روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا
روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا
روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا
روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا

روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia

میثم عبداللهی پور
۰۹:۰۰ ۱۳۹۵/۰۸/۱۵
روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا

گاهی وقت ها، شرایطی پیش می آید که ما آدم ها را وادار می کند به مغرور شدن. شرایطی که شاید یکسان نباشند، و حتی غروری از جنس یکسان را به ما هدیه ندهند. اما قطعاً برای مدتی طولانی در یادمان خواهند ماند. مثل لحظه ای که اولین بیست زندگی‌تان را گرفتید. مثل لحظه ای که تیم ملی ایران به جام جهانی صعود کرد و یا لحظه هایی که به هر دلیل باعث شده اند غرور ملی و حس وطن پرستی در شما بیدار شود. باید بگویم که این حس حداقل از طریق رسانه های مختلف، خیلی کم تر از دیگر عرصه ها به ما منتقل شده است. در طول تاریخ یا با فیلم هایی مواجه بوده ایم که فرهنگ، هنر و دین ما را مورد نکوهش قرار داده اند و گاهی هم حتی به تمسخر گرفته اند. فیلم های سینمایی بزرگی که با هدف قرار دادن تاریخ ایران قصد در تخریب غرور ملی ما داشته اند و گاهی هم با نسبت دادن القاب زشت، سعی کرده اند ترس و وحشت از ایرانی ها را در دل مردمان دیگر کشور های جهان بیاندازند.
البته با شرایطی که رخ داده و ما در نشان دادن فرهنگ و تاریخمان جا مانده ایم، نمی توانیم انتظار هم داشته باشیم که به قول پدربزرگ هایمان اجنبی ها برای ما فیلم های خوب بسازند. همیشه هر کشور و تمدنی سعی داشته تا از طریق رسانه و توانایی منحصر به فرد آن در کنترل ذهن ها، فرهنگ، علم و هنر خود را برتر و والا تر از دیگر تمدن ها به تصویر بکشد و نمی‌توانیم از این جهت بر کسی خرده بگیریم.
اما درست بر خلاف این موضوع، گاهی اوقات مردانی پیدا می شوند که دل به فرهنگ و هنر کشوری دیگر می بندند، آن ها قدم در راهی می گذارند که منجر به درست به تصویر کشیدن آن فرهنگ منحصر به فرد می شود. گاهی مردان و زنانی پیدا می شوند که عاشقانه به فرهنگ و تمدن مردمی دل می بندند که از بدو تاریخ با عزت زیسته اند. باید گفت که علاقه خالق اصلی سری شهزاده پارسی را نمی توان مورد عجیبی دانست. چرا که تمدن ایران و البته قصه های هزار یک شب (که یکی از اصلی ترین منبع ها برای خلق سری شهزاده پارسی بوده) پتانسیل بسیار زیادی برای تبدیل شدن به محصولات رسانه ای از جمله بازی های رایانه ای دارند.
شاید یکی از معدود دفعاتی که با دیدن یک بازی رایانه ای دچار غرور ملی شدم، لحظه ای بود که فهمیدم یک بازی رایانه ای بر اساس شهزاده ای پارسی ساخته شده. شهزاده ای که برخلاف خشایارشا در فیلم ۳۰۰، نه با سیمای زنگی به تصویر کشیده شده بود و نه بربری بود که فقط قصد کشتن مردم را داشت. این شاهزاده ساده و دوست داشتنی، مردی قدرتمند بود که برای نجات مردمش هرکاری می کرد.

prince of persia 2008

Prince of Persia 2008

شب های عربی، با چاشنی ایرانی!

سری شهزاده پارسی، از بازی هایی است که همیشه طرفداران مخصوص به خود را داشته، شاید بسیاری از ما با سه گانه معروف شن های زمان با این سریِ دوست داشتنی آشنا شده باشیم و خاطرات اصلی مان را نبرد شهزاده با شن ها و عناصر زمان ساخته باشند. اما آغاز این بازی های دوست داشتنی باز می گردد به سال ۱۹۸۹، زمانی که اولین نسخه از سری با خلاقیت های عجیب و غریب آقای جردن مچنر (Jordan Mechner) منتشر شد. مچنر که از کودکی عاشق قصه های هزار و یک شب بود، به عنوان اولین بازی رایانه ای اش، یک بازی ماجراجویانه در سبک پلتفرمر طراحی کرد که شخصیت و قهرمان اصلی اش، شاهزاده ای بی‌نام، از سرزمین پارس بود. بازی از نظر المان ها و عناصر داستانی اش، جز نام شهزاده پارسی، هیچ ارتباطی با سرزمین پارس و تاریخ ایران زمین نداشت. داستان بازی کاملاً بر اساس عناصر روایی هزار و یک شب و البته انیمیشن علاءالدین دیزنی نوشته شده بود. شهزاده قصه که مردی زندانی بود، برای نجات شاهزاده خانم باید از سیاهچال می گریخت و پس از گذشتن از موانع بسیار به جنگ وزیر جعفر می رفت. می گویند مچنر برای ساخت انیمیشن‌های روان بازی اش که در آن زمان توجه های بسیار را به خودش جلب کرده بود. برادرش را مجبور به انجام تمام حرکات عجیب و غریب شهزاده می کرد و بعد با استفاده از فیلم هایی که از برادرش گرفته بود دست به طراحی بازی می‌زد. درست است که این کار کمی ظالمانه به نظر می رسد اما قطعاً او سعی داشته از داشته هایش به بهترین نحو استفاده کند. (حتی اگر منجر به شکستن دست و پای برادر بیچاره اش می شد.) با گذشت حدود چهار سال از انتشار نسخه اول، در سال ۱۹۹۳ دومین نسخه از سری با نام  Prince of Persia 2: The Shadow and the Flame منتشر شد، داستان این نسخه درست ۱۲ ساعت پس از بازی اول آغاز می شد و به شب عروسی شهزاده با شاهدخت برمی‌گشت، جایی که جعفر به کمک نیرو های جادویی اش شهزاده را تبدیل به فقیری بد چره می کرد تا هیچ کس او را نشناسد. جعفر به واسطه همین ترفند خودش را به شکل شهزاده در آورد تا با شاهدخت ازدواج کند. اما شهزاده پارسی ما به راحتی تسلیم نمی‌شد، او از مجلس گریخت و سفری را برای بازگرداندن و نجات شاهدخت از دست جعفر شروع کرد. شماره دوم هم دقیقاً مثل بازی اول موفق ظاهر شد و توانست سازنده ها را برای ساخت نسخه سوم تشویق کند. نسخه سوم در حدود شش سال بعد و در سال ۱۹۹۹ به عنوان  یک بازی سه بعدی با نام Prince of Persia 3D منتشر شد. سومین نسخه سری بازی های موفق شهزاده پارسی، چندان به مذاق منتقدان خوش نیامد و به نوعی، حسن ختامی بود بر فعالیت های شرکت کوچک مچنر در زمینه ساخت این بازی ها. اما مچنر کوتاه نیامد و با پیوستن اش به یوبی سافت در سال ۲۰۰۱ تصمیم گرفت تا سری را از نوع ریبوت کند و حاصل این تلاش ها، شهزاده ای پارس تر بود، فقط کمی پارسی تر.

pop 0 pc 3

به افق چشم بدوز، شهزاده‌ای پارسی در راه است

صحبت از سری شن های زمان بسیار است و همه می دانند که این سری به عنوان یکی از بهترین بازی های سبک ماجراجویی در ذهن ما مخاطب ها باقی مانده اند، اما در این سری ماندگار ما به هیچ وجه با داستانی پارسی رو به رو نیستیم که از دل افسانه ها و اساطیر ایران زمین بیرون آمده باشند. باید گفت که جز استفاده از آب به عنوان یک عنصر درمانی و پاک، هیچ رد دیگری از فرهنگ ایرانی در این بازی به چشم نمی خورد، از معماری های عربی و هندی شماره اول تا معماری های گوتیک بازی دوم، دیگر از ماجرا ها و رخ داد های بابل و سبک معماری مخصوص میان دو رود چیزی نمی گویم. باید گفت که با اینکه شهزاده و ماجراهایش بسیار دوست داشتنی ظاهر می شدند، اما در واقع بازنمایی از کلیت فرهنگ شرق بودند و نه سرزمین پارس. این روند، گرچه آسیبی به ما نمی زد و ما کلی هم با قهرمان بزن بهادرمان حال می کردیم، اما هیچ وقت آن حسِ غرور ملی را درونمان زنده نمی کرد.
با پایان یافتن سری شن های زمان، همه منتظر معرفی یک نسخه دیگر از این سری بازی محبوب و دوست داشتی بودیم. یک بازی درست و حسابی که باز هم ماجراهای شهزاده و بیچارگی هایش را برایمان بازگو کند. اما نتیجه کار، یک بازی عجیب و غریب و به شدت غیر منتظره بود، بازی ای که همه را متعجب کرد و با طراحی های منحصر به فردش گوشه ای از تمدن ایرانی را به تصویر کشید.
Prince of Persia به عنوان یک نسخه مستقل از سری شن های زمان معرفی شد تا وظیفه خطیر ریبوت کردن سری را بر عهده داشته باشد. این بازی در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و توانست نظر مثبت منتقد ها را به خودش جلب کند. نسخه سال ۲۰۰۸ شهزاده پارسی، بازی ای متفاوت بود که علاوه بر داشتن نام پارسی، عناصر تمدن و فرهنگ غنی ایران زمین را هم در خودش جای داده بود. این بازی موفق شد با کسب میانگین امتیاز متای ۸۲، به عنوان یکی از موفق ترین نسخه های سری شناخته شود.

راه را نشان ده

هزاران سال قبل، وقتی هنوز جنگی بین خیر و شر در میان بود. اورمزد (نام دیگری برای اهورا مزدا) و مردمش، اهورا ها، توانستند اهریمن و زیر دست هایش را شکست دهند و درون درختی مقدس زندانی کنند. پس از آن اورمزد، خدای پاکی که از پیروزی مردمانش مطمئن شده بود، از جهان انسان ها رفت. اهورا ها پس از هزاران سال ضعیف تر شده و در آخر سرزمینشان را ترک کردند، زمانی که اهریمن در حال قدرت گرفتن بود و چیزی تا آزادی اش نمانده بود.
همانطور که می بینید، برخلاف سری شن های زمان، در این نسخه حداقل با داستانی به شدت ایرانی طرف هستیم، داستانی که با بهره گرفتن از عناصر دین زرشت و اساطیر پارسی، روایتی زیبا و بسیار دلنشین از نبردی باستانی میان خیر و شر می سازد.

۸۴۵۱۶۶ poppp3213

رابطه‌ای که میان شهزاده و الیکا شکل می‌گیرد قطعاً یکی از زیباترین روابط در بین بازی های رایانه‌ای است

در این بازی، شخصیت انتاگونیست داستان، به قدری قدرتمند و زیبا به تصویر کشیده شده که حتی با اینکه فقط یک بار به طور مستقیم با او رو به رو می شویم، همواره نفرت و انزجار از او را در قلبمان حس می کنیم. اهریمن موجودی باستانی و خدا گونه است که همیشه طمع داشته تا قدرت اورمزد را تصاحب کند و با شکست دادن او دست به فتح جهان بزند. اهریمن در این نسخه از سری محبوب شهزاده پارسی، به طور خیلی زیبایی از دل اساطیر، افسانه ها و البته آموزه های زرتشتی بیرون آمده و درست مثل ذاتی که از او در شاهنامه می شناسیم رفتار می کند.
شهزاده قصه ما که این بار فقط بیابان گردی بذله گو با صدای نولان نورث است، در پی پیدا کردن خرش (!) فرح! راه را گم می‌کند و به طور اتفاقی با یک شاهدخت واقعی برخورد می کند، الیکا. یکی از مردم اهورا که وظیفه به شدت خطرناک محافظت از اهریمن در زندانش را بر عهده داشته اند. الیکا با کمک شاهزاده از سرباز ها می گریزد و به معبد می رود. در آنجا با شاه، پدر الیکا مواجه می شوند، مردی که با ضربه شمشیرش درخت زندگی، زندان همیشگی اهریمن، را از بین می برد و بزرگترین نیرو شر در تاریخ را در جهان آزاد می کند. پس از آن الیکا با گفتن این واقعیت که تنها راه نجات جهان زندانی کردن دوباره اهریمن است شهزاده قصه ما را با خودش همراه می کند. آن هم شهزاده ای را که بی خیال همه چیز فقط به دنبال گنج پیدا کردن است و هیچ اهمیتی به سرنوشت ملت نمی دهد.
داستان اصلی و زیبای بازی جایی شوک اش را به شما وارد می کند که متوجه می شوید چهار ارباب شیطانی در جهان به وسیله اهریمن آزاد شده اند که فقط با نابودی آن ها می توانید باز اهریمن را به زندانش بازگردانید. چهار ارباب که هرکدام به نوعی، نشان دهنده یکی از بزرگترین وسوسه های اهریمن و شیطان هستند؛ قدرت، جاودانگی، زیبایی و لذت. اولین ارباب با نام شکارچی شناخته می شود. یک شاهزاده والا مقام که عاشق شکار بود اما کم کم از آن لذت نمی برد، اهریمن اما با وسوسه ای بزرگ سراغش رفت، شیطان روح شاهزاده را طلب کرد و در عوض قولِ شکاری را به او داد که لذتی بی وصف داشته باشد. دومین ارباب با نام کیمیاگر شناخته می شود، مردی که تمام عمرش را صرف یافتن راز جاودانگی کرد، او در سال های اخر عمر از اهورا مزدا عمری طولانی تر طلب کرد تا به کشف خودش پایان دهد اما اورمزد از دادن عمر بیشتر به او سرباز زد. درست در این لحظه اهریمن با وسوسه ای بزرگ سراغ کیمیاگر رفت و در عوض روحش به او عمری جاوان داد، عمری که به تباهی و نابودی کیمیاگر گذشت. ارباب بعدی معشوقه نام داشت، زنی قدرتمند که با خیانت به همسرش با مردان بسیاری بود، او قدرت سیاسی و ثروت بسیاری داشت اما در آخر توسط یکی از زنان دیگر زیبایی اش را از دست داد، و باز هم اهریمن، با وعده دروغین زیبایی روح او را ربود. و اما آخرین ارباب مردی قدرتمند و شاهی پاک بود که شهرش را اسیر دشمنان دید و در عوض قدرت نابودی آن ها روحش را به اهریمن فروخت، این ارباب که با نام جنگجو شناخته می شود، پس از آزادی شهرش توسط مردم طرد شد، چرا که تبدیل به وجودی ستمگر و ماشینی برای کشتار شده بود.

pop2008 7

الیکا با قدرت روشنایی، می تواند اهریمن را از زمین پاک کند

این چهار ارباب که هرکدام داستانی مخصوص به خود را دارند، یکی از بهترین نمونه هایی هستن که می توان از آن ها به عنوان المان های پارسی در داستان بازی یاد کرد. چهار انسان که با وسوسه های شیطانی تبدیل به موجوداتی اهریمنی شده اند و حالا سرداران سپاه سیاه ارباب تاریکی هستند. از دیگر المان های ایرانی در این بازی می توانیم به نبرد خیر و شر، وجود جنگی میان خدای نور و خدای تاریکی، پاکی عنصر آتش و … یاد کنیم. با کمال احترام به سری بی نظیر شن های زمان، باید بگویم به دیدار ایرانی ترین شهزاده پارسی می رویم. جایی که سازنده ها با هنری ناب، راه ساخت یک بازی لذت بخش را به ما نشان داده اند. این بازی، یکی از دفعاتی بود که در طول عمرم با دیدن یک محصول رسانه ای غرق در غروری ملی شدم.
در نقطه مقابل، بیش از آنکه شهزاده تازه به دوران رسیده و بذله گوی ما، که البته بسیار دوست داشتنی است، نقش پروتاگونیست را داشته باشد، این الیکا است که ترازوی نبرد را به سمت روشنایی و نور سنگین می کند. الیکا صرفه نظر از قدرت های بسیار زیادی که دارد. در طول روایت بازی به قدری زیبا و کم کم خودش را در دل مخاطب جای می کند که در آخر عاشقش می شوید. این امر به لطف شخصیت پردازی عمیق و دیالوگ های بسیار هوشمندانه او صورت گرفته، به طوری که الیکا به شدت دوست داشتنی تر از شهزاده ظاهر می شود و حتی نقص های شخصیت پردازی او را هم مخفی می کند. این شخصیت پردازی قدرتند در کنار داستان پردازی و شیوه روایی زیبای بازی، کاری می کند که در آخر، و با پایان یافتن بازی، دل تنگ آن شوید. بدون هیچ شکی.

pop s 036

اساسی ترین عنصری که بازی برای مقابله با اهریمن معرفی می‌کند عشق است.

در مورد داستان درگیر کننده و بسیار زیبای بازی، یک موضوع مهم دیگر هم وجود دارد، موضوعی که دلیل اصلی آزادی دوباره اهریمن است، موضوعی به شدت زیبا و درگیر کننده که به همه ثابت می کند شاه، پدر الیکا، بیش از آن که درگیر وسوسه ای شیطانی باشد، با دلیلی منطقی دست به ازادسازی اهریمن زده، دلیلی که شاید شما را هم مجبور به همین کار کند.

به نام اورمزد

گفتن از گیم پلی این بازی سخت است، خیلی سخت. در ابتدا باید بگویم که در POP2008 همه چیز با ظرافتی بی نظیر سر جای خودش قرار گرفته، از ترییب سکو ها بگیرید تا چک پوینت ها و حتی هوش مصنوعی. بازی از چهار منطقه بسیار وسیع تشکیل شده که هرکدام توسط یکی از ارباب های اهریمنی کنترل می شوند. وظیفه اصلی شهزاده و الیکا این است که با پاک کردن نابودی اهریمن از زمین های تباه شده زندگی را باز هم به آن جا باز گردانند و با شکست دادن ارباب های تاریکی، دوباره اهریمن را زندانی سازند.

۱۸۱۸۰۹ pop4 4

این شهزاده همه کاره!

اما عنصر اصلی و لذت بخش این هدف وجود حالتی غیر خطی در گیم پلی است، شما با پیشرفت در هر منطقه مقداری لایت ارب (Light Orb) به دست می آورید و برای پیشرفت در هر منطقه نیاز به تعداد مشخصی از این ارب ها دارید. باید بگویم که وجود داشتن نقشه ای تقریبا آزاد باعث می شود که مدام از منطقه ای به منطقه دیگر بروید و با جمع کردن ارب های بیشتر راه را برای پیشروی خودتان هموار کنید. اکثر محیط های بازی حالتی سکویی و شناور دارند که شهزاده را مجبور می کنند از توانایی های منحصر به فردش در رشته پارکور و حتی فراتر از آن بهره بگیرد. مانند همه نسخه های سری شهزاده پارس، این بار هم شاهزاده تقلبی قصه ما می تواند بپرد، از دیوار راست بالا برود و مهم تر از همه، روی دیوار راست بدود. نکته مهم تر در این بازی این است که این دفعه شهزاده الیکا را هم در کنارش دارد.
الیکا در ابتدای امر شاید به عنوان یک یار کمکی و همراه زیاد به مذاقتان خوش نیاید. اما باید بگویم این دختر پارسی لاغر اندام که گهگاهی هم فارسی صحبت می کند، قطعاً یکی از بهترین شخصیت های کمکی در طول تاریخ است. گذشته از شخصیت پردازی بی نظیر الیکا. هوش مصنوعی او و مکانیک های وسیع گیم پلی که فقط و فقط با کمک او انجام می شوند. از دختر پارسی ما یاری بسیار کار آمد ساخته. سازنده ها حتی به این هم بسنده نکرده اند و با طراحی سیستم چک پوینت های بازی بر اساس الیکا شاهکار نهاییی‌شان را خلق کرده اند. سیستم چک پوینت های بازی به این صورت کار می کند که با هربار سقوط از سکو ها و یا شکست در مبارزات، شهزاده در حالتی بسیار خطرناک و نزدیک به مرگ قرار می گیرد، اما الیکا بلافاصله با استفاده از قدرت نور او را از مرگ نجات می دهد و به جریان بازی باز می گرداند. شاید عده ای تصور کنند که این سیستم با حذف کردن عنصر مرگ و صفحه معروف Game Over در بازی، چالش اصلی آن را از بین برده. اما در جواب باید گفت که این خلاقیت سازنده ها بوده که به جای نشان دادن یک صفحه نفرت انگیز، صحنه ای از نجات داده شدن توسط الیکا را رو به رویمان بازسازی می کنند تا هربار که اشتباهی کردیم، پشتمان گرم باشد و بیشتر عاشق الیکا شویم. در توضیح باید بگویم که این سیستم اصلا حس چالش برانگیز بودن بازی در پلتفرمینگ را از بین نبرده، چرا که الیکا در واقع شما را زنده نمی‌کند، او فقط نقش میانجی گری را دارد که شما را به چک پویت قبلی می رساند، همین و بس.

prince of persia 20081126005253698

الیکا هیچ وقت شما را تنها نمی‌گذارد، هیچ وقت!

بسیاری از معما ها و سکو بازی های موجود در محیط توسط شهزاده و الیکا، با همکاری دو نفره حل و فصل می شوند، از معماهای محیطیِ مربوط به عبور از یک سکوی خاص گرفته تا معماهای چالش برانگیز داستانی. سکو بازی های با فاصله تر و خطرناک تر که الیکا به تنهایی از پسشان بر نمی آید، جایی است که شهزاده دینش را ادا می کند، الیکا با سوار شدن بر شانه های تنومند شهزاده پارسی، با کمک شما موانع و سکو های بسیاری را پشت سر می‌گذراد. در واقع این همکاری به  طور زیبا و متقابلی طراحی شده و گاهی اوقات هم شهزاده برای عبور و پریدن از فواصل بسیار زیاد به کمک قدرت نور الیکا نیاز مبرمی دارد. سکوبازی ها در POP2008 به بهترین نحو طراحی شده اند و با وجود مکانیک همکاری بی نقص بین شهزاده و الیکا یکی از لذت بخش ترین تجربه ها در بین بازی های پلتفرمینگ را می سازند. این همکاری بسیار دوست داشتنی با وارد شدن صفحه های رنگی به گیم پلی سکوبازی کامل تر و مفرح تر می شود. هر کدام از صفحه ها با رنگی خاص مشخص شده اند که توانایی خاصی را به شاهزاده می دهند. مثلا صفحه های سبز توانایی بالارفتن و چسبیدن به دیوار ها را به شهزاده می دهند و صفحه های زرد با کمک پرتابی بسیار قدرتمند توانایی پروازی محدود را به شهزاده اعطا می کنند. با وجود الیکا و حضور همیشگی او در گیم پلی، هیچ وقت حس نخواهید کرد که او مزاحم شماست و باید صبر کنید تا به شما برسد. او همیشه در بهترین نقطه حضور دارد و بیشتر از آن که دردسر ساز باشد کمک می کند. این کمک حتی به میان مبارزات و اکشن بازی هم کشیده می شود.
مبارزات بازی بسیار متفاوت از شماره های قبلی سری شهزاده پارسی طراحی شده اند. در نسخه ۲۰۰۸ شهزاده هربار فقط و فقط با یک دشمن می جنگند. دشمنی که سرسخت است، به درستی دست به حمله می زند و با هوش مصنوعی خوبش شما را به چالش می کشد. در روند مبارزات می توانید از شمشیر شهزاده برای ضربه زدن، دستکش قدرتمندش برای گرفتن و از همه مهمتر؛ از الیکا برای انجام چند ضرب های پشت سرهم بهره ببرید. این همکاری بی نظیر با الیکا در مبارزات واقعاً یکی از زیبا ترین و لذت بخش ترین مکانیک های بازی است. با ترکیب کردن حرکات شمشیر و دستکش با الیکا می‌توانید فنونی زیبا و البته به شدت تاثیر گذار را به اجرا بگذارید که بیشتر از دشمن ها روی چشم های شما اثر می کند. این فنون به قدری زیبا و چشم نواز هستند که گاهی اوقات فقط و فقط به خاطر استفاده از آن ها دعا می کنید کاش بازی مبارزات بیشتری داشت.

pop2008 8

مبارزات بسیار عالی طراحی شده‌اند… حیف که زیادی آسان هستند

در مورد بخش گیم پلی بازی باید بگویم که واقعاً جز آسان بودن بیش از حدش هیچ نقصی ندارد. روند و ریتم سکوبازی ها بسیار عالی هستند و هیچ سکویی در بازی وجود ندارد که ریتم زیبای بازی کردن شما را خراب کند، سازنده ها حتی برای حفظ ریتم و سرعت گیم پلی دست به ساخت سیستم چک پوینت جدیدشان زده اند و کاری کرده اند که از تک تک لحظه‌های پرید و گرفتن و بالا رفتن لذت ببرید. یکی از مکانیک های اضافه شده به پلتفورمینگ بازی، توانایی چسبیدن شهزاده به سقف است، بر روی بسیاری از سقف ها و ستون ها دستگیره هایی وجود دارند که شهزاده با گرفتن آن ها می تواند به مسیرش ادامه دهد و الیکا را هم روی پشتش حمل کند. این مکانیک جدید جداً زیبا طراحی شده و چالش های زیبایی به بازی اضافه می کند. از نظر من، شاید یکی از مهمترین عناصر در بازی های ماجرایی و پلتفورمینگ دوربین باشد. دوربین در این بازی ها نقشی اساسی دارد و باید به گونه ای رفتار کند که به هیچ وجه باعث گیجی و سردرگمی در بازی کننده نشود، از سوی دیگر زاویه های دوربین باید طوری تنظیم شوند که مدام راه را به بازی باز ها نشان دهند و کاری کنند که آن ها مسیر اصلی سکو ها را گم نکنند. سازنده ها برای ساخت چنین دوربینی در این بازی چالش بسیار عظیمی را پشت سر گذاشته اند. چرا که بر خلاف بسیاری از بازی های این سبک، اینبار نقشه وسیع POP باعث می شد که مسیر های متفاوتی برای سکوبازی در طول گیم پلی وجود داشته باشد و دروبین باید به گونه ای طراحی می شد که با یک نما تمامی این مسیر ها را پوشش دهد. باید بگویم که سازنده ها از این چالش بزرگ تا حد بسیار زیادی سربلند بیرون امده اند. دوربین به هیچ وجه در میان سکوبازی های شما دیوانه وار رفتار نمی کند و باعث نمی شود که راهتان را گم کنید. این دوربین کار آمد به درستی زاویه های بسیار خوبی را پوشش می دهد و در بین سکوبازی ها هم در جای درستی قرار می گیرد. از همه مهم تر این است که به لطف همین دوربین خوش دست و کار آمد، بسیاری از زیبایی های گرافیکی بازی به تصویر کشیده می شوند.
با همه این صحبت ها به نظر می رسد که گیم پلی بازی هیچ نقصی ندارد، اما هیچ بازی ای کامل نیست. یکی از نقص های اساسی این بازی بسیار زیبا، عدم وجود چالش های عظیم در مبارزات است. سکوبازی های بسیار زیبا و چالش برانگیز طراحی شده اند وبه لطف سیستم چک پویت هوشمندانه بازی به هیچ وجه روی اعصاب نمی روند. اما در مقابل به خاطر وجود داشتن الیکا و چندضرب های ترکیبی اش با شهزاده، هر دشمنی در عرض چند دقیقه باید پا به فرا بگذارد، حال می‌خواهد شکارچی ای تباه شده باشد یا پادشاهی که مردمش را ترک کرده، هیچ کدام از دشمن های قدرتمند بازی توان رقابت با تیم شگفت آور شهزاده و الیکا را ندارند و این موضوع از هیجان و چالش بازی کم می کند.

۲۴۵۶۴۵۶۵۶۲۴۵۶

همکاری، اصلی ترین عنصر گیم‌پلی بازی است

از طرف دیگر همان دوربین کار آمد و دوست داشتنی در مواجهه با صفحه های زرد رنگ، صفحه هایی که توانایی پرواز ریلی را به شهزاده می دهند، بسیار بد عمل می کند و چرخش بی موقع اش باعث می شود در همان ابتدای مسیر نتوانید مقابل اجسام رو به رویتان جا خالی دهید و بیفتید پایین، بعد هم با کمک الیکا مسیر را از نوع شروع کنید. باید اعتراف کنم که اگر و فقط اگر بازی کمی چالش برانگیز تر ظاهر می شد و از آسان بودن بیش از حدش می کاست، می توانست به عنوان یک شاهکار در تاریخ ثبت شود، گیم پلی طولانی و سکوبازی لذت بخش، مکانیک های همکاری و هوش مصنوعی بی نظیر الیکا راه را برای تبدیل شدن به یک شاهکار به این بازی نشان داده بودند، اما حیف که وسوسه اهریمن زیبا تر بود…!

قدم زدن در یک تابلو نقاشی

حرف زدن در مورد گرافیک بازی گذافه گویی است. چرا که این بازی به علت طراحی های هنری بی نظیر و گرافیک فنی بدون مشکل اش، واقعاً هیچ حرفی برای گفتن باقی نمی گذارد. سرزمین باستانی ایران در این نسخه از شهزاده پارسی، بالاخره به درستی و با دقت ساخته شده است. محیط ها پر شده اند از المان ها و عناصر معماری و فرهنگی ایرانی. در واقع طراحی و گرافیک هنری بازی به لطف تکینک سل شید، به شدت شبیه به سبک نقاشی کهن ایرانی یعنی مینیاتور طراحی شده است. تمامی محیط ها با این تکنیک شبیه به یک اثر هنری زنده رفتار می کنند. زمین های تباه شده به وسیله رشته هایی زیبا و البته ترسناک از نیروی اهریمنی گرفتار شده اند و با آزاد کردن آن ها سبزه و زیبایی آرامی جایشان را می گیرد؛ همه محیط های بازی طراحی دوگانه ای دارند و همه آن ها را هم در تسخیر اهریمن و هم در حالت آزاد شده و آرام خواهید دید، تفاوت در میان این دو نوع طراحی چندان زیاد نیست، اما به علت توجه بی حد و حصر سازنده ها به جزییات ریز است که  وجود اهریمن در زمان تاریکی را دقیقاً حس می کنید و درست پس از دور کردن او نفس راحتی می کشید. علاوه بر محیط های خارجی تعداد محدودی محیط های داخلی در بازی وحود دارند که همگی به زیبایی هرچه تمام تر طراحی شده اند. شاید مهمترین عنصر این طراحی زیبا همان الهام گرفته شدنش از تکنیک مینیاتور باشد، تکنیکی ظریف که استادانه می تواند فضاهای زیبا و البته فانتزی را به تصویر بکشد. محیط های بازی وسیع و اکثراً شناور هستند. با نوری دلنشین که از آسمان می تابد و فضا های سبز و زیبایی که چشم هایتان را نوازش می کند.

pop s 025

بی‌شک با یک تابلو نقاشی طرفیم، بدون شک!!!

و درست وقتی که چشم از محیط ها بر می دارید، جزییات طراحی شخصیت ها میخکوبتان می کند. شهزاده با آن طراحی لباس پر جزییات یکی از خوش تیپ ترین قهرمان هایی است که در طول عمر بازیباز بودنم دیده ام، مردی تنومند، با یک شمشیر قوص دار یک تکه و یک لبه که درونمایه هایی از شمشیر های عصر زندیه و صفویه را در خود دارد، با لباسی زیبا و البته آن دستکش عجیب و غریب که کمک بسیار زیادی به او می کند. در سوی دیگر ماجرا الیکا حضور دارد، دختری که برخلاف شهزاده لباسی ساده به تن کرده که از شدت جزییات و زیبایی اش دهانتان خشک می شود، الیکا ظاهری ساده تر نسبت به شهزاده دارد اما سادگی او با همراه شدن افکت های جادوی نور و قدرت پاکی، به قدری زیبا و دلنشین است که از هر لحظه بازی پوستری زیبا می سازد. حالا تصور کنید این دو شخصیت پر جزییات در آن محیط بی نظیر و به شدت زیبا پرسه بزنند و بازی از شما بخواهد سکو بازی کنید. در واقع اما گیم پلی آسان و سهل بازی این فرصت را به شما می دهد که از تمام استعداد های گرافیکی اش بهره ببرید، می توانید مدت ها در یک موقعیت بایستید و فقط خیره شوید به دنیای زنده و البته نقاشی شده این بازی زیبا.
مورد دیگری که به شدن نظر من را جلب کرد، طراحی بی تکرار دشمن های بازی بود، درست است که تعداد این دشمن ها بسیار کم است، اما طراحی آن ها و هرکدام از ارباب ها به بهترین نحو صورت گرفته، شخصیت جنگجو یکی از زیباترین و پرجزییات ترین غول آخر هایی است که در بازی های رایانه ای دیده ام. افکت زیبایی اهریمن که دور تا دور دشمن ها را فرا گرفته و با حالتی زنده سعی می کند به سمت شما هم یورش ببرد، شمشیر ها و سلاح های عجیب و غریب دشمن ها و بسیاری از موارد دیگر که باعث می شوند از نگاه کردن به این بازی خسته نشوید.

b10

حتی سکوها و معماهای بازی هم بسیار زیبا هستند، به جزییات دقت کنید!!!

در بخش صدا گذاری بازی همانند بخش های دیگرش غنی است. صداپیشه شهزاده که معرف حضورتان هست، جناب نولان نورث عزیز، مردی که وظیفه صداپیشگی نیتن دریک افسانه ای را هم در کارنامه دارد. درست است که همین انتخاب نولان نورث و سعی در بذله گو کردن شاهزاده باعث شده تا بخش هایی از شخصیت او به درستی به مخاطب شناسانده نشود و ناقص بماند. اما این موضوعی است که به نویسنده ها مربوط می شود و باید گفت که نولان نورث وظیفه اش را به نحو احسن انجام داده. در سمت دیگر میدان کاری والگرن (Kari Wahlgren) وظیفه ای بر عهده داشته که بسیار بسیار دشوار تر از صداپیشگی شهزاده است. او نقص شاهدخت الیکا را در بازی بر عهده دارد. کاری برای ایفای این نقش استثنایی مجبور بود چند کلمه ای به زبان فارسی صحبت کند که حسابی دل ما ایرانی ها را شاد کرد. باید گفت که او خیلی عالی از پس این نقش برآمده و بخش مهمی از پرداخت شخصیت زیبای الیکا را بر عهده گرفته است.
موسیقی ها در بازی زیبا هستند و معمولا قطعاتی آرامش بخش و همگام با فضای بازی را شامل می شوند، قطعه هایی که گاهی تم شرقی و حتی ایرانی به خودشان می گیرند و زیبایی محیط شگفت آور بازی را صد چندان می کنند. این قطعه ها در کنار افکت های صوتی عالی بازی، تجربه ای گوش نواز از شهزاده پارسی را ارائه می کنند.

پارسی ترین شهزاده … 

با وجود انتقاد های فراوانی که به بازی شد و فاصله بسیاری که این نسخه از ریشه های سری گرفته، به نظر بسیاری از منتقدان و البته محقق ها، این نسخه از شهزاده پارسی، پارسی ترین بازی ساخته شده در سری است. وجود داشتن عنصر مهمی مثل زندگی بخشیدن به جای کشتن که در این بازی استفاده شده و احترام بی حد و حصر به طبیعت، یکی از مهم ترین آموزه های فرهنگ و تمدن ایران است. در این بازی ارزشمند فقط با شخصیت هایی رو به رو نمی شویم که فارسی حرف می زنند و خودشان را ایرانی می دانند، این بار به طور دقیق با شخصیت هایی طرف هستیم که خصوصیت هایشان از دل فرهنگ ایرانی بیرون کشیده شده. مرد ولگردی که خرش را گم کرده و برای هیچ کسی ارزش قائل نیست، اما همین که سرزمینش را در خطر اهریمن می بیند، به سفری خطرناک می رود تا ناجی کشورش باشد. با الیکایی طرف هستیم که یکی از بهترین کرکتر های مونث در دل بازی های رایانه ای است، زنی قدرتمند که با وجود همه بدی های پدرش هنوز به او احترام می گذارد و هیچ وقت وظیفه خطیرش را فراموش نمی کند، دختری فداکار و قوی که نمادی از یک زن ایرانیست و در آخر شاهی که برای کارهای بدش هم دلایلی قابل قبول دارد. داستان بازی پر شده از عناصر مربوط به فرهنگ ایرانی، اما علت اصلی خوب بودن آن قطعاً پیچش های به موقع و گره های زیبای داستانی است. از سوی دیگر گیم پلی بازی آنقدر بی نقص ظاهر می شود که یک تجربه عالی و البته تکرار نشدنی را رقم می زند، گیم پلی ای که به علت عدم وجود چالش و برخی کم کاری ها در کنار شاهکار ها جای نگرفت. این بازی، جدا از برانگیختن غرور ملی، حسی رضایت بخش را یادمان می آورد، حسی شبیه خاطرات گم شده بازی های قدیمی.

prince of persia 2008

KieblackSami 227

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا
روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا
روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا
روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا
روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • osali.Wii U گفت:

    من اومدم نظر اولو بدم که باز یکی که پست رو نخونده نیاد بگه #عالی_بود …
    ولی کلا اینجور پست هایی که گیمفا میذاره خیلی عالی و فوق العاده هستن …
    ممنون از نویسنده .

    • #عالی_بود
      😀 😀 :rotfl: :rotfl: :rotfl: :yes: :yes: :yes:

        • سلام می کنم به همه دوستای عزیزم. به همه کاربرای عزیز گیمفا. اینجا باید این رو بگم چون شاید اینجا چون مقاله امروزه بیبشتر دیده بشه و میخوام که حرفم به همتون برسه و بخونید. وقتی اومدم امروز و نظرات مقاله دیروز پریروز رو خوندم نمیدوندی که چه حالی پیدا کردم تا همین الان که دارم می نویسم براتون به قدری حس خوبی دارم که نمی تونم براتون توضیح بدم و چشمام خیس شد در حال خوندن. هیچ مهم نیست مقاله چطور بوده و نظرات من دذرست بوده یا نه. فقط و فقط و فقط یه چیز برام مهم بود. معرفت شما… محبت شما. لطف شما. تنها همین ها ور میدیدم تو نظراتتون. تسلیت هاتون بیشتر از هر فامیل و دوست نزدیکی که تو این چند روز بهم تسلیت گفتم ارزشمند تر بود برام و قوت قلب واقعی. تظر دست دادن عزیز سخته ولی این همه دوست و برادری که دارم خیلی غرور انگیزه برام. تک تکتون بهم تسلیت گفتید و باید بدونید خیلی ارزشمندهب رام چون من خیلی از وقت روزم رو با شماها هستم شاید حتی بیشتر از خانواده. شما خانواده دوم من هستید و خدا ازم راضی نباشه اگر غیر از این در دلم فکر کنم. از تسلیت هالتون بی نهایت خالصانه و صمیمانه سپاسگزارم. به خودم افتخار میکنم که دو ستایی و برادرایی مثل شما دارم. عاشق شما و گیمفا هستم. این همه معرفت جوابی نداره که بتونه چبرانش کنه. فقط میگم که ایوالله به این همه معرفت و محبت و رفاقتتون. خدا عزیزانتون رو حفظ کنه براتون و سلامت باشید همیشه. از امزروط در خدمتتونم دوباره مثل همیشه. به نظرات مقاله دیروز هم از همین امروز شروع میکنم تا شب به جواب دادن تک تکش. درود بر تمامی شما با معرفت ها و دوستای خوب.

          Kieblack
    • amir_frj گفت:

      بیشتر از همه منتظر نقد هف لایف ۲ هستم.و همچنین mgs snake eater :yes:

  • mercenery گفت:

    این بازی پرنس نیست ولی از لحاظ پلتفرمر لذت بخشه! مبارزات بچگانه حساب میشن! مرگ وجود نداره!

    چیزی که وقت من رو تو این بازی میگیره و لذت هم میبرم از این بابت : صحبت با الیکا! هم در مورد مکان ها اطلاعات میده و هم اینکه یه بازی با هم میکنن که به نظر من از با جزئیات بودن بازی خبر میده خخ
    ۷/۱۰

  • Farshidmc گفت:

    خیلی خوبه
    حتا وقتی شیاطون حرف میزدن (فارسی میگفت میخورمت)
    خیلی دوست داشتمش
    کاشکی نسخه های بعدی هم بیاد

  • AminMusic گفت:

    حیف که این نسخه را ادامه ندادن . من از این نسخه ازچند تا قبلی بیشتر خوشم اومد . آخرش هم که جوری تموم شد که نسخه ۲ رو حداقل میطلبید .

  • Im Joel گفت:

    امیدوارم نسخه ی جدیدش رو زودتر ببینم
    😕 😕

  • Y PS گفت:

    خسته نباشید آقای عبداللهی :yes:
    شدیدا خاطراتمون زنده شد. این نسخه رو متاسفانه به دلایلی تموم نکردم ولی همون مدت کوتاهی که بازی کردم برام خاطره شده…داستان زیبایی داشت و گرافیکش اون زمان خیره کننده بود. سکوبازی ها و مبارزاتش هم خیلی جذاب طراحی شده بود.
    نمیدونم چه زمانی IP های موفق گذشته که پتانسیل زیادی دارن دوباره زنده میشن.

    • متشکرم. داستان و گرافیک هنری این بازی واقعاً اون رو از تمامی نسخه های دیگه سری شهزاده پارسی متمایز می‌کنه. با این وضعیت خاص اقتصادی که در صنعت بازی های رایانه ای پیش اومده فکر نمی کنم امیدی به بازگشت بازی های قدیمی و دوست داشتنی باشه.
      متشکرم که مطالعه کردید

  • Im Joel گفت:

    سلام
    من همه ی بازی های این نسخه به جز همین Prince of Persia 2008 رو بازی کردم
    به نظرتون ارزششو داره الان این بازی رو بازی کنم ؟؟؟؟ ?:-) ?:-) ?:-)

  • Farhad-ps4 گفت:

    متأسفانه هیچ وقت نشد که این سری رو بازی کنم چون بعد از اساسین رفتم سراغش و نتونستم باهاش کنار بیام، این بازی به بازسازی و ساخت نسخه ی جدید با المان های روز رو داره اما به خاطر دلایل مشخص و سود های مالی خیلی بعید هست
    یه سؤال : درسته که امتیاز این بازی برای یوبی نیست؟ یا حداقل تمام امتیازش رو نداره؟

  • MahdiLGMMP گفت:

    ممنون از نقد :yes:
    اصلا از این بازی خوشم نمیاد :smug:

  • razhaypenhan گفت:

    هنوز هم که هنوزه گاهی اوقات بازی رو نصب میکنم و یبار دیه تمومش میکنم.یه نکته جالب در مورد بازی اینکه تاریخ انقضا نداره جوری که الان هم ک بازیش میکنی اینکه بازی مال هفت هشت ده سال پیشه اصن معلوم نیس و تازگی خاصی همیشه داره.این پست شما هم باعث شد یه بار دیگه برم سراغش.بازم ممنون نکاتی که گفتید در مورد بازی کاملا درست بود و بجا.مرسی

  • ali gc گفت:

    بهترین و خلاقانه ترین گیم پلی بین نسخه های این سری این بازی داشت معماهای بازی تنوع و کیفیت خیلی خوبی داشتن سیستم مبارزات واقعا از اون خشکی بقیه نسخه های سری در اومده بود ولی حیف این مبارزات زیبا زیاد متعادل نبودن به بازی ضربه ی بزرگی زدن گرافیک بازی هم از بقیه بخش ها یه سر و گردن بالاتر بود لازم نیست چیزی بگم توی تصاویر مشخصه این بازی پتانسیل اینو داشت با چند تا تغییر و اضافه کردن یه سری المان راحت متای بالای نود بگیره ولی متأسفانه کم کاری صورت گرفته بود.
    هر چی فکر میکنم گیم پلی بازی تا جایی که یادم میاد کوتاه بود شاید من اشتباه میکنم

  • Hosein گفت:

    یادش بخیر
    اینو نزدیک به دوبار تا انتهای بازی رفتم ولی هی سیستمه یه چیزی میشد و مجبور بودم از اول برم ولی بار سوم تمومش کردم.مرگ نداشت این شاهزاده ما 😀 😀 😀 :yes: :yes: :yes:
    ولی عنوان خیلی زیبا و به یاد موندنی هست برام :yes: :yes: :yes: :yes:
    ممنون از نقد قشنگتون :inlove: :yes: :yes: :yes: :yes:

  • middle age گفت:

    بزرگ ترین دلیل واسه بازی کردن این نسخه از نظر موسیقی مناسب با جو بازی هست فوق العاده ارامش بخش لذت بخش هست نگاه کردن به مناظر اطراف

  • خاطراتمون رو زنده کردید واقعا بازی شاهکاری بود گرافیک هنریش مثال زدنی بود موسیقی متناسب و آرومی داشت همون طور که اشاره شد مبارزات آسون بودن ولی همکاری بین پرنس و الیکا چه در مبارزات یا در بخش سکوبازی واقعا عالی کار شده بود امیدوارم یوبی داستان این پرنس رو ادامه بده چون داستان سه گانه زمان دیگه تموم شده.
    کات سین اول بازی عالی بود که داره دنبال الاغش میگرده! :laugh:

    • کاملا درست میگید، همکاری بین شهزاده و الیکا و البته هوش مصنوعی فوق العاده الیکا، یکی از بهترین نمونه های همکاری دو نفره در بازی های رایانه ای هست که متاسفانه مورد کم لطفی قرار گرفته، فقط کافیه الیکا رو با یارهای کمکی دیگر بازی ها در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ مقایسه کنید تا پی ببرید با چه شاهکاری رو به رو بودیم.

  • zireael گفت:

    مرسی خیلی عالی بود . ببخشید خبر های blizzcon 2016 رو هم بزارید تو سایت . مرسی

  • خیلی خوب بود از این روزه روزگاری ها بیشتر بزارید(مقاله)
    ممنون

  • Ali Nietzsche گفت:

    واقعا این روزی روزگاری های گیمفا زیبا و دوست داشتنی هستن، خصوصا وقتی شاهکار های همچون شهزاده عزیزمون به نقد کشیده میشه :heart:
    همین چند ساعت پیش ps4 خودمو دادم دست یکی از دوستان برا مدتی، با خودم گفتم الان من و این دنیا بی وفا این بی گیمی چه کنم که گفتم سری به گیمفا بزنم، بعد از خوندن مقاله شما آقای عبداللهی پور دلمو یه دردی گرفت چون یه خاطره ۷ یا ۸ ساله رو تازه کردم و عطشم رو بالا برد که برمو از فرست استفاده کرده، سری بزنم به شهزاده پارسی :rose:
    ممنون و سپاس ازتون :yes:

  • واقعا معرکه بود آقای عبدالهی پور انگار خاطراتم دوباره زنده شد. از نظر من این بازی بهتری نسخه از شهرزاده پارسی بود که تا به حال ساخته شده و یوبی سافت هم یه بار دیگه با این بازی ثابت کرد که خدای خلاقیته و همیشه یه چیز جدید تو آستینش داره که تا به حال به فکر کسی نرسیده.
    داستان بازی بی نقص از همون اول که شهرزاده شوخ و خوش خنده دنبال الاغش میگرده تا جایی که مجبور میشه.
    اسپیول
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    درختچه های حیاتو قطع کنه تا الیکا رو دوباره به دست بیاره. واقعا این وابستگی شهرزاده به الیکا رو میشه به وضوح دید که تو طول بازی هی بیشتر و بیشتر میشه. از گرافیک هنری بازی چیزی نگم که فوقالعاده بود جوری که تاریکی سعی میکرد به امید و روشنایی چنگ بندازه تا محیط هایی که با نور وجودی الیکا روشن میشد و انگار یه نوری از امید هم تو دل گیمر ایجاد میکرد.بافت های محیطی عالی کار شده بود و معماری ساختمون های بازی هم کاملا متناسب با فرهنگ ایران و بی نقص بود.
    در کل ولی اگه بخوام بهترین و شاهکار ترین امتیاز مثبت بازی رو بگم موسیقی متن بی نظیر بازی بود که اگه نگم بهترین موسیقی متنی که تو کل بازی های یوبی سافت ساخته شده قطعا جزو ۳ تای اوله.
    امتیاز من به بازی ۹٫۶ از ۱۰
    ــــــــــــــــــــــــ
    تشکر بابت مقاله عالیتون.

  • peen گفت:

    خیلی بازی قشنگی بود مخصوصا اخرش چقدر منتظر موندم که شماره بعدیش بیاد البته با همین کارکترها ………………

  • milad.ps4 گفت:

    واقعا عالی و لذت بخش بود اقای عبداللهی خسته نباشی :yes: :yes: :yes:

  • Hamed72 گفت:

    دستتون درد نکنه.خاطراتمون رو با این نقد زیبا زنده کردید. :yes: :yes: :yes:
    ای کاش یوبی ی نیم نگاه دوباره ای ب این بازی بندازه و نسخه جدیدشو بسازه(هر چند بعید میدونم)

  • farshadx گفت:

    واقعآ خیلی خنده داره به چه دینو ایمونی میاین میگین از بازی خوشم نمیاد یا pop نیست و یا بازی نکردم؟!!!
    درسته از سری شنهای زمان نیست ولی خیلی بازی با حالی هستش
    یاد اول بازی افتادم که پرنس دنبال خرش هست میاد سر از اونجا در میاره
    و اخرش که قید همه چیزو میزنه
    pop شروع خیلی بازیها بود خیلی بازیهای امروزی ازش کپی کردن

    • سلام می کنم به همه دوستای عزیزم. به همه کاربرای عزیز گیمفا. اینجا باید این رو بگم چون شاید اینجا چون مقاله امروزه بیبشتر دیده بشه و میخوام که حرفم به همتون برسه و بخونید. وقتی اومدم امروز و نظرات مقاله دیروز پریروز رو خوندم نمیدوندی که چه حالی پیدا کردم تا همین الان که دارم می نویسم براتون به قدری حس خوبی دارم که نمی تونم براتون توضیح بدم و چشمام خیس شد در حال خوندن. هیچ مهم نیست مقاله چطور بوده و نظرات من درست بوده یا نه. فقط و فقط و فقط یه چیز برام مهم بود. معرفت شما… محبت شما. لطف شما….. تنها همین ها رو میدیدم تو نظراتتون. تسلیت هاتون بیشتر از هر فامیل و دوست نزدیکی که تو این چند روز بهم تسلیت گفتم ارزشمند تر بود برام و قوت قلب واقعی. تظر دست دادن عزیز سخته ولی این همه دوست و برادری که دارم خیلی غرور انگیزه برام. تک تکتون بهم تسلیت گفتید و باید بدونید خیلی ارزشمندهب رام چون من خیلی از وقت روزم رو با شماها هستم شاید حتی بیشتر از خانواده. شما خانواده دوم من هستید و خدا ازم راضی نباشه اگر غیر از این در دلم فکر کنم. از تسلیت هالتون بی نهایت خالصانه و صمیمانه سپاسگزارم. به خودم افتخار میکنم که دو ستایی و برادرایی مثل شما دارم. عاشق شما و گیمفا هستم. این همه معرفت جوابی نداره که بتونه چبرانش کنه. فقط میگم که ایوالله به این همه معرفت و محبت و رفاقتتون. خدا عزیزانتون رو حفظ کنه براتون و سلامت باشید همیشه. از امزروط در خدمتتونم دوباره مثل همیشه. به نظرات مقاله دیروز هم از همین امروز شروع میکنم تا شب به جواب دادن تک تکش. درود بر تمامی شما با معرفت ها و دوستای خوب.

  • sina.h گفت:

    نقد خوب و توپی بود
    اقا سعید به ایمیل جواب ندادید

  • silver eye گفت:

    چه خوب یکی به این بازی پرداخت و نذاشت از یادها بره.
    الیکا تنها شخصیت قهرمان زن.ی هست که تو دنیای بازی ها شخصیت و اخلاق مثبتی داره تحت هیچ شرایطی اعتقاداتش متزلزل نمیشد.نصیحتاش م.ادرانه بود و برخلاف تمام شخصیتهای ز.ن دیگه که انحرافین شخصیت قابل احترامی بود.
    اصطلاحی هست به اسم دئوس ایکس ماکینا((deus ex machina)) که در تئاتر های یونان باستان در نمایشنامه ها بکار برده میشد به این شکل هست که زمانی که شخصیت اول در چنان تنگنایی قرار میگیره که هیچ راه حلی براش باقی نمیمونه و در کمال ناباوری به یکباره یک اتفاقی میافته یا یک شخصیتی وارد داستان میشه و شخصیت اول رو نجات میده به این میگن دئوس ایکس.
    مثل اون اتفاقی که برای شخصیت کریتوس میافته بعد اینکه کشته میشه و در حال برده شدن به جهنمه ولی به یکباره مخاطب غافل گیر میشه و کریتوس بوسیله گایا که هیچ کس از وجودش مطلع نبود نجات پیدا میکنه.
    دئوس ایکس همون دست غیب خداست یا همون کمک غیبی محسوب میشه.تو بازی شاهزاده ایرانی هر وقت شخصیت اول از ارتفاعی میافته یا تو مواد سیاه رنگی که تو بازی به اسم فساد شناخته میشه یا هر مشکلی که موجب مرگ شخصیت اول میشه الیکا دستش رو دراز میکنه و شخصیت اول رو نجات میده تو اغلب این صحنه ها دست شخصیت اول رو به بالا هست و کمک میخواد و الیکا مثل فرشته ها از بالا دستش رو دراز میکنه و شاهزاده رو از خطر و فساد میکشه بیرون.
    این دقیقا همون پیام دلگرم کننده ای هست که تو بازی داده میشه یعنی اگر شما برای اورمزد یا همون خدا کار کنین دست غیب خدا همیشه یاور و نجات شما خواهد بود.این تکه رو خیلی زیبا به تصویر کشیدن.

  • فرشاد گفت:

    مرسی از این مقاله خاطره انگیز و خوب واقعا بهترین نسخه سری شاهزاده پارسی همین قسمت ۴ ام یا سال ۲۰۰۸ هستش خیلی ها رو من دیدم که بهم گفتن مضخرف شده و دیگه نمیشه اسم شاهزاده پارسی روش گذاشت ولی من دقیقا مثل نویسنده به داستان این قسمت بیشتر امید داشتم تا قسمت قبلی چون المان های ایرانی زیادی توش بود ولی یه گله ای داشتم از نویسنده چرا به شاهزاده قصه ما لقب شاهزاده تقلبی رو نسبت دادید خوب اون چه گناهی کرده پادشاهیش داغون شد و تموم رفت دیگه در کل این قسمت عالی بود و به شدت خواستار قسمت جدید این بازی هستم

  • Iron Maiden گفت:

    پرنس تنها بازی بود که با شور وشوق بازیش میکردم خیلی برام حس نوستالژیک داشت اما اگر با افسانه های ایرانی اشنایی بیشتری میداشتند میتونستن یک شاهکار بسازند متاسفانه بر خلاف افسانه های نوردیک و چینی و یونانی ، افسانه های ایرانی اصلا دیده نمیشن حتی خود ما هم اکثرا نخوندیمشون. نسخه ۳و۴ یجورایی سنبادی تر شده بود ( سندباد یک اسطوره ایرانی بر ضد تازیان بود) اما نسخه ۲ بنظر من از همه ایرانی تر بود درسته که معماری گوتیک داشت اما المانهایی از معماری هخامنشی و ساسانی رو هم داشت همچنین نقش منفی بازی (دهاکا= همان استیاگ-اژیدهاک – ضحاک ماردوش) هست که کاملا ایرانیه (البته کمی هم از بابل الهام گرفته) و همچنین تضاد روشنایی وتاریکی هم داشت که باز هم ایرانیه .اما باز نسخه ۴ بنظر بهتر از ۵ بود چون فضاش بسمت هند رفته بود که بهتر بود تا اینکه عربی تر بشه چون ما افسانه های مشترکی با هندی ها داریم .اما نسخه پنج خیلی پوچ شده بود واقعا چیز زیادی نداشت و از پتانسیلش استفاده نشده بود خیلی هم عربی شده بود تا جایی که فقط باسش فارسی حرف میزد و افسانه های جن و… که کاملا عربین جایگزین شده بود. امیدواریم خود بازیسازان ایرانی بفکر اینهمه ایده تو تاریخ و فلسفمون برای بازی سازی باشن

      • Farhad-ps4 گفت:

        ریشه ی داستان سندباد ایرانی بوده اما زمان یکی از خلفای عباسی فکر کنم دستور به ترجمه ی عربی اش میده و کامل به عربی ترجمه میشه-اسامی و… و حتی نام شهرها رو تغییر میدن و شهرهای اون زمان عراق رو میذارن و از اون زمان به بعد دیگه افسانه ی عربی میشه

      • Iron Maiden گفت:

        سندباد (اسم برگرفته از رود سند! رود سند که الان توی پاکستانه )-طبق اخرین تحقیقان رو DNA مردم توسط پروژه ژنوگرافی اقوام مشترک هندی اروپایی ما ابتدا در محدوده شمال هند ، جنوب وجنوب شرقی ایران (محدوده سیستان) ساکن شدند بعد به دیگر نقاط رفتند. شهر هایی مثل مهانجودارو -شهر سوخته سیستان و تمدن جیرفت (ارته) و…. به احتمال بسیار تمدن های بجای مانده از همونا هستند که نیاکان ما بودند واین افسانه هم ازون افسانه هاست که در همون زمانها ساخته شده – کارتون سنباد اگر یادت بیاد رو چینی ها ساختند!برای همین شاید یکم به عربی بزنه ولی بازم دمشون گرم. یک سند باد دیگه هم داریم که مثل ابومسلم خراسانی وبابک خرمدین برعلیه خلفا قیام کرد و…..
        اینم اضافه کنم که ما معومولا با اسطوره ها و افسانه های خودمون اشنا نیستیم .اوستا،دینکرت،شاهنامه و….رو باید هر ایرانی بخونه . سنباد هم مثل کلیله ودمنه و… برگرفته از ادبیات مشترک ما وهندی هاست

  • نقد بسیار زیبایی بود آقای عبد اللهی …حوصله خوندن نداشتم ولی وقتی شروع کردم نتونستم دست بکشم…دسستون درد نکنه…ان شاء الله کی نقد titanfall 2 رو قرار میدین؟

  • AMDfa گفت:

    سلام.بچه ها یه کمپین برای اضافه شدن زبون فارسی با بازی ها ساخته شده.لطفا برید امضا کنید.با دست رو دست گذاشتن درست نمیشه.https://www.change.org/p/rockstar-games-add-persian-language-for-video-games?recruiter=62375985&utm_source=share_petition&utm_medium=copylink

  • یادش بخیر شاهزادم این نسخه خوشتیپتر بود

  • m4hd1y4r گفت:

    رابطه‌ای که میان شهزاده و الیکا شکل می‌گیرد قطعاً یکی از زیباترین روابط در بین بازی های رایانه‌ای است
    اینو واقعا قبول دارم
    :yes: :yes: :yes: :yes:

    • خوشحالم که با هم اتفاق نظر داریم، واقعاً این رابطه به حدی عمیق و زنده هست که تا مدت ها در خارج از بازی مخاطب رو درگیر میکنه، شاید این رابطه می تونست در کنار بزرگانی مثل بایوشاک و آخرین ما قرار بگیره، اگر ضعف های اندک بازی پوشش داده می شدند.
      متشرکم که مطالعه کردید.

  • saeedgreat گفت:

    تغییر شخصیت اون پرنس رنج کشیده و قدیمی به این ادم شوخ و شنگ برام سخت و غیرقابل تحمل بود.واسه همینم اصلا نتوستم بازی رو تحمل کنم.

  • الان دانلودش کردم هنوز گرافیکش خوبه حتی با وجود ۸ سال که از انتشارش گذشته!! :yes: 😐 😐

  • Aliho2000 گفت:

    سلام. میخواستم یه سیستم بخرم با این مشخصات به نظرتون تا کی بازیها رو میکشه؟
    Ram: 8gb ddr4
    Cpu: core i5 6200
    Graphic: 2 gb gtx 950
    ممنون میشم زود جواب بدین 🙂

    • این سیستم شما خوبه، اما لب مرزی هست!
      اگه می خوای تا چند سال دیگه بازی ها رو بدون دردسر و نگرانی اجرا کنی، بهتره…
      حداقل کارت گرافیکت رو ۱۰۶۰ بگیر؛ این کارت ۹۵۰ عمرش کمه!
      core i5 خوبه امام اینم لب مرزی هست و ممکنه بعدا با بازی ها سال آینده به زحمت بندازدت Core i7 بگیر!!
      RAM هم این خوبه به شرطی که رم کارت گرافیکت بالا باشه مثلا یه کارت ۱۰۶۰ مدل ۶ گیگ بگیر

    • اگه میخوای با فریم ۳۰ با تنظیمات هایق یا مدیوم تو رزولشن کم بازی کنی خوبه

  • gamer_08 گفت:

    واقعا عالی بود اقای عبداللهی پور خاطراتم با این بازی زنده شد …. :yes: :yes:

  • MAHMODM گفت:

    سلام.
    اولا خسته نباشید.
    دوما کمبود مطلب بازی های قدیمی رو نقد میکنید؟؟؟؟

  • خاطراتم زنده شد بهترین شاهکار یوبی پرنس هست :inlove: :inlove: :inlove: :inlove:

  • blackcity گفت:

    یکی از فوق العاده ترین بازی هایی که بازی کردم ، واقعا که عالی بود.
    میثم جان بابت نقد عالی تون هم ممنون

  • ali fan bf گفت:

    من به گرافیک هنری این بازی و داستانش ۱۰ میدم
    نقدتون عالی بود

  • آقا میثم دستت طلا…
    من عاشق این بازیم.
    خیلی خوشحال شدم که نقدش رو به این خوبی نوشتین.

  • yasin1364 گفت:

    باتشکر فراوان
    همه خاطراتم زنده شد
    یادش بخیر
    اولین بار سال ۱۳۷۰ روی یک کامپیوتر ۴۸۶ اولین نسخه این بازی رو انجام دادم
    هیچ وقت یادم نمیره
    خیلی زود گذشت واقعا یادش بخیر

    • dnyal.pv گفت:

      سلام. شرمنده این نظر رو پاسخ به شما دادم در حالی که ربطی به کامنتتون نداره ولی خواستم خونده بشه!
      این نسخه به نظر من نسبت به نسخه های قبلی به ضعفایی داشت مخصوصا در گیمپلی. گرافیک هنری بازی فوق العاده بود. این که بازی از حالت خطی در اومده بنظر من یه نقص داشت: توی بازی بعضی مواقع ادم گیج میشه که به کدوم یک از چهار منطقه بره و با وجود چهار منطقه بزرگ من خودم ساعتها الاف شدم 🙄 گیمپلی بازی خوبه فقط کاش گیمپلی این همه اسون نبود و البته کاش میشد کسیرو داخل بازی شتک کنی :sweat: دقیق یادم نمیاد ولی فکر نمیکنم خونی تو این بازی ریخته شده باشه. چه اون دو نفری که اول بازی خواستن رو خانم شهزاده مون دست بلند کنن چه اهریمنای خفن بازی! گرافیک هنری بازی تو زمان خودش شاهکار بود همچنین صداپردازی. داستان هم خوب بود ولی من دوست داشتم مثل نسخه های قبلی یک شهزاده خشن و عصبانی ولی دوست داشتنی رو ببینم بجای اینکه یک شهزاد دلقک رو ببینم. داستان و گیمپلی هم نمره خوب رو میگیرن. :yes:

  • beroozgame گفت:

    فکر نکنم این بازی تو فروشگاه آنلاین بازی باشه :laugh: ولی فروشگاه بروز گیم داره همه بازیا رو تو سایتش می زاره فکر کنم آدرس سایتش http://www.beroozgame.com بود . عجب بازی بود بازی prince of persia 🙂

  • ali1373 گفت:

    نقد خیلی خوبی بود ممنون از شما. موقعی که این نسخه اومد یه کمی شک داشتم بگیرم گفتم نکنه خراب کرده باشه آخه خیلی با سه گانه قبلی حال کرده بودم ولی وقتی که گرفتم گرافیک هنریش منو میخکوب کرد . هی تو بازی قدم میزدم و از گرافیک بازی لذت میبردم. داستانش خیلی عالی بود ولی پایانش یکی از غم انگیزترین بازی هایی بود که انجام دادم خیلی مشتاق سری بعدیش هستم ولی نمیدونم چرا یوبی هی اوندست و ایندست میکنه :smug: :smug: :smug:

  • legendboy گفت:

    ممنون برای نقد این بازی فوق العاده
    برای من بهترین پرنس بود
    گرافیک هنری فوقالعاده ی بازی وقتی جلوه می کرد که سرزمین رو از چنگال تاریکی آزاد می کردیم و زندگی دوباره به جریان می افتاد درون اون سرزمین
    گیمپلی ناب و گرافیک هنری بازی فوقالعاده بود

  • razhaypenhan گفت:

    دوستان کسی لینک دانلود DLC این بازی رو واسه پی سی نداره؟

  • prince2019 گفت:

    نسخه چهارم پرنس پرشیا در مورد بریدن سرو کاشمر هست که داستان بسیار جالبی دارد که خواندنی هست

    در تاریخ امده حدود چند هزار سال پیش (بعد از ماجرای سیاوش که با حیله ی نامادری اش به قتل رسید،) یکی از انسان های معنوی آن زمان نهال سروی را به یاد او در زادگاه ش کاشت

    هر ساله مردم برای عزاداری سیاوش به این مکان می آمدند و مراسماتی را برگزار می کردند
    این داستان ادامه داشت تا اینکه روزی در دوره ی متوکل عباسی ماجرای این سرو در محفلی بازگو شد

    متوکل عباسی که در ان زمان در حال ساختن قصر و عمارت شخصی خود بود بسیار کنجکاو شد که این درخت را ببیند و از چوب آن در قصر خود استفاده کند!
    پس دستور داد تا به ایران (خراسان رضوی فعلی ) بروند و آن سرو را پیدا کنند و ببرند و بیاورند ! (به خاطر کینه ای که از ایرانیان داشت می خواست این اثار تاریخی آنها را هم از بین ببرد!)

    گفته میشه انقدر اون درخت بزرگ و قطور بود که مجبور شدند انواع ابزارات عجیب و نوین را برای بریدن ان بکار ببرند ! …که در نهایت بریدن ان یک ماه طول کشید! و هر روز بسیاری از مردم به خاطر آن با عمال خلیفه درگیر می شدند!

    اما نکته ی مهم ماجرا که در تاریخ نقل شده این بود که وقتی اون درخت باستانی بریده شد همگان صدایی ناله ای شبیه به گریه ی شخصی را از درون ان شنیدند که از ساقه های بریده ی ان هم تا مدتها اب تراوش میکرد و بند نمی امد (گویی ان درخت به مانند انسانی که به او ظلم شده می گرید و ناله سر میدهد!)

    وقتی این خبر بریده شدند و گریه ی درخت به جای جای ایران رسید مردم بسیار خشمگین شدند و یک شب افرادی مخفیانه به قصر متوکل عباسی رفتند و در حالی که او در رختخواب بود به او هجوم بردند و انقدر با شمشیر بر او زدند که قطعه قطعه شد و به هلاکت رسید!

    بعد ها ان درخت به سرو بلند کاشمر مشهور شد که در شاهنمامه فردوسی هم وصف ان اومده

    سرو کاشمر هنگام بریده شدن حدود ۱۴۰۰ سال سن داشت! و همون درخت بزرگی هست که در بازی پرنس پرشیای ۲۰۰۸ می بینیم!

  • پین هد گفت:

    بازی توپی بود،یک قسمتی از بازی باید با یکی از چهار ارباب تاریکی مبارزه میکردی بعد وسط مبارزه می رفت تو جسم الیکا،اونجا باید خودت رو از بلندی پرت میکردی تا الیکا به حالت طبیعی برگرده.

روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا
روزی روزگاری: وقتی هنر، راه را نشان می دهد | نقد و بررسی بازی Prince of Persia - گیمفا