستکش بینهایت را از دست تانوس خارج نماید. مبارزه ناعادلانهای که در نهایت با جراحت سنگین مرد آهنی به پایان رسید و دکتر استرنج برای حفظ جان وی مجبور شد تا یکی از سنگهای بینهایت را به تانوس تسلیم نماید.
مکالمه پدر و پسری
تونی استارک بیشتر عمر خود را در کلنجار با اخلاق و رفتار پدرش گذرانده بود و تصور میکرد که هاوارد هیچگاه او را دوست نداشته است.
در فیلم Avengers: Endgame به لطف ایده سفر در زمان شاهد رویارویی ناخواستهای میان تونی و هاوارد بودیم که قلب هر بینندهای را به درد میآورد. جایی که تونی بالاخره فرصت پیدا کرد تا حال که خود تبدیل به یک پدر شده، با هاوارد ملاقات کرده و به شکل غیرمستقیم احساسات خود را با پدرش در میان بگذارد تا در نهایت متوجه شود که چقدر او به فرزندش تونی عشق ورزیده و دوستش داشته است. دیدن ۲ استارک نمادین دنیای کمیک در کنار هم به حدی زیبا و فراموش نشدنی است که قطعاً به عنوان یکی از خاطرهانگیزترین سکانسهای تاریخ دنیای سینمایی مارول تا ابد از آن یاد خواهد شد.
آخرین فداکاری
اگر که توجه کرده باشید، تونی استارک در تک تک سکانسهای پایانی فیلمهای انتقامجویان فداکاری کرده است: حمل موشک هستهای به خارج از جو زمین در فیلم نخست، رفتن به زیر شهر سوکوویا برای توقف برخورد با زمین در فیلم دوم، رویارویی تک نفره با تانوس و برداشتن جراحت سنگین در فیلم سوم و در نهایت آخرین فداکاری وی که تمام کهکشان را یک بار برای همیشه از شر تایتان دیوانه نجات داده است.
در نبرد پایانی Avengers: Endgame گروه انتقامجویان که حال تبدیل به ارتشی عظیم شده بود، هر چه داشت و نداشت را برای رویارویی با تانوس و ارتش ویرانگر وی به کار گرفت تا از رسیدن سنگهای بینهایت به دست وی خودداری شود. با این حال همانطور که تانوس ادعا میکرد، او اجتناب ناپذیر بود و هیچ راهی برای توقف شرارتهاش وجود نداشت مگر یک چیز که دکتر استرنج پیشتر در جریان فیلم Avengers: Infinity War آن را مشاهده کرده بود. تونی استارک در آخرین فداکاریاش هیچ چارهای نداشت جز این که در ازای جان خود، سنگهای بینهایت را بر دست کرده و با یک بشکن تانوس و تمامی نیروهای وی را از هستی ساقط نماید؛ فداکاری دردناک، غمانگیز و نمادینی که ۳ فاز از دنیای سینمایی مارولی را که با فیلم مرد آهنی در سال ۲۰۰۸ شروع شده بود را به پایان میرساند.
آیا سکانس به یاد ماندنی و خاطرهانگیز دیگری را از تونی استارک/مرد آهنی رابرت داونی جونیور به یاد دارید؟ بدون حضور او فیلمهای انتقامجویان میتواند حال و هوای گذشته را داشته باشد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: CBR
پر بحثترینها
- ۱۵ مشکل بزرگ سری GTA که طرفداران سرسخت نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- ویدیو: مقایسه Call of Duty Black Ops 6 روی PS5 و Xbox Series X/S [زیرنویس فارسی]
- نقدها و نمرات بازی Dragon Age: The Veilguard منتشر شدند
- رسمی: سونی دو استودیوی Neon Koi و Firewalk، سازنده Concord، را تعطیل کرد
- نقدها و نمرات بازی Call of Duty: Black Ops 6 منتشر شدند
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- بیش از ۸۰ بازی برای PS5 Pro بهینه شدهاند
- گزارش: کارگردانان بازی Marvel’s Wolverine نقش خود را رها کردند
- شمار بازیکنان همزمان Dragon Age: The Veilguard در روز عرضه به بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر رسید
- تحلیلگر: Ghost of Tsushima ارزش سرگرمی و عدم تحمیل ایدئولوژی را در اولویت قرار داد
نظرات
فداکاریش خیلی حماسی بود🥲
اینکه چه ابرقهرمانی چه قدرتی داره و چه جذابیت و کارایی داره مهمه اما بیشتر باید به عمق و نکات ریز فیلم دقت کرد خیلی ها .اکثرا. فیلم رو به جنگ میبینن اما من و داداشم فیلم هارو دیدیم و برای هر کدوم از فیلم های فرعی و اصلی فیلم یک الی دو ساعت تحلیل گذاشتیم و اونموقع باید فهمید استن لی چه مخی داشته برای این داستان ها تک نفری فیلم رو میشه فهمید اما دونفری فیلم رو میشه بهتر تحلیل کرد همه چیز جنگ نیست صحبت ها و نکات ریز فیلم رو دقت کنید مثلا که فکت میارم این که اگه لوکی نبود انتقام جویان هم وجود نداشتن این اسپویل نیست این باید تحلیل کرد تا فهمید چرا؟ و اینکه لوکی شخصیتی داره که هیچکس هیچوقت قرار نیست بفهمه چه شخصیتی هست لوکی با اینکه بده اما ۴ بار جون ثور رو نجات داد این دلیلم بر این نیست که اگه لوکی نبود انتقام جویان هم نبود برای دیدن این مطلب باید تک تک موضوعات رو مثه پازل کنار هم بچینی اسپویل: درسته تونی استارک باهوش بود اما راه پدرش رو رفت اما این لوکی بود که با کمک خودش به هرجایی رسید و این یعنی هوش بالا
اسپویل: اگه لوکی نمیومد زمین انتقام جویان هم دور هم جمع نمیشدن این فقط فکری از لوکی بود هزاران فکت دیگه وجود داره
اگرچه شخصیت مورد علاقه من در ژانر ابرقهرمانی همواره اسپایدرمن بوده.
اما راحت میشه گفت بهترین ابرقهرمان MCU مرد آهنی بود.
صحنه مرگش تو اند گیم و صحبت کردنش با باباش واقعا صحنه های زیبا و تاثیر گذاری بودن. یاد دوران خوب مارول بخیر.
I am Iron man
با اختلاف بهترین شخصیت mcu بود
نمیدونم اخرین فداکاری ایده خوبی بود یا ادامه میدادن این شخصیتو به هرحال پایان باشکوه بود ولی دلمون براش تنگ میشه
چقدر مرد اهنی ابرقهرمان خوبی بود…
پدر MCU که بعد از اون MCU کامل نابود شد. رابرت داونی جونیور به بهترین ترین شکل این نقش رو بازی کرد
سکانس آخر آیرون من ۱
سکانس i am your friend و بحث کپ و آیرون من تو civil war
سکانس مبارزه همه مارک های آیرون من تو آیرون من ۳
اینا هم می تونستن تو لیست باشن
بهترین شخصیت توی ام سی یو با اختلاف
رحمان چرا همه نظرات این بخش لایک خوردن الا مال تو؟هوی جماعت مگه این بچه خار داره؟
حیف خیلی شخصیت فداکاری بود
بهترین ابرقهرمان با اختلاف
واقعا یکی از ستون های مهم MCU بود ، اصلا بعد از رفتنش و تموم شدن فاز ۳ واقعا MCU هم افت کرد
از همون ایرون من ۱ عاشق این شخصیت شدم اونم منی که از بیشتر ابر قهرمانا خوشمم نمی یاد. بعد مرگش با اینکه خیلی داستانه قویای پشتش بود حس بدی دارم.
پایان آخرین انتقام جویان و پایان مرد آهنی شاید واپسین روزهای خوب مارول بود و دیگر از آن فیلم به بعد شاهد فیلم خوب دیگری از کمپانی مارول نبودیم ، امیدوارم هر چه زودتر شاهد بازگشت به روزهای خوب مارول باشیم .
دنیای سینمای مارول بدون تونی استارک معنی نداره، این آدم باعث شد مارول به این محبوبیتی که داره برسه، امیدوارم با ی ترفندی دوباره بیاد تو مجموعه
گلبم. گرفت وقتی این مقاله رو. خوندم
چقدر تونی و رابرت داونی جونیور برامون خاطره ساختن
واقعا نمیشه پایان بازی رو توصیف کرد مخصوصا سکانس اخر تونی وقتی که فداکاری کرد عالی بود
امید وارم مارول اگه قسمت بعدی رو داد بیرون دیگه کلیشه ایش نکنه و تونی برنگرده چون خیلی کلیشه ای میشه و مثل کاپتان مارول میرینه
به نظر من آخری یعنی نبردش با تانوس و فداکاریش شک نکنین یه جورایی پایان کار مارول بود و به نظرم اصلا نباید اون زمان همچین چیزی رو می ساختن و تقریبا داستان رو تموم می کردن
الان همه می دونیم که تقریبا هیچکدوم از ساخته های مارول دیگه جذاب نیستن مثل قبل
اند گیم خیلی فیلم خوبی بود کاش مارول دوباره بازم برگرده به قبلش
اسپم:من سریال مون نایت رو تا حالا ندیدم کسایی که دیدن ارزش داره ؟