سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا
سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا
سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا
سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا

سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne

نگار درستکارفر
۰۰:۰۴ ۱۳۹۴/۰۲/۲۷
سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا

برخلاف بسیاری از بازی های ویدیویی، Bloodborne بیشتر داستان بازی را در صحنه های سینماتیک فاش نمی کند. گرچه این صحنه ها بسیار چشم نوازند و به شما سرنخ های مهمی برای حل معما می دهند، اما این ها تنها قطعات پازل داستان بازی نیستند. اطلاعاتی وجود دارند که در توضیحات یک آیتم، جزئیات محیطی، دیالوگ های شخصیت ها و موارد دیگری مدفون شده اند که یک فرد باید به آن ها با دقت توجه کند تا بتواند از داستان شهر Yharnam گره بگشاید.

yharnam

Yharnam

اگر می خواهید داستان بازی را برای شما لو نرود، بیش از این به خواندن این مطلب ادامه ندهید. در ادامه اسپویلرهایی وجود خواهد داشت. با این وجود، حجم عظیمی از داستان نیز وجود دارد که در این مقاله آورده نشده است پس می توان گفت که داستان بازی کاملا لو نخواهد رفت، اما میزان نسبتا کمی از آن فاش خواهد شد.

برای فهم آن چه که در Yharnam می گذرد، شروع کردن از زاویه دید شخصیتی که بازی شما را از آغاز در آن قرار می دهد دشوار می نماید. تمامی وقایعی که شما در Yharnam تجربه می کنید در گذشته ای پهناور پیش بینی شده است. پس اگر واقعا می خواهید Bloodborne را درک کنید بهترین محل برای شروع، بازگشت به گذشته های بسیار دور در خط زمانی بازی می باشد، که زمانی نیست جز زمان The Great Ones.

The Great Ones، تکامل ورای بُعد سوم

ebrietas

Ebrietas یکی از Great one ها

قدیمی ترین موجودات هشیار قلمروی The Great Ones ،Bloodborne می باشند. این موجودات مرموز به طور کامل شناخته نشده اند، اما یکی از منحصر به فرد ترین ویژگی هایی که داستان برملا می کند این است که آگاهی و وجود یک Great One ورای زمان، مکان و مرگ می باشد. برخلاف انسان ها، دانسته های آن ها سه بعدی نیست بلکه در سطحی از حدود بالاتر قرار دارد.

” استاد ویلم به دنبال موجوداتی از حدود بالاتر برای راهنمایی می گشت و قصد داشت ذهنش را با چشمانش در یک راستا قرار دهد تا بتواند افکارش را به مراتب بالاتر برساند.”

به دلیل این که بازیباز در حین بازی با تعداد اندکی از  Great One ها می جنگد و آن ها را به هلاکت می رساند، می توان استنباط کرد که این موجودات دارای نوع خاصی از وجود فیزیکی می باشند. اما موضوع همیشه این طور نیست.

“محافظانی که به Great One های خفته رسیدگی می کنند، زندگی جاوادنه به دست آورده اند…”

“The Queen مرده است، اما ضمیر موحش او تنها به خواب رفته و با حرکاتی نگران کننده در جنبش است.”

اگر ملکه و نگهبانان می توانند از مرگ فراتر بروند، پس احتمال دارد که Great One ها وجود آگاهانه ی خود را به فراتر از حدود زندگی و مرگ، آن گونه که ما این دو مقوله را در بُعد سوم درک می کنیم، به تکامل رسانیده باشند.

pthumeru ihyll root chalice

The Great Pthumeru Ihyll Chalice

جام Great Pthumeru Ihyll فاش می کند که “…Pthumerian های قدیم تنها محافظانی دون پایه برای Great One های خفته بودند…” از این نوشته این گونه بر می آید که تا حدی، آن ها با Pthumerian ها با هم در یک زمان وجود داشته اند. ممکن است که واژه ی “خفته” بدین معنا باشد که Great One ها بدن های خود را در این دنیا ترک کرده تا بدن هایشان در اینجا به خواب برود در حالی که ذهن هایشان به حدود و مراتب بالاتر می رسد.

آن گونه که در نوشته ی augur of Ebrietas به ما نشان داده می شود، تنها تعداد اندکی از Great One ها باقی مانده یا رها شده اند، “از phantasm ها استفاده کنید، این بی مهرگان به نهان بینانِ Great One ها شُهره اند، تا بخشی از Ebrietas طرد شده را احضار کنند. اولین برخورد نقطه ی آغاز جستاری در جهان از درون هزارتوی قدیم بود و به تاسیس Choir ختم شد.”

هم چنین توضیحات لباس choir نیز حاکی از این موضوع می باشد،”اعضای Choir کشیش های بلند مرتبه Healing Church و محققانی هستند که کاری را که در Byrgenwerth شروع شده بود را ادامه می دهند. با هم با Great One هایی که باقی مانده اند، آن ها به آسمان ها می نگرند به دنبال نشانه های اختری که ممکن است آن ها را به کشف مجدد عظمت واقعی رهنمون شود.”

اما پیش از درک Healing Church و Choir ، مشکلی حل نشده وجود دارد. زمانی که Great One ها عروج کردند، Pthumerian ها نیز همراه با آن کسان/ آنچه که باقی مانده بود رها شدند.

Pthumerian Queen در آیین تولد خون شرکت می کند

bloodborne™ 20150324022403

Queen Yharnam

علی رغم این حقیقت که Queen Yharnamمدت ها پیش در زمان Pthumerian ها مرده است، او چندین بار در داستان بازی حضور پیدا می کند. یکی از مکان هایی که Queen Yharnam در آن ظاهر می شود به عنوان یک باس در آخرین مرحله ی سیاه چال پیاله ای شکل Great Pthumeru Ihyll است. بکشیدش و او سنگ Yharnamرا می اندازد که بر روی آن نوشته شده:

” ملکه مرده است، اما ضمیر موحش او تنها به خواب رفته و با حرکاتی نگران کننده در جنبش است.”

اگر برای ضمیر ملکه ممکن است که از مرگ فراتر برود ، این نشان می دهد که او در پروسه ی آیین تولدِ مربوط به یک Great One دخالت داشته است. وقتی Queen Yharnam در بازی ظاهر می شود لباسی بر تن دارد که به نظر می رسد لباس عروسی سفید باشد که در ناحیه ی شکم پاره و خونین شده است. این نشانگر مشکلاتی در طی پروسه ی تولد می باشد و پرسش مهمی را بی جواب می گذارد. نوزاد Queen Yharnhm چه کسی است یا بوده است؟ آیا یک Great One بوده؟ یا آیا لکه های خون نمایانگر مرگ یک انسان است؟

با این که هنوز مشخص نیست که چرا او لباس عروسی بر تن دارد، حلقه ی نامزدی ممکن است حاوی سرنخی باشد، چرا که بر روی آن حک شده، “در زمان Great Ones، ازدواج یک پیمان خون بود و تنها به کسانی اجازه داده می شد که برای بارور شدن  فرزندی خاص انتخاب می شدند.”  لکه های خون بر روی لباس به نظر می رسد نمایانگر به دنیا آوردن یک “فرزند خاص” یا شاید یک Great One باشد، که به حدی از نظر فیزیکی فعال بوده است که Queen Yharnam جانش را در این پروسه از دست داده است. هرچند به گونه ای، ضمیر او از مرگ گذر کرده است.

تمدن Pthumerian سقوط می کند

pthumerian descendant

Pthumerian Descendant(اعقاب Pthumerian )

جام به ما می گوید ” هزارتوی قدیمی توسط Pthumerian ها ساخته شده است، موجودات فرا انسانی که گفته شده حکمت اسرارآمیز Truth را گشوده اند. “با این که Truth اسرار آمیز مستقیما در اختیارمان گذاشته نشد، اما سرنخ های بسیاری به ما داده شد، که یکی از آن ها نشانِ چشم نگهبان جهان هستی بود:

“نشان یک عضو Choir، پیشگامان Healing Church. این چشم نمایانگر همین جهان است. Choir تصادفا به این بینش و ادراک ناگهانی برخورد کرده است، بسیار پیش بینی نشده و بسیار اتفاقی. حال ما در اینجا ایستاده ایم، پاها کاشته شده در زمین. اما آیا امکان دارد که جهان به ما خیلی نزدیک باشد، تنها بر فراز سرمان؟”

می توان استنباط کرد که بینش Choir همان Truth اسرارآمیز مخفی است که بر Pthumerian ها شناخته شده بود. هرچند این فرضیه که ” آسمان و جهان یکی هستند” ممکن است در اولین نگاه بی معنا به نظر برسد، اما این قطعا هسته ی مخفی بازی است و بدون درک آن، بازی هزارتویی بی پایان است.

راز این است که Great One ها، که در ابتدا از نظر Pthumerians و Yharnamites خدایانی از بهشت بودند که باید پرستیده می شدند، در حقیقت اصلا خدا نیستند. Great One ها ضمیرشان را به مراتبی بالاتر از هستی رساندند و برای انسان ها نیز ممکن است که همین کار را انجام دهند. آن بینش این بود که بدون شک ابعاد دیگری وجود دارند که می توان از آن ها گذر کرد، و اگر این ابعاد جایی است که خدایان مورد پرستشِ آنان از آنجا آمده اند، پس احمق بودند که به جای آن که به دنبال عروج خود به عظمت باشند، خدمتگذاری آن ها را می کردند.

“با این که Pthumerian های قدیم تنها محافظان دون پایه ی Great One های خفته بودند، آیندگان آن ها خود را محق انتخاب یک رهبر برای خودشان می دانستند.”

هرچند که تمدن Pthumerian در زمانی که Pthumerian های قدیم “صرفا محافظانی دون پایه” بودند رو به زوال نرفت.این نابودی زمانی آغاز شد که Pthumerian ها با شروع حفر هزارتوی قدیمی و ساختن سیاه چال های پیاله ای شکل جامعه شان را در معرض خطر قرار دادند. گفته شده است که تلاش های Pthumerian ها برای کنترل عناصر، احضار Great One ها، گذر از ابعاد، کسب اشکال برتری از ضمیر و قدرت از عواملی بوده که به نابودی آن ها منتهی شده است.

می توانیم در اینجا خاطر نشان شویم که Pthumerian به طرز عجیبی شبیه به سومریان می باشد که یکی از اولین تمدن های انسانی بوده است. آیا ممکن است میازاکی با رسم یک موازی سعی در ارائه تفسیری از دنیا و جامعه ی ما داشته یا فقط از این اسم استفاده کرده است؟

انسان ها سیاه چال های پیاله ای شکل را کشف می کنند و ویلم Byrgenwerth را بنیان می نهد

master willem

Master Willem(استاد ویلم)

پس از سقوط تمدن Pthumerian  نوبت به ظهور تمدن انسان می رسد. با قضاوت از روی پوشش و تکنولوژی آن ها، خط زمانی انسانی احتمالا به شیوه ای شبیه به خط زمانی ما تکامل یافته است. هرچند انسان ها در Bloodborne هزارتوی باستانی Pthumerian سیاه چال های پیاله ای شکل را کشف کرده اند.

در سیاه چال های پیاله ای شکل انسان ها بقایایی از همه نوع ساخته های آیینی عجیب پیدا کردند. مواد عجیب و غریب برای استفاده در مراسم های مذهبی که شامل بقایای Great Onesو Pthumerians بوده است. انسان ها شیفته ی یافته های خود شده و نیاز داشتند آن چه را که یافته بودند مطالعه کنند. برای انجام این کار، یک مدرسه باید تاسیس می شد.

کاربردی ترین اطلاعات در بازی درباره این که داستان Yharnam  از کجا شروع شده است احتمالا از صحبت های شخصیت غیرقابل بازی Alfred می باشد. وقتی اولین بار با او در نزدیکی ورودی Old Yharnam برخورد می کنید، او این را می گوید:

“Byrgenwerth یک مکان قدیمی برای یادگیری است و هر شکارچی ای باید به مقبره خدایان که در زیر Yharnam حفر شده آشنا باشد. خوب، یکبار گروهی از محققان جوان Byrgenwerth زمین مقدسی را در اعماق مقبره کشف کردند. این کشف به تاسیس Healing Church و برقراری blood healing منتهی شد. به این مفهوم که هر چیز مقدسی در Yharnam ریشه در Byrgenwerth دارد.”

Byrgenwerth اساسا یک کالج است که به درک و فهم رازهای ساخته هایی که در هزارتوی قدیمی Pthumerian سیاه چال های پیاله ای شکل کشف شد اختصاص داده شده است. رئیس این کالج همانگونه که توسط عنوان استاد یا ناظم دانشکده اش مشخص است، ویلم بوده است.

در حالی که مردم آزادند که نظرات خود را راجع به استاد ویلم شکل دهند، برادری Madman سرنخی از طبیعت جنون به ما می دهد:

“حقیقت معمولا شبیه جنون است، غیر قابل دسترس برای افراد کُند ذهن. آن هایی که دیوانه می شوند صرفا ارواح متفکری هستند که به هیچ نتیجه ای نرسیده اند.”

در بازی استاد ویلم از نظر بعضی یکی از عاقل ترین دانشمندانی می باشد که تا به حال وجود داشته است و از نظر بقیه به عنوان یک احمق تصور می شده که به واسطه ی تحقیقاتش دیوانه شده است.

استاد ویلم Truth اسرارآمیز را کشف می کند

madman's_Knowledge

Madman’s Knowledge (دانش Madman)

احتمال دارد که استاد ویلم دیوانه نشده باشد بلکه Truth اسرارآمیز را کشف کرده باشد. آن هایی که اطرافش بودند متوجه نشدند که چه اتفاقی برای او افتاده چرا که آن ها به معنای واقعی کلمه فاقد چشم برای فهم آن بودند. در مطالعاتش استاد ویلم متوجه می شود که Great One ها در ابعادی موازی بر حدود بالاتر از واقعیت و ضمیر فعالیت می کرده اند همانطور که توسط حکمت Great One تایید شده که می گوید، “در Byrgenwerth، استاد ویلم بینش و ادراکی ناگهانی پیدا کرد: «ما در پست ترین حد فکر می کنیم. چیزی که ما نیاز داریم، چشم های بیشتر است.» “

در تعقیب آن چشم ها، ویلم به دنبال ارتباط با Great One ها از طریق مراسم های مذهبی مخفیانه بود تا بتواند یک سوم از بند ناف را به دست بیاورد که به ما می فهماند که، “استاد ویلم به دنبال بند بود تا با در یک راستا قرار دادن مغزش با چشمانش، وجود و افکارش را با وجود و افکار Great One هم تراز کند. او می دانست که برای رسیدن بشر به عظمت آن ها این تنها گزینه است.”

هنگامی که استاد ویلم به حکمت و بینشی که به دنبالش بود دست یافت، به این نتیجه رسید که تحمل این Truth اسرارآمیز و وحشتی که در میان بشریت القا می کند باید ممنوع شود. با کمک رُم Vacuous Spider، خویشاوند به جا مانده از Great One ها، استاد ویلم مراسم مذهبی ای اجرا کرد تا Truth اسرارآمیز را از تمام کسانی که اطرافش بودند به دور نگه دارد و هم چنین جدایی بین ابعاد را بیشتر کند. پس از این واقعه او گوشه نشین شد و از به اشتراک گذاشتن رازهایش با پیروانش سر باز زد.

یکی از پیروانش که Laurence نام داشت به حدی از استاد ویلم نامید شده بود که تصمیم گرفت او و  Byrgenwerth را ترک کند تا Healing Church را تاسیس کند. این کلیسا در صحنه ی پس از نبرد باس با کشیش آملیا نشان داده می شود.

لارنس Healing Church را پایه ریزی می کند

vicar amelia

Vicar Amelia(کشیش آملیا)

در یک نوشته در کلیسای جامع نوشته است، “دستتان را بر روی پوشش مقدس محراب بگذارید و ضرب المثل استاد لارنس را بر روی جسم خود حک کنید.”  عنوان استاد او  نشانگر این است که وی نه تنها یک عضو بلند مرتبه از Healing Church است بلکه به احتمال بسیار زیاد رئیس و بنیان گذار آن نیز می باشد.

از لباس choir این را می دانیم که ” اعضای Choir کشیش های بلند مرتبه Healing Church و محققانی هستند که کاری را که در Byrgenwerth شروع شده بود را ادامه می دهند. با هم با Great One هایی که باقی مانده اند، آن ها به آسمان ها می نگرند به دنبال نشانه های اختری که ممکن است آن ها را به کشف مجدد عظمت واقعی رهنمون شود.” اگر این باعث ایجاد ظن در انگیزه های واقعی ارگانی که تصمیم می گیرد خود را کلیسای شفا بنامد نمی شود، پس گویا ما باید توضیحات کلاهِ سفیدِ کلیسا را مورد بررسی قرار دهیم. در این توضیحات آمده:

“پوشش پزشکان ویژه ی کلیسا. این پزشکان مقام بالاتری نسبت به شکارچیانِ سیاهِ پیشگیری کننده دارند و در روش درمان با خون(blood ministration) و  شکنجه ی هیولا متخصص می باشند. آن ها بر این باورند که دارو روشی برای درمان نیست بلکه روشی برای تحقیق است، و این که بعضی دانش ها را فقط می توان با در معرض بیماری قرار دادن یک فرد کسب کرد.”

beast roast

Beast Roast(سوزاندن هیولا)

نگران کننده ترین بخش آن توضیحات این است که: ” بعضی دانش ها را فقط می توان با در معرض بیماری قرار دادن یک فرد کسب کرد.” در واقع این تمام پایه و اساس یک تئوری توطئه است. در توضیحات آیتم پادزهر آمده است:

“قرص های دارویی کوچک که برضد سم عمل می کنند. برای درمان خونِ خاکستری استفاده می شده اند.خون خاکستری بیماری مرموزی است که مدت ها پیش Old Yharnam را ویران کرد. این قرص ها فقط تسکین کوتاه مدتی به ارمغان می آورد. خون خاکستری در نهایت باعث شیوع بیماری  beastly scourge شد.”

این توطئه درباره ی میزان دخالتی که Healing Church در شناخت بیماری یا حتی ایجاد بیماری داشته است می باشد، هم چنین در رابطه با این که آیا Healing Church  علی رغم آگاهی از این که مقابله با خون خاکستری با روش درمان با خون باعث تبدیل مردم به هیولا می شود از این روش استفاده کرده است یا خیر. با این که عامل محرک دقیق این بیماری مشخص نیست، اما تنها چیزی که مشخص بود این بود که پس از شیوع beastly scourge، نیاز مبرمی به شکارچیان وجود داشت.

 Gehrman کارگاهی برای شکارچیان می سازد

bloodborne gameplay

شخصیت اصلی بازی

Gehrman به طور وسیعی به عنوان اولین شکارچی شناخته می شود، اما او از کجا آمده است؟ یکی از تنها سرنخ هایی که بازی به ما درباره ی این سوال بسیار مهم می دهد اندک کلماتی است که از جانب خود Gehrman بیان می شود که این کلمات را وقتی در رویایی شکارچی به سر می برد زمزمه می کند:

“آه، لارنس… استاد ویلم… یک نفر به من کمک کند… لطفا یک نفر مرا از قید و بند آزاد کند… من به اندازه ی کافی از این رویا کشیدم… شب تمام مناظر را مسدود می کند…آه، خواهش می کنم یک نفر کمک کند…”

از آن خط، می توانیم حدس بزنیم که Gehrman نه تنها با لارنس و ویلم آشنایی دارد، بلکه دوست قدیمی آنان نیز می باشد. به این معنی که احتمال دارد Gehrman هم مثل لارنس یکی از اولین محققان Byrgenwerth بوده باشد. این نقل قول بینشی از حس واقعی Gehrman ، علی رغم صدای شادش هنگامی که با بازیباز صحبت می کند، به ما می دهد. مدت ها قبل، Gehrman  کارگاه شکارچی را به منظور مبارزه با beastly scourge پایه گذاری کرد. با این که می دانست این هیولاهایی که دارد به هلاکت می رساند قبلا از شهروندان Yharnam بوده اند، Gehrman شجاعت لازم برای انجام کاری که باید انجام می شد تا زندگی برای بقیه مردم شهر امن شود را داشت.

Gehrman رویای شکارچی را خلق می کند

bloodborne™ 20150405104118

Gehrman، اولین شکارچی

 

هشدار: اسپویلر پایان داستان Bloodborne در ادامه وجود دارد.

به نظر می رسد که Gehrman  از گذراندن تمام زندگی اش به عنوان یک شکارچی راضی نبوده است. بازیباز در Abandoned Old Workshop یک سوم بندناف را پیدا می کند که روی آن نوشته است:

” یک یادگار عالی، به بند چشم (Cord of the Eye) نیز معروف است. هر Great One  نوزاد این را پیش از بند ناف دارد. هر Great One که فرزندش را از دست می دهد، بعد از آن برای داشتن جانشین حسرت می خورد. سومین بند ناف مواجهه با ماه کم نور را تسریع کرد، که شکارچیان را فراخواند و رویای شکارچی را خلق کرد.”

اگر Gehrman یک سوم بند ناف را در اختیار داشته است پس مشابه استاد ویلم، وی نیز به دنبال آن بوده که ضمیرش را به حدود بالاتر برساند و به صورت بالقوه به یک Great one تکامل یابد. شاید Gehrman، در حین آن که مهارت های شکارچی بودنش را تقویت می کرده به یک بینش و ادراک ناگهانی عظیم دچار شده است. در یکی از نوشته های داخل بازی آمده است که، ” وقتی ماه سرخ پایین برود، مرز بین انسان و هیولا محو می شود.” Gehrman ممکن است متوجه این ارتباط شده و به عنوان راهی دائم برای توقف چرخه ی ماه خون سرخ، به دنبال کشتن Moon Presence بوده باشد.

برای فهمیدن نقش Gehrman، ما باید چندین پایان بازی را در نظر بگیریم. اگر بازیباز به سه سوم بند ناف ها دست نیابد،  Gehrman پیشنهاد می دهد که بازیباز را بکشد. اگر بازیباز پیشنهاد را قبول کند، صحنه ای به نمایش درمی آید که در آن خورشید برفراز  Yharnam طلوع می کند. اگر بازیباز پیشنهاد را قبول نکند،  Gehrman دشمن او می شود. پس از مرگ  Gehrman بازیباز با Moon Presence تعامل می کند که همانگونه که در نوشته ای در داخل بازی به آن اشاره شد به ماه کم نور یا Paleblood نیز معروف می باشد: ” moon presence بی نامِ فراخوانده شده توسط لارنس و همکارانش، Paleblood.”

Moon Presence بازیباز را انتخاب می کند، که ظاهرا باعث ایجاد نوعی فلج یا ضعف در او می شود چرا که در صحنه ای نشان می دهد که شکارچی به جای Gehrman روی ویلچر نشسته است. در سخنان قبلی اش، Gehrman فاش می کند که در رویای شکارچی زندانی شده است، واقعیت جایگزینی که هم اکنون تبدیل به کابوس او شده است. در این پایان مشخص می شود که Gehrman نیز توسط Moon Presence فلج شده و در رویای شکارچی به عنوان زندانی، حیوان خانگی یا کودک جانشین گرفتار شده است.

در پایان سوم و حقیقی، بازیباز سه قسمت بند ناف را به دست می آورد. سپس بعد از کشتن Moon Presence، Gehrman قادر به فلج کردن و یا ناتوان کردن بازیباز نیست. در حقیقت نور سفیدی از بازیباز خارج می شود و Moon Presence را به عقب می راند. سپس بازیباز Moon Presence را می کشد و پیامی در بازی به نمایش در می آید، “کابوس به هلاکت رسید” و بازیباز به عنوان Great One نوزادی در دستان عروسک بیدار می شود.

در این گزاره، نقش شخصیت به عنوان منجی است. Gehrman می دانست که برای شکست Moon Presence شما نه تنها به ثبات روانی برای پرده برداری از رازهای Yharnahm بدون آن که دیوانه شوید احتیاج دارید ، بلکه باید توانایی فیزیکی برای کشتن Moon Presence را داشته باشید. رویای شکارچی در اصل یک آزمون/آرزوی مرگ ساخته شده به دست Gehrman بوده است که قصد داشته در آن جاودانه باشد تا زمانی که فردی آنقدر عالی پیدا کند که بتواند Moon Presence را از پای دربیاورد. این موضوع، علت وجود قبرهای بیشمار در رویای شکارچی و هم چنین به یادآوردن رویا توسط شکارچیان در Yharnam را توجیه می کند. به آن ها نیز پیشنهاد و فرصت مشابهی توسط Gehrman داده شده است اما آن ها موفق به چیرگی بر چالش ها نشدند.

GrandmasterMohsen bakhtiari

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا
سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا
سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا
سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا
سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا
سفر به اعماق Yharnam | بررسی روند داستانی Bloodborne - گیمفا