پرطرفدارترین سریالهایی که ناامید کننده ظاهر شدهاند
برخی از سریالهایی تلویزیونی علیرغم طرفداران زیاد و برخورداری از انتظارات گسترده اما حسابی ناامید کننده ظاهر گشته و خشم بینندگانش را در پی داشته است.
دنیای رسانه امروز به راحتی میتواند توسط تبلیغات پر زرق و برق و دروغین سیل گستردهای از مخاطبین را جذب پروژههایی نماید که هیچ چیزی برای ارائه نداشته و به همین سبب نیز به نمایشهای دروغینی متوصل شدهاند تا بلکه با پنهان کردن ضعفها، بتوانند مورد استقبال عموم مخاطبین و بینندگان قرار بگیرند.
تصور کنید که مشتاقانه خواهان تماشای سریال تلویزیونی مورد انتظاری هستید که سالها برای دیدنش صبر کرد کرده و کمپانی سازنده نیز در ارائه تبلیغات برای آن کم نذاشته است. با این حال در هنگام تماشا به حدی ناامید میشوید که خشم سراسر وجود شما را در بر گرفته و تمام آن صبر و انتظار عملاً بیمعنی بوده و سازندگان چیزی جز رفتاری توهین آمیز برای شما تدارک ندیدهاند.
در طی یک دهه اخیر شاهد ساخته شدن مجموعههای تلویزیونی مورد انتظاری بودیم که هر یک به شیوههای گوناگونی نه تنها در ارائه مواردی که وعده داده بودند، ناامید کننده ظاهر شدند، بلکه حتی در قامت یک سریال معمولی نیز هیچ حرفی برای گفتن نداشته و محصول نهایی به حدی ضعیف و کلیشهای از آب درآمده که به هیچ عنوان نمیتواند بیننده خود را “سرگرم” نماید.
مسئلهای که در مقاله امروز به سراغ آن رفته و قصد داریم تا ۱۰ سریال مورد انتظاری را مرور کنیم که در هنگام پخش حسابی ناامید کننده ظاهر شده و به مانند یک توهین برای طرفدارانشان قلمداد میشوند.
سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power (ارباب حلقهها: حلقههای قدرت)
داستانهای فانتزی، حماسی و اساطیری همیشه از محبوبیت بسیاری در نزد مخاطب برخوردار بوده است؛ مخصوصاً که با اثری مرتبط با نام بزرگی همچون جی. آر. آر. تالکین طرف باشیم.
پس از پایان کار پیتر جکسون با سرزمین میانه، مردم همچنان تشنه مشاهده اقتباسی از دنیای ساخته شده توسط جی. آر. آر. تالکین بودند. مسئلهای که کمپانی آمازون را مجاب کرد تا از محبوبیت ۳ گانههای ارباب حلقهها و هابیت بهره گرفته و تولید سریال پرهزینه The Lord of the Rings: The Rings of Power را آغاز نماید. سریالی که علیرغم وعده و وعیدهایش اما در زمان پخش با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکرد و با سوار شدن بر ترندهای روز شبکههای مجازی عملاً یک توهین به جی. آر. آر. تالکین محسوب میشد. از مشکلات فیلمنامه گرفته تا برخورداری از بازیگران نه چندان توانمند همگی دست به دست یکدیگر داده تا نه تنها The Rings of Power ناامید کننده ظاهر شود، بلکه پخش همزمان آن با House of the Dragon که تا حد بسیار زیادی به منبع خود وفادار مانده بود، طرفداران سرزمین میانه را بر علیه کمپانی آمازون بیش از پیش خشمگین نمود.
سریال Jupiter’s Legacy (میراث مشتری)
کمپانی نتفلیکس پس از آن که حقوق آثار مرتبط با مارول را از دست داد، تحت هیچ شرایطی حاضر نبود تا در دوره و زمانهای که ژانر ابرقهرمانی غوغا به راه انداخته، از این مسئله بینصیب مانده باشد.
به همین سبب نیز به سراغ کمیکهای Jupiter’s Legacy رفت و مجموعه تلویزیونی به ظاهر جذاب و هیجانانگیزی را حول محور شخصیتهایی منحصر به فرد تدارک دید تا بتواند دنیای ابرقهرمانی مختص به خود را داشته باشد. سریالی که از تبلیغات پر زرق و برقی بهره برده و نوید داستان متفاوتی را در ژانر ابرقهرمانی میداد که به تفاوت میان نسلها میپرداخت. با این حال اقتباس تلویزیونی Jupiter’s Legacy در زمان پخش به حدی ضعیف ظاهر شد که نه تنها هیچ شانسی در برابر باقی آثار ژانر ابرقهرمانی نداشت، بلکه حتی به عنوان یک سریال عادی نیز قابل تحمل نبود. داستان احمقانه، دیالوگهای سطحی، اکشن تاریخ مصرف گذشته، شخصیتهای کلیشهای و دهها مشکل دیگر همگی باعث شدند تا نتفلیکس در شانس مجدد خود برای حضور در ژانر ابرقهرمانی با شکست سختی مواجه شده و این مجموعه را برای همیشه کنار بگذارد.
سریال Cowboy Bebop (کابوی بیباپ)
ورود به دنیای انیمه و مانگا و اقتباس از آثار آن کار چندان راحتی نبوده و کمپانیهای هالیوود توانایی عجیبی در تولید اقتباسهای شکست خورده در این حیطه دارند.
مجموعه Cowboy Bebop یکی از بهترین انیمههای ساخته شده در تمام طول تاریخ میباشد که از طرفداران سفت و سختی برخوردار بوده که به راحتی نمیتوان سر آنها را شیره مالید. نتفلیکس نیز که اصرار عجیبی در تولید لایو اکشن از مانگا و انیمه دارد، به سراغ این انیمه رفته و لایو اکشن پر سر و صدایی را از آن برای سرویس خود تدارک دید. لایو اکشن Cowboy Bebop دقیقاً در سمت مقابل هر چیزی بود که باعث محبوبیت انیمه آن در طی سالهای اخیر شده بود. فاصله گرفتن از منبع، جلوههای ویژه مبتذل و برخورداری از شخصیتها و داستانی غیرقابل تحمل همگی سبب شدند که این لایو اکشن با خشم طرفداران مواجه گشته تا حدی که کمپانی نتفلیکس سریعاً تولید ادامه آن را متوقف کرد.
سریال Obi-Wan Kenobi (اوبی-وان کنوبی)
از روزی که حق و حقوق جنگ ستارگان به دست کمپانی دیزنی افتاده، این فرنچایز یک روز خوش را پشت سر نگذاشته است.
پس از تولید ۳ گانهای به شدت کلیشهای، این کمپانی وارد حوزه تلویزیون شد و تا حدودی با ساخت آندور و فصلهای نخست مندلورین آبروداری کرده است. با این حال زمانی که خبر بازگشت ایوان مکگرگور برای ایفای مجدد نقش اوبی-وان کنوبی در سریال Obi-Wan Kenobi در رسانهها پخش شد، طرفداران جنگ ستارگان حسابی به وجد آمده و انتظار اثری ارزشمند حول محور این شخصیت کلیدی و تاثیرگذار را داشتند. با این حال محصول نهایی اگرچه از هنرنمایی تماشایی این بازیگر ۵۲ ساله در کنار بازگشت حماسی دارث ویدر هایدن کریستنسن بهره میبرد اما روایت داستان قابل پیشبینی و فاقد جذابیتش سبب شد تا به اثری ناامید کننده در نزد طرفداران فرنچایز جنگ ستارگان تبدیل بشود. اساساً Obi-Wan Kenobi هیچ چیز جدیدی به این فرنچایز اضافه نکرد و بود و نبود آن هیچ تاثیری در نزد مخاطب نداشت.
سریال Heroes Reborn (تولد دوباره قهرمانان)
در دوره و زمانی که ژانر ابرقهرمانی تعریفی همانند امروز نداشت و چندان شناخته شده نبود، شبکه NBC فصل اول شاهکاری به نام Heroes را تولید کرد اگرچه در طی فصلهای بعدی افت کیفیت قابل توجهی را تجربه نمود اما در کل بازخوردهای بسیاری مثبتی را دریافت کرده بود.
لغو نا به هنگام این سریال توسط شبکه NBC و گسترش محبوبیت ژانر ابرقهرمانی در اواخر دهه ۲۰۰۰ میلادی سبب شد تا طرفداران این مجموعه شدیداً خواستار احیای آن باشند. اتفاقی که در سال ۲۰۱۵ میلادی با مجموعه جدیدی تحت عنوان Heroes Reborn به وقوع پیوست و تبلیغات حول محور آن خبر از داستانی درگیر کننده و بازگشت شخصیتهای نمادینی میداد که هر بینندهای را مجذوب خود میکرد. متاسفانه در زمان پخش Heroes Reborn متوجه شدیم که تمامی وعده و وعیدهای Heroes Reborn تنها حقه تبلیغاتی بوده و روایت آن به حدی درگیر درام بیش از اندازه و چند شاخه شدن بود که عملاً شخصیتها به هیچ عنوان جذابیتی در نزد مخاطب نداشته و احیای این مجموعه به در بسته خورده بود تا حدی که به مانند اثر اصلی نیمه کاره رها شد و طرفدارانش را بیش از پیش ناامید و خشمگین نمود.
سریال Secret Invasion (تهاجم مخفی)
یکی از مهمترین دلایل موفقیت ۳ فاز نخست دنیای سینمایی مارول، تمرکز داستان حول محور سنگهای بینهایتی بود که تمامی خرده داستانها برای گسترش این ایده به کار گرفته میشد.
با آغاز فاز چهارم در حالی که روی کاغذ ایده از سنگهای بینهایت به جهانهای موازی تغییر کاربری داده بود اما به طرز عجیبی استودیو مارول اصرار داشت تا داستانهای دیگری که هیچ سنخیتی با جهانهای موازی ندارند را وارد دنیای سینمایی خود کرده و مخاطب را بیش از پیش خسته و گیج نماید. نمونه بارز این مسئله را میتواند در قبال سریال Secret Invasion مشاهده کرد؛ اقتباس از رویداد تهاجم مخفی به خودی خود به حدی بزرگ و حماسی است که میتواند یک فاز کامل را به خود اختصاص دهد. با این حال اختصاص این رویداد به یک سریال کوتاه ۶ قسمتی نه تنها پتانسیل این داستان مهیج را تمام و کمال به باد داد، بلکه روایت شتابزده و هدر دادن شخصیتهای مربوطه باعث شدند تا جو منفی شدیدی بر علیه مجموعه تلویزیونی Secret Invasion شکل بگیرد تا حدی که ساخته پرمدعای استودیو مارول به اثری فراموش شدنی و نخواستنی تبدیل شد که داستان و وقایع آن ذرهای در نزد مخاطب ارزشی نداشته است.
سریال Halo (هیلو)
فرنچایز Halo به عنوان یکی از بزرگترین و محبوبترین فرنچایزهای تاریخ صنعت بازیهای ویدیویی به شمار میرود تا حدی که به عنوان نماد پلتفرم Xbox نیز شناخته شده است.
ساخت اقتباس از چنین فرنچایزی ریسکهای بسیاری داشته و میبایست تا پاسخگوی انتظارات سیل گسترده از مخاطبینی باشد که ارزش و احترام بسیاری برای شخصیتی همچون مسترچیف قائل هستند. کمپانی پارامونت زمانی که ساخت مجموعه تلویزیونی Halo را پس از سالها بر عهده گرفت، کسانی را برای ساخت این لایو اکشن در نظر گرفت که از همان ابتدا مخاطبین را در بهت و حیرت فرو بردند. سازندگانی که به طرز عجیبی ادعا داشتند که هیچ درکی از دنیای هیلو نداشته و قصد دارند تا روایت منحصر به فرد خودشان را از این فرنچایز ارائه دهند و در نخستین تصمیم جنجالی و احمقانهشان نیز هویت مسترچیف را دگرگون کرده و چهره وی را از همان ابتدا نمایان کردند. فصل نخست سریال Halo به حدی مبتذل، کلیشهای و برای طرفداران ۲ آتیشه این فرنچایز توهین آمیز ظاهر شد که کمپانی پارامونت وعده تغییرات بنیادی متعددی را برای فصل دوم داده تا بلکه بتواند از خشم طرفداران در امان باشد.
سریال The Book of Boba Fett (کتاب بوبا فت)
موفقیت غیرمنتظره فصل نخست سریال مندلورین باعث احیا و نجات فرنچاز جنگ ستارگانی شد که به دست کمپانی دیزنی در حال نابودی بود.
استقبال از این سریال سبب گشت تا در اتاق فکر فرنچایز جنگ ستارگان ایده بازگشت از مرگ شخصیتی مطرح شود که تصور میشد در فیلم Return of the Jedi کشته شده است. بوبا فت یکی از محبوبترین شخصیتهای جنگ ستارگان به شمار میرود که دیزنی ایده بازگشت وی را در سریال مندلورین مطرح نمود و سپس سریال اختصاصی وی را تحت عنوان The Book of Boba Fett تولید کرد تا شخصیتپردازی وی را گسترش دهد. سریالی که به طرزی قابل پیشبینی ادامه دهنده روند باقی آثار ساخته شده توسط دیزنی بود و به حدی خستهکننده و فاقد هرگونه ایده جذابی ظاهر شد که نه تنها تماشای مجدد بوبا فت هیچ جذابیتی برای مخاطب نداشت، بلکه عملاً تنها نکته ارزشمند این مجموعه به معدود سکانسهای مندلورین پدرو پاسکال مربوط میشد که این مسئله با اعتراض دید طرفداران جنگ ستارگان روبرو شد.
سریال Iron Fist (مشت آهنین)
کمپانی نتفلیکس با ساخت سریالهای دردویل و جسیکا جونز به یکباره شگفتی عجیبی را در ژانر ابرقهرمانی رقم زد تا حدی که بر دنیای سینمایی مارول نیز تاثیر گذاشته بود.
این مسئله تا حدودی حتی در قبال سریال لوک کیج نیز صدق میکرد و دنیای ابرقهرمانی منحصر به فرد و بزرگسالانه آنها هر مخاطبی را به وجد میآورد. با این حال زمانی که سر و کله ابرقهرمانی جدید در سریال Iron Fist پیدا شد، همه چیز بر سر نتفلیکس خراب شد و روند ناامید کننده آنها در قبال این دنیای ابرقهرمانی شدت پیدا کرد تا حدی که دامینگیر باقی مجموعهها نیز شد. ایده حضور ابرقهرمان جدیدی که با هنرهای رزمی و شخصیتپردازی متفاوتی گره خورده، در ابتدا جذاب به نظر میرسید. با این حال Iron Fist هیچ سنخیتی با کیفیت آثاری نظیر دردویل و جسیکا جونز نداشت و از انتخاب بازیگر نقش اصلی گرفته تا داستان تکراری و فاقد جذابیتش، همگی سبب شدند تا این مجموعه جدید نتفلیکس با شکست بزرگی در نزد مخاطبین مواجه گردد.
سریال Inhumans (فراانسانها)
دنیای سینمایی مارول تاکنون مملو از فیلم و سریالهایی بوده که در ارائه آن چه که میبایست، ناامید کننده ظاهر گشته و طرفدارانش را خسته و ناامید کرده است.
با این حال اتفاقی که در قبال Inhumans به وقوع پیوست، عملاً دست کمی از جنایت نداشت! اثری که به عنوان فیلمی از فاز سوم دنیای سینمایی مارول معرفی گشت و سپس به فراموشی سپرده شد تا این که در نهایت در سال ۲۰۱۷ میلادی به عنوان یک مجموعه تلویزیونی سر از شبکه ABC درآورد و به یکی از بزرگترین و عجیبترین شکستهای مارول در طی یک دهه اخیر تبدیل شد. اساساً هر چیزی که به مجموعه تلویزیونی Inhumans مرتبط باشد را باید ناامید کننده و ضعیف خطاب کنیم و این که پتانسیل چنین گروه ابرقهرمانی منحصر به فردی را بدین گونه هدر دهید، پتانسیل بالایی میخواهد که هر کسی از پس آن بر نخواهد آمد. جالب است تا بدانید که استودیو مارول سالها بعد نه تنها با بازگرداندن بلک بولت انسون مونت در فیلم دکتر استرنج ۲ باز هم پتانسیل این ابرقهرمان را هدر داد، بلکه حتی اشتباه خود را دوباره با فیلمی مشابه همچون Eternals نیز در سال ۲۰۲۱ میلادی تکرار کرد و خشم طرفدارانش را برانگیخت.
به نظر شما دلیل ناامیدی آثار نام برده شده در چیست؟ چرا کمپانی و استودیوهایی نظیر نتفلیکس، دیزنی و مارول توانایی عجیبی از درس نگرفتن از اشتباهاتشان داشته و بارها و بارها به تکرار چنین اعمال احمقانهای میپردازند؟ آیا سریال دیگری را نیز سراغ دارید که علیرغم برخورداری از طرفداران بسیار اما در نهایت به محصولی ناامید کننده تبدیل شده باشد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: CBR
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
خاک تو سر مایکروسافت که بلد نیست یه سریالی هم بسازه
مسترجیف هیچ وقت چهرش معلوم نبود ولی توی سریال همه جایی بدنش معلوم کرد
مایکروسافت نمیسازه ک عزیزم و خب مسلما بلد نیست نظارتم کنه (برعکس سونی بواسطه سونی پیکچرز و کلمبیا پیکچرز)
میتونی ب پارامونت گیر بدی ، ک اونم از قدیمی ترینا و مهمترینای تاریخ فیلم و سریاله بهمراه وارنر و یونیورسال(از قدیمیترینای بجز اروپاییا)
مشکل از این بوده ک تیم ساخت درکی از هیلو نداشته…
ولی برای من مخاطب که تاحالا هیلو بازی نکرده بود سریال قشنگی بود
بنظره من دلیل اینکه مسترچیف در گیم کلاهش رو برنمیداره یا چهره اشو نمی بینیم برمیگرده به هدف سازنده که میخواد در این بازی FPS گیمر خودشو بجای این شخصیت تصور کنه. برای همین در گیم از نمایش چهره مسترچیف اجتناب میشه تا گیمر راحت بتونه چهره خودشو زیر کلاه تصور کنه. ولی مدیوم سریال با گیم فرق داره و قرار نیست بیننده خودشو بجای اون شخصیت تصور کنه. درحالیکه در سریال The Mandalorian این برنداشتن کلاه توجیح منطقی داره که جزئی از داستان و شخصیت پردازی سریاله و اونم اینکه اینکار خلاف راه و رسم مندولورین های افراطی هست. درحالیکه بقیه مندولورین ها اینطور نیستن.
وقتی یکیو با ماسک معرفی میکنی موقع نشون دادن صورتش خیلی سخته یکیو پیدا کنی که همه راضی باشن
الان کاراکتر گوست هم همینطوره
هر قیافه ای باشه با تصورات بعضیا فرق میکنه
اصلا نباید صورتشو تو سریال نشون میدادن
البته این نظر شما نیست و سازندگان (((دقیقا))) همین حرف رو زدن!!!
احتمالا اونا از روی حرف شما کپی کردن و حتی گفتن این نظر و عقیده ماست!!!!
خدایی😂😂😂؟؟؟؟
شاید سریال هیلو یک سری کمبود هایی داشته باشه ولی این که دارید به برداشتن ماسک مسترچیف گیر میدید اینو در نظر بگیر که بازی با سریال فرق داره. بنظرم سریالش بشدت سرگرم کننده بود(به عنوان طرفدار سرسخت هیلو)
داداش اصلا راه نداشت تو سریال همش با کلاهش راه بره ، بنظرم مجبور بودن سر این شل کنن
حالا چون تو بازی مشخص نبوده، نباید در سریال هم مسخص باشه!!
گاهی دلایل مسخره و بی منطق میگیرین به یک اثر 😔
تصور این عزیز از ماکرو سافت:
سریال ها رو خودم میسازم
ویندوزو خودم با می سازم
بازی هارو خود بیل گیتس می سازه
عزیزم ماکرو نمیسازه که!
یه استودیو میسازه
از هیلو و ارباب حلقه ها خیلی نا امید شدم
خود نویسندگان بانجی می گن می خواستیم هیلو شخصبتی مثل کلینت ایست وود داشته باشه در دنیای گیم کم حرف خودساخته عملگرا و گیرا حالا اینا اومدن ، سریال هیلو رو شبیه کاپیتان راگبی در فضا ساختن حداقل ماکرو از بانجی ی کمک اساسی می گرفتی ی مدیوم درست حسابی ازش در می اوردی خلاقیت هم نمی خواست همون فرمون وسترن رو با تم فضایی اجراش می کردی ،
میخوان از اسم های بزرگ پولدار بشن ولی راهشو بلد نیستن با کسی هم که تجربه شو داره مشورت نمیکنن مثل ارباب حلقه ها اگه نظر پیتر جکسون رو میپرسیدن شاید اوضاع کمی بهتر میشد یک درصد کیفیت بالا میرفت هم باز پیشرفت خوبی بود که متاسفانه اتفاق نیوفتاد امیدوارم تو فصل بعد چیزای بهتری ببینیم.
سریال ارباب حلقه ها فاجعه بود یعنی هیجان و اکشن سریال مختار صد برابر این ارباب حلقه های زباله ای ای بود که آمازون می گفت واسه هر قسمتش نزدیک صد میلیون دلار خرج کرده یعنی واقعا حیف پول
بار اخرت باشه مختار رو با چیزی مقایسه میکنی… :دی
واقعا خیلی چرت ساختند حیف اسم ارباب حلقه ها ولی امیدوارم تمام اینها یک اماده سازی برای فصل های پر قدرت باشه
سریال ارباب حلقه ها متوسط بود ولی اینکه چرا هیلو اینجا معلومه نویسنده به شدت هیتر ایکس باکسه متاسفانه من سریال هیلو دیدم درسته عالی نبود ولی خوب بود یه چیزی از ۱۰ مثلا ۷.۵ میشه اینکه بیای هیلو بد جلو بدی معلومه فن سونی لست هستی ( با اینکه لست هم سریال خوبیه )
بنظرم جا داشت در این لیست، سریال Citadel بعنوان دومین سریال پرهزینه تاریخ (با ۵۰ میلیون دلار بودجه برای هر قسمت و جمعا ۳۰۰ میلیون دلار برای فصل اول) هم قرار بگیره که علیرغم پرهزینه بودن، اصلا در حد انتظار ظاهر نشد و ارزش تماشا حتی نداشت و خیلی ها اصلا اسمش رو هم نمیدونن
بنظره من «هیلو» ، «اوبی-وان کنوبی» و «کتاب بوبا-فت» سریالهای خوبی بودن و از دیدنشون لذت بردم.
«هیلو» ، «اوبی-وان کنوبی» و «کتاب بوبا-فت» سریالهای خوبی بودن و از دیدنشون لذت بردم.
ارباب حلقه ها که تو دیوار بود کاریش نمیشه کرد ولی هیلو اگه داستان اون دختره نبود و هر ۲ ثانیه چیف اون کلاهشو برنمیداشت سریال خوبی میشد 🙁
بویا فت حقیقا زیاد بد نبود من که باحاش حال کردم
کاش سریال هیلو لغو بشه
بعید بدونم بتونه تو فصل دوم سر پا شه
بوبافت تهش خوب شد باز یکم….
ولی ارباب حلقه ها واقعا کسل کننده بدون جذابیت از هر لحاظ…..
خیلی عجیب احمق بودن نویسنده هاش واقعا پتانسیل خوبی کشف کرده بودن….
ولی اسکار جلوه های ویژه رو میبرد اگه فیلمی همچین جلوه هایی داشت
برعکس همه نظرات منفی که به کاوبوی بیباپ حمله کردن، من سریال رو دوست داشتم. درسته فاصله لایو اکشن و انیمه کهکشانها از هم دوره، اما به عنوان اثری مستقل، هم پالت رنگی جذابی داشت، هم صحنه های اکشن استایل عجیبی داشتن و هم نورپردازی و تونالیته نور کار بسیار متفاوتی بود که جو سرزمین های داستان رو خیلی خوب نشون می داد.
اما برای من ناامید کننده ترین اقتباس ها Mortal Engines و Divergent و دنباله هاش بودن که رسما کتاب های فانتزی منبع اقتباس شون را نابود کردن.
جایزه ویژه: فصل سوم ویچر
شاید برای طرفداران منبع اصلی سایره اقتباسها چندان خوب و مورد پسند نباشن، ولی بعنوان کسیکه کتابهای Mortal Engines و Divergent رو نخونده فیلمهاشون خیلی خوب بودن.
سه تا قسمت کابوی بیباپ و که دیدم واسم بدتر از فوش ناموس بود لعنتی هرچی فیلم و سریال میبینم اون صحنه تهوع آور اکشن آبکی اول سریال از ذهنم پاک نشد که نشد به خاطر این زباله حتی قید دیدن انیمه شو هم زدم چون اسمش منو یاد اون فاجعه میندازه
بهتره بگیم مورد انتظار
افرادی هستن که با تیزر طرفدار یه محصول میشن که کاملا روش اشتباهیه
چند وقتیه بخاطر هیت هایی که میشدی زیر نظرت گرفتم فهمیدم بی دلیل نبوده چون دانشی که نداری رو داری با جملات گنگ و نامفهوم معاوضه میکنی پسر جان بیخیال شو دیگه اسلحه که نزاشتن بیخِت
upiter’s Legacy را من دوست داشتم ولی امان از سکرت اینویژن زباله خالص یعنی کلمات نمی تونن بدی این سریال را توصیف کنند
اگه کسی هیلو بازی نکرده باشه و ندونه چیه سریال خوبی از نظرش میاد
ولی برای کسانی که بازی کردن و طرفدارش هستن(مثل بنده) ناامید میشن
فصل سوم سریال مندلورین رو هم یادتون رفت
فکر کنم یک نفر رو حسابی فشاری کردم، و اونم اتزیوی قلابیه
آیا سریال ویچر صرفا به این دلیل که مخاطبین کمتری از عنوان نامبرده شده در لیست داره، اسمی ازش آورده نشده؟
عجیبه که ویچر تو لیست نیست ؟!
از فرنچایز فوق محبوبی مثل ویچر همچین سریال زباله ای دراوردن فقط از عهده نتفلیکس برمیاد و بس.
فیس ریویل چیف،واقعا مزخرف بود!
به عنوان یه فن دو آتیشه که فرنچایز رو از هیلو ۳ شروع کرده،واقعا بد بود که ببینمش،تازه کل سریال هم باید صورت احمقانشو تحمل کرد😂😡